فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✨هرکس صبح کند و سه بار بگوید:
✨«الحَمدللهِ ربِّ العَالَمِین،
الحمدُلِلّهِ حَمدًا کَثِیرَا طَیِّبًامُبَارَکًا فِیهِ»
✨حق تعالی هفتاد بلا را از او دفع میکند
📚 بلدالامین
@ganjeneh_marefat
🌿فرمایش سیدالشهدا به جناب شیخ رجبعلی خیاط
🍃عارف شیدا جناب کل احمد تهرانی می فرمود : روزی با جناب#شیخ_رجبعلی_خیاط و مرحوم تزودی و گروهی از دوستان به امام زاده صالح علیه السلام رفتیم و در صحن حرم نشستیم.
جناب شیخ در خلال صحبت هایشان آرزو کردند که ای کاش در صحرای کربلا حاضر بودم و در آنجا به یاری حضرت سیدالشهداء علیه السلام می شتافتم.
در میان همین صحبت ها بودیم که ناگهان تگرگ مفصلی شروع به باریدن کرد. به غیر از مرحوم تزودی ما و دیگر رفقا به طرف پناهگاهی حرکت کردیم. اما تزودی سرش را زیر تگرگ ها گرفته بود و با اشک و لابه می گفت: خدایا بزن! زورت به سر کچل من رسیده؟پس بزن.
🍀در همین احوالات که منتظر تمام شدن تگرگ بودیم حضرت سیدالشهداء در عالم معنا به شیخ الهام کردند که در روز عاشوراء درست مثل همین تگرگ ها بر سر من و یارانم تیر می بارید ولی هیچکدام فرار نمی کردند.
@ganjeneh_marefat
❗️انگار نه انگار که امام زمانشان غایب است❗️
⭕ آیت الله مجتهدی تهرانی (ره) :
➰ یک روز در ایام تحصیل در نجف اشرف، پس از اقامه نماز پشت سر آیت الله مدنی، دیدم که ایشان شدیدا دارند گریه میکنند و شانههایشان از شدت گریه تکان میخورد، رفتم پیش آیت الله مدنی و گفتم: ببخشید، اتفاقی افتاده که این طور شما به گریه افتادهاید؟
➰ایشان فرمودند: یک لحظه، امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) را دیدم که به پشت سر من اشاره نموده و فرمودند:" آقای مدنی! نگاه کن! شیعیان من بعد از نماز، سریع میروند دنبال کارr خودشان و هیچکدام برای فرج من دعا نمیکنند.
➰ انگار نه انگار که امام زمانشان غایب است!" و من از گلایه امام زمان (عج) به گریه افتادم.
@ganjeneh_marefat
روی پرده کعبه
این آیه حک شده است:
"نبی عبادی انی اناالغفورالرحیم"
(بندگانم راآگاه کن که قطعا منم
آمرزنده مهربان)
آیه 49سوره مبارکه حجر
الّلهُمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّکَ الْفَرَج🌱
@ganjeneh_marefat
☘حُرِّ بن یزید ریاحی (رحمة الله) و شاه سلطان اسماعیل :
⭕️ نزد شاه اسماعیل آمدند و گفتند میخواهیم قبر حر بن یزید ریاحی را تعمیر کنیم ، شاه گفت : من یقین ندارم که توبه ی حُر مورد قبول واقع شده باشد ، بروید بدنش را ببینید. اگر بدنش تَر و تازه است معلوم میشود توبه ی او مورد قبول واقع شده است و اقدام کنید و الّا نه ‼️
⭕️ وقتی، که رفتند مشاهده کردند بدن کاملاً سالم و تازه است و گویا الآن به شهادت رسیده است ، و دیدند همان پارچه ای را که امام حسین ( علیه السلام ) به سر حُر بسته است ، همچنان باقی است لذا خواستند پارچه را به عنوان تَبَرُّک و تَیمّن باز کنند ، وقتی که باز کردند خون از آن بیرون می آمد و هر کاری کردند خون قطع نمی شد . لذا مجبور شدند دوباره ببندند و وقتی که پارچه را به جای خود گذاشتند خون قطع شد ‼️
♥️ جانم حسین ♥️
📚منبع: آداب الطلاب
@ganjeneh_marefat
دانشجویی از آیت الله بهجت(ره) پرسید:
☘ دانشجو هستم و می خواهم دعایی به حقیر تعلیم نمایید تا حافظه ام قوی شود زیرا بسیار فراموش کار هستم؟
ایشان در پاسخ به این دانشجو فرمود:
🌸 برای پیشرفت در تحصیلات، ملتزم به دعای
سُبْحَانَ مَنْ لاَ يَعْتَدِي عَلَى أَهْلِ مَمْلَكَتِهِ، سُبْحَانَ مَنْ لاَ يَأْخُذُ أَهْلَ الْأَرْضِ بِأَلْوَانِ الْعَذَابِ، سُبْحَانَ الرَّءُوفِ الرَّحِيمِ، اللَّهُمَّ اجْعَلْ لِي فِي قَلْبِي نُوراً وَ بَصَراً وَ فَهْماً وَ عِلْماً، إِنَّكَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ
بعد از هر فریضه (نمازهای واجب) باشید.
@ganjeneh_marefat
صلی الله علیک یا اباعبدالله
السلام علیک یابن رسول الله
السلام علیک یابن امیرالمومنین
السلام علیک یابن فاطمه سیده نساء العالمین
السلام علیک ورحمت الله وبرکاته
@ganjeneh_marefat
زیارت امام حسین به همراه امام زمان علیهما السلام
حجت الاسلام هاشمی نژاد از قول فرزند آقا سید جمال الدین گلپایگانی نقل می کنند :
« شب جمعه ای مصادف شده بود با عرفه و ایشان (آیت الله گلپایگانی) خودشان را رسانده بود به کربلا، کنار صحن امام حسین علیه السلام یک جائی را پیدا کرده بود آنجا نشسته بود.
حرم خیلی شلوغ و ازدحام زیاد بود. می فرمایند همانطور که مشغول ذکر بود فشار جمعیت آزرده اش کرده بود. دید که آقا سیدی خیلی خوش سیما بغل دستش ایستادند. به ایشان سلام کردند بعد فرمودند که :
آقا سید جمال الدین دوست داری بروی داخل حرم ؟
(آیت الله گلپایگانی فرمودند) آقا دوست دارم اما نمی شود.
فرمودند که بیا، دنبال آن بزرگوار راه افتادم. می گوید کوچه باز شد خیلی راحت، اصلاً فشاری نیست، ازدحامی نیست جمعیتی نیست. رسیدیم درب حرم، اذن دخول خواندند و آوردند مرا پای ضریح، زیارت خواندند.
خلاصه اش را عرض می کنم .(آن آقا سید خوش سیما) دست کردند در جیبشان و یک سکه ای به من دادند، گرفتم این را تو دستم، یکمرتبه دیدم ایشان نیستند.
و فشار جمعیت بقدری من را آزرده کرد که عمامه ام داشت از سرم می افتاد فقط این سکه را نگه داشتم. جمعیت مرا پرت کرد از حرم بیرون، صحن هم ازدحام بود.
باز دوباره رفتم یک گوشه ای به زحمت پیدا کردم و خلاصه وضع هیأت لباسم بهم خورد و اما دستم را سفت نگه داشته بودم وقتی (باز) کردم. دیدم که یک سکه است و رویش نوشته شده یا صاحب الزمان. قرینه ای بود که آقا بودند. آقا هدیه دادند.
فرزند ایشان می فرمودند بابام به این سکه خیلی علاقه داشت، باید هم علاقه داشته باشد.
یک کیسه درست کرده بود مخصوص این سکه، این را گذاشته بود درون جیبش، هر وقت وضو می گرفت در می آورد می بوسید به چشمهایش می کشید هدیه آقا را، می گذاشت درون جیبش، می فرمودند یکی از این سفرها که بابام می رفت کربلا چند نفر همراهش بودند.
قافله ای رفته بودند با پای پیاده، یکی از همراهان طلبه ای بود. دل درد شدیدی گرفت هر چه دوا دادند، قرص دادند، نبات دادند اثر نکرد. این برای اهل قافله تولید زحمت کرده بود.
بابام فرموده بود یک کاسه آب آوردند و سکه حضرت را در آورد و زد توی آب، متبرکش کرد گفت بخور، اون هم خورد و خوب شد. در یک لحظه مثل آبی که روی آتش ریخته باشند. طلبه اصرار کرد به ایشان که قصه چی است.
این چه سری بود. ایشان فرموده بودند که تو می خواستی خوب شوی، خوب شدی، اصرار زیاد کرد. سید هم مأخوذ به حیاء شده بود.
ماجرا را گفته بود که ظاهراً ما خدمت آقا رسیدیدم و حضرت این سکه را مرحمت فرمودند. اون بنده خدا اهل معنویت نبود. با دستش اشاره کرد گفت برو بابا، سید این حرفها چی است می زنی. مثل خیلی ها که می گویند این حرفها چی است که می زنی. منزل بعدی رسیدند.
پدرم وضو گرفت مثل همیشه کیسه را از جیبش درآورد. دید سر کیسه بسته شده است. خودش دو تا گره زده، باز کرد. دید سکه یا صاحب الزمان علیه السلام داخلش نیست. رفت که رفت که رفت. »
منبع:کتاب جمال عارفان
نویسنده : علی تنکابنی
💎کانال گنجینه عرفان💎
@ganjeneh_marefat
دیدار شهید مطهری با آقای حداد
در سفـري هـم كه مرحـوم مطـهري بـه أعتبـات عاليات مشرف شدند ، نـشاني
منزل آقا حاج سيد هاشم را بنده به ايشان دادم ، و در كربلا دوبار به محضرشان
مشرف شده اند ،
يكبار ساعتي خدمتشان ميرسند ، و بار دوم روز ديگر صبحانه را در آنجا صرف مي نمايد .
مرحوم مطهري در مراجعت از اين ملاقاتها بسيار مشعوف بودند ، و ميفرمودند :
در يكبار كه خدمتشان بودم از من پرسيدند : نماز را چگونه مي خواني ؟
عرض كردم : كاملاً توجه به معاني كلمات و جملات آن دارم !
فرمودند : پس كي نـماز مي خواني ؟ در نماز توجه ات به خدا باشد و بس !
توجه به معاني نكن !
📚روح مجرد ، علامه حسینی طهرانی ص ۱۶۱
💎کانال گنجینه عرفان 💎
@ganjeneh_marefat
🌴مرید پیر مغانم🌴
در تهران واعظی به اسم آقا ضیا الدین #درّی منبر میرفت که هنوز هم شاید بعضی از پیر مردهای تهران ایشونو یادشون بیاد .
یه سالی شب هشتم #محرم یه #جوونی قبل از اینکه مرحوم دری منبر بره گفت : یه بیت شعر #حافظ هست می خوام برام تفسیر کنید ...
🍁مرید #پیر مغانم زمن مرنج ای #شیخ 🍁چرا که #وعده تو کردی و او به #جای آورد
مرحوم دری فرمودن : بالای #منبر تفسیر میکنم که همه استفاده کنن .
بالای منبر وسط سخنرانی میگه جوونی که معنی شعر حافظ رو خواسته بودی اینه #معنیش :
مرید پیر مغانم زمن مرنج ای شیخ
مراد از #شیخ حضرت #آدم (علیه السلام ) هست و مراد از #پیر مغان حضرت #امیر المومنین (علیه اسلام) .
یعنی مرید حضرت امیر (ع) هستم ای آدم (ع) از من ناراحت نشو ...
چرا که وعده تو کردی و او به جای آورد
تو #وعده کرده بودی از #گندم بهشت نخوری ، اما خلف وعده کردی و به همین خاطر از بهشت بیرون اومدی ..
اما #امیر المومنین (علیه السلام) که وعده نکرده بود گندم نخوره اما در تمام عمر نون #گندم نخورد ......
اتفاقا اون سال مرحوم آقا ضیا الدین درّی از دنیا #میره .....
سال بعد شب هشتم #محرم همون جوون آقا ضیا الدین درّی رو تو خواب میبینه :
میگه جوون یادته یه بیت شعر حافظ رو برات تفسیر کردم ، اومدم این دنیا تفسیر اصلیش برام مکشوف شد :
مرید پیر مغانم زمن مرنج ای شیخ
مراد از #پیر مغان حضرت امام #حسین (علیه السلام) و مراد از #شیخ حضرت #ابراهیم خلیل الله هستش ...
یعنی مرید امام #حسینم از من ناراحت نشو حضرت #ابراهیم ؛
چرا که وعده تو کردی و او به جای آورد
تو وعده کرده بودی روز دهم ذی الحجه پسر جوونتو #قربونی کنی اما این کارو نکردی...!!
اما امام حسین که وعده نکرده بود #علی اکبرشو دهم محرم قربونی کنه ......
نه فقط علی #اکبرشو بلکه تا ۶ #ماهش علی #اصغر رو هم در راه #خدا قربونی کرد.
#حجت_الاسلام_عالی
💎کانال گنجینه عرفان💎
@ganjeneh_marefat