انسانی که بدنبال حضور است و بدنبال#معرفت_نفس و #خود_شناسی است، باید مطالب و مفاهیم بدست آمده از #علم_حصولی را در جان و درون خود پیاده کند، و به مرحله #حضور و خودشناسی برسد. با مفاهیم خارجی و غیری که نمی توانیم خود را بشناسیم. اولین قدم معرفت نفس، #یقظه و بیداری است. ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 🆔 دارالحکیم http://eitaa.com/daralhakim

وقتی به معرفت نفس و خودشناسی نرسیده ایم، چگونه می خواهیم در فضای علوم دیگر قدم بزنیم. آیا این وادی خطرناک #مالیخولیایی نیست. آیا تحت #ولایت_شیطان نیستیم. #سقراط خود شناسی و اخلاق را از همه علوم بهتر می دانست. #سقراط می گفت #شناخت_خود واجب تر از #شناخت_طبیعیات است. ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 🆔دارالحکیم http://eitaa.com/daralhakim

#صد_کلمه، در #معرفت_نفس، استاد عزیز و شریف و بزرگوارم، علامه حسن حسن زادهٔ آملی اعلی الله مقامه الشریف ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 🆔 دارالحکیم http://eitaa.com/daralhakim

https://eitaa.com/baranerahmat313 #مقدمات_تفسیر_قرآن

https://eitaa.com/baranerahmat313 #مقدمات_تفسیر_قرآن

قرآن تبیان کل شیء است. قرآن بنفسه بیّن است، چون نور است، و هم مبیّن غیر است، چون مظهر غیر است. ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 🆔 دارالحکیم http://eitaa.com/daralhakim

🌹بسم الله الرحمن الرحیم🌹 این را بفهم و بدان که کار نضج بر بیشتر اشخاص پوشیده است و پزشکان از آن درست آگاه نیستند و ندیده ام کسی به آن توجه داشته باشد. بهترین چیزی که گفته اند این است که نضج اعتدال قوام ماده است تا آماده بیرون رفتن شود؛ زیرا ماده غلیظ بجائی می چسبد و رقیق در اندام ها فرو می رود، و بیرون راندنش دشوار است. اما این تعریف فقط بعضی از جهات نضج را بازگو می کند و راز مسئله در این است که اگر طبیعت آدمی خود خلط های فاسد را از مفید جدا کند و بیرون بفرستد بیماری در کار نخواهد بود، اما اگر نتواند آنها را از هم جدا کند، باید دید که عیب از نیروی جدا کننده است یا از جهت خود خلط ها. بنابراین اگر نیروی جدا کننده ناتوان باشد باید آن را تقویت کرد، و نشانی این حالت کمی حرارت غریزی و ضعف نیروهای چهارگانه بدن است. و اگر از از جهت خود #طرطیرها باشد، باید آنها را آماده کرد، و آمادگی آنها به این است که در اندازه معتدلی قوام بیابند، زیرا اگر اینها همانند خلط هـای مفيد حل شده باشند، مخلوط با آنها باقی می مانند، و طبیعت نمی تواند آنها را از یکدیگر جدا کند. پس باید طرطیرها را با هم پیوند داد تا چگونگی قوام آنها با قوام خلط های مفید تفاوت یابد، و قابل جدا شدن شوند، و اگر غلیظ باشند، و خلطهای مفید هم غلیظ باشند، باز ممزوج با آنها باقی می ماند. و در #علم_کیمیا ثابت شده که تصفیه از مواد زائد ممکن نیست مگر آنکه ماده را حل کنند پس باید اخلاط را حل کنند تا قوام آنها از اخلاط مفید تفاوت یافته و کمی از آن غلیظتر باشد. خداوند این تأثیر را در خاصیت پاره ای از داروها قرار داده و آن را ببندگانش شناسانده است. 📕 دقایق العلاج ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 🆔 کانال مسیر طبایت https://eitaa.com/masiretebabat

🔸لوفتانزا پروازهایش به ایران را به مدت ۲۴ ساعت تعلیق کرد. 🔹هم چنین خبرنگار کاخ سفید به نقل از منابع اطلاعاتی و همین طور بایدن در مصاحبه مطبوعاتی دقایقی پیش احتمال پاسخ سریع الوقوع ایران به اسراییل را طرح کردند @makshufatEita

🌹بسم الله الرحمن الرحیم🌹 و سبب سقوط شهوت(کم اشتهایی) در «#قولنج» پنج چیز است؛ 1⃣🔹 اول مشارکت معده است به امعا در تضرر به واسطه اتصال 2⃣🔹دویم کثرت مرار است در معده به جهت احتباس آن از نفوذ در امعا و صفرا موجب سقوط شهوت می شود. 3⃣🔹سیم شدت شوق طبیعت است به دفع که آن را از جذب باز داشته است. 4⃣🔹چهارم کثرت رطوبات است در معده به جهت آن که راه خروج آنها مسدود است. 5⃣🔹پنجم قذرات متصاعده به معده است از فضول در امعاء. 📕 شرح الاسباب و العلامات ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 🆔کانال مسیر طبابت https://eitaa.com/masiretebabat

🌹بسم الله الرحمن الرحیم🌹 در دلیل #ابطال_تناسخ باید روشن شود، هر بدنی مخصوص به نفسی خاص است، چون تعلق نفس به بدن ذاتی است، و ترکیب نفس و بدن مصنوعی نبوده، بلکه طبیعی و اتحادی است، و چون نفس و بدن تحول جوهری دارند، و ذاتاً تغییر می کنند، و از نقص ابتدایی به کمال بعدی دست می یابند، به طوری که درجات و مراتب قوه به فعل در هر نفسی معین بوده، و به ازاء تبدیل درجات قوه، و فعل در بدنی است که به آن تعلق دارد، پس هر نفسی منحصر به بدن خاص خودش می باشد، و تا زمانی که نفس خاصیت تعلق به بدن در او هست این بدن را برای خود حفظ می کند، و از طریق همان بدن از قوه به فعلیت می رود، و به حسب افعال زشت یا زیبا در سعادت یا شقاوت کامل می شود، و از آنجایی که برای نفس ممکن نیست این فعلیت را از دست بدهد، و به حالت قوه بازگردد تا شایستهٔ تعلق به بدن دیگری شود - زیرا در این صورت لازم می آید موجودی بالفعل از آن جهت که بالفعل است بالقوه نیز باشد و این تناقض و محال است - پس ناسخ محال است. 📕 معرفت نفس و حشر ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 🆔 دارالحکیم https://eitaa.com/daralhakim