@daneshvadanestan
#کبری_آسوپار نوشت:
دعوای ظریف و همکارانش در دولت یک دعوای داخلی است. میخواهد با قهر حلش کند؟ خودش میداند. اما حق نداشت برای یک گلایهی داخلی، شب شادی محور مقاومت منطقه را اینگونه خراب کند. ظریف میتوانست یک دیپلمات حرفهای و سطح بالاتر از مصداقی برای ضرب المثل "دیگی که برای من نمیجوشد..." باشد.
#حمایت_از_کالای_ایرانی
_____
#دانایی_مقدمه_توانایی! وارد شوید! 👇
@daneshvadanestan
.
#کبری_آسوپار:
همه این ۶۶ سالِ بعد از کودتای ۲۸ مرداد و سرنگونی دولت مصدق هیچ، اگر فقط فشارهای همین یک سال اخیر دولت آمریکا بر ملت ایران هم در ذهنم بیاید، بعد از دیدن هموطنانی که روی لباس، گلسر، کیف یا کفششان پرچم آمریکا دارند یا چنین اقلامی را میفروشند، دلم میخواهد بالا بیارم!
#من_هم_سپاهی_ام
#سال_رونق_تولید
_
#دانایی_مقدمه_توانایی! وارد شوید! 👇
@daneshvadanestan
.
#کبری_آسوپار نوشت:
قتل اصلاح طلبانه اخلاق
🔻قتل همسر یک سیاستمدار میتوانست اتفاقی صرفاً جنایی باقی بماند و همچون همه رویدادهای اینچنینی در حوزه خودش بررسی شود. نگاه سیاسی به یک قتل خانوادگی، اخلاقی نیست و سوی سیاسیِ مخالفِ نجفی هم تمایلی برای زیر پا نهادن اخلاق و سوءاستفادهی سیاسی از قاتل شدن رقیب پیشین نشان نداد. گرچه به تجربه روشن بود که اگر سمت و سوی سیاسی مسئول مربوطه در جهت مقابل بود، اصلاح طلبان چه بلوایی از موج سازی علیه کل جریان به راه میانداختند. با این حال، غوغازیستی اصلاح طلبان آن همه است که اینجا هم باز سیاسی کاری را چاشنی یک پروندهی جنایی کردند و صحنههایی زشت از بی اخلاقی را به نمایش گذاشتند.
🔻از اولین قصههایی که خبرنگاران اصلاحطلب در فضای مجازی ساختند، «پرستو» بودن مقتول بود. پرستو در اصطلاح نام زنانی است که مامور میشوند تا با استفاده از جاذبههای جنسیتی اطلاعاتی را از سوژه موردنظر کسب کنند. این ادعا البته هیچ سندی ندارد و کاربران مجازی اصلاح طلب صرفاً برای توجیه قتل صورت گرفته، نهادهای اطلاعاتی کشور را متهم به فرستادن پرستو برای نجفی کردند. ادعایی که صرفاً ساخته و پرداختهی ذهنهایی بود که نمیخواستند باور کنند مسئول هم جناحیشان میتواند مرتکب قتل همسرش شده باشد. از سویی آنان فراموش کرده بودند که همین یک سال پیش این ازدواج دوم را چقدر عادی جلوه میدادند و فکر حقوق زنان به دلیل وضعیت زن اول هم نبودند و خبری از نهادهای امنیتی نبود و همه چیز با دو عبارت "حریم خصوصی" و "عاشق شدهاند" تمام شد. کسی هم نپرسید این سیاستمدار ورشکسته که از عهدهی مسئولیتهای خود در سالهای اخیر هم برنیامده و استعفا داده، چقدر به عنوان یک سوژه امنیتی میتواند مورد توجه باشد!
🔻سناریوی دیگری که اصلاح طلبان در همین راستا دنبال کردند، تقدیس متهم و در عین حال ربط دادن نقطه عطف تغییر او به آنچه افشاگری هایش علیه قالیباف نامیدند، بود. در واقع آنان کوشیدند بگویند ورود این خانم به زندگی نجفی نقشهای از سوی محمدباقر قالیباف برای انتقام آن افشاگریها بوده است! قالیبافی که شاید بهتر بود پس از این فاجعه پیش آمده، فکر تهمتهایی باشند که به او زدند و مسیر حلالیت طلبی بپیمایند، اما همچنان بر طبل تهمت و بی اخلاقی کوبیدند.
🔻در ادامه، برخی خبرنگاران اصلاح طلب فضا را از فرط ابتذال به تهمت اخلاقی به میتِ مقتول رساندند و از قول نجفی مدعی شدند که همسر او خائن بوده و به سبب ارتباط با مردی دیگر مهدورالدم محسوب شده و به همین دلیل توسط نجفی به قتل رسیده است. نجفی اما هیچ گاه ادعای خیانت همسرش را نکرده بود و این گزاره بعدتر توسط نزدیکان قاتل و خود او تکذیب شد. اصلاح طلبان فراموش هم کرده بودند که تا پیش از این منتقد قتلهای ناموسی بودهاند. حمایت از قاتل و قبیله گرایی در برخورد با جنایتی اینچنین باعث شده بود تا آنان هر سناریوی کثیفی را در فضای مجازی منتشر کنند. رویدادی که اگر اقتدار دستگاه قضایی در برخورد با تهمت زنندگان بود، نمیتوانست مجال ظهور و بروز بیابد.
🔻اصلاح طلبانی که تا پیش از این، فلان مدیر تلویزیونی را با چند واسطه به منتقدین سیاسی خود ربط میدادند یا کوچکترین خطای یک مذهبی یا زیرمجموعههای حکومت را به پای کل نظام مینوشتند و یا ماههای متمادی با کلیدواژه هفتتیر کشی در باب خطای یک مداح موج سواری میکردند، حالا مدام پی توجیه قتل بودند. گرچه اگر میخواستند نگاهی انسانی به اشتباهات گذشته خود بیندازند، بهتر بود به توبه از بی اخلاقیها فکر کنند، اما ترجیح دادند با قوت بیشتر بی اخلاقی کنند!
🔻نجفی اگر با شلیک ۵ گلوله، همسرش را به قتل رساند، اصلاح طلبان اما با گلولههای متعدد، مرگ اخلاق را رقم زدند تا شاید برای مرگی که او خود معترف است که انجام داده، توجیهاتی دست و پا کنند. توجیه تراشی برای گناهی که یک دوست مرتکب شده، با انگیزههای اخلاقی میتواند انسانی باشد؛ اما اتهام زنی به عالم و آدم تا هم جناحی خود را تبرئه کنند، نقطه مقابل انسانیت است. قاتل بودن نجفی که محرز است و توجیه هم نمیپذیرد، اما اصلاح طلبان پس از این اتفاق حتی نمیتوانند بگویند گرچه باختیم، اما جوانمردانه بازی کردیم. ابتذالی که آنان با زیر پا نهادن اخلاق رقم زدند، کم از قتل یک انسان ندارد.
یادداشتم در روزنامهی جوان
۹ خرداد ۹۸
#من_هم_سپاهی_ام
#سال_رونق_تولید
_
#دانایی_مقدمه_توانایی! وارد شوید! 👇
@daneshvadanestan
.
#کبری_آسوپار نوشت:
تا اینجای کار، از جدل غلامحسین کرباسچی با اصلاحطلبان در ماجرای قتل همسر نجفی، سه نکتهی جالب توجه دانسته میشود:
🔻اول، اطلاع برخی خواص اصلاحطلب از رابطه نجفی و میترا قبل از شهردار شدن او (تابستان ۹۶) و بی اعتنایی به چنین روابطی علیرغم هشدار دادن دیگران از جمله خود کرباسچی و دادن اطلاعات غلط به حامیان خود.
🔻دوم، بی اعتنایی اصلاحطلبان به پاسخ منفی دو نهاد امنیتی به استعلام در مورد نجفی برای تصدی شهرداری تهران
🔻سوم، انتخاب شهردار تهران در خارج از شورای شهر و توسط محافل سیاسی
📍میماند افشای دلیل استعفای نجفی از سازمان میراث فرهنگی در سال ۹۲ که کرباسچی با اشارتی میگوید "دوستان (اصلاح طلبان) سعی کردند خاطرهی تلخ استعفای زودهنگام دکتر نجفی از سازمان میراث فرهنگی در سال ۱۳۹۲ را فراموش کنند و آن را سادهانگارانه، خطای فردی بدانند و تمامشده تلقی کنند." و دیگر موضوع را باز نمیکند. سال ۹۲ دلیل استعفای نجفی بیماری عنوان شد، همان طور که سال ۹۶ در مورد دلیل استعفایش از شهرداری دروغ گفتند.
۲۱ خرداد ۹۸
#من_هم_سپاهی_ام
#سال_رونق_تولید
_
#دانایی_مقدمه_توانایی! وارد شوید! 👇
@daneshvadanestan
#کبری_آسوپار:
ما بی رسانهایم؛ حوصله شرح قصه نیست!
ساعت یک ظهر روز پنجشنبهای است که مردم ایران طلوع آفتاب را با خبرانهدام پهپاد آمریکایی توسط نیروهای نظامی کشورشان آغاز کردهاند. ۹ساعت از زمان شلیک و ۷ساعت از انتشار خبر میگذرد. حالا ساعت ۱۳و بخش خبری مشروح صداوسیمای ایران است درحالی که ایران و اقدامش علیه پهپاد جاسوسی آمریکا در صدر اخبار رسانههای مهم جهان هستند؛ فضای مجازی از حواشی خبر به انفجار رسیده وجلسات فوقالعاده مقامات آمریکایی در حال برگزاری است. در ایران همه هیجان زدهاند؛ موافق یا مخالف. و حالا منتظر هستیم ببینیم برای مدیریت این هیجان و مدیریت افکار عمومی چه سیاستی اتخاذ شده است.
در شبکه خبری رسانهی ملی به عنوان مهمترین رسانهی نظام، ۹ ساعت پس از اتفاقی در این سطح اهمیت، مجری خبر نام پهپاد سرنگون شده را نمیتواند درست بخواند وحتی توجیه نشده آن را به عنوان چندمین خبر باید بخواند. او درحالی که تصویرپشت سرش خبر افتتاح پروژهای دست چندم توسط فلان وزیراست که از نظر سیاستگذاران خبری صداوسیما مهمتر از خبرهدف قرار داده شدن پهپاد آمریکایی توسط ایران است، برگه را بلند میکند،نام پهپاد آمریکایی را غلط و با تامل میخواند،بعد متوجه میشود خبر دیگری را باید میخوانده، برگه را کنار میگذارد و میگوید در دقایق آتی این خبر را خواهم خواند! مصاحبه باکارشناسان سیاسی و نظامی؟ تبیین دلایل حمله به پهپاد و ناگزیری آن؟ پیش بینی وتبیین واکنشهای احتمالی دولت آمریکا؟ ارتباط باکارشناسان خارجیِ همسو با ایران؟ هیچ؛ در روخوانی خبری که دیگر بعد از ۹ساعت فوری هم نیست، ماندهاند؛ حتی تشخیص نمیدهند دفاع نیروهای مسلح از امنیت مردم در این سطح، باید اولین خبر باشد،باقی موارد که بماند! یک فکر رسانهای بروز هم در نهادهای نظامی و شورای عالی امنیت ملی وجود ندارد که خود درخواست کند وقت بدهید بیاییم با مردم صحبت کنیم.
خبرهای جدید در مورد واکنشها به سرنگونی آرکیو4ای آمریکا لحظهای میآید؛ سیاست رسانهای ایران اما گزارهای اضافه بر خواندن بیانیههای رسمی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و مواضع رسمی وزارت خارجه ندارد. پیوست رسانهای؟ مدیریت افکار عمومی؟ هیچ!
همه منتظر واکنش رئیس جمهور و دولت آمریکا هستند. ترامپ توییتی یک جملهای میزند که یکی از پر بینندهترین توییتهای او میشود: «ایران مرتکب اشتباه بزرگی شد.» آیا بوی تهدید میدهد یا صرفاً وصفی برای خالی نبودن عریضه است؟چه کسی باید این را برای مردم ایران تبیین کند؟ چه کسی باید شرح دهد که همین جمله، نه تهدید که مقدمهی عقب نشینی اوست؟ مردم از کجا باید تحلیل این اخبار لحظه به لحظه را دریافت کنند؟ عقب نشینی ترامپ بیشتر هم میشود وقتی میگوید نمیتواند باور کند این اتفاق عمدی بوده و آن را اشتباه فردی یک ژنرال ایرانی میداند!جمله به جملهی سخنان او برای ایران یک پیروزی است. میخواست ایران را عقب براند و در اتهامِ دروغ حمله به نفتکشها بدمد؛حالا پهپاد پیشرفته و گران قیمتش سرنگون شده وایران رسماً اعلام کرده که ما زدهایم، به سازمان ملل هم شکایت تجاوزش را میکنیم، دوباره هم بیاید، میزنیم؛ اما ترامپ میگوید باور نمیکنم! آیا مقامات ایرانی برای شرح وبسط این پیروزی و تزریق امید واعتماد به نفس ملی برنامهای تدارک دیدند؟ آیا از رسانهی ملی جز خواندن اخبار رسمی و تکراری، آن هم نه در صدر اخبار، استفاده دیگری هم در این اتفاق مهم شده است؟ انگار که آخرین مدل گوشی هوشمند موجود در جهان را بخری و تنها برای تماس و ارسال پیامک از آن استفاده کنی!
دولت آمریکا پس از عقب نشینی و سرخوردگی حاصل از آن، بازی رسانهای دیگری را شروع میکند. نیویورک تایمز میگوید ترامپ دستور حمله به برخی مراکز نظامی ایران را صادر و بعد آن را لغو کرده است.خود رییسجمهور آمریکا هم با توییتها و اعلام مواضعش رسماً وسط میدان است. دولت ایران برای خنثی کردن این بازی رسانهای چه میکند؟ هیچ! باور نکردهایم که هدفگیری پهپاد یک بخش ماجراست، بخش دیگر هدفگیری افکارعمومی است.
دیروز ایرانیها هیجان زده بودند؛ اکثریتی از شادی شلیک به متجاوز و اقلیتی ازترس شروع یک جنگ. نظام برای مدیریت این هیجان و تبیین آنچه میان تجاوز آمریکا و دفاع ایران روی داد، چه استفادهای از رسانهی ملیاش کرد جز خواندن یک خبر معمولی آن هم در ردیف خبرهای دست چندم؟ با کلی هیجان تلویزیون را روشن میکنیم، هیچ حرفی برای تحلیل شرایط سیاسی ونظامی پس از زدن پهپاد آمریکا ندارد.در چنین اوضاعی رفتن سراغ الجزیره و بیبیسی و باقی رسانههای خارجی طبیعی نیست؟روز پنجشنبه یکی از بهترین فرصتها برای تبیین گزاره «جنگ نمیشود و مذاکره نمیکنیم» بابی اعتنایی همیشه به مدیریت افکار عمومی از دست رفت.سیاستگذاری رسانهایمان قرار نیست تغییر کند؟
۳۱ خرداد ۹۸
_
#دانایی_مقدمه_توانایی!
@daneshvadanestan
.
#کبری_آسوپار نوشت:
در قسمت ۲۱ سریال گاندو از رد موساد و سیا در انفجار موشکها در سال ۹۰ گفته شد؛ ردی که مطابق معمول با ابزار شدن سازمان مجاهدین خلق همراه بوده است. این موضوع پیش از این تکذیب میشد. جعبهی سیاه انفجار ملارد و شهادت پدر موشکی ایران (حسن طهرانی مقدم) قرار است باز شود یا صرفاً اشارهای شد و تمام؟!
#مرگ_بر_آمریکا
#سال_رونق_تولید
__
#دانایی_مقدمه_توانایی! وارد شوید! 👇
@daneshvadanestan
🔻پوتینِ نظامیان انگلیس روی نفتکش کشورمان، برای من یعنی تجاوز به خاک سرزمینم؛ توقیف نفت ما یعنی تجاوز به ثروت کشورم و تهدید امنیت خدمهی نفتکش یعنی تجاوز به امنیت ۸۰ میلیون ایرانی. شورای عالی امنیت ملی که معلوم نیست چه میکند، اما اگر جبلالطارق دست بریتانیاست، هرمز هم دست ایران است.
#کبری_آسوپار
#مرگ_بر_آمریکا
#سال_رونق_تولید
___
#دانایی_مقدمه_توانایی! وارد شوید! 👇
@daneshvadanestan
.
#کبری_آسوپار
نگاهی دوباره به تیتر وطن امروز در فردای اقدام نجفی به قتل همسرش
شلیک به قلب اصلاحات؟
یکشنبه ۳۰ تیر ۹۸ سید محمود علوی، وزیر اطلاعات دولت روحانی در جمع فراکسیون نمایندگان ولایی مجلس شورای اسلامی حاضر شد تا به سوالات آنان در مورد دلایل تایید محمدعلی نجفی برای در اختیار گرفتن پست شهرداری پایتخت در تابستان 96 با توجه به حواشی غیرسیاسی او پاسخ دهد. علوی در پاسخ طبق نقلی که نمایندگان کردهاند، گفته که «در قضیه آقای نجفی در آن زمان که ما در وزارت اطلاعات او را تأیید کردیم، از نظر شرعی و قانونی مسئلهای نداشته که بخواهیم او را رد کنیم.»
توضیحات وزیر اطلاعات نتوانست نمایندگان موردنظر را قانع کند و به اظهارات وی ایراد وارد کردند و گفتند که سابقه آقای نجفی از مدتها قبل نیز مشخص بوده است. به نظر میرسد نمایندگان مجلس بیراه هم نگفتهاند و شواهدی که با مشاجرات مکتوب و علنی دو طیف اصلاح طلب (کارگزاران و اتحاد ملت) پس از اقدام نجفی به قتل همسرش عیان شد، نشان میدهد که حداقل بخشی قابل توجه از اصلاح طلبان از مسائل شخصی نجفی پیش از شهردار شدن مطلع بودهاند. سند این ادعا یادداشت غلامحسین کرباسچی دبیرکل حزب کارگزاران سازندگی است که در آن، نه تنها صریحاً از مخالفت خود با شهدار شدن نجفی به دلیل همین مسائل میگوید، بلکه از هشدار خود و هشدار نمایندگان مجلس و هشدار یک نهاد اطلاعاتی به نجفی و برخی خواص اصلاح طلب در این زمینه پرده برمیدارد. چطور میشود کرباسچی و نمایندگان مجلس و یک نهاد امنیتی دیگر در جریان روابط خارج از عرف نجفی بوده باشند، اما وزارت اطلاعات از آن بی اطلاع باشد و وزیر اطلاعات بگوید این مسائل بعداً پیش آمد؟! آیا چنین اظهار نظری تخفیف شأن نهاد اطلاعاتی کشور نیست؟
مورد سوال قرار گرفتن وزیر اطلاعات دولت مورد حمایت اصلاح طلبان تنها یکی از مشکلات و دردسرهایی است که روابط شخصی محمدعلی نجفی برای جریان اصلاحات ایجاد کرده است. گرچه اصلاح طلبان تلاش میکنند ماجرا را خیلی عادی جلوه دهند و حتی برای قتل عمد هم توجیهاتی بتراشند تا خیلی هم اقدام جنایت باری به نظر نرسد! اما در واقع اصلاحات با بحران بی اخلاقی روبروست، نه از آن رو که یکی از نیروهای برجستهاش مرتکب قتل خانوادگی شده است، بلکه مرور رویکرد اصلاحات پس از قتل، این بحران را عیان میکند.
فردای روزی که همسر محمدعلی نجفی توسط او به قتل رسید، روزنامه وطن امروز روی تصویر سیاهی از نجفی تیتر «شلیک به قلب اصلاحات» را زد. تیتری که با انتقاد دوستان و هجمه مخالفان این روزنامه مواجه شد. حالا و با گذشت یک ماه و نیم از این جنایت و با مرور همه اختلافات داخلی اصلاح طلبان بر سر انتخابات شهردار تهران که حول محور این جنایت عیان شد و صریحتر به صفحات رسانهها راه یافت و با نگاهی به عمق بی اخلاقی اصلاح طلبان در حمایت از قتل و قاتل و وارد کردن انواع اتهامات امنیتی و اخلاقی به مقتول که فرصت دفاع از خود را هم ندارد و با نگاهی به پیشنهادات مالی به اولیای دم برای آنکه از قصاص صرف نظر کنند در کنار عدم دلجویی از خانواده مقتول و حتی خدشه در مسلمان بودن مقتول، میتوان گفت آن تیتر شاید آن روز و در آغاز ماجرا تندروی محسوب شد، اما روزهایی است که دیگر به تمامی عینیت یافته است و گلولههایی که نجفی در حمام برای کشتن همسرش شلیک کرد، عملاً به جریان اصلاحات هم اصابت کرد و به جای خون، بی اخلاقی و قبیله گرایی و بی تقوایی بیرون زد که عجیب هم نیست؛ چه آنکه از کوزه همان برون تراود که در اوست!
پرونده این قتل میتواند همچون پرونده هر جنایت خانوادگی دیگر، پس از بررسی در دادگاه، با قصاص یا پرداخت دیه یا هر نحو دیگری از رضایت کردن مختومه شود، اما آنچه از این اتفاق برای جریان اصلاحات و در اذهان عمومی باقی ماند، ملغمهای پر حجم از قبیله گرایی تا حد دفاع از قاتل، بی تقوایی تا حد تهمتهای غیراخلاقی به زنی مرده، و بی اخلاقی تا حد متهم کردن رقبای سیاسی در یک قتل خانوادگی است. این اتفاقی است که اگر جریان رسانهای منتقد بتواند به درستی آن را تبیین و تشریح کند، به خوبی رویکرد غیراخلاقی و سیاست زده و قبیله گرایانه جبهه اصلاحات را نشان میدهد.
آنچه خواندید، بخشی از گزارشم با تیتر «دردسرهای یک قتل خانوادگی برای اصلاحات» است که امروز در صفحهی ۵ روزنامهی جوان منتشر شد.
۳۱ تیر ۹۶
#سال_رونق_تولید
___
#دانایی_مقدمه_توانایی! وارد شوید! 👇
@daneshvadanestan
.
#کبری_آسوپار
خودکشی غمانگیز است و وحشتناک، اما حقانیت نمیآورد. البته عوام اغلب از کسی که مُرده گرچه با خودکشی، قدیس میسازند، چون پشت سر مُرده نباید حرف بزنند! برخی خواص هم روی موج باورهای عوامانه سوار شده و هدف سیاسی خود را پوپولیستی پی میگیرند؛ حتی اگر موج سواری روی یک جنازه باشد. هوچیگری و صدمه زدن به خود و موج سواری روی مرگ افراد، بخشی از استدلال نیست.
#سال_رونق_تولید
____
#دانایی_مقدمه_توانایی! وارد شوید! 👇
@daneshvadanestan
کارگر حقوق ندارد؟
#کبری_آسوپار نوشت:
انگار اتفاقات هفت تپه را پخش مجدد کردهاند و قصه را یک بار از ابتدا دوباره میبینیم؛ فقط این بار لوکیشن ماجرا عوض شده است؛ این بار به جای خوزستان صدای کارگر را از اراک میشنوید و نام قصه هفت تپه نیست؛ هپکو است. اما قصه، قصه همان قصه است؛ تراژدی رئالی که کسی به نحوه آغازش توجه ندارد، اما برای نحوه پایانش همه سناریوی تخیلی میچینند، آن هم پس از پایان قصه! خصوصیسازیهای مسئلهدار، عدم نظارت بر نحوه مصرف ارز دولتی، عدم نظارت بر نحوه عملکرد تولیدکنندههای کلان، واردات بی رویه کالاهای تولید داخل و یا هر موضوع دیگر، فرقی ندارد؛ دولت در هر حال به وظیفهاش عمل نکرده است. عملکرد دولت، تولیدکننده را به ورشکستگی یا کلاهبرداری میرساند.
این آغاز ماجراست که در شلوغیهای سیاسی بعدی گم میشود. نتیجه آنکه کارگر حقوق نمیگیرد. دولت و مجلس و قوه قضائیه اعتنایی نمیکنند. کارگری که حتی برای نان شب خانوادهاش جیبش خالی است، ناگزیر اعتراض میکند. خانه کارگر در سکوت است و توجهی به اصلیترین وظیفهاش که پیگیری مطالبات صنفی کارگران و مطالبه حقوق از دست رفته آنان است، ندارد. رسانههای رسمی کمتر صدای گویای کارگر میشوند. صداوسیما هم که تکلیف روشنی دارد!
کارگری که میبیند صدای جیبهای خالیاش را کسی نمیشنود، اعتراضش را شدید میکند و صدایش را بلندتر. جایی که اماممان علی علیهالسلام میفرماید «فقر سبب نقصان دین و مشوش شدن عقل و جلب کینه میگردد.» آیا از کارگری که حقوقش عقب افتاده و موضوعش فقط فقر نیست و مورد ظلم و بی اعتنایی هم قرار گرفته، انتظار داریم که اعتراضاتش خیلی مدنی و آرام و روشنفکرانه و منطقی و از مسیر قانونی و مطابق ملاحظات برهه حساس کنونی پیش برود؟! صدایش را نمیخواهیم بشنویم، او هم جاده و راه آهن را میبندد تا فریاد دادخواهیاش شنیده شود.
این بار مجبور هستند صدای او را بشنوند، اما صدای بسته شدن جاده و راه آهن شنیده میشود و فریاد کارگری که میگوید به علت نداشتن پول خرید کوله پشتی به کودکش سیلی زده، در ازدحام مصلحتهای کذایی و منفعتهای قبیلهای گم میشود. اگر حقوق کارگر را بدهند، جاده هم باز میشود.
این قشر زحمتکش که باید قبل از خشک شدن عرقهایشان پول کارگریشان داده شود، همانها هستند که برای ما جاده و راه آهن ساختهاند و همه عمر با حقوقی کم، سربازان خدمتگزار میهن بودهاند. همانها که از قضا همیشه راهگشا بودهاند و برای راه بستن نیامدهاند. راه را آنانی بستهاند که ناکارآمدیشان کار را به راه بندان اعتراضی کارگران رسانده است.
اما باز هم مسئولانی که شب انتخابات و غیرانتخابات از لزوم شنیدن صدای مردم، سخنرانی به سخنرانی و میتینگ به میتینگ شعار و وعده میدهند، به میان کارگران نمیروند که از آنان دلجویی کنند و حداقل تلاش برای کم کردن بار روحی و روانی کارگر معترض را انجام دهند. در عوض با به صف کردن نیروهای انتظامی مقابل کارگران، میان دو قشر از مردم (کارگر و پلیس) تقابل خشن میسازند. دولتیها و مجلسیها و مدعی العمومها و خانه کارگریها در اتاقهایشان و پشت میزهایشان نشستهاند و ناجا و کارگران درگیر میشوند و بازداشتی و مصدومیت هم حاصل طبیعی درگیری است.
گرههای کور میزنیم با دندان روی گرهی که نه فقط به سادگی باز میشد که اصلاً میشد که ایجاد نشود! آن کارخانهای که امروز کارگران حقوق نگرفتهاش فریاد تظلمشان بلند است، تا دیروز یکی از پررونقترین واحدهای تولیدی کشور بود. رسانههای ضدانقلاب که دنبال سوریهسازی از ایران ما هستند، صدای کارگر زخمی یا بازداشتی میشوند.
کارگر ضدانقلاب نیست، اما قرار هم نیست تا ابد فریب ژست دلسوزی ضدانقلاب را میان شنیده نشدن فریاد اعتراضش در داخل نخورد! حالا کارگر و ناجا که هیچ، مردم را هم دو دسته کردهایم؛ یکی سرباز ناجا را وحشی مینامد، یکی کارگر معترض را ضدانقلاب؛ گره روی گره! کم کم همان دولتیها و مجلسیها هم که تاکنون ساکت بودند، سر از پنجره بیرون میآورند و از لزوم شناخت دشمن و نخوردن فریب ضدانقلاب و یا ضرورت شنیدن صدای اعتراض مردم و عدم درگیری فیزیکی با معترضان، مهملات سیاسی میبافند. کارگر، اما همچنان حقوق ندارد و این قصه تکراری میرود تا جایی دیگر دوباره پخش مجدد شود.
#خبر_تحلیل
#سال_رونق_تولید
____
#دانایی_مقدمه_توانایی! وارد شوید! 👇
@daneshvadanestan
.
خواست امریکا را دیدید آقای روحانی؟!
همین هفتهی پیش، سه چهار روزی قبل از آنکه تصمیم دولت برای سهمیهبندی و افزایش قیمت بنزین اجرایی شود، رئیس جمهور در سفر به یزد با چند شعار اعتراضی روبهرو شد. معترضان زیاد نبودند و شعارها هم نه تند بود و نه توهینآمیز. آنان فقط با چند جمله ساده اعتراض خود را به اوضاع اقتصادی ابراز کردند و تقصیر آنان نبود که گرانی و روحانی با یکدیگر هم قافیه شدهاند و فریادشان موزون شد که:
«تورم، گرانی
جواب بده روحانی».
روحانی با این صدای اعتراض که فقط صدا بود و دیگر هیچ، چه کرد؟ او آنان را به اسلام دعوت کرد! گویی که مسلمان نبودند، فقط برای آنکه منتقد و معترض روحانی بودند. روحانی حتی به همین قدر هم بسنده نکرد، نگران درگیری دو گروه حامیان و مخالفانش هم نبود و از دوقطبی سازی هم نترسید؛ حامیانش را مردم نامید و صف منتقدان را از این «مردم» جدا کرد و لابد از گم شدن صدای شعارهای اعتراض در شور سوت و کف حامیانش ذوق کرد و شعارها را "خواست امریکا" نامید که از حنجرهی عدهای معدود بیرون آمده است!
تعدادی از خواص حامی روحانی، از جمله پروانه مافی (نماینده مجلس) و حسین مرعشی (سخنگوی حزب کارگزاران سازندگی) حتی خواستار برخورد قضایی با معترضان شدند. چهار تا شعار و این همه بی تحملی؟!
در همه شش سال گذشته تاکنون که کرسی ریاست جمهوری در اختیار حسن روحانی است، از این بی صبریها در برابر شنیدن صدای منتقد و معترض زیاد دیدیم و دولت از همه ابزارهایی که توانسته در اختیار بگیرد، برای بستن دهان منتقدان بهره برد. ادعای حقوقدانی کرد و به وقتش آویزان ستارههای روی دوش سرهنگها شد تا رسانههایی را که از آنان حرف شنوی دارند، با تماسهای پشت سر هم محدود کند. یک روز نزد بزرگترها رفت و شکایت رسانههای منتقد را کرد و روزی دیگر پای خبرنگار و رسانه را به دادگاه کشاند. یک روز آنها را صدای امریکا نامید و دیگر روز، همنوا با اسرائیل. به دانشگاه رفت و سخنرانی کرد، اما به دانشجو اجازه صحبت نداد؛ به کارخانه رفت و از ماشین خود پیاده نشد تا حرف کارگر را بشنود. هر جا تجمع اعتراضی صنفی بود، کسی از دولت حاضر نشد به جمع معترضان برود و صدای آنان را بشنود و همزمان صدای تریبونهای سخنرانیهای یک طرفه اهل دولت بلند بود که «باید صدای اعتراض مردم را شنید» چه روزهای متعددی که کارگران حقوق نگرفته در تجمع بودند و صدای اعتراض به خصوصی سازیها و توزیع ارزهای رانتی و غلط را دولت نشنید یا صدای تندروها و خودسران و چه و چه نامید. اقلیت، کودک، کم عقل، کم سواد، بی شناسنامه، تغذیه شونده از جای خاص، دروغگو، هوچی باز، بیکار، متوهم، اقلیت تندرو، هراسان، بزدلان سیاسی، افراطی، تازه به دوران رسیده، بددل و کلی الفاظ زشت و دور از شأن دیگر، نگاهی بود که روحانی به منتقدانش داشت و دهان منتقد را بسته و قلم معترض را شکسته خواست و آنان را به جهنم حواله داد. اما آیا واقعاً این منتقدان و معترضان خواست امریکا و اسرائیل بودند؟ مگر جنس خواسته آنان میتواند فقط همین صدا و شعار و قلم و نوشته باشد؟!
این روزهای ایران، روزهای قشنگی نیست؛ به بهانهی یک تصمیم بنزینی، آشوبگران میخواهند راه نفس ملت را ببندند. اعتراض نیست، آشوب است؛ انتقاد نیست، اغتشاش است؛ صدا و شعار نیست، آتش و گلوله است؛ آشوبی سازمان یافته و سیاسی که با قتل و غارت پیش میرود و از دهها هزار کیلومتر آن سوتر، امریکا برایشان پیام حمایت و همکاری میفرستد. حال شاید دولت روحانی دریابد که صدای معدود و خواست امریکا همینهاست، نه آن شعارهای نجیب و محجوب میدان امیر چخماق یزد.
از دل این آتشهای آشوب دشمن شاد کن، کاش رئیس جمهور و دولتمردانش دقیقتر نگاه کنند و ببینند جنس خواستهی امریکا چیست و چگونه میخواهد خشک و تر را با هم بسوزاند و بعد تلاش کنند با معترضان و منتقدانی که جز قلمهایی نجیب و مشتهایی استوار و شعارهایی محجوب سلاحی ندارند، مهربانتر و بلکه حداقل اخلاقیتر برخورد کنند.
ما منتقدان نجیبی برای دولت روحانی بودیم، نه انتخاباتی را به هم زدیم، نه آشوبی به پا کردیم، و مقابل ضدانقلاب هم کنار همین دولت ایستادهایم؛ خواست امریکا ما نبودیم آقای روحانی؛ خواست امریکا همین آتشی است که این روزها میخواهد به جان کشور بیفتد و البته نخواهیم گذاشت و این روزها هم به زودی میگذرد؛ فقط شما تفاوتها را بنگرید و ببینید همهی این شش سال چگونه معترضان و منتقدان مدنی خود را با آدرس غلط «خواست امریکا» و «همنوا با اسرائیل» به بیراههی ترور شخصیت بردید و حالا خواست واقعی امریکا جلوی چشمتان است! آن حجم از تندی و بی اخلاقی را خرج دوتا شعار و چهار تا تیتر نکنید، خواست امریکا همین است.
#کبری_آسوپار
۲۹ آبان ۹۸
#سال_رونق_تولید
__
#دانایی_مقدمه_توانایی! وارد شوید! 👇
@daneshvadanestan
.
#کبری_آسوپار نوشت:
روز دانشجوست و روحانی که به دروغ میگفت در دولت من مراسم روز دانشجو داریم و در دولت قبل نبود، هیچ برنامهای، حتی فقط سخنرانی هم ندارد. از حضور در جمع پرسشگر میترسد؛ بزدل سیاسی هم ما بودیم! میگوید اعتراض را باید شنید؛ منظورش این است که شما بروید بشنوید، من هم در اتاقم سخنرانیِ تریبونهای یک طرفهام را مینویسم!
🔻۱۶ آذر ۹۸ را فراموش نکنید☺️
#سال_رونق_تولید
__
#دانایی_مقدمه_توانایی! وارد شوید! 👇
@daneshvadanestan