واقعیت رفتن کیمیا علیزاده از ایران چه بود؟ قسمت-۱
همهچیز از فرودین۹۵ شروع شد؛ کیمیا قهرمان تکواندوی آسیا شد و با تقدیم مدالش به شهدای مدافع حرم، راهی المپیک۲۰۱۶ شد.
اگرچه مدال برنز المپیک را گرفت اما چون اولین مدال زنان در المپیک بود به او پاداش مدال طلا دادند:
۳۰۰سکه+۱۰هزاردلار+یکآپارتمان+۵۰میلیون+پژو پارس
کیمیایِ ۱۸ساله قهرمان ملی شده بود.
اردیبهشت۹۶ او همه را به شرکت در انتخابات ریاستجمهوری دعوت کرد. دوماه بعد نقره جهانی را هم گرفت تا در جلسه تحلیف روحانی در کنار دختر رییسجمهور در بیترهبری باشد. به خندوانه هم که رفت به رامبد جوان گفت:
«پیام رهبر معظمانقلاب را که شنیدم یکی از بهترین لحظات زندگیام بود»
همهچیز برای کیمیا مهیاست که ناگهان تابستان۹۶ خبری بد به ورزش ایران رسید:
«کیمیا علیزاده باید ۳عمل جراحی کند.»
او به سندرمی نادر در دستهبیماریهای تحلیلرونده عضلانی «گیلنباره» نیز مبتلا شده بود؛ سندرم فلجکننده و نادر.
وزیر بهداشت شخصا دوبار به عیادت کیمیایِ ایرانی در بیمارستان رفت. فدراسیون تکواندو نیز در بیمارستان برایش جشن تولد گرفت. همه بدنبال بازگشت دوباره او به میادین بودند. حتی در بهمنماه که سرپا شد، برایش در خیابانهای تهران بیلبوردهایِ آرزوی سلامتی زدند. فدراسیون هم او را بصورت ویژه به اردوی تیمملی دانشجویان برد تا زودتر برای بازیهای آسیایی جاکارتا آماده شود.
کمیته المپیک او را بعنوان پرچمدار کاروان ایران در جاکارتا هم انتخاب کرد تا دختر ایرانی روحیه بگیرد.
اما یکماه بعد کیمیا در تورنمت کرهجنوبی شکست خورد. مصدومیتها او را ناآماده کرده بود. بااینحال به تیمملی دعوت شد. ولی اینبار در مردادماه، رباطصلیبی پاره کرد تا پرچمداری کاروان ایران در جاکارتا را از دست بدهد.
آذرماه ۹۷ مسابقات جهانی انگلیس را هم از دست داد. مصدومیتها او را رها نمیکرد. دیگر برخی از پایان عمر تکواندوی او میگفتند. چندماه بیشتر به المپیک۲۰۲۰ نمانده بود که مصدومیتها او را از انتخابی تیمملی هم محروم کرد تا ناهید کیانی در دیماه۹۸ جای او را در تیمملی بگیرد.
سههفته بعد ناگهان کیمیا از ایران خارج شد و از آلمان درخواست پناهندگی کرد:
«من یکی از میلیونها زن سرکوب شده در ایران هستم که سالهاست هرطور که خواستند بازیام دادند...»
کیمیا از آلمان، هلند و کانادا درخواست کرد با پرچم آنها در انتخابیهای المپیک۲۰۲۰ شرکت کند. همه عزم او شرکت در المپیک بود:
«فکر میکنم در اینجا(آلمان) بتوانم به مدال المپیک و جهانی برسم»
اما هیچیک از این کشورها نپذیرفتند...
ادامه دارد
#جواد_موگویی
#ما_ملت_امام_حسینیم
#لبیک_یا_امام_خامنهای
#خونخواهی_هنیه_عزیز
_
#دانایی_مقدمه_توانایی! وارد شوید!
@daneshvadanestan
واقعیت رفتن کیمیا علیزاده از ایران چه بود؟
قسمت-۲
اما هیچیک از این کشورها نپذیرفتند جای ورزشکار خود را به کیمیا بدهند. تا او بناچار بعنوان عضو تیم «پناهندگان فدراسیونجهانی تکواندو» در رقابتهای انتخابی اروپا شرکت کند.
اما بازهم در فروردین۹۹ در آخرین انتخابی المپیک در بلغارستان شکست خورد و به المپیک نرسید.
کرونا اما المپیک را یکسال عقب انداخت. شاید اگر او در ایران میماند، این یکسال تعویق المپیک، مصدومیت او را رفع میکرد و به انتخابی تیمملی میرسید.
ناگهان اما کمیته بینالمللی المپیک اعلام کرد برای کیمیای پناهنده سهمیهویژه درنظر گرفته و به او جواز شرکت در المپیک۲۰۲۰ میدهد! امری بیسابقه در تاریخ المپیک!
عجبا که قرعه اتفاقی! هم او را به ناهید کیانی رساند! سناریو کامل شد:
«دختران ایرانی در برابر هم»
در ایران نیز همه بهجان همافتادند؛ برخی کیمیا را قربانی عدمآزادی و سرکوب زنان در ایران خواندند. اما بنا به آنچه که در این ۵سال بر کیمیا گذشت، او کانون توجه معنوی و مادی حاکمیت ایران بوده است.
کیمیا نیز نه تنها هیچگاه موضعی منتقدانه به فضای سیاسی اجتماعی حاکمیت نداشته بلکه همراه آن نیز بوده؛ مدالهایش را به شهدای مدافعحرم تقدیم کرده، پیامرهبری را بهترین لحظه عمرش خوانده و مردم را به انتخابات دعوت کرده.
حتی یک خط موضعگیری سیاسی از کیمیا تا پیش از پناهندگیاش دیده نمیشود. همه زندگی او تکواندو بوده و بس.
همه آنچه که او را به پناهندگی وا داشت، رفتن به المپیک و رسیدن به مدال دوم بود.
مصدومیتهای پیدرپی نام او را از تیمملی ایران خط زد. و او برای رسیدن به هدفش دنبال پناهندگی رفت. و برای پناهندگی نیز بایستی از سرکوب زنان در ایران میگفت.
کسب سهمیهویژه، پاداش همین سخنان بود. وگرنه او در انتخابیهای فدراسیون جهانی هم باخته بود.
کیمیا شاید اگر میدانست کرونا، المپیک۲۰۲۰ را به ۲۰۲۱ میرساند، پس از رفع مصدومیت شانسش را در انتخابی تیمملی ایران امتحان میکرد و اصلا به کشوری دیگر پناهنده نمیشد.
القصه!
میتوان به جمهوریاسلامی ناسزاهای بیشماری روانه کرد اما آرزوی گرفتن دومین مدال المپیک، کیمیا را تا پناهندگی و پشت کردن به وطن کشاند، نه چیز دیگری.
سناریوی دوقطبیسازی کیمیا و کاشتن تخم دوپارگی همچنان با محوریت ورزش ادامه دارد. بایستی این را زدود.
همه ما گاهی برای رسیدن به آرزوهایمان، خط قرمزهایی را رد میکنیم.
راه را باید برای کیمیای بازگذاشت. اما نباید پشتکردن به وطن را کاری قهرمانانه و امری عادی جا زد. او در حق مردم کشورش بیمعرفتی کرد، اما این اشتباه قابل گذشت است. اگر خودش پیشقدم شود.
#جواد_موگویی
#ما_ملت_امام_حسینیم
#لبیک_یا_امام_خامنهای
#خونخواهی_هنیه_عزیز
_
#دانایی_مقدمه_توانایی! وارد شوید!
@daneshvadanestan
مراقب باش!
در کمینت نشستهاند!
سعید اسماعیلی مدالش را به مردم، خاصه کارگران تقدیم کرده.
اما همین را دستاویزی کردند برای خلق دوگانه «پهلوان مردمی» - «قهرمان حکومتی».
نوشتهاند او برخلاف بقیه مدالش را به مردم تقدیم کرد. گویی سایر همتیمیهایش زبانملال به جانداران یا گیاهان پیشکش کردهاند!
تقدیم مدال به مردم، امری پسندیده و البته عادیِ همه قهرمانان است.
اما شما جناب اسماعیلی،
قهرمان ۲۱ساله عزیز،
مراقب باش که برایت دام پهن کردند!
دو سناریو برایت نگاشتهاند؛ دقیق و با جزییات.
سناریوی اول:
ابتدا با لقب «پهلوانِ مردم» تو را در مقابل همتیمیهایت قرار میدهند. بعد کافیست سخنی از وضعیت بد اقتصادی یا انتقاد از معیشت مردم بکنی، بلافاصله تیترت میکنند در بیبیسی.
بعد بتدریج تو میشوی پرچمدار مخالفت با حکومت! روزی نیست که لقب «تختیِزمان» را خرجت نکنند.
بعد با چند تماس! مینشینند زیرپایت که رخت مهاجرت برتنت کنند. یکهو بخود میآیی میبینی از اردوی تیمملی ایران رسیدی به اردوی تیمپناهندگان!
بعد جنجال میشود که قهرمان ۲۱ساله ترکِ وطن کرد. از اینجا ببعد تو میشوی نماد فرار قهرمانان.
یکهو بمدد فیلا، در مسابقات نه یکبار بلکه چندبار با حریف ایرانی روبرویت میکنند؛ عین سناریوی کیمیا و ناهید.
دو سر برد است؛ اگر مدال بگیری میگویند با پسر ایرانی چه کردید که برای کشور دیگری مدال گرفت. اما اگر ببازی، آنقدر حریف ایرانیت را تحتفشار قرار میدهند که مثل ناهید کیانی آرزوی مرگ کند.
پروژه تکمیل میشود؛ قهرمان۲۱ساله المپیک را میکنند اپوزیسیون حکومت و تمام.
اما سناریوی دوم؛
اگر سرت به کشتی گرم باشد و به سناریوی اول آنها پا ندهی، اگر مثل تمام ورزشکاران دنیا با رییسجمهور کشورت عکس بیاندازی یا مدالت را تقدیم شهدای وطن کنی و خلاصه این منش را برگزینی، ناگهان ورق برمیگردد! میشوی کشتیگیر حکومت! و ضدمردم!
آنوقت تو مدام با تختی در قیاسی، لکن تو در نقش مزدوری و تختی در نقش جهانپهلوانی.
حتی اگر مثل یزدانی با ۱۰مدال جهانی و المپیک، با کتف مجروح به فینال المپیک هم برسی، همچون کفتار در کمینت هستند تا پس از باختت هورا بکشند!
با هر امتیازی که بدهی کف میزنند! درست مثل بازی با انگلیس در جامجهانی فوتبال.
القصه!
مراقب باش که در پشت القاب «پهلوانِ مردم» در کمینت نشستهاند. این جماعت نه درد مردم دارند و نه دلسوزیِ برای قهرمانِ وطن. چندسالیست که در کمین قهرمانان ورزشی نشستهاند برای ایجاد شکاف اجتماعی و چیزهای دیگر، که بماند!
#جواد_موگویی
.
#ما_ملت_امام_حسینیم
#لبیک_یا_امام_خامنهای
#خونخواهی_هنیه_عزیز
_
#دانایی_مقدمه_توانایی! وارد شوید!
@daneshvadanestan
کدام آزادی؟ کدام مردم؟
هنوز یکساعت از کشتی یزدانی نگذشته و مراسم اهدای مدال برگزار نشده، تیتر زدهاند:
یزدانی نقره داغ شد!
نوشتند مردم از آسیب کتف یزدانی ناراحت نشدن! چراکه در «بلوای زن، زندگی آزادی» طرف مردم نبود!
اینکه چگونه هنوز حتی یکساعت از کشتی نگذشته، چنین ارزیابی و نظرسنجی از ۸۰میلیون کردید، بماند.
اینکه چقدر یک ایرانی میتواند بیرحم باشد که بهمحض شکست یک قهرمانِ مجروح، بر طبل شادانه بکوبد و طعنهها و زخمزبانها را به قهرمان کشورش روانه کند، این هم بماند!
همه اینها بماند.
مسئله اما مفهموم «آزادی» و «مردم» است.
که چگونه به نام آزادی، دیکتاتورمآبانه دو سال است قهرمانی ملی را زیر طعنه و هجمه قرار میدهند.
به چه جرمی؟
که چرا مثل ما نمیاندیشی!
درست مثل آنچه که در جامجهانی برسر تیمملی فوتبال آوردید. از تک تک گلهای انگلیس لذت بردید! و بر طبل شادانه کوبیدید.
طارمی را هنوز ول نمیکنید. که چرا سرود ملی خواندی؟ چرا پس از گل خوشحالی کردی؟ اصلا چرا گل زدی؟!
اُف برشما که دم از زن و زندگی میزنید اما ۳سال ناهید کیانی را چنان کوفتید که به گفته خودش آرزوی مرگ کرد:
«بعد از اینکه باختم دیدم همچنان فحاشی رو ادامه میدن. خیلی برایم عجیب بود. میگفتم شما چی دیگه میخواید؟ مگه نمیخواستید ببازم؟ چی میخواید از جون من؟ از المپیک که برمیگشتم تو ذهنم میگفتم یعنی میشه الان هواپیما سقوط کنه...»
شناسنامه شما برای کدام آبوخاک است؟ مطمئنید ایرانی هستند؟
و این کارهایتان به نام مردم است؟!
کدام مردم را میگویید؟!
وقتی یزدانی به استقبال رییسی در فرودگاه رفت، تیتر زدند کشتیگیر حکومتی!
اما وقتی پزشکیان به بدرقه همین تیمملی کشتی رفت، آب از آب تکان خورد! گویی قدرت اگر بر وفق مرادتان باشد، همهچیز مردمیست!
تاریخ پر هست از خیانتها به وطن.
مراقب باشید!
روزگاری منافقین به نام «خلق» و «آزادی» به همصدایی با صدام رسیدند! به مرزها یورش بردند برای آزادیِ وطن!
اما ایران ماند.
به نفرتانگیزیها علیه قهرمانان وطن ادامه دهید، طوری نیست،
این پرچم به بلندای تاریخ، بالاست.
بالای بالا...
#جواد_موگویی
.
#ما_ملت_امام_حسینیم
#لبیک_یا_امام_خامنهای
#خونخواهی_هنیه_عزیز
_
#دانایی_مقدمه_توانایی! وارد شوید!
@daneshvadanestan
.
اشکتان برای رفتگان را باور کنیم،
یا نفرتافکنی علیه ماندگان را؟!
کایل اسنایدر آمریکایی گفته بود ۶مدال طلا فقط در کشتی آزاد خواهیم گرفت. اما سهم آمریکا در آزاد و فرنگی فقط یک نقره و دو برنز شد!
حال تیم ایران ۸ مدال طلا، نقره و برنز گرفت.
حالا ببینید با این تیم تاریخی چه دارند میکنند؟! آنهم به اسم نقد ورزشی!
پتریاشاویلی پارسال پس از باخت، سیلی بهگوش زارع زد. اما زارع فروتنانه فقط سکوت کرد. امسال نیز آنگونه کرد که همه دیدند، اما زارع بازهم فقط لبخند زد. زارع بازی ۱۰ بر یک را تا یکقدمی مساوی جلو برد. آنهم در فینال المپیک. اما حریف به مدد اتلافوقت دوام آورد.
اما حالا زارع را متهم میکنند به بیاخلاقی!
شادمان از باخت یزدانی، او را ضدمردم و حکومتی میخوانند، عموزاد را جوگیر مینامند، دستآخر هم ایران را با کنیا مقایسه میکنند!
ساعی میگوید برای شاگردانش گریه کرده، مهران برخورداری به پدرومادرش میگوید در حرمامامرضا برایش بست بنشینند، شاگرد و مربی زیر پرچم وطن سلفی میگیرند، آرین روی سکو اشک میریزد، ساروی مدالش را تقدیم مادرش میکند که او را در یتیمی بزرگ کرده، ناهید بر دستان پدرش بوسه میزند و...
این همه زیبایی را سانسور میکنند بعد ناگهان هیاهویی از سخن هادی عامل براه میاندازند، بهدروغ تیتر میزنند حیدری را از برنامه زنده بیرون کردند!
القصه!
میگردند میگردند تا یکجا و با یکچیزی همه این زیباییها را به محاق ببرند. دو قطبی درست کنند و نفرتافکنی. تیم کشتی ۸مدالِ را ترور شخصیت میکنند، بعد همین جماعت اشک تمساح میریزند برای مهاجرت قهرمانان از کشور! دم از ترمیم شکافهای اجتماعی میزنند و ناله از فرار نخبگان.
اشکتان برای رفتگان را باور کنیم یا نفرتافکنی علیه ماندگان را؟
چرا با قهرمانان کشور اینگونه میکنید؟ چه سودی از نفرتافکنی و ترور شخصیت قهرمانان وطن میبرید؟
اگر بنایتان مخالف با حکومت است، بسمالله! به قهرمانان مردم چه کار دارید؟ در این اوضاع نابسامان، چرا پای روی دلخوشی مردم گذاشتهاید؟ شادی مردم کدام برنامه شما را ناکام میکند؟
باور کنیم که این خطومشی ورزشی است؟
#جواد_موگویی
.
#ما_ملت_امام_حسینیم
#لبیک_یا_امام_خامنهای
#خونخواهی_هنیه_عزیز
_
#دانایی_مقدمه_توانایی! وارد شوید!
@daneshvadanestan
ما این روزها را به چشم خویش دیدهایم...
سال۶۰ خرمشهر در اشغال ارتش بعثی بود.
و آبادان در محاصره ۳۴۰درجهای.
هواپیماهای صدام روزانه چند استان را بمباران میکردند.
در تهران اما:
۳۰خرداد بنیصدر، اولین رییسجمهور ایران عزل شد.
۶تیر آیتالله خامنهای ترور شد.
۷تیر دفتر مرکزی حزب منفجر و رییسقوه قضا و ۷۲ وزیر، نماینده و ارکان حکومتی توسط منافقین ترور شدند.
۸شهریور، رییسجمهور، نخستوزیر، رییسشهربانی ترور شدند.
۱۴شهریور دادستان کل انقلاب ترور شد.
۷ مهرماه، فرماندهان عالیرتبه سپاه و ارتش در سقوط هواپیما شهید شدند.
تابستان۶۰ بخش مهمی از ارکان کشور هدف ترور قرار گرفت. و این یعنی یک فروپاشی امنیتی در یک کشور تازه انقلاب شده...
اما یک ماه بعد ایران جان تازهای گرفت...
حصر آبادان شکسته شد...
و ۶ ماه بعد در خرداد ماه ۱۳۶۱ خرمشهر نیز آزاد شد...
و ایران ماند...
خدایِ سال۶۰ همان خدایِ سال۱۴۰۳ است...
#جواد_موگویی
.
#ما_ملت_امام_حسینیم
#لبیک_یا_امام_خامنهای
_
#دانایی_مقدمه_توانایی! وارد شوید!
@daneshvadanestan
روزهای جنگی-۳
نه تعلل، نه شتابزدگی
۱۳مهر:
سجاد ۳۰پکِ فرهنگی آورده! گفت یهوقت اسراییل زمینی حمله کرد، کم نیاریم!
رفتیم حرم نجف و کربلا. بعد بغداد برای گپ زدن با ابووهب (از فرماندهان قدس در عراق): «بعد هنیه، عراقیها نق میزدند که چرا ایران نمیزند. گفتم ما فرماندهکلقوا داریم، تمام! از دیروز خیلی خوشحالند. حزبالله هم روحیه گرفته. خاصه بخاطر زدن ۲۰-۳۰تا اسراییلی در حمله زمینی. همهی جنگ روحیه است.»
گفت: سید درجای امنی خارج ضاحیه بوده. معلوم نیست چرا به جلسه رفته؟!
در شهر و حرمها خبری از شهادت سیدحسن نیست!
بغضم گرفت. فخرشیعه، در جنگ داعش کم برای شیعه و سنی و مسیحیِ عراق نگذاشت. درست مثل لبنان.
.
اسراییل گفته اگر هواپیمایی از ایران بیاید میزنیم. دنبال محاصره زمینیهوایی لبنانند. امروز عراقچی با ۱۰تن کمک در بیروت نشست! پزشکیان ماموریت شکستن محاصره داده.
بعد زدن سید، خبرها بود که آقایخامنهای به پناهگاهی منتقل شده. اصلاحطلبان گفتند به نمازجمعه میآیند. تهدید خارجی همیشه ملتها را متحد میکند.
زدیم پخش زنده مصلی. مهدی گفت «فلسطین هم آزاد شود، ساخت این مصلی تمام نمیشود!»
مهمترین حرف رهبر: «در زدن اسراییل، نه تعلل میکنیم و نه شتابزدگی. بوقتش»
مخاطب؟
جماعت پایداری-جلیلی، چقدر این روزها فرماندهان را بیاراده، ترسو و منفعل خواندند و پزشکیان را بنیصدر. آنهم با توسل به حدیث و اجتهاد قرآنی!
رهبری را پیرمردی کنجخانه، تصویر کردند که فرماندهانش تمرد میکنند!
چقدر تحلیلهای این جماعت با رهبری فاصله دارد. بدترآنکه هنوز هم فکر میکنند با فشارهای توییتری آنها، موشکها شلیک شد!
فهمشان از امنیتملی همینقدر کودکانه!
#جواد_موگویی
.
#ما_ملت_امام_حسینیم
#سید_حسن_نصرالله
#لبیک_یا_امام_خامنهای
_
#دانایی_مقدمه_توانایی! وارد شوید!
@daneshvadanestan
روزهای جنگی-۵
بوی باروت، بوی شاورما!
۱۴مهرماه:
باید به کمپهای آوارهها سرکشی کرد. مهدی دو تا موتور خرید: ۱۰۰۰دلار. گفت آخر سفر میفروشیم به خود طرف.
سال۹۸ که بیروت بودم، فقط ۵میلیون (دلار۱۰هزار تومانی) کرایه تاکسی دادم.
اینجا تا دوربین را روشن کنی، میریزن سرت! نه مجوز داریم، نه کارت خبرنگاری. تهران یک کارت درست کردیم! پرچم ایران دارد و لوگوی PERES با مشخصاتم به لاتین و امضای خودم!
از هیچی بهتر است! حداقل عابران پیاده گیر نمیدهند!
علیاصغر (پسرم) زنگ زد گفت پرسپولیس برده. رفتیم صدر جدول.
صدای ویز ویزی مدام در شهر میپیچد!
سیدمجید: «صدای پهباد است. ۲۴ساعت بالای سر شهر میچرخد. پهباد بیصدا هم دارند اما از عمد باصدا میفرستند تا با روان مردم بازی کنند.»
مهدی گفت دنبال مناند!
صدای دیوانهکنندهای دارد. حس فرود بمب بر سرت، از خودش وحشتناکتر است. اسراییل همین را میخواهد.
اما زندگی در بیروت کاملا در جریان است. در ظاهر شهر انگار اصلا جنگی نیست! کل لبنان اندازه قم است. حال یک بخشی از شهر بوی باروت میدهد، بخش دیگر بوی شاورما!
جنگ برایشان یک زیست است. از پیدایش اسراییل(۱۹۴۸) تا امروز. ۲۲سال که جنوب لبنان کاملا اشغال بود. و بعد جنگ ۳۳روزه و حالا بازهم جنگ.
شهر روشن، کافهها برپا، قلیانها چاق و خیابانها ترافیک.
مسیحی، شیعه و سنی و دروزی، همه به زندگی مشغولند. گویی اتفاقی نیافتاده!
اما این یک طرف شهر است.
طرف جنگ، در ضاحیه است. رفتنش مجوز میخواهد.
#جواد_موگویی
.
#ما_ملت_امام_حسینیم
#سید_حسن_نصرالله
#لبیک_یا_امام_خامنهای
_
#دانایی_مقدمه_توانایی! وارد شوید!
@daneshvadanestan
روزهای جنگی-۲
پروازها بسته
۱۲مهر:
چند روزیست پروازها به بیروت بسته شده. از مرز زمینی سوریه هم نمیتوان.
مهدی قمی زنگ زد: «آوارههای بیروت در سوریه (لازقیه و دمشق) و طرابلس جمع شدند. ۳۰۰هزار دلار از خیرین تهرانی جمعکردم. بریم؟»
از خانم رحمتی (پژوهشگر) برای خرج راه قرض گرفتم. دلارهای اربعینش بود.
به عیال گفتم راهیام. علیاصغر شنید. بغض کرد:
- میری شهید بشی بابا؟
- شهید کجا بود؟! میریم کمک آوارهها.
- اسراییل که همهجا را بمباران میکند!
این بچه ۹ساله هم فهمیده! «زیبا»کلامها نه!
ساعت۱۶: تهران-نجف
فردا ساعت ۱۸:۳۰: بغداد-ببروت
خدا کند پروازها باز شود.
#جواد_موگویی
.
#ما_ملت_امام_حسینیم
#سید_حسن_نصرالله
#لبیک_یا_امام_خامنهای
_
#دانایی_مقدمه_توانایی! وارد شوید!
@daneshvadanestan
پس از فروپاشی یوگسلاوی در ۱۹۹۲، بوسنیوهرزگوین بهعنوان اولین کشور مسلمان در قلب اروپا، اعلام استقلال کرد. صربستان و کرواسی هر دو برای تجزیه بوسنی به مسلمانان حمله کردند. سارایوو محاصره شد. شهرهای مسلمانان به آتش کشیده و به زنان تجاوزهای جنسی گسترده شد.
عزتبگوویچ رییسجمهور بوسنی رسما دست کمک به ایران دراز کرد. آیتالله خامنهای بلافاصله به دولت و سپاه قدس فرمان عملیات نجات مسلمانان را داد. محمولههای تسلیحاتی ارسال و تیمهای مستشارانایرانی نیز راهی جنگ در قلب اروپا شدند. جنگی ۳ساله که در نهایت مانع حذف مسلمانان در قلب اروپا شد.
آیتالله خامنهای در شرایطی فرمان عملیات نجات را صادر کرد که بوسنی نه در همسایگی ایران بود، نه در کمربند مقاومت منطقهای در برابر صهیونیستها جایی داشت، نه دارای امتیاز دفاع از حرم بود، و نه ساکنین آن در زمره شیعیان بودند.
با اینوجود، جمهوری اسلامی تنها با هدف نجات مسلمانان اهل تسنن در نسلکشی اروپای پای در چند هزار کیلومتر از مرزهای خود گذاشت.
القصه!
در دوماه گذشته، خط اصلیِ رسانهای در منطقه، متهم کردن ایران به سکوت و عافیتطلبی در برابر حملات اسراییل به لبنان بود. بدتر آنکه جماعت حزبالهی در ایران هم، با این خط همراه شدند! فرماندهان سپاه را بزدل خواندند و رهبری را فاقد تحلیل از شرایط دانستند. آن هم کسی که از ابتدای انقلاب در میدان جنگ بوده؛ در جنگ تحمیلی در قامت رییسجمهور و در جنگهای بوسنی، افغانستان، عراق، ۳۳روزه، ۲۲روزه، داعش و...، در قامت فرمانده محور مقاومت.
در شماره دوم ماجرا، ابعاد مختلف نظامی و دیپلماسی نقش ایران در «عملیات نجات در اروپا» را به رشته درآوردیم.
برای ثبتنام پیشفروش فصلنامه این شماره ماجرا به شماره ۰۹۱۹۱۶۱۵۲۹۸ در تلگرام، بله و ایتا پیام بدهید.
قیمت۲۰۰هزار تومان
ارسال رایگان
#جواد_موگویی
.
#ما_ملت_امام_حسینیم
#سید_حسن_نصرالله
#لبیک_یا_امام_خامنهای
_
#دانایی_مقدمه_توانایی! وارد شوید!
@daneshvadanestan
روزهای جنگی-۶
میدوید و رجز میخواند
۱۵مهر:
مهدی قمی عربی را نیمهمسلط است. سجاد مهپیکر هم جنگدیده است. سال۹۵ پس از ناکامی در ایران برای اعزام به سوریه، بلیط میگیرد به بیروت و خود را در گردانهای اعزامی حزبالله جا میکند. در جبهه درعا، از ناحیه چشم و گوش شدیدا مجروح میشود. چون شخصی رفته بوده، خرج مداوا را هم خودش میدهد. اعلان جانبازی که دیگر هیچ!
در جماعت بسیجی پراست از این دست آدمهایی که مفت و مجانی هرجا پای مقاومت و ایران باشد، میرسند آنجا.
فاطمه(دخترم) صوت فرستاده که روز اول پیشدبستانیاش را رفته.
رفتیم ضاحیه. قرار داشتم با سیدحسن (ایرانی ساکن بیروت). موتور روی جک نگذاشته که پهباد ۱۰۰متر جلوتر را زد. سجاد گفت «اَیخوار این پاقدم...!»
جوانی فریاد یازینب سرداد؛ از جنس رجز.
یکنفر با سرخونی تکبیر میگفت و میدوید.
توی گوشم صوت میکشد.
سجاد پَکفرهنگی بهلب! فیلم میگرفت.
مهدی رفتوآمد آمبولانس را تسهیل میدهد!
فاز هلالاحمر برداشته!
ناگهان دونفر زیر بغلم را گرفتند! امن حزبالله(همان اطلاعاتسپاه خودمان) سریع به مهدی پیام دادم منو گرفتند! شما نزدیک نشید.
ضاحیه بشدت امنیتی است. از ترس جاسوسها. حزبالله اجازه ورود غریبه نمیدهد.
داشتم حالیشان میکردم که قرار دارم، که یقهگرفته هولم دادند! از طالبان و معترضین عراقی، جماعت انقلابیِ تهران و اطلاعات سپاه که کتک خورده بودم، حزبالله لبنان هم بزند، کل منطقه تکمیل میشود!
یکهو سیدحسن بهدادم رسید...
بدون مجوز زمینگیر شدهام. مهدی گفت هروقت گیر کردی آن عکست را نشان بده!
گفتم آن فن آخر بروسلی است!
بارها خبرنگاران خارجی را دست به دوربین دیدهام اما روز سوم است و من هنوز پایم به داخل ضاحیه باز نشده.
#جواد_موگویی
.
#ما_ملت_امام_حسینیم
#سید_حسن_نصرالله
#لبیک_یا_امام_خامنهای
_
#دانایی_مقدمه_توانایی! وارد شوید!
@daneshvadanestan
روزهای جنگی -۴
سید زنده است!
عملیات فریب حزبالله
۱۳مهر:
۳۰۰هزار دلار را از حسابی در دبی، در بغداد گرفتیم. مهدی گفت صراف نهتنها کارمزدی برنداشته، یک چیزی هم گذاشته روش. گفته فدای فلسطین.
ابووهب هماهنگ کرد فرودگاه بغداد بازرسی نشویم. این حجم دلار قاچاق است. مهدی گفت وجعلنا بخوان. بلد نیستم!
در سالن ۱۰-۱۵تا از بچههای مستندساز را دیدم. اعزامی از صداوسیما. یاد حرف جبلی و غفوری(صداوسیما) افتادم که بهم گفتند: دست ما نیست! بچههای مستندساز خودشان میروند!
تا این فیلمهای مستند(حداقل ۳ماه) تولید شود، بیبیسی صدبار خط خبری ساخته!
«زمان و روایت اول»،
چیزی که مدیران فهمی از آن ندارند!
پرواز خالیست. ۲۲نفر! ایرانیها با یک خانواده لبنانی. فرودگاه بیروت خالیست. یاد کابل افتادم، بوقت آمدن طالبان.
در فرودگاه عطاالله مهاجرانی (وزیر ارشاد خاتمی) را دیدم! پرواز لندن. برق از سرم پرید! گفت «باید صدای بمباران را شنید تا از فلسطین حرف زد.»
- این روزها عجیب محبوب جماعت انقلابی هستید! با شما وحدت پیدا کردهاند.
- خب من هنوز هم انقلابیام. امروز مقاومت در اوج شکوه و وحدت است. آقای خامنهای یعنی وحدت...
بعد روایتی خواند که خدا دوستارانش را غرق مصیبت میکند تا پرورش یابند. از عشقش به حاجقاسم گفت و ایران.
گفتم اختلافهای دهه۷۰ تمام شده، کاش برگردید. با ذوق سری به افسوس تکان داد. دمش گرم، پیرمرد از آن لنگه دنیا آمده برای روایت فلسطین.
سیدمجید(تاجر) آمد دنبالمان. با لندکروز. پر گاز میراند: «باید زیر ۱۱دقیقه از فرودگاه بزنیم ببرون. بخاطر پهبادها. اینجا پراست از جاسوس! یا برای آمریکا یا اسراییل. ضاحیه خالی شده و مردم آواره. فقط نیروهای حزب در تونلها هستند. دیشب قیامت بود. زمین مثل زلزله میلرزید.»
با بغض میگوید: «سید زنده است. این عملیات فریب حزبالله هست!»
هنوز نبود سید را باور نکردند.
آمدیم نزدیک مرکز سیا در بیروت. امنترین جای بیروت که هیچ، کل خاورمیانه!
هتل رزو کرده. شبی ۸۰دلار، سهنفری. دیگر از این ارزانتر نیست.
اینجا همه اخبار صحت دارد و ندارد!
ایضا سرنوشت شیخ هاشم صفیالدین...
#جواد_موگویی
.
#ما_ملت_امام_حسینیم
#سید_حسن_نصرالله
#لبیک_یا_امام_خامنهای
_
#دانایی_مقدمه_توانایی! وارد شوید!
@daneshvadanestan
روزهای جنگی-۶
ضاحیه این قلب تپنده شیعه
۱۶مهر:
دو روزیست نمازصبح قضا میشود.
راه تردد بدون مجوز به ضاحیه را یافتم: شبها.
ضاحیه، منطقهای پرتراکم و شیعهنشین در جنوب بیروت.
ناف ضاحیه را با ایران بستند.
سال۱۳۳۸ که امامموسیصدر، روحانیِ اهل قم، پای در بیروت گذاشت، ضاحیه مملو بود از مهاجران و کارگران فقیر شیعه.
طایفهای فقیر و عقبافتاده که در میان ۱۷مذهب مسیحی و سنی، پایینترین طبقه اجتماعی و فرهنگی داشتند.
امامموسی با تشکیل مجلس اعلای شیعیان، آنها را به قطبی در ساختار سیاسی حکومت مبدل کرد و با تاسیس «حرکت المحرومین»، شیعیان از محرومیت و انزوا خارج شدند.
«در جنگ شیطان با اسراییل، ما در کنار شیطان خواهیم ایستاد. اسراییل شر مطلق است.»
این مانیفست امامموسی در تاسیس جنبش مسلحانه «امل» در برابر اسراییل بود. بتدریج ضاحیه به مرکز تحول اجتماعی به پایگاه مقاومت شیعیان در لبنان مبدل شد. و بعد پایگاه سیاسینظامی حزبالله.
گرچه امامموسی انقلاب۵۷ را ندید اما معماری بنای مقاومت در لبنان را، انقلاب ایران ادامه داد تا امامخمینی بگوید:
«آقای صدر یک مردی است که من میتوانم بگویم او را بزرگ کردهام و ایشان به منزله یک اولاد عزیز برای من است و ما امیدواریم که یک روزی با آسیدموسی صدر در قدس باهم نماز بخوانیم انشاالله.»
سال۹۸ به ضاحیه آمده بودم؛ جمعیت ۷۰۰هزار نفری و خیابانهایی سرشار از بوی قلیان، فلافل و شاورما!
عاشقان ایران که هنوز در احوال انقلاب۵۷ سیر میکنند.
کوچهپسکوچههایش پر بود از عکسهای امامموسی، امامخمینی و آقای خامنهای و مصطفی چمران. گویی در محله فلاح تهران در دهه۶۰ قدم میزنی! هنوز آثار حملات اسراییل در ۱۹۸۲ و ۲۰۰۶ در ساختمانهایش پیدا بود.
اما حالا شهرِ ارواح شده.
خالی از سکنه. خیابانها پر است از ماشینهای پارکشده. برخی فرصت نکردن حتی درب خانهها را ببندند.
صدای ویز ویز پهباد، جرات را برای بردن ماشینها و اسبابواثاثیه میکُشد. حال همه ضاحیه آوارهشدن در بیروت و شمال لبنان.
ورودی ضاحیه پرسه میزدم که ناگهان زمین لرزید. انفجار پشت انفجار. بیبیسی زد انفجار انبار تسلیحات، حزب گفت انفجار کپسولهای اکسیژن بیمارستان.
ببرون ضاحیه صدنفری زن و بچه کنار اتوبان میدوند. وحشتزده و رنگپریده. اینها در پیادهروهای خارج ضاحیه چادر زده بودند که با این حملات آنجا را هم از دست دادند.
#جواد_موگویی
.
#ما_ملت_امام_حسینیم
#سید_حسن_نصرالله
#لبیک_یا_امام_خامنهای
_
#دانایی_مقدمه_توانایی! وارد شوید!
@daneshvadanestan
روزهای جنگی-۱۱
در تاریکی شب؛
کاش حاتمیکیا و انتظامی هم اینجا بودند
۱۷مهر:
آمدیم ضاحیه. کار هر شبمان شده. تیمهای چند نفره موتوریِ حزبالله گشت میزنند. امشب صدای تیراندازی میآید یا بهسوی جاسوس است یا سارق.
از یکی از خرابهها صدا میآید. ۷-۸نفر نشستند. همه مسلح.
اسپیکر کوچکی دارند. صدای دعای کمیل.
و ریز ریز گریه...
لکن اسلحه به دست
این همان گریه حماسیست.
بعد، زیارت عاشورا با صدای فانی...
بعد، دکلمهای عربی خطاب به صاحبالزمان...
با زیر صدای آهنگ از کرخه تا راین...
کاش حاتمیکیا و مجید انتظامی هم بودند،
اینجا در ضاحیه...
زیر این انفجارها...
که ببیند شاهکارشان چگونه آرام میکنند مردان حزبالله را.
چیزی نمیفهمم! اما نجواییست با یابنالحسن..
میزانسن، شبیه فیلمهای آوینی از شبهای عملیات است:
نسیمی جانفزا میآید
بوی کرب و بلا میآید
این جماعت چه توکلی دارند!
ایستاده
سرپا
زیر بمباران
رهبری چون سیدحسن، از دست رفته
بیخبر از شیخ صفیالدین
خانوادهایشان آواره
زیر ویز ویز پهپادها
در تاریکی شب نجوا میکنند با پسر فاطمه...
نمیدانم فردا
چند نفرشان زنده خواهند ماند
دوست دارم تک تکشان را بغل کنم
رویم نمیشود.
آدم چقدر دلش میخواهد اینجا شهید شود...
#جواد_موگویی
روزهای جنگی-۹
فرماندهان جاسوس!
۱۹مهر:
مدام از روایت جنگ جا میمانم؛ ازبس یکگوشم به تهران است یکگوشم اینجا!
عملیات جنگ روانی «تهران-بیروت» نعل به نعل باهم عمل میکند.
از لندن توییتزدن که گرای مکان ترور هنیه را از داخل ایران دادند. ایضا موساد سیدحسن را پس از ۴۲سال، وقتی ترور کرد که با یک سردار ایرانی جلسه داشت!
بلافاصله رسانههای سعودی و ضدایرانی تیترشان «دستگیری قاآنی به اتهام جاسوسی» شد.
امروز در بیروت همه از این دستگیری میگفتند. روان بدنه اجتماعی حزبالله مدام زیر بمباران این اخبار است.
این همان خط رسانهای اسراییل است که ایران را عامل ترورهای اخیر و فروختن حزبالله عنوان میکند.
با بیخردی، دوماه فرماندهان سپاه را نافرمانِ رهبری خواندند و حالا خط هجمه یک قدم جلوتر آمد: «فرماندهان جاسوس»
دیگر چقدر باید خوشبینانه بنگریم که این خطها صرفا درگیریهای جناحی داخلی و ناشی از عدم تحلیل است؟!
مگر میشود همزمانی این عملیات روانی در تهران و بیروت را نادیده گرفت؟!
صادقانه بگویم که بنای اتهام به جریانها و جبهه انقلابی نیست. لکن میدان جنگ روانی اسراییل نشان میدهد که برخی خواسته یا ناخواسته در تور عملیاتروانی قرار گرفتهاند.
همه باید مراقب باشیم.
حزبالله پس از ضربات سنگین به پیکرهاش، دیگر توان برونرفت از این جنگ روانی را ندارد.
#جواد_موگویی
.
#ما_ملت_امام_حسینیم
#سید_حسن_نصرالله
#لبیک_یا_امام_خامنهای
_
#دانایی_مقدمه_توانایی! وارد شوید!
@daneshvadanestan
روزهای جنگی-۸
استراتژی هشتک!
به آتش کشیدن منطقه
سیدمجید میگوید «قبل وعدهصادق۲ زمزمه بود ایران پشت حزبالله را خالی کرده! رسانههای سعودی و بیبیسی مدام بر همین میدمیدند که ایران، سیدحسن را معامله کرده.»
آمدم پیش یک امامجماعتی در حمرا. گفتم چرا فکر کردید ایران پشت شما را خالی کرده؟
گفت بچههای انقلابی خودتان گفتند:
«سپاه موشک نمیزند و دولت ایران، حزب را به رابطه با آمریکا و رفع تحریمها فروخته.»
در تهران نیز همین عملیات روانی پس از ترور هنیه کلید خورد. خطی از یکسو شایعه مشارکت جریان ایرانی در ترور هنیه را میرفت. و ازسویی دیگر فشار به سپاه برای تعجیل در حمله موشکی به اسراییل. آن هم از جماعت انقلابی و منبری!
همزمان گفتند پزشکیان بنیصدر زمان است و فرماندهان سپاه، فرماندهان خائن صفین و لشکر امامحسن در صدر اسلام!
فرماندهکل قوا را فرمانده«بیقوا» خواندند. فریاد زدن که جمهوریاسلامی بابت موشکهای شلیکنشدهاش باید به تاریخ و خدا پاسخ دهد! حتی گفتند خبر ندارید که اسراییل در تهران عملیاتها میکند! و ایران لاپوشانی!
بعد در رسانهها نسخه پیچیدند که جنگ را باید به بیرون لبنان کشاند! به اردن، بحرین، قطر، عربستان و حتی آذربایجان!
در یککلام به آتشکشیدن منطقه! ولشان کنی آفریقا و اروپا راهم به لیست میافزایند!
دیگر این آخریها خط جماعت انقلابی از تهران تا لندن و حتی برخی کارشناسان صداوسیما، با اینترنشنال یکی شده بود: «ایران دل زدن ندارد، از جنگ میترسد، پشت حزبالله خالی شده.»
اسم این فشارها به فرماندهان و رهبری را هم گذاشته بودند مطالبه! گویی مساله، دیرکرد معوقات حقوق کارگران است یا برداشتن کنکور!
فهمشان از امنیت ملی و جنگ انقدر کودکانه بود که دراین جنگ چندکشوری، تغییر استراتژی جنگی را مطالبه عمومی کردند! خیلی بیخردی میخواهد که در چنین جنگ بزرگی، فرماندهکلقوا و فرماندهانش را ببری زیر تیغ هشتک!
در بیروت دریافتم، ضلع دیگر این جنگ روانی روی بدنه اجتماعی حزب هم عمل میکرده. آنها هم پس از ضربات متعدد به پیکره فرماندهی، احساس بیپناهی و گاه خیانت کردهاند.
در این عملیات روانی، اسراییل فرماندهان حزبالله را ترور فیزیکی کرد، فرماندهان ایرانی را ترور شخصیت.
گرچه پس از حمله ۲۰۰موشکی به تلاویو، دل حزب به ایران قرص شد. اما عبارت «در زدن اسراییل نه تعلل میکنیم و نه شتابزدگی» از سوی آیتالله خامنهای، درست در خنثیکردن این خط رسانهای داخل و خارج بود.
اما تجربه این یکماهه نشان داد چگونه راهبرد جماعت انقلابی چقدر آسان ناخواسته یا باواسطه! در اختیار بیبیسی و اینترنشنال قرار میگیرد.
باشد که درس عبرت بگیریم.
#جواد_موگویی
.
#ما_ملت_امام_حسینیم
#سید_حسن_نصرالله
#لبیک_یا_امام_خامنهای
_
#دانایی_مقدمه_توانایی! وارد شوید!
@daneshvadanestan
روزهای جنگی-۱۲
صدام اینها رو خوب مینوشت
۱۹مهر:
هنوز خبر رسمی از سرنوشت سیدصفیالدین نیست. شد یکهفته. پهپادهای اسراییلی تیمهای امدادی را میزنند تا کسی نزدیک محل انفجار نشود. خدا کند در پناهگاهها، کپسولهای اکسیژن زیاد باشد.
عمده وقتم به خرجکردن دلارهای خیرین میگذرد، تا نوشتن. امروز رفتم کمپ آوارهها در بیمارستان الشرقالاوسط. ۱۱طبقه، بدون آسانسور و متروکه. سالهاست مخروبه شده.
چند ایرانی در اتاقی دیدم. مهدی خانجانی(طلبه قم): «طبقه طبقه بیمارستان را تمیز و برقکشی و لولهکشی میکنیم و تحویل آوارهها میدیم.»
۱۰-۱۵نفری میشوند. هرکدام از یک شهری آمدند. محمد(طلبه-مهندس برق) از خرمآباد به همراه رفیقش محمود (معلم) آمدند. با ۳۰۰دلار از نجف خود را میرسانند به بیروت. در فرودگاه خانجانی را میبینند.
اتاق کناری، ۳-۴ نفر جمعاند دور قلیان؛ دوسیب خالی!
دو نفرشان برادرند. سیدکمیل: «من ۴تا بچه دارم، معین ۳تا. آقا که پیام داد ما راه افتادیم. که اگر این بیناموسها زمینی حمله کردند بریم جنوب. یه پولی گذاشتیم خانه و یاعلی. سابقهداریم! با برادرم چندسال سوریه جنگیدیم. چند شب در ضاحیه خوابیدیم تا بچههای اینجا را پیدا کردیم. فعلا مشغولیم به کارگری.»
سید داوود پیرمرد است. ۶۰ساله. از جنگ تحمیلی، عراق و سوریه بوده تا الان! گفت ۱۸تیر۷۸ هم بودم! همان دسته معروف به گروه انصار. عکس نوهاش را نشان داد، با ذوق. پیرمرد سروحال و باروحیهایست.
کاظم بازنشسته ایرانخودروست. از هشتگرد آمده. یکی دیگر متولد فرانسه است، درسخوانده استرالیا. دکترایIT.
شگفتانگیزند آدمهای این بیمارستان. هرکدام از گوشهای خود را رساندند به قلب جنگ.
هیچکدام نه نظامیاند، نه حقوقبگیر! سیدکمیل میگوید «ماها شغل دولتی نداریم تا بوقتش دستوپایمان جایی گیر نکند.»
نقل است پس از تصرف شهر فاو در عملیات والفجر۸، صدام گفته بود من اگر این بسیجیها را داشتم دنیا را فتح میکردم!
صدام راست میگفت کجای دنیا میتوان این آدمها را یافت؟
پاکباخته
و رها، در این خرابههای جنگی،
کیلومترها دور از وطن،
آمدهاند برای مقاومت
#جواد_موگویی
.
#ما_ملت_امام_حسینیم
#سید_حسن_نصرالله
#لبیک_یا_امام_خامنهای
_
#دانایی_مقدمه_توانایی! وارد شوید!
@daneshvadanestan
روزهای جنگی-۱۳
از کوی دانشگاه تا بیروت
۱۹مهر:
در اتاق ایرانیها، نشستیم به قلیانکشی که دکتر مهاجرانی سررسید!
او هم دست کمی از اینها ندارد! پیرمرد از خیابانهای لندن پاشده آمده در خرابههای بیروت، روایت مقاومت بنویسد!
بسته گز از کیف درآورد: «از لندن آوردم! شنیدم چنین جمع ایرانی در اینجا جمع شده، آمدم حرفهایتان را بشنوم.»
هرکسی قصه آمدنش را گفت. سیدداوود خواست ۱۸تیر و دهه۷۰ را بکشد وسط، سیدکمیل درگوشی اشاره کرد: «دکتر الان خودی و انقلابیه. باید جذب بشه!»
من دکتر را انداختم به خاطرهگویی. از نامه معروف آقایخامنهای به او در سال۶۹ پرسیدم:
«جنگ تمامشده بود، بوشپدر به ایران پیام مذاکره داده بود. من مقالهای با تیتر «مذاکره مستقیم» نوشتم. حرفی از رابطه نزدم. آیتالله خامنهای در نمازجمعه نسبت به رابطه با آمریکا واکنش نشان داد. ناگهان موجی از توهین و تکفیر علیهام براه افتاد. میداندار هم مهدی نصیری سردبیر کیهان بود. از بیت رهبری زنگ زدند گفتتد آقا بین دونماز نامهای در حمایت از شما نوشته. آقا بزرگوارانه بخاطر توهینهای سایرین از من عذرخواهی کردند.»
دنیا چرخشها دارد! حالا مهاجرانی در خرابههای بیروت فریاد مقاومت سر میدهد و نصیری رابطه که هیچ، میگوید باید تسلیم شویم!
حرف بچهها به زدن و نزدن موشکها رسید، دکتر گفت رهبری در نمازجمعه حرف آخر را زد: «نه تعلل میکنیم نه شتابزده.»
بحث رسید به جلیلی-قالیباف. دکتر گفت «الان وقت این حرفها نیست. بچسبید به مقاومت.»
این جنگ عجیب ما را دور هم جمع کرده...
#جواد_موگویی
.
#ما_ملت_امام_حسینیم
#سید_حسن_نصرالله
#لبیک_یا_امام_خامنهای
_
#دانایی_مقدمه_توانایی! وارد شوید!
@daneshvadanestan
روزهای جنگی-۱۶
دفنهای شبانه
اینجا بوی بقیع میآید
۲۰مهر:
شبها چراغ خاموش میرویم روضهالحورا؛ مزارشهدای حزب.
همه هستند: فواد شکر، نبیل یحیی، سمیر توفیق، کرکی و... . فرماندهان ردیف کنار هم. چه شکوهی، باید احترام نظامی گذاشت.
فرمانده کرکی، همان که در جنگ ۳۳روزه خواب حضرتزهرا دیده بود:
«شب جمعه بود. دیدم حضرتزهرا و سیدهزینب با من در یک اتاق هستند. نمیدانم خواب بودم یا بیدار. به خانم گفتم ما خیلی در بد وضعیتی هستیم. بحران خیلی سخته. خانم گفت «من همیشه برای شما دعا میکنم و هیچ وقت شما را ترک نکردم.»
گفتم این فرمایش شما برای همه مسلمانان و شیعیان عمومیت داره. مستقیما برای ما یک کاری کنید. اما باز خانم با کلمات قشنگی همان دعاهای عمومی را داشتند و تاکید کردند من برای همه دعا میکنم برای شما هم دعا میکنم. رو کردم به سیدهزینب. گفتم شما برای ما کاری کنید. ایشان اشاره کردند که از مادرم بخواهید. دوباره به خانم گفتم شما از سلاله نور هستید. مردم خسته شدند. حد بضاعت ما یک کاری کنید علیه نیروی هوایی ارتش اسراییل. خانم فرموند «به مجاهدین بگویید که من حتما برایشان یک کاری میکنم.» بعد دستمالی از داخل عبایشان درآوردند و در هوا چرخاندند. و یک بسمالله گفتند و دوباره برگردانند داخل عبایشان. اشکبار از خواب پریدم. یکساعت بعد خبر آمد یک بالگرد سیکورسکی صهیونیستها منهدم شده.»
در ظلمات صدای قرآن میآید.
یکنفر هرشب میآید اینجا
تلاوت میکند.
نشستیم کنارش.
گلزارهای اینجا همیشه معطر، تمیز و پر است از دستههای گل. حتی الان وسط جنگ.
شبیه بهشت است در رویاها.
سید امیرحسینی(مداح) و عربخالقی (مداح)، بیآزار(روحانی) هم رسیدند. روضهخوانی بهپا شد.
چندتن از گشتیهای حزب هم میرسند، مسلحاند.
فارسی نفهمیده، اشک میریزند!
یاد اربعین افتادم کنار پاکستانیها.
اردو نفهمیده اشک میریختند ایرانیها!
اعجاز روضه است دیگر.
یک قبر تازه کنده شده. شهیدی در راه است.
اینجا شبانه دفن میکنند شهدا را،
از بیم شلیک پهپادها.
چه مظلومیتی،
در کوچهپسکوچههای خانهخودت
شبانه دفنت کنند.
غریبانه،
نه تشییعی
نه مراسمی
در تاریکی شب.
قبر سیدحسن اما معلوم نیست هنوز.
چقدر اینجا بوی بقیع میدهد...
سیدامیر روضه حضرتزهرا میخواند.
گوشه گلزار، مزار یک ایرانی است:
شهید سیدعلی زنجانی، تاریخ شهادت: ۱۳۹۸-سوریه.
یاد تهران افتادم،
بهشتزهرا
قطعه۲۶
حسین قدیانی
کاش اینجا بود،
قلمش سحر میکرد.
گریهام نمیآید! نشستم به سیگار و گوشدادن
صدای علیاصغر و محمدحسین(پسرهایم) و فاطمه(دخترم) و خواندن فحشهای مجازی!
#جواد_موگویی
.
#ما_ملت_امام_حسینیم
#سید_حسن_نصرالله
#لبیک_یا_امام_خامنهای
_
#دانایی_مقدمه_توانایی! وارد شوید!
@daneshvadanestan
روزهای جنگی-۱۴
نگذارید این پرچم سرخ بر زمین بیافتد
۱۹مهر:
امروز ۶۰هزار دلار دیگر واریز شد؛ یک خیر تهرانی. دوباره سفارش۱۰هزار پتوی دادیم. زمستان در پیش است.
خبر آمد اسراییل انبار هلالاحمر ایران در مرز سوریه-لبنان را زده. چند روز پیش هم چند تریلی کمکهای عراق را در مرز سوریه زد. میخواهد لبنان را محاصره غذایی-دارویی کند. عین غزه.
برخی آوارهها به لاذقیه و در زینبیه دمشق به حرمزینب(س) پناه بردند. برخی در شمال لبنان، برخی در خانههای اقوام سنی و مسیحی.
اما تا کی؟
شیخظاهر: «حزب در اهل تسنن و مسیحی هم طرفدار دارد هم مخالف. اسراییل بدنبال ایجاد نارضایتی اجتماعی مخالفان علیه حزب است. و قدم بعد جنگ داخلی علیه بدنهاجتماعی حزب.»
آوارهها میکوشند بار نباشند بر سایر طایفهها. برخی روزها یک وعده غذایی هست. ولی اثری از استیصال نیست.
کمپها منظم و بدون مزاحمت است. با اینحال، در چشم مخالفان حزب، مزاحم و گاه دشمناند.
اسراییل با همین هدف تکخانههایی را در خارج ضاحیه میزند. برای احساس ناامنی سایر طوایف و ایجاد نارضایتی اجتماعی علیه حزب.
حزب همزمان در دو جبهه میجنگد؛ رزم نظامی در جبهه جنوب علیه اسراییل و جبهه ساماندهی آوارها در شهرها.
گرچه حزب انبارهای غذایی مخفی دارد، اما این جنگِ یکی دوماهه نیست. بالاخره یکمیلیون آواره کم خواهند آورد. زندگی چندخانوار در یک اتاق ملالآور است. ایضا کمبود شیرخشک، خشکبار، خرجهای روزانه و...
غالب آوارهها، مردهایشان در جبهه جنوباند.
افتادن پرچم حزب در شهرها، یعنی شکست در جبهه شهری. پشت جبهه فرو بریزد، جبهه جنوب شکننده خواهد شد. سرپانگهداشتن جبهه شهری یعنی افزایش تابآوری جبهه نظامی.
در جنگ غزه، راهها بسته و همهمان بدنبال راهی برای کمک بودیم. گرچه راه ارسال به لبنان نیز فعلا مسدود است اما اینجا همه چیز قابل خرید است. از کالا تا آدم!
مهدی قمی خط واریز پول از تهران به یک صرافی در بیروت را راه انداخته. صراف کارمزدی نمیگیرد. همه کمکها با هماهنگی کمیته اجتماعی حزب است. مراجع اجازه مصرف خمس در راه مقاومت را دادهاند. یاعلی بگویید،
و نگذارید پرچم حزب در شهرها پایین بیافتد:
بانک شهر
جواد موگویی
شبا: IR ۲۵۰۶ ۱۰۰۰ ۰۰۰۷ ۰۰۱۰ ۰۴۰۱ ۰۲۵۲
پینوشت:
۱-بهعلت محدودیتبانکی فقط باید از شبا واریز کنید.
۲- هر سه ما بهخرج شخصی خود آمدهایم. و کلیه کمکهای نقدی صرف آوارهها خواهد شد.
#جواد_موگویی
.
#ما_ملت_امام_حسینیم
#سید_حسن_نصرالله
#لبیک_یا_امام_خامنهای
_
#دانایی_مقدمه_توانایی! وارد شوید!
@daneshvadanestan
روزهای جنگی-۱۵
انفجار پیجرها
گازهای سمی
۱۹مهر:
قرار گذاشتیم در کافه قلیونی.
مسلط به فارسی، ساکن ضاحیه و با سابقه چندساله در حزب. هنوز شروع نکرده، صدای انفجار آمد. العربی زد وفیق صفا ترور شد. ابوسعید گفت «مسئول حفاظت حزب است. العربی، اول از همه سوژه ترورها را اعلام میکند. به اسراییلیها وصل است.»
با دور تند پک میزند به سیگار:
«دوماه قبل ۱۶هزار پیجر خریده بودند. ۴هزارتا را پخش و بقیه در انبار بود. بچههای من همیشه سر بازی با پیجر دعوا داشتند. موقع خواب هم میگذاشتم کنار بالشت خودم و بچههایم. پیجرهای جدید نسبت به قبلیها بزرگتر بود. با دکمههای سفتی که حتما نیاز به دو دست باشد. آنروز روبروی رفیقم نشسته بودم. پیجر توی کیفم بود. زنگ خورد. نمیدانم چرا اعتنا نکردم. یکهو رو به رفیقم ترکید. سروصورتش پر ترکش شد.
پیام با خط ریز آمده بود که بچهها حتما بگیرند جلوی صورتشان. اگر دکمهOK را میزدی آنی و اگر نه، ۲-۳ثانیه بعد خودش منفجر میشد. خدا رحم کرد. پیجر من همیشه دست بچههایم بود. در بقاع، پدری کنار دخترش بوده. با انفجار پیجر در جیبش، صورت دخترش متلاشی میشود.
همسرم میگفت «من تو آشپزخانه بودم که هر دو سهثانیه صدای یک انفجار میشنیدم! سرم را از پنجره بیرون کردم، دیدم یک ماشین رفته توی درخت! یکی افتاده توی جوب! یکی کنار دیوار ناله میزند!»
آن روز مثل فیلمهای آخرزمانی بود. در ضاحیه جلوی هر بلوکی میرفتی رد خون روی زمین بود.
انفجارها، آسیبهای یکسان نداده. برخی پیجرها شارژ نداشته و اصلا خاموش بوده یا همراه بچهها نبوده. برخی گوشه اتاقی یا جایی بوده. یا از جیب درنیاورده، منفجر شده.
تعدادی کمی دو چشمنابینا شدند. برخی یکچشم و برخی فقط قطع انگشت یا جراحت ران و شکم. بستگی به موقعیت پیجر و چگونگی پاسخ به زنگ آن بوده.
فردایش بیسیمها هم ترکید. با پیجرها خریداری شده بودند. تا یک روز همه در شوک بودند. اما بلافاصله ارتباطات برقرار شد. تا اینکه سید را زدند. من تو ماشین بودم. یکهو ماشینم از زمین بلند شد! از شدت انفجار.
من بالا سر پیکر چندتا از شهدای کنار سید رفتم. بدنها همه سالم بود. اما صورتها همه کبود و سیاه با لبهای ورم کرده. همه از خفگی گاز سمی شهید شده بودند.
الان همه چیز ممنوع است. شبکه ارتباطی کند شده اما امنتر است.»
#جواد_موگویی
.
#ما_ملت_امام_حسینیم
#سید_حسن_نصرالله
#لبیک_یا_امام_خامنهای
_
#دانایی_مقدمه_توانایی! وارد شوید!
@daneshvadanestan
روزهای جنگی-۲۰
فرود در پرواز ممنوع
۲۱مهر:
۲۵۰میلیون دیگر به حسابم واریز شد.دمتانگرم.
فرود قالیباف در بیروت و قدمزدنش در ضاحیه را از تلویزیون دیدم. مجوز نداشتن میشود همین!
دو روزیست خبری از صدای ویزویز پهپادها نبود. یحتمل بهخاطر سفر قالیباف.
بساطی دارند این جماعت حزبالهی!
دوباره جلیلی-قالیباف راه افتاد!
عجیب آنکه طرفداران هر دو، شجاعت نامزد خود را به رخ آنیکی میکشند! گویی جلیلی پایش را در تصادف جادهشمال داده و قالیباف نیز ۸سالهی جنگ را در بازار مشهد مشغول بوده!
هم پزشکیان جنگرفته است و هم عراقچی در دهه۶۰ در اطلاعات سپاه، خانهتیمی منافقین میزده!
این دوقطبی دیگر نوبر است!
رجانیوز را چک کردم، ۱۵ساعت از سفر قالیباف گذشته و تیتر اول دنیا شده اما تیتر اول رجا «توسعه هوش مصنوعی» است!
بهترین توییتی که دیدم:
«هیچجا برای ایران پرواز ممنوع نیست!»
جنگ بوسنی۱۹۹۲، آمریکا و سازمان ملل آسمان بوسنی را پرواز ممنوع کردند که سلاحی به مسلمانها نرسد. نیروی قدس اما هفتگی ۲تا بوئینگ ۷۴۷ سلاح بار میزد به بوسنی در قلب اروپا!
ایضا بعدها به سوریه و عراق و یمن و ونزوئلا.
بیروت که دیگر بغل گوشمان است!
الحمدالله جمهوریاسلامی در تنها چیزی که کم نمیآورد فرود در پرواز ممنوع است!
اخبار میرسد که مسلحین سوریه دوباره فعال شدند. ۳۰-۴۰هزار اغلب در ادلب. اسراییل یکچشمش به سوریه است. مهدی میگوید بشار اسد را ترور خواهند کرد. بعید نیست.
یامینپور را در مزار شهدا دیدم! این آدم چقدر اتوکشیده و مودب است! اعتراض کرد به حملات به فرماندهان سپاه: «این جوانکها دیگر عسلش را درآوردند!»
دو روز طول کشید دریافتم عسل را جایگزین چه واژهای کرده!
#جواد_موگویی
.
#ما_ملت_امام_حسینیم
#سید_حسن_نصرالله
#لبیک_یا_امام_خامنهای
_
#دانایی_مقدمه_توانایی! وارد شوید!
@daneshvadanestan
روزهای جنگی-۱۸
این روزها باید ماند...
۲۱مهر:
نماز صبح قضا شد.
حسابم را چک کردم؛ مردم ۴۰۰میلیون واریز کردند. دمشان گرم.
رفتیم طرابلس برای خرید پتو. بهزحمت چند کارگاه پتوفروشی پیدا کردیم. گران بود. طرف طمع کرده بود.
کلا لبنان کشور وارداتیست نه تولیدی. همهچیز وارد میشود. الان چهارراهمولوی بود، ۳۰هزار پتو را دوساعته بار زده بودیم!
لبنان زیرساخت جدی هم ندارد! در جنگ۳۳روزه بسیاریش نابود شد. الان برای لبنان تهدید زدن زیرساختها کارکرد نظامی ندارد! چیزی برای از دست دادن ندارند!
طرابلس سنینشین است. آنجا هم کمپ آوارهها بهراه است. حزب عجب تشکیلات اجتماعی منظمی دارد. از تکتک آوارهها لیست مفصل دارد. عمراً کمیته امداد بعد از ۴۰سال به گرد پایشان برسد!
شیخظاهر ناهار ما را برد پیش اقوام. مریم خانم و همسرش در آمریکا زندگی میکنند. عجیب پولدارند. بعد جنگ هرچه شوهرش اصرار کرده به آمریکا نرفته! میگوید:
«این روزها باید ماند.»
برادرش نیز ۶۰-۷۰نفر را در آپارتمانش جا داده.
بسیاری از اعضا و طرفداران مسیحی و سنی حزب، آوارهها را در خانههایشان اسکان دادهاند. این اعجاز سیدحسن است در تسخیر قلبها.
لبنانیها خیلی باکلاساند! زیست اروپایی دارند. آوارههایشان هم شیک و تروتمیزند. جدای عربِ عراقی و حتی سوریاند. در کمکها باید مراقب عزت نفسشان بود.
تیپها اکثرا اسپورت با رنگهای شاد. عکس جماعت حزباللهی ایران که همه یکشکلاند!
مهدی گیر داده با دست غذا نخورم! و پیتزا را هم با چنگال بردارم! نمیتوانم! بدتر شد، سس پاشید روی تن و بدنم!
لبنانیها همیشه قهوه، سیگار و قلیانشان بهراه است اما برای ما گران!
فلافل ۲۰۰هزار تومان!
شاورما از ۳۰۰هزار به بالا!
مهدی سرویس کرده! ما را بسته به فلافل!
معدهای نمانده! فعلا خرج هر نفرمان از ۴۰میلیون زد بالا.
خبر آمد موشکهای حزب تلاویو را شکافته. ذوق کردیم. بمباران ضاحیه کم شده! صدای پهپادها هم نمیآید! نمیدانم چرا!
سال۹۸ که بیروت بودم، با محمدحسین(عضو حزب) رفیق شدم. چند روز است جواب نمیدهد. یحتمل جبهه جنوب است.
دلم شور افتاده. واتساپ چک نمیکند.
کاش میشد رفت جبهه جنوب.
#جواد_موگویی
.
#ما_ملت_امام_حسینیم
#سید_حسن_نصرالله
#لبیک_یا_امام_خامنهای
_
#دانایی_مقدمه_توانایی! وارد شوید!
@daneshvadanestan
روزهای جنگی-۱۹
آقازادههای حزبالله
.
۲۱مهر:
مهدی قمی و سجاد مدام در پی سوراخی برای رفتن به جبهه جنوباند! سجاد چندماهی در جنگ سوریه بوده، دست به اسلحهشدن مهدی را هم دیدهام، مسلط است.
به شیخظاهر گفتند، جواب رد داد!
گفتم خیال کردید با دادن چهار تا پتو، طرف شما را میبرد خط مقدم؟!
یکی از مسئولان تشکیلات تنظیمی حزب به کمپ آمد. دو روزیست پسرش در جنوب شهید شده. همه بغلش کردند. خم به ابرو نیاورد.
پسر شیخظاهر هم از جبهه آمده. متولد ایران است.
اینجا با هر ردهای از حزب همکلام میشوی، یکنفر از اهل خانهاش در جبهه هست. اینجا آقازدهها و دامادها همه در خط مقدماند. همین چیزها، حزب را در لبنان محبوب کرده.
اینجا گاه، رهبران و فرماندهان با کل خانواده ترور میشوند؛ از سیدعباس اولین دبیرکل حزب گرفته تا همین فرماندهان اخیر. آقازادهها از نوجوانی وارد سازمان رزم حزب میشوند، در چشم نیستند و بعد از شهادت شهره میشوند.
«مقاومت» شعار و لقلقه زبان رهبران حزب در سخنرانیها و سمینارها نیست. از داخل خانه و از فرزندان خودشان شروع میکنند. این رسم را سیدحسن بناکرد؛
سال ۱۹۹۷ سه نیروی حزب پس از حمله به صهیونیستها در عملیات جبل الرفیع بهشهادت رسیدند. تلویزیون اسراییل بیخبر از هویت آنها فیلم اجسادشان را پخش کرد. بلافاصله مشخص شد یکی از آنها سیدمحمدهادی فرزند دبیرکل حزب است.
سیدحسن و همسرش گفتند تنها در صورت بازگشت دیگر اسرا و پیکرهای شهدای لبنانی حاضر به دریافت پیکر هادی هستند. سال بعد، پیکر به همراه بسیاری از شهدا طی عملیات تبادل به لبنان برگشت.
سیدحسن در میان مقامات لبنانی اولین فردی بود که فرزندش در راه آزادی لبنان را از دست داد. همین او را محبوب قلبهای نه فقط شیعیان، بلکه مسیحیان و اهل سنت کرد. عماد مغنیه نیز همین راه پیمود، با شهادت پسرش جهاد مغنیه.
براستی که تسخیر قلبها با عمل بدست میآید نه با شعار و گندهگویی.
سید حسن میگفت:
«ما فرزندانمان را برای آینده نگه نمیداریم، به خط مقدم جنگ با اسراییل میفرستیم.»
مگر میشود این ملت را شکست داد؟!
#جواد_موگویی
.
#ما_ملت_امام_حسینیم
#سید_حسن_نصرالله
#لبیک_یا_امام_خامنهای
_
#دانایی_مقدمه_توانایی! وارد شوید!
@daneshvadanestan
روزهای جنگی-۲۱
تاریخ پر است از خیانتها به وطن
۲۳مهر:
در لبنان، ارتش محلی از اعراب ندارد! خدمت سربازی هم ندارند! حقوق یک ارتشی حدود ۲۰۰دلار است! حالا فلافل ۳دلار! یعنی ماهی ۷۰فلافل!
ارتش ۹۰هزار نفری لبنان، کاری به تمامیتارضی کشور ندارد! کارکردش شبیه پلیس یا ژاندارمریست!
با حمله اسراییل به جنوب در ۱۹۷۸، جنبش امل و بعد حزب پرچم دفاع از تمامیت ارضی بلند کرد. اما بخشی از ارتش لبنان همراه اسراییل شد؛ «آنتوان لحد» نظامی مسیحیِ مارونی بود که با جدایی از ارتش، «ارتش جنوب» را در همپیمانی با اسراییل تشکیل داد.
لحد با شعارهای ناسیونالیستی و وطنپرستی، با پول و سلاح اسرائیل، رسما از مناطق اشغالشده برای اسراییل نگهبانی میکرد و تا سال ۲۰۰۰ با مقاومت لبنان جنگید.
چیزی شبیه سازمانمجاهدین خلق، کومهله و دمکرات در همپیمانی با صدام در جنگ خودمان. یا شبیه فارسیزبانهای طرفدار حمله به ایران در این روزها.
سمیر جعجع، مسیحیِ مارونی، یکی دیگر از نظامیان لبنان است که در رهبری حزب کتائب(فالانژها) و حزب القواتالبنانیه، همپیمان نانوشته اسراییل بود.
کشتار صبرا و شتیلا، دو اردوگاه پناهندگان فلسطینی در لبنان، عملیات مشترک «آنتوان لحد- فالانژها -اسراییل» در سپتامبر۱۹۸۲ بود.
شبیه عملیات مشترک مجاهدین خلق و صدام در عملیات مرصاد.
در تاریخ پر است از این خیانتها به وطن. همه نیز با شعار وطنپرستی و آزادیِ خلق!
اخراج کامل اسراییل از جنوب در میِ۲۰۰۰، حزب و سیدحسن را قهرمان ملی لبنان کرد. ایضا بعد پیروزی در جنگ۳۳ روزه.
اگرچه از سال۱۹۶۷، مزارع شبعا در ارتفاعات جولان هنوز در اشغال اسراییل است.
حزب، حفظ تمامیت ارضی لبنان را فلسفهوجودی خود میداند، نه صرفا یک تشکل سیاسی-شیعی. همین رویکرد ملیگرایانه، حزب را محبوب کرده.
سیدحسن بارها آزادی مزارع شعبا را هدف ملیگرایانه و آزادی فلسطین را هدف ایدئولوژیک حزب عنوان میکرد:
«ما میخواهیم به آمریکا، به اسراییل، به انگلیس، به دستنشاندههایشان در منطقه بگوییم: به ما بگویید رافضیه، بگویید تروریست، بگویید جنایتکار، هرچه میخواهید بگویید، ولی ما شیعه علیبنابیطالب در جهان، فلسطین را تنها نخواهیم گذاشت.»
فاصله تلاویو با لبنان ۱۱۰کیلومتر است؛ تهران-قم! و این یعنی، حزب تهدید و کابوس همیشگی اسراییل است. تنها ۱۱۰کیلومتر!
بیخود نبود که موشهدایان (وزیرخارجه اسراییل) انقلاب ایران را زلزلهای علیه اسراییل خوانده بود.
بعد از انقلاب ایران، حزب تنها سنگر و تهدید جهان عرب در برابر اسراییل شد. و هنوز نیز.
#جواد_موگویی
.
#ما_ملت_امام_حسینیم
#سید_حسن_نصرالله
#لبیک_یا_امام_خامنهای
_
#دانایی_مقدمه_توانایی! وارد شوید!
@daneshvadanestan
روزهای جنگی-۲۲
نفوذیهای موساد در حزبالله
۲۲مهر:
حمله پهپادی حزبالله به سالن غذاخوری پایگاه تیپ گولانی، قوت قلب داده به مردم.
سیدامین(عضو ایرانی حزب) میگفت: «حزب چند نسل فرمانده جوان نخبه دارد که پشت خط فرماندهان قدیمی ماندهبودند. درگوشی بگم! این ترورها ستاد فرماندهی را جوندارتر کرد!»
هنوز همه ۳۰هزار پتو را تحویل نگرفتیم! کلا جماعت لبنانی حوصلهسربرند. از بس تاخیریاند در انجام کارها!
اقتصاد لبنان پس از انفجار مهیب ۴سال پیش بندر ببروت، وحشتناک ضربه خورده. سالها ۱۵۰۰لیر لبنان به ارزش یک دلار بود. اما الان ۹۰هزار لیره شده یک دلار!
دیشب یک جاسوس در ضاحیه گرفتند. با این اقتصاد، جاسوسی شغل همهگیری شده.
در جنگ ۳۳روزه اسراییل نتوانست تلفاتی از فرماندهان رده اول حزب بگیرد. مغنیه را هم چندسال بعد در سوریه ترور کردند.
اینجا خود اعضای حزبالله، معتقدند ضربات متعدد این روزها حاصل نفوذ است تا تکنولوژی جنگنوین. این را دیشب سیدامین میگفت.
اسراییل پس از جنگ۳۳روزه، نفوذ در بدنه حزب را راهبرد اصلی قرار داد. سال۲۰۱۱ سیدحسن از دستگیری «هیثم محمد شوربه» مسئول واحد عملیات خارجی خبر داد. واحدی که مسئول عملیاتهای خارج از لبنان علیه اسراییل بود.
سیدامین:
«میلیونها لبنانی در خارج از لبنان زندگی میکنند. فقط ۱۰میلیون در برزیل هستند. نقل است رییسجمهور لبنان به رییسجمهور برزیل گفته بوده من اگر در انتخابات برزیل کاندیدا بشوم بیشتر از تو رای میآورم!»
واحد عملیات خارجی حزب، افرادی که چهره اروپایی داشتند را جذب کرد. این شبکه در اختیار شوربه بود.
من او را دیده بودم. ۵۰ساله بود. شنیدم تله دستگیریاش را حاج قاسم گذاشته بود. به او مشکوک شده بودند. حاجی قرار فریب یک جلسه ۵نفره گذاشته بود. از لو رفتن جلسه فهمیدند نفوذی شوربه است. در اعترافات گفته بود من بعد جنگ۳۳روزه فهمیدم با این روند حزب همه شیعیان لبنان را بکشتن خواهد داد! الان در زندان هست.
اما دروغ میگفت! شوربه در کار در اروپا خیلی ولخرجی میکرد. چندبار مسئول مالی حزب با او گلاویز شده بود، همین باعث اختلاف و در نهایت کینه و خیانتش به حزب شد.
نفوذ شوربه خیلی به حزب ضربه زد. تمام شبکه انسانی حزب در اروپا در تور اطلاعاتی موساد قرار گرفت. حزب در نهایت، این واحد را بهکل منحل کرد. دیگر نمیشد به این شبکه اعتماد کرد.
نفوذی دیگر «ابوتراب» مسئول نیروی انسانی حزب بود. او اطلاعات همه نیروها را به موساد داده بود. اختلافش با مغنیه او را به خیانت کشاند. چند سال پیش در زندان سرطان گرفت و مرد.»
دنیا چه چرخشها دارد! یک عمر رزمنده باشی و بعد سر بزنگاه به خیانت برسی!
#جواد_موگویی
.
#ما_ملت_امام_حسینیم
#سید_حسن_نصرالله
#لبیک_یا_امام_خامنهای
_
#دانایی_مقدمه_توانایی! وارد شوید!
@daneshvadanestan
روزهای جنگی-۲۴
مادربزرگ خیره به فردا
۲۴مهر:
اینجا مدرسهایست در بعلبک،
عکس را خودم گرفتم.
میز و صندلیها جمعشده
کلاسهای درس تعطیل
تختهها خالی از مشقِ شب
مدرسه خانه دوم نه،
خانه اول شده برای کودکان.
پیرزن روی صندلی آرام نشسته.
نوههایش پشت سرش.
نمیدانم این بلوط پیر،
چندمین جنگیست که بوی باروتش
موهایش را سپید کرده!
و چندمین آوارگیست که میکشد!
جنگ نه،
تجاوز به وطن.
حتما مادربزرگ تجاوز اسراییل را از اول دیده! از ۱۹۷۸ تا الان.
و حال نوههایش اولین تجاوز را!
اما محکم
روی پای خود
تکیه بر عصای چوبی
خیره به فردا
فردای آزادی
این جماعت در آوارگی بدنیا میآیند،
و در آوارگی بزرگ میشوند.
کودکان گاه بزرگ هم نمیشوند!
به چه جرمی؟
برای حفظ آن نقاشی پشت سر مادربزرگ
همان یک واژه در قلب نقاشی شده: وطن
لِبَیروت
مِن قَلبی سَلامٌ لِبَیروت
#جواد_موگویی
.
#ما_ملت_امام_حسینیم
#لبیک_یا_امام_خامنهای
_
#دانایی_مقدمه_توانایی! وارد شوید!
@daneshvadanestan
روزهای جنگی- ۲۳
خبر آمد زدند!
۲۴مهر
از صبح دل درد دارم و اسهال شدید. کم میخوابم. تا ۳-۴صبح باید یادداشتهای روزانه را مرتب کنم. نماز صبح را لگدخورده بلند میشوم. نیمهدوم بازی ایران-قطر را دیدم؛ ۴ بر یک.
شیخظاهر با خوشحالی عکسهای ۳۵تن کمکهای اماراتی را نشان داد. در فرودگاه بیروت.
امروز به انتخاب حزب، یک ماشین کرایه کردیم به سمت بعلبک. ۲۰۰دلار! شیخ ظاهر اصرار کرد که نرویم: «دیشب بلبعک را حسابی بمباران کردند.»
در طول مسیر ۱۰-۱۵ خانه موشک خورده دیدیم. با خاک یکسان و حفر چالههای عمیق. بخشهای شیعه کاملا خالی از سکنه شده. بخشهای اهل سنت و مسیحی زندگی در جریان.
کمکم همه شیعه لبنانی، دارد آواره میشود. از شمال تا جنوب. بعلبک مرکز اصلی پیدایش حزبالله است. اولین پادگان آموزشی سپاه در سال۱۳۶۱ هم اینجا بود؛ جِنِتا.
در شهر پر است از تصاویر شهدا. گویی آمدی بهشتزهرای تهران.
ابوحسین (رابط حزبالله) ما را در زحله تحویل گرفت برای بردن به بازدید کمپها.
وضعیت خیلی بدتر از بیروت است. چند صدنفر و فقط چند حمام و دستشویی. غذاها همه آبکی. دو نظامی ارتش جلوی هر کمپ ایستادند. ۹۰هزار ارتشی نقش پلیس دارد! بعد رزمندههای حزب در جنگ اسراییل در جبهه جنوب!
سالها قبل اندیشمندی میگفت اعتماد عمومی و قوای نظامی دو اصل حیاتی یک ملتاند. وای به روزی که از بین برود.
هرچه اصرار کردم ابوحسین نگذاشت ناهار را حساب کنم. در حد گلاویز. جیبشان خالیست و آواره اما دلشان دریا.
رفتیم به حرم خوله، دختر امامحسین.
نقل است ایشان در راه بردن کاروان اسرا به شام، در بعلبک جان میسپرد. امام سجاد او را دفن و کنارش درختی میکارد تا مزار گم نشود. هنوز درخت پابرجاست. بعد ۱۴۰۰سال.
کسی در حرم نیست. خلوت و سوتوکور. یاد روزهای اول جنگ سوریه و خالی بودن حرم زینب(س) افتادم. مسلحین تا چند صدمتری حرم را محاصره کرده بودند. مدافعین اما نگذاشتند حرم سقوط کند.
دلم گرفت. گویی قصه همان قصه ۱۴۰۰سال پیش است؛ لبنان همان کربلا. و غربت شیعه همان غربت.
خبر آمد: زدند! کاروان کامیونهای اماراتی را. با پرچم و نیروهای صلیب از فرودگاه به سمت بقاع بوده که اسراییلیها زدند.
خدایا این شیعیان جز تو کسی را ندارند...
مراجع اجازه مصرف خمس در راه مقاومت را دادهاند. یاعلی بگویید و نگذارید پرچم حزب در شهرها پایین بیافتد:
بانک شهر
جواد موگویی
شبا: IR ۲۵۰۶ ۱۰۰۰ ۰۰۰۷ ۰۰۱۰ ۰۴۰۱ ۰۲۵۲
پینوشت:
۱-بهعلت محدودیتبانکی فقط باید از شبا واریز کنید. ۲- هر سه ما بهخرج شخصی خود آمدهایم. و کلیه کمکهای نقدی صرف آوارهها خواهد شد.
#جواد_موگویی
.
#ما_ملت_امام_حسینیم
#لبیک_یا_امام_خامنهای
_
#دانایی_مقدمه_توانایی! وارد شوید!
@daneshvadanestan
روزهای جنگی-۲۵
جنگ را آخرالزمانی میدانند!
۲۶مهر:
از صبح تب و لرز شدید دارم.
دو تا قرص خریدم ۵۰۰هزار تومان!
درمان را متوقف کردم!
امروز کلا زیر پتو بودم. وقتم رفت.
تا الان یکمیلیارد به حسابم واریز شده.
از صبح حساب بسته شده! حسین قاسمی(پاسدار) با همتی (وزیراقتصاد) هماهنگ کرد، مشکل برطرف شد. دم ایشان گرم.
برخی از آوارهها در خانه اقوام و آشنایان مسیحی و سنی ساکن هستند. شیخظاهر میگوید «برخی پیغام دادند بعد یکماه خجالت میکشند که نمیتوانند در خرج خانه شریک شوند.»
مهدی ۴۰-۵۰هزار دلار به شیخ داد که بین آنها تقسیم شود.
الجزیره زد یحیی سنوار را زدند.
سال۲۰۱۲ وقتی در کنفرانس خبری از او پرسیدند نمیترسی ترورت کنند؟ گفته بود «۲۰دقیقه دیگر بعد از کنفرانس میروم در خیابان. محافظان هم فاصله میگیرند تا هرکاری اسراییل خواست بکند!»
واقعا هم این کار را کرد!
اما امروز ظاهرا شانسی با او درگیر شدند. سربازان حماقت کردند بلافاصله عکس جنازه و فیلم پهپاد را منتشر کردند. وگرنه روال جنگ روانی اسراییل، افسانهسازی از این دست عملیاتهاست. عکس سپاه که توان تصویرسازی از یک اتاق فرماندهی را هم ندارد!
اینکه اسراییل یکسال در یافتن سنوار در غزهی ۴۰۰کیلومتری عاجز بوده، یعنی کار اطلاعاتی حماس از حزبالله خیلی قویتر است.
راستش بازخوردی از شهادت سنوار در اینجا ندیدم! کلا اینجا یکجو بیحسی حاکم است! حال یا از بهت یا عادیشدن ترور رهبران. نمیدانم.
ما خیلی از اخبار جبههجنوب اطلاعی نداریم. مگر تک رزمندههای مرخصیبرگشته که چند کلامی بزور حرف میزنند.
من اسیر کلمات و فضا نمیشوم اما بدون اغراق چهرههای عجیبی دارند! نورانی و زلال.
سیدامین (عضوحزبالله) میگفت:
«یک بیسیمچی حزب اسیر شده. اما هنوز اسراییل خبری نکرده. اسراییلیها خیلی اعتقادی میجنگند! ما یکدهم این ضربات رو در جنگ۳۳روزه میزدیم، آن جنگ همان چند روز اول جمع میشد. اما الان سخت میجنگند. انگار این جنگ را آخرالزمانی میدانند.»
تابنیاوردن اسراییل در جنگ ۳۳روزه، جبهه مقاومت را در خواب عمیق فروبرد. همه از ترسو بودن سربازان یهود گفتند و اینکه اسراییل همیشه تاریخ، تاب جنگهای بلندمدت را ندارد. اما اسراییل خود را بازسازی کرد؛ هم عقیدتی و هم اطلاعاتی.
با اینحال هنوز در جبهه جنوب به موفقیتی نرسیدند. گرچه سیدامین میگوید در روستاها باید از روی نقشه حرکت کنیم! از بس با خاک یکسان شده!
بالاخره اولین بار ۵هزارتایی پتوهای خریداری شده رسید.
شیخظاهر اصرار دارد که روی تکتک پتوها پرچم ایران بزنیم: «مردم ما خیلی خوشحال میشوند که بدانند این کمکها از طرف مردم ایران است.»
#جواد_موگویی
.
#ما_ملت_امام_حسینیم
#لبیک_یا_امام_خامنهای
_
#دانایی_مقدمه_توانایی! وارد شوید!
@daneshvadanestan
روزهای جنگی-۲۶
قسمت آخر
۲۹مهر:
تب ولرز امانم را بریده.
دیگر در لبنان کاری ندارم.
هم ۶۰میلیونی که خودم برای سفر آوردم تمام شد و هم مجوزی برای رفتن به خط مقدم نیافتم.
قصدم از سفر، خرج کردن ۴۰۰هزار دلار خیرین برای آوارگان بود. دست آخر هم چیزی بنویسم. عمده پول صرف خرید پتو شد. ایضا کمی شیرخشک و کمک نقدی به برخی خانوادهها.
فعلا پرواز بیروت- تهران باز نیست. رفتم مرز زمینی لبنان- سوریه، با آقامرتضی(مسئول هواپیمایی ایران در لبنان و سوریه).
چندبار بهش گفتند برگرد اما مردانه ایستاده تا رفتوآمدهای ایرانیها تعطیل نشود. برادر شهید است و بچهمحل حاجیزاده و نیلفروشان در محلهفلاح تهران. مدام میگوید دعوا بین بچههای فلاح است و اسراییل! بقیه دخالت نکنند!
دولت بشار مرز را باز گذاشته تا آوارهها بدون پاسپورت وارد شوند. پهپادها مرز زمینی را زدند. با تبولرز از مرز رد شدم. زینبیه(حرم حضرت زینب) پر شده از آوارهها.
آوارهها ابتدا چند روزی در حرم میمانند. بعد حزبالله آنها را تقسیم میکند. حزب همه هتلهای زینبیه را یکسال اجاره کرده. برخی آوارهها را هم به عراق میفرستد.
آیتاللهسیستانی هم هتلهای نجف و کربلا را دربست اجاره کرده.
در مصلی حرم اما چند ایرانی داوطلب با کمکهای مردمی، آشپزخانه زدند و قبل تقسیم، از آوارهها پذیرایی میکند.
ایرانیها، غالبا دهه هفتادی و از شیراز، تهران و کرج و تبریز. با پول خودشان آمدند. دمشان گرم.
پرواز ماهان از دمشق تعطیل است. یحتمل بهخاطر احتمال حمله اسراییل. ماهان از لازقیه(شمال سوریه) به تهران میپرد. در فرودگاه دمشق با اتوبوس مسافران را میبرند فرودگاه لاذقیه. روسها آنجا پایگاه دارند. امن است.
مریضم، حال نوشتن ندارم. ببخشید.
سفر شد ۱۷روز.
پینوشت:
مهدی قمی و سجاد ماندند تا سفارش خریدها برسد. به حساب من تا الان یک میلیارد و نهصد میلیون واریز شده.
ولی شما همچنان واریز کنید.
بلافاصله به بیروت فرستاده میشود.
نوکرم
#جواد_موگویی
#ما_ملت_امام_حسینیم
#لبیک_یا_امام_خامنهای
#ارتش_قهرمان
_
#دانایی_مقدمه_توانایی! وارد شوید!
@daneshvadanestan
32.81M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
مناظره من با آقای مهدی نصیری درباره اعدامهای۶۷.
چند ماه پیش رقم خورد. سرعت حوادث چندماهه انقدر بالا بود که فرصت نشد اطلاعرسانی کنم.
این حماقت جمهوریاسلامی است که اعدامهای۶۷ را بازگو نکرد و نمیکند. وگرنه هم پشتوانه شرعی و قانونی و امنیتی دارد و هم پشتوانه حقوق بشری.
بخشهایی از آنرا در چند پست منتشر میکنم. و اگر دوست داشتید فیلم کامل مناظره را از لینک زیر ببینید.👇👇
اگرهم دوست نداشتید که هیچ!
https://www.aparat.com/v/gmi9j46?fbclid=PAZXh0bgNhZW0CMTEAAaZshs2MUeFORjkto2eI_jqhb8FR-MA3-8jD3sbZrX_m_GdDg4zulXP-0Hs_aem_pR6I3USmwsW7nqzOE6aKsQ
#جواد_موگویی
.
#ما_ملت_امام_حسینیم
#لبیک_یا_امام_خامنهای
#وعده_صادق_سه
_
#دانایی_مقدمه_توانایی! وارد شوید!
@daneshvadanestan