🔔 زنگ تفکر
روزی استادی وارد کلاس شد و از دانشجویان خواست برای یک آزمون برنامهریزی نشده آماده شوند.
استاد برگههای امتحان را برعکس روی میزها گذاشت و از دانشجویان خواست برگهها را برگردانند.
دانشجویان متعجبانه دیدند که هیچ سوالی در برگه نیست و فقط یک نقطهی سیاه در مرکز آن است.
استاد که آنها را متعجب دید گفت: دربارهی آنچه میبینید بنویسید.
دانشجوها شروع به نوشتن کردند. بعد از اتمام زمان، استاد برگهها را گرفت و با صدای بلند شروع به خواندن کرد.
همهی آنها بدون استثنا نقطهی سیاه و موقعیت آن را در صفحه توصیف کرده بودند.
خواندن همهی برگهها که تمام شد استاد شروع به توضیح دادن کرد و اینکه هدف من از امتحان این بود که شما موضوعی برای تفکر داشته باشید.
هیچ یک از شما دربارهی قسمت سفید کاغذ چیزی ننوشته بودید، همهی توجهات به نقطه سیاه بود.
درست مانند زندگی واقعی که همیشه اصرار به تمرکز روی نقطههای سیاه زندگی داریم، بیپولی، بیماری، مشکلات در روابط با دیگران، ناامیدی، در حالیکه اینها در مقایسه با داشتههایمان بسیار کوچکند اما ما اجازه میدهیم ذهن ما را آلوده کنند.
#داستان_تربیتی #زنگ_تفکر
📚 @Daneshterak