eitaa logo
در مسیر اجتهاد
7.4هزار دنبال‌کننده
374 عکس
28 ویدیو
28 فایل
🔹مطالب کاربردی #فقهی ، #اصولی ، #رجالی و #فلسفی 🔸 قابل استفاده اساتید و طلاب #حوزه علمیه 📣 این کانال توسط مدیریت سطوح عالی مدرسه #شهیدین (رهما) قم اداره می‌شود 🔻 کپی مطالب کانال تنها با ذکر #لینک بلامانع است. 🔺 ارتباط با مدیر و ارسال مطالب @Smousavi
مشاهده در ایتا
دانلود
💠 معنای ثقة در کلام قدما: 🔹 آیت الله شبیری زنجانی (حفظه الله) لفظ «ثقة» را با استناد به کلام شیخ طوسی در کتاب «العدّة» به معنای «» می‌دانند. 🔸 توضیح آنکه: شیخ طوسی در کتاب «العدة» (العدة في أصول الفقه‏1: 149) در بحث عمل به اخبار متعارض می‌فرماید: اگر راوی یکی از اخبار متعارض، امامی بود و راوی خبر دیگر غیر امامیِ متحرز از کذب بود، خبر امامی عدل مقدم است. بله، اگر خبر غیر امامی متحرّز از کذب، با خبر امامی عدل متعارض نباشد، مورد عمل قرار می گیرد. شیخ طوسی در ادامه به بحث تعارض خبر مرسل با خبر مسند می‌پردازد و می‌فرماید: اگر راوی مُرسِل، ملتزم به نقل از ثقات نیست، به خبر مسند عمل می‌شود، اما اگر مُرسِل از زمره کسانی است که روایات مسند و مرسل خود را از ثقات نقل می‌کنند ــ همچون ابن ابی عمیر، بزنطی و صفوان بن یحیی ــ بین خبر مرسل و خبر مسند تعارض واقع می‌شود. مرحوم شیخ می‌فرماید: به خاطر معروف بودنِ این افراد به نقل از ثقات، علمای شیعه «مراسیل» این افراد را مساوی و هم سنگ با «مسانید» دیگران به شمار می‌آورند. 🔹 با توجه به این عبارت، روشن می‌شود که کلمه ثقه در کلام شیخ، به معنای «امامی عدل» به کار رفته است؛ زیرا در ابتدا شیخ خبر امامی عدل و غیر امامی متحرز از کذب را مساوی ندانست. سپس «مراسیل» این افراد را ــ به خاطر ملتزم بودن به نقل از «ثقه» ــ مساوی با روایات «مُسنَد» ــ که سند آن مشتمل بر روات امامی عدل است ــ دانست. بنابراین مرحوم شیخ ثقه را به معنای امامی عدل به کار می‌برده است. آیت الله شبیری زنجانی معتقد است که لفظ «ثقه» در کلام نجاشی نیز به همین معنا است. 🔸 اما بنا بر نظر مختار، هر چند لفظ «ثقه» در کتاب «العدة» شیخ طوسی به معنای «امامی عدل» به کار رفته است، اما لفظ «» در کلمات رجالیان و فقها به همان معنای اصطلاح امروزی، یعنی «شخص مورد اعتماد و متحرّز از کذب» است. 📚 برگرفته از فرمایشات آیت الله استاد (فقه پول ــ 1399 ش) 👈 نکات بیشتر را اینجا ببینید. 🔰 سطوح عالی مدرسه شهیدین قم
14 💠 اصطلاح ثقة ثقة 🔹در مورد این اصطلاح که در بیانات مرحوم نجاشی وارد شده، چند نظریه وجود دارد: 1️⃣ مرحوم میرداماد در الرواشح السماویة (ص105، راشحه 33) می‌گوید: «ثقة ثقة» به معنای این است که خود راوی ثقه است و او نیز ثقه ‌می‌باشد. طبق این بیان، این اصطلاح می‌تواند یک توثیق به شمار رود و مروی‌عنه های افرادی را که این تعبیر در موردشان وارد شده، نماید. 🔸 اشکال: این حرف صرف ادعاست و دلیلی برای اثبات آن مطرح نشده است. 2️⃣ برخی معتقدند: «ثِقَة نِقَة» صحیح است، که به این معناست که آن راوی، انسانی ثقه و پاک سرشت است. 🔸 اشکال: صرف ادعاست و با ظاهر عبارت و نسخ متواتری که به دست ما رسیده که در همه آنها کلمه دوم «ثقة» است، منافات دارد. 3️⃣ بیشتر معاصرین بر این باورند که «ثقة» دوم تأکید «ثقة» اول است. ✅ به نظر می‌رسد برای یافتن نظریه حق باید این اصطلاح در کلمات قدما بررسی شود. البته با توجه به ظاهر کلام، نظریه سوم بعید به نظر نمی‌رسد. 📚 برگرفته از درس خارج فقه استاد علی همدانی (دام عزه) در مدرسه شهیدین 👈 نکات بیشتر را اینجا ببینید. 🔰 سطوح عالی مدرسه شهیدین قم
15 💠 وقوع راوی در اسناد کتاب عیون أخبار الرضا (ع) شیخ صدوق 🔹مرحوم شیخ صدوق روایتی را در عیون نقل کرده است: «حَدَّثَنَا أَبِي وَمُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ بْنِ أَحْمَدَ بْنِ الْوَلِيدِ رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُ قَالا حَدَّثَنَا سَعْدُ بْنُ عَبْدِ اللَّهِ قَالَ حَدَّثَنِي مُحَمَّدُ بْنُ عَبْدِ اللَّهِ الْمِسْمَعِيُّ قَالَ حَدَّثَنِي أَحْمَدُ بْنُ الْحَسَنِ الْمِيثَمِيُّ أَنَّهُ سُئِلَ الرِّضَا ع يَوْماً وَ قَدِ اجْتَمَعَ عِنْدَهُ قَوْمٌ مِنْ أَصْحَابِهِ وَقَدْ كَانُوا يَتَنَازَعُونَ فِي الْحَدِيثَيْنِ الْمُخْتَلِفَيْنِ عَنْ رَسُولِ اللَّهِ ص فِي الشَّيْ‏ءِ الْوَاحِدِ؟ فَقَالَ ع: ... إِذَا وَرَدَ عَلَيْكُمْ عَنَّا فِيهِ الْخَبَرَانِ بِاتِّفَاقٍ يَرْوِيهِ مَنْ يَرْوِيهِ فِي النَّهْيِ وَلَا يُنْكِرُهُ وَكَانَ الْخَبَرَانِ صَحِيحَيْنِ مَعْرُوفَيْنِ بِاتِّفَاقِ النَّاقِلَةِ فِيهِمَا يَجِبُ الْأَخْذُ بِأَحَدِهِمَا أَوْ بِهِمَا جَمِيعاً أَوْ بِأَيِّهِمَا شِئْتَ وَ أَحْبَبْتَ مُوَسَّعٌ ذَلِكَ لَكَ مِنْ بَابِ التَّسْلِيمِ لِرَسُولِ اللَّهِ ص». (عیون اخبار الرضا 2: 20) 🔸 بعد از پایان حدیث هم فرموده‌اند: «قال مصنّف هذا الكتاب (رضي الله عنه) كان شيخنا محمّد بن الحسن بن أحمد بن الوليد (رضي الله عنه) سيّئَ الرأي في محمّد بن عبد الله المِسمَعي راوي هذا الحديثِ و إنّما أخرجتُ‏ هذا الخبر في هذا الكتاب لأنّه كان في كتاب الرحمة و قد قرأتُه عليه فلم يُنكره ورواه لي‏‏». (عیون اخبار الرضا 2: 21) یعنی اعتذار جسته‌اند که کسی برای نقل این روایت اشکال نکند؛ چون من «کتاب الرحمة» را پیش استادم ابن ولید خواندم و ایشان این حدیث را روایت کردند و منکر نشدند. 🔹 از این کلام استفاده می‌شود که ایشان بنا داشته در کتاب «عیون اخبار الرضا» حتی با واسطه هم از راویان غیر قابل اعتماد نقل مطلب نکند؛ چون اگر بنایشان بر این نبوده وجهی نداشته برای یک بار نقل با واسطه از مسمعی اعتذار بجوید. پس معلوم می‌شود در این‌ روایت وثاقت خبری وجود دارد و وثاقت مخبری وجود ندارد. بنابراین در جاهای دیگر از کتاب که این حرف را نمی‌زند معلوم می‌شود وجود دارد. 🔸 پس می‌خواهیم از این کلام صدوق (قدس سره) استفاده بکنیم که سندهای دیگر کتاب، مشکل نداشته، لذا حرفی نزده است؛ اما این‌جا مشکل سندی داشته، لذا آمده عذر خودش را بیان کرده است. چنانکه مقداری که تتبّع کردیم، دیدیم بعضی از جاها هم باز در سند اشکال می‌کند و مثلا می‌گوید این سند مرسل است، با این که ظاهر آن ارسال نیست، چون ارسال خفی دارد می‌گوید این مرسل است. گویا اگر جایی اشکال در سند باشد، بیان می‌کند. 🔹 بنابراین تمام کسانی که در اسناد کتاب «عیون اخبار الرضا» واقع شده‌اند، افراد و مورد اعتماد هستند. البته اثبات این مطلب احتیاج به تتبّع وسیع و دقیقی دارد. 📚 برگرفته از فرمایشات استاد آیت الله (دام ظله) در درس خارج فقه 1396 👈 نکات بیشتر را اینجا ببینید. 🔰 سطوح عالی مدرسه شهیدین
💠 یکی از علل اختلاف نسخه در کتب 🔹 بعضی از کتب دارای نسخ متعددی است که یکسان نیستند و نسبت به هم اضافه و نقیصه دارند، مثل جناب برقی که نجاشی و شیخ طوسی درباره‌ی آن می‌گویند: «قد زید في المحاسن ونقص». (رجال نجاشی، ص 76؛ فهرست شیخ طوسی، ص 52) 🔸 مقصود از این عبارت این نیست که دیگران در آن دخل و تصرف کرده‌اند، بلکه به این معناست که مؤلف در ابتدا این کتاب را تالیف می‌کند و مورد استنساخ هم واقع می‌شود. بعد از مدتی به روایات دیگری دست می‌یابد و آن را به کتابش می‌کند و باز توسط اشخاص دیگر مورد استنساخ واقع می‌شود. این اضافه کردنِ مطالب به مرور زمان و استنساخ‌های متعدد طی این زمان‌ها موجب می‌شود که نسخه‌های این کتاب دارای زیاده و نقیصه شوند. 🔹 یا بعضی از مستنسخان فقط ابواب مورد نیاز خود را استنساخ می‌کرده‌اند، مثلا فقیهِ مستنسخ، روایات مربوط به و زیارات را استنساخ نمی‌کرده‌ است و این امر موجب حصول زیاده و نقیصه در نُسخ یک کتاب می‌شده‌ است. 📚 برگرفته از فرمایشات استاد آیت الله (دام ظله) در درس خارج فقه 1396 👈 نکات بیشتر را اینجا ببینید. 🔰 سطوح عالی مدرسه شهیدین
💠 بررسی وضعیت رجالی «محمد بن سنان» 🔹 از آنجا که ایشان در سلسله سند قریب به 1000 حدیث از احادیث کتب اربعه واقع شده، بررسی وثاقت او حائر اهمیت است. 🔸 محمد بن سنان زاهری متوفی سال 220 ه.ق و به تصریح عده ای از علماء، از اصحاب امام کاظم، امام رضا، امام جواد و امام هادی (علیهم السلام) بوده است. (منبع) 🔹وثاقت محمد بن سنان در نظر قدما: نجاشی، شیخ طوسی و ابن غضائری او را تضعیف کرده و غیر قابل اعتماد دانسته اند، اما شیخ مفید و سید ابن طاووس و بعد از آنها علامه مجلسی و عده‌ای دیگر، او را ثقه و قابل اعتماد دانسته‌اند. حتی از برخی عبارات شیخ طوسی نیز توثیق او قابل استفاده است. علامه حلی نیز او را توثیق نموده است. البته در برخی عبارات شیخ مفید نیز این تعارض در ثقه یا ضعیف دانستن، ابن سنان دیده می شود. (منبع) 🔸 وثاقت محمد بن سنان در نظر فقهاء معاصر: 1️⃣ آیت الله شبیری زنجانی (دام ظله) ضمن بررسی مطالب موجود در رابطه با وجوه تضعیف و توثیق این راوی، ایشان را ثقه دانسته و بلکه او را از ثقات جلیل القدر بر شمرده است. (منبع) 2️⃣ آیت الله شب زنده دار (دام ظله) وثاقت «محمد بن سنان» را نپذیرفته و فرموده است: در رابطه با محمد بن سنان، هم توثیق و هم تضعیف وجود دارد، از این رو میان این توثیقات و تضعیفات، تعارض بر قرار شده و هر دو ساقط می شوند. بنابراین وثاقت ایشان قابل اثبات نخواهد بود. طبق نظر ایشان این ادعا که تضعیف‌هایی که در رابطه محمد بن سنان مطرح شده، به جهت عدم شناخت جایگاه اهل بیت (علیهم السلام) توسط تضعیف کنندگان و به محمد بن سنان بوده است، قابل پذیرش نیست؛ چرا که در میان تضعیف‌کنندگان کسانی وجود دارند که به جایگاه اهل بیت (علیهم السلام) معرفت کامل داشته‌اند. از این رو این ادعا باعث از بین بردن حجیت تضعیف این افراد نخواهد بود و تعارض بین توثیقات و تضعیفات در رابطه با محمد بن سنان، باقی خواهد ماند. (برگرفته از درس خارج فقه استاد شب زنده دار، 1396-1397) 3️⃣ آیت الله جواد مروی (دام ظله) نیز در روایاتی که در اسناد آنها محمد بن سنان وجود داشته باشد، تأمل داشته و ظاهراً وثاقت او را نپذیرفته است. (منبع) 👈🏻 در رابطه با وثاقت محمد بن سنان کتابی تألیف شده، که از اینجا می توانید آن را مطالعه نمایید. 📚 برگرفته از مطالب سایت دفتر فقه معاصر https://fiqhci.com/ 👈 نکات بیشتر را اینجا ببینید. 🔰 سطوح عالی مدرسه شهیدین قم
💠 روش‌های قبول روایت در میان قدما 1️⃣ روش فهرستی (تلقی به قبول مشایخ حديث) 🔸این روش از زیر مجموعه های روش فهرستی است. مراد از مشایخ حديث، مشایخی است که (يؤخذ عنهم) و (إمام الحدیث) بوده‌اند. همچون استثناءات فهرستی ابن وليد از کتاب نوادر الحکمة، که گفته است نقل حدیث این چند نفر مورد قبول نیست. 🔹از میان قدما مرحوم طبق این روش نقل حدیث کرده است. 2️⃣ روش رجالی (حجیت خبر ثقه) 🔸در این روش، روات حديث تک تک مورد بررسی قرار می‌گیرند. به طور مثال کتاب نوادر الحکمة هم در دسترس کلینی و هم در شیخ طوسی بوده است، اما کلینی هر حدیثی را از آن نقل نکرده چون مسلک مشایخی داشته است؛ در حالی که شیخ طوسی بنابر مبنای خود که حجیت خبر ثقه است روایاتی را که کلینی از این کتاب نقل نکرده را نقل کرده است. 🔹از میان قدما مرحوم شیخ طبق این روش نقل حدیث کرده است. 🔸شیخ دقت نکرده که روایاتی را که کلینی در کافی و همینطور شیخ صدوق در فقیه نمی‌آورند، به دلیل این است که مشایخ حديث آنها را قبول نکرده‌اند. شیخ صدوق قطعاً «کتاب الرحمة» سعد بن عبد الله را نزد ابن ولید خوانده، ولی از این کتاب روایت نقل نمی‌کند چون شیخ او آن را قبول نکرده بود؛ اما شیخ طوسی چون سند را معتبر دانسته نقل کرده است. ✅بیش از هشتاد درصد تعارضات روایات به خاطر خلط مسلک شیخ است و این هم تنقیص ایشان نیست؛ چرا که مبنای ایشان بوده است. 👈🏻 روش رجالی تاریخ است، ولی روش فهرستی روح تاریخ و برررسی سیر طائفه‌ی شیعه است. 📚ر.ک: تقریرات درس حدیث استاد (حفظه الله) 👈 نکات بیشتر را اینجا ببینید. 🔰 سطوح عالی مدرسه شهیدین
💠 بررسی سند عهد نامه مالک اشتر 🔹 هر چند در کتب روایی، از جمله «نهج البلاغة» (نامه 53) سندی برای این عهدنامه نقل نشده، اما راه‌هایی برای اثبات سند وجود دارد: 1️⃣ اسنادی در کتب رجالی برای آن ذکر شده است: مرحوم نجاشی و شیخ در فهرست در ترجمه اصبغ بن نباتة (رجال نجاشی، ص 8؛ فهرست طوسی، ص88) و همچنین مرحوم نجاشی در ترجمه صعصعة بن صوحان (با طریق دیگر) سند برای عهدنامه نقل کرده‌اند (رجال‏ نجاشی، ص 203) 2️⃣ این عهدنامه علاوه بر نهج البلاغة، در کتب دیگری همچون تحف العقول، دعائم الاسلام و ... بدون سند نقل شده است. (تحف العقول ص 84 ـ 99؛ دعائم الإسلام، ج1، ص 354 ـ 368) 3️⃣ قسمت‌هایی از این عهدنامه در کافی و من لایحضره الفقیه و ... نقل شده است. 4️⃣ برخی از اهل سنت نیز عهدنامه را نقل کرده و طرقی برای آن نقل کرده‌اند. مثل: (تاریخ دمشق، ابن عساکر، ج42، ص515؛ المجالسة وجواهر العلم، ج3، ص 359 ــ 360 و...) ✅ با توجه به این اسناد، شهرت این عهدنامه مسلماً ثابت می‌شود. اما مشکل این است که به خاطر اختلاف نسخ نمی‌توان در فقه به تک‌تک عبارات موجود استناد کرد و فتوا داد. 📚 برگرفته از درس خارج فقه استاد علی همدانی (دام عزه) در مدرسه شهیدین 👈 نکات بیشتر را اینجا ببینید 🔰 سطوح عالی مدرسه شهیدین
💠 سید حمیری سید نیست! 🔹سید اسماعیل حمیری، اسمش سید است و سید مصطلح ما نیست. 🔸 مثل سید قطب که اسمش سید است. دو برادر هستند؛ یکی اسمش سید است، یکی محمد. محمد قطب غیر از سید قطب است. دیدم بعضی نوشته اند: سید محمد قطب! سید قطب در مصر اعدام شد اما محمد قطب تا چندسال پیش زنده بود. 🔹 سید اسماعیل حمیری هم، سید اسمش است، نه اینکه سید بوده. اصلا ایشان سید هم نیست. اشتباه نشود. 📚 برگرفته از فرمایشات استاد آیت الله سید احمد (دام عزه) 👈 نکات بیشتر را اینجا ببینید. 🔰 سطوح عالی مدرسه شهیدین قم
💠 اعتبار سنجی اسناد جزمی قدما 🔹 برخی از بزرگان معتقدند: اگر قدمای اصحاب روایتی را به صورت جزمی به ائمه (علیهم‌السلام) نسبت دهند، آن روایت حجت خواهد بود؛ زیرا محتمل الحس و الحدس خواهد بود و عقلا محتمل الحس و الحدس را حجت می‌دانند. 🔸 اما اشکال این وجه آن است که دلیل اسناد جزمی قدما یکی از این سه احتمال است: 1️⃣ روایات مرسل متواتر بوده‌اند. 2️⃣ راویان ‌آن روایت مرسل اشخاص ثقه بوده‌اند. 3️⃣ قرائنی در اختیار صاحبان کتب بوده است که به جهت آن قرائن، روایات را نقل کرده و اسناد جزمی به ائمه (علیهم السلام) داده‌اند. ✅ از بین احتمالات سه گانه، احتمال اول بسیار بعید است و نمی توان در مورد همه روایات مرسل چنین ادعایی را مطرح کرد و لذا عملاً دو احتمال دیگر باقی می‌ماند که هر دو محتمل هستند و با وجود این دو احتمال، ثقه بودن راویان اثبات نمی‌شود و نمی توان به روایات مرسل اعتماد کرد. از طرف دیگر ممکن است قرائنی که موجب اطمینان قدما نسبت به صدور این روایات از ائمه (علیهم السلام) شده است،‌ برای ما چنین اطمینانی ایجاد نکند و وقتی وثاقت راویان ثابت نشده باشد و وثوق به صدور روایت نیز وجود نداشته باشد،‌ نمی‌توان به روایت استناد کرد. 📚 برگرفته از درس خارج فقه معاصر (نظام اقتصادی اسلام) استاد علی همدانی (دام عزه) 👈 نکات بیشتر را اینجا ببینید 🔰 سطوح عالی مدرسه شهیدین
💠 نظر آیت الله بروجردی پیرامون روایات قریب المضمون از راوی واحد، و تاثیر آن در اطلاق و تقیید 🔹 مرحوم آقای (ره) در بسیاری از اوقات، وقتی با دو یا چند نقل نزدیک به هم که از یک راوی نقل شده، برخورد می ‏کردند؛ می فرمودند که این ها روایت واحده است، و به توسّط نقل به معنا، تفاوت‌های اندکی پیدا کرده و کم و زیاد شده است. 🔸 اگر روایات متعدّد باشد، بحث‌های اصولی همچون اطلاق و تقیید موضوعیت می‌‏یابد، ولی اگر روایات واحد باشد، این بحث‌ها پیش نمی‌‏آید؛ زیرا در جایی که دو روایت باشد، می‌‏توان گفت که یک روایت که از امام علیه السلام صادر شده، روایت دیگر را تقیید می‌‌زنند، ولی در جایی که هر دو در واقع یک روایت باشند، و ندانیم که «ما صدر» به نحو مطلق بوده یا مقیّد، قهراً نمی‏‌توان روایت مقیّد را قرینه برای روایت مطلق قرار داد. 📚 برگرفته از درس خارج فقه آیت الله زنجانی (بحث نکاح)، (۱۱ مهر ۱۳۷۸) 📌 توضیح تصویر: آیت الله شبییری (حفظه الله) در حال قرائت فاتحه در جوار مزار استادشان آیت الله العظمی بروجردی «قدس سره» (دیروز 13 مهر 1403) 👈🏻 نکات بیشتر را اینجا ببینید 🔰 سطوح عالی مدرسه شهیدین
💠 تفاوت‌های روش فهرستی و روش خبر واحد در رجال 🔹مرحوم نامه‌ای دارد به شیخش ابن نوح و از او اجازه کتاب حسن بن سعید ــ که در طریق به برادرش حسین بن سعید واقع شده ــ را درخواست می‌کند. به این طریق اصطلاحاً اجازه به نحو کتابت می‌گویند. وی پنج نسخه را معرفی کرده و طرق خود را به نجاشی می گوید. 🔸 ناقلین پنج نسخه الف. احمد اشعری ب. احمد برقی ج. حسن بن حسين بن ابان د. ابن سکن ه. دینوری می‌باشند، که مهمترین و معروفترین نسخه را نسخه احمد اشعری معرفی می‌کند. 🔹 در آخر هم می‌گوید هر نسخه ای را که اجازه گرفتی باید از همان نسخه نقل روایت کنی تا جلوی اختلاف را بگیری. (فيجب أن تروي عن كل نسخة من هذا بما رواه صاحبها فقط، ولا تحمل رواية على رواية ولا نسخة على نسخة، لئلا يقع فيه اختلاف). 🔸 اما مرحوم شیخ مبنا را از روش فهرستی به روش حجیت خبر و رجال تغییر دادند. از این رو اختلافات زیادی به خاطر عدم توجه به نسخه در روایات وی رخ داده است. 🔹 وی در مشیخه می‌گوید: ما سند را فقط برای ملحق کردن کتاب از مرسل به مسند آوردیم. این یعنی کتاب مشهور است و ما از آن نقل می‌کنیم. این عبارت عدم توجه شیخ به نسخه را می‌رساند که ابن نوح به نجاشی تذکر داد. (نحن نذكر الطرق التي يتوصل بها الى رواية هذه الاصول و المصنفات و نذكرها على غاية ما يمكن من الاختصار لتخرج الاخبار بذلك عن حد المراسيل و تلحق بباب المستندات). 📚 ر.ک: برگرفته از درس حدیث استاد آیت الله سید احمد (حفظه الله) 📌 ارسالی از طرف حجت الإسلام محمودپور 👈 نکات بیشتر را اینجا ببینید. 🔰 سطوح عالی مدرسه شهیدین قم
💠 نسبت مشایخ نجاشی و شیخ طوسی 🔹 نزدیک به بیست شیخ از مشایخ نجاشی هستند که شیخ طوسی آنها را درک نکرده است. مثل ابن نوح که در سال ورود شیخ به بغداد به بصره سفر می‌کند، اما تنها دو نفر هستند که نجاشی آنها را درک نکرده، ولی شیخ درک کرده است. 🔸 در امثال ابن عبدون و شیخ مفید و ابن غضائری مشترک هستند. لذا رابطه عموم خصوص من وجه است. 🔹 با این بیان، مفردات نجاشی خیلی بیشتر از شیخ است. دلیل آن هم واضح است؛ چرا که نجاشی بچه بغداد بوده و پدرش هم شیخ‌الشیعه بوده و علما و مشایخ در منزل آنها رفت و آمد داشتند و مشایخ بیشتری را درک کرده است. به خلاف شیخ طوسی که در سال 408 ق وارد بغداد می‌شود و مشایخ قبل از آن سال را درک نکرده است. 📚 برگرفته از درس حدیث استاد آیت الله سید احمد (حفظه الله) 👈 نکات بیشتر را اینجا ببینید. 🔰 سطوح عالی مدرسه شهیدین