آموزش مداحی دارالسّلام
🍃﷽🍃 حضور اهالی #دارالسلام در مراسم عزاداری شهادت امام محمّدباقر علیه السلام حضور آقایان جوادشیفته آ
ب نام خدا
سلام علیکم
#یک_نکته :
حضور در جلسات مداحی
هم از لحاظ تعظیم شعائرالله و هم از لحاظ کسب تجربه برای همه مشتاقان فراگیری هنر شریف و مقدس #مداحی امری #ضروریست !
چرا که دانش مداحی را باید بِ صورت تئوری فراگرفت و با حضور در این گونه مجالس آن را در #عمل تطبیق داد و پس از کسب این تجربه ها در مجالس آینده خود پیاده کرد!
لهذه هماهنگی اهالی #دارالسلام در شرکت در این محافل جزء اولویت هاست👌💯
⚠️به آن بپردازید !!!
موفق باشید 🌹
بااحترام : #احمدصدرایی
🚩مَرکَزِ آموزِشِ تَخَصُصیِ
مَداحیِ |داٰرْألْسَّلآم | 🎤 👇
http://eitaa.com/joinchat/1634336780Cff38e3faa0
آموزش مداحی دارالسّلام
ب نام خدا سلام علیکم #یک_نکته : حضور در جلسات مداحی هم از لحاظ تعظیم شعائرالله و هم از لحاظ کسب تجر
🚩مَرکَزِ آموزِشِ تَخَصُصیِ
مَداحیِ |داٰرْألْسَّلآم | 🎤 👇
http://eitaa.com/joinchat/1634336780Cff38e3faa0
🍃﷽🍃
مقبل که مداح حضرت اباعبدالله الحسین(ع) است می گوید:
من خیلی عاشق زیارت قبر امام حسین(ع) بودم. یکی از تجار به من گفت: من تو را با خرج خودم کربلا می برم. کاروانی ترتیب دادند و حرکت کردیم ولی در بین راه، سارقها ریختند کاروان ما را سرقت کردند و من دلشکسته به گلپایگان برگشتم. یک حسینیه بود، در آن حسینیه مشغول عزاداری شدیم تا شب عاشورای حسین. شب عاشورا را گریه کردیم، سینه زدیم و روضه خواندیم. سپس من خوابیدم. در خواب دیدم که مشرف شده ام به صحن و سرای امام حسین(ع.) اما یک عده خادم هایی که لباس سفید مخصوص دارند، مامور انتظاماتند. من آمدم درب حرم اباعبدالله حسین(ع) دیدم یکی از آن خدام دست مرا گرفت و گفت: مقبل صبر کن. گفتم: آقا این در خانه حسین است “هرکه خواهی گو بیا و گو برو” چرا دستم را گرفتی؟ من عاشق حسینم، می خواهم بروم به زیارت قبرش. یک نگاهی به من کرد و گفت: مقبل، آرام بگیر. حرم را خلوت کرده اند، مادرش فاطمه زهرا به زیارت قبرش آمده است.
مقبل می گوید: من این حرف را که شنیدم برگشتم داخل صحن، دیدم در دهلیز وسط صحن یک مجلسی است، یک گروه باوقار، یک عده مردم نورانی نشسته اند. من هم همان دم در نشستم. طولی نکشید دیدم یک شخصیتی که او خورشید است و دیگران ستاره وارد شد. زیر بغل هایش را گرفتند، قامتش خمیده، لباس سیاه تنش، همه بلند شدند، او را صدر مجلس جا دادند. سوال کردم این آقا کیست؟ گفتند: خاتم انبیاست. گفتم اینهایی که نشسته اند چه کسانی هستند: گفتند: آدم صفی، ابراهیم خلیل، موسی، نوح شیخ الانبیا و عیسی مسیح. گفتم که این مجلس، مجلس انبیاست. دیدم همه سرسلامتی دادند.
پیغمبر فرمودند: دیدید حسین را کشتند. سرسلامتی دادند. پیامبر سر را بلند کرد و فرمود: محتشم را بگویید بیاید برای ما روضه بخواند. گفت: دیدم یک پیرمرد قدکوتاه، عمامه ژولیده، محاسن انبوه، بلند شد آمد جلو. تعظیم کرد و یک منبر از نور گذاشتند. پیغمبر فرمود: برو بالا. پله اول و دوم و سوم و... تا پله نهم ایستاد. من گفتم: حالا این دوازده بند شعری که گفته، ببینم از کجایش شروع می کند. دیدم شروع کرد به خواندن این شعر:
کشتی شکست خورده طوفان کربلا
در خاک و خون فتاده به میدان کربلا
از آب هم مضایقه کردند کوفیان
خوش داشتند حرمت مهمان کربلا
بودند دیو و دد همه سیراب و می مکید
خاتم ز قحط آب سلیمان کربلا
زان تشنگان هنوز به عرش می رسد
فریاد العطش ز بیابان کربلا
همه گریه کردند. پیغمبر رو کرد به انبیا و فرمود: دیدید حسینم را لب تشنه کشتند. آبش ندادند. محتشم خیال کرد دیگر بس است و ساکت شد. یک وقت پیغمبر فرمود محتشم بخوان. روضه بخوان، دلهای ما عقده دارد.
دیدم محتشم عمامه اش را زمین زد. از بالای منبر به پیغمبر عرض کرد: یا رسول الله، اینجا را نگاه کن واشاره کرد به گودی قتلگاه.
این کشته فتاده به هامون حسین توست
این صید دست و پا زده در خون حسین توست
این ماهی فتاده به دریای خون که هست
زخم از ستاره بر تنش افزون، حسین توست
یک وقت دیدم ملائکه دویدند. گفتند: محتشم بس است. پیغمبر غش کرده است. پیغمبر را به هوش آوردند. پیغمبر عبایش را برداشت با دست خودش بر دوش محتشم انداخت.
مقبل می گوید: دل من شکست. با خودم گفتم من هم مداح حسینم. چرا پیغمبر به من هیچ نفرمودند، اما به محتشم عبا دادند.
از مجلس انبیا بیرون آمدم. هی بر می گردم یک قدم پشت سرم را نگاه می کنم، اشکهای من جاری شد، خدایا حسین حلقه غلامی به گوش من نکرده است.
در این حال یک وقت دیدم یکی از خدام از داخل حرم می دود، صدا زد: بیا مقبل، مادرش فاطمه زهرا فرمود: مقبل برایم روضه بخواند. مقبل می گوید: من پله اول منبرایستادم و این شعر را خواندم:
نه ذوالجناح دگر تاب استقامت داشت
نه شاه تشنه لبان بر جدال طاقت داشت
هوا زجور مخالف چو قیرگون گردید
عزیز فاطمه از اسب سرنگون گردید
بلند مرتبه شاهی ز صدر زین افتاد
اگر غلط نکنم، عرش بر زمین افتاد
یک وقت دویدند و گفتند: ای مقبل بس است، زهرا روی قبر حسین غش کرد...
«فدای لب تشنه ات یا حسین شهید»
🚩مَرکَزِ آموزِشِ تَخَصُصیِ
مَداحیِ |داٰرْألْسَّلآم | 🎤 👇
http://eitaa.com/joinchat/1634336780Cff38e3faa0
#شعر_ولایی
#حدیث #رباعی
💠 #امام_باقر (علیهالسلام)
إِنَّمَا شِيعَتُنَا مَنْ أَطَاعَ اللهَ
به راستی شیعه ما کسی است که خدا را اطاعت کند.
📗 الأمالی للطوسی، ص۲۷۳
🔹شیعۀ راستین🔹
قلبی که در آن، نور خدا خواهد بود
در راه یقین، قبلهنما خواهد بود
آنکس که اطاعت از خداوند کند
او شیعۀ راستین ما خواهد بود
#حسین_شنوائی
🚩مَرکَزِ آموزِشِ تَخَصُصیِ
مَداحیِ |داٰرْألْسَّلآم | 🎤 👇
http://eitaa.com/joinchat/1634336780Cff38e3faa0
#امام_باقر علیهالسلام
#قصیده
🔹آیینۀ خیر الاَنام🔹
ای فروغ دانشت تا صبح محشر مستدام
وی تو را پیش از ولادت، داده پیغمبر سلام
منشأ کل کمال و باقر کل علوم
هفتمین نور و ششم مولایی و پنجم امام
اِنس و جان آرند حاجت در حریمت روز و شب
آسمان گردیده بر دور مزارت صبح و شام
این عجب نَبْوَد که بخشی چشم جابر را شفا
زخم دل را میدهی با یک نگاهت التیام
ساکنان آسمان را لحظه لحظه، دم به دم
از بقیعت عطر و بوی جنت آید بر مشام
در کمال و در جلال و علم و حلم و خلق و خو
پای تا سر، سر به سر آیینۀ خیر الاَنام...
کودکی بودی که از تیغ بیانت ناگهان
روز در چشم یزید بیحیا آمد چو شام
لال شد از پاسخ و زد بر دهن مهر سکوت
طشت رسوایی او افتاد از بالای بام
تو سر بالای نی دیدی به سن کودکی
گه به دشت کربلا، گه کوفه، گاهی شهر شام
خیمههای آل عصمت را که آتش میزدند
میدویدی در بیابان اشکریز و تشنهکام...
ماجرای کربلا و شام و کوفه بس نبود
از چه دیگر این همه آزار دیدی از هشام
بارها آوردت از شهر مدینه تا دمشق
از وجودت هتک حرمت کرد جای احترام
گاه آوردت به زندان، گاه پای تخت خویش
گاه زد زخم زبان و گاه میزد اتهام
حیف کز زهر جفا گردید قلبت چاک چاک
مرغ روحت پر زد از تن، جانب دارالسلام
بسکه بر جان عزیزت روز و شب آمد ستم
دادی از سوز جگر بر شیعیانت این پیام
تا به صحرای منا گریند بهر غربتت
حاجیان هنگام حج، پیر و جوان و خاص و عام
دوست دارم بر تو گریم در بیابان بقیع
کردهاند این گریه را بر من حرامیها حرام
در کنار قبر بیشمع و چراغت روز و شب
هم بشر سوزد چو شمع و هم ملک گرید مدام
از چه شد صد چاک قلبت با چنان قدر و جلال
وز چه ویران مانده قبرت با چنان جاه و مقام
بر تو میگریم که بردی کوه غم از کودکی
بر تو میگریم که شد با خون دل عمرت تمام...
📝 #غلامرضا_سازگار
📗 #نخل_میثم
🚩مَرکَزِ آموزِشِ تَخَصُصیِ
مَداحیِ |داٰرْألْسَّلآم | 🎤 👇
http://eitaa.com/joinchat/1634336780Cff38e3faa0
🌺 ملامت جاهلانه
🍃 محمد، پسر منکدر، یکی از دانشمندان اهل سنت، میگوید: روزی در شدت گرما به بیرون از مدینه رفته بودم. دیدم امام باقر (علیهالسلام) با اندام توانمند و فربه خود، به دو تن از غلامانش تکیه کرده و مشغول کشاورزی است. با خود گفتم: پیر مردی از بزرگان قریش، در این وقت، در هوای گرم، در طلب مال دنیاست!
🍃 من تصمیم گرفتم او را موعظه کنم. نزدیک رفته، سلام کردم و گفتم: آیا سزاوار است مرد شریفی مثل شما در این هوای گرم، با اندام سنگین، در پی دنیاطلبی باشد؟ اگر در این موقع و در چنین حالی، مرگت فرا رسد، چه خواهی کرد؟
✨حضرت دستهایش را از دوش غلامها برداشت و روی پا ایستاد و فرمود:
به خدا سوگند! اگر در این حال بمیرم، در حال فرمانبرداری و طاعت خداوند جان سپردهام. تو خیال میکنی عبادت، فقط نماز و ذکر و دعاست. تأمین مخارج زندگی از راه حلال، خود نوعی عبادت است و من میخواهم با کار و کوشش، خود را از تو و دیگران بینیاز سازم.✨
🍃 آری آنگاه باید از فرا رسیدن مرگ بترسم که در حال گناه باشم و در حالت نافرمانی خدا از دنیا بروم. خداوند ما را موظف کرده که بار دوش دیگران نباشم و اگر کار نکنیم، دست نیاز به سوی تو و امثال تو دراز خواهیم کرد.
🍃 محمد بن مکندر عرض کرد: خدایت رحمت کند، من میخواستم شما را موعظه کنم، شما مرا موعظه کردید!
📚 داستانهای بحار الانوار، ج 2، ص 101 - 102
👇👇👇
🚩مَرکَزِ آموزِشِ تَخَصُصیِ
مَداحیِ |داٰرْألْسَّلآم | 🎤 👇
http://eitaa.com/joinchat/1634336780Cff38e3faa0
آموزش مداحی دارالسّلام
#دعای_عرفه اهالی دارالسّلام بسم الله وعده ما گلزار شهدای گمنام ورامین
گوگل مپ
یادمان شهدای گمنام
ورامين، استان تهران
https://goo.gl/maps/xqR7rv4u7WD2
آموزش مداحی دارالسّلام
#دعای_عرفه اهالی دارالسّلام بسم الله وعده ما گلزار شهدای گمنام ورامین
یکی از رفقا نقل می کرد: در روز عرفه ای کربلا بودم، توی صحن نشسته بودم که یک عربی که با پای پیاده به کربلا آمده بود، پای مجروح و خونینش را بلند کرد و به زبان عربی با امام حسین (علیه السلام ) صحبت می کرد. من از مسافری که عربی بلد بود پرسیدم: او به امام حسین (علیه السلام) چه می گوید؟
✨ گفت : می گوید یا امام حسین من از راه دور آمدم و تو را پیدا کردم، تو هم باید در روز قیامت و در صحرای محشر بگردی و مرا پیدا کنی! ✨
خوش به حال این افراد، خوش به حال این عقیده ها، خدا کند ماهم مثل این ها چنین عقیده ای داشته باشیم. امام، دور و نزدیک ندارد.
[ آیت الله مجتهدی تهرانی، در محضر مجتهدی، ج 1، ص66]
🚩مَرکَزِ آموزِشِ تَخَصُصیِ
مَداحیِ |داٰرْألْسَّلآم | 🎤 👇
http://eitaa.com/joinchat/1634336780Cff38e3faa0
آموزش مداحی دارالسّلام
#دعای_عرفه اهالی دارالسّلام بسم الله وعده ما گلزار شهدای گمنام ورامین
#شعر_عاشورایی
#عرفه
#غزل
«یا صاحبی فی وحدتی» یاور ندارم
با تو ولی باکی از این لشکر ندارم
از ابتدای راه گفتم «حَسبِیَ الله»
نقشی به جز این، روی انگشتر ندارم
من آسمانم را به تو تقدیم کردم
دور و برم یک ماه، یک اختر ندارم
دور از حبیب خویش ماندن، غربت این است
درد من از این نیست که یاور ندارم
«یا رادَّ یوسف عَلَی یعقوب» بنگر
دیگر علی اکبر، علی اکبر ندارم
«یا رازقَ الطّفل الصَغیر» اصغر فدایت
غیر از همین لاله، گلی دیگر ندارم
دارم سَر و سِرّی در این هنگامه با تو
میآید آن ساعت که دیگر سر ندارم
با عضو عضو پیکرم میگویم اینک
ترسی ز تیر و نیزه و خنجر ندارم
هر زخم با تو حرفهایی تازه دارد
ذکری، مناجاتی از این بهتر ندارم
این شمرها احساسشان را سربریدند
اینها مسلماناند؟ نه باور ندارم...
📝 #عباس_همتی
🚩مَرکَزِ آموزِشِ تَخَصُصیِ
مَداحیِ |داٰرْألْسَّلآم | 🎤 👇
http://eitaa.com/joinchat/1634336780Cff38e3faa0
آموزش مداحی دارالسّلام
#معرفی_کتاب 🚩مَرکَزِ آموزِشِ تَخَصُصیِ مَداحیِ |داٰرْألْسَّلآم | 🎤 👇 http://eitaa.com/joinchat/
#عرفه
#غزل_مثنوی
چون اشک، رازِ عشق را باید عیان گفت
باید که از چشمان او با هر زبان گفت
باید به قول عرشیان، چشمان او را
آیینههای روشن هفتآسمان گفت
چشم غزل روشن شد آن وقتی که با اشک
از گفتههای چشم او با دیگران گفت
آمد به میدان باسلاح چشمهایش
با اشکهایش گریه گریه ناگهان گفت:
ای لطف بسیار تو برمن بیکرانه
تنها دلیل ندبههای عاشقانه
عشق تو در این سینه کاری ژرف دارد
مولای من این عبد با تو حرف دارد
ای که سراپا حرفم و تو گوش هستی
شوق مرا زیباترین آغوش هستی
آرامش آغوش تو مانند دریاست
«آنجا که باید دل به دریا زد همینجاست»
فانوس اشکی دارم و فانوس آهی
میجویمت با اشک و آهم یا الهی
از مادرم آموختم پروانه باشم
از کودکی عبد در این خانه باشم
از مادر من مهربانتر کیست جز تو؟
از مادر من مهربانتر نیست جز تو
تو صاحب تورات و انجیل و زبوری
روشنترین تصویر از آیات نوری
«یا صاحبی فی وحدتی»، پشت و پناهم!
«یا عُدَّتی فی شِدَّتی»، بیتکیهگاهم
از خود نکردی لحظهای هم ناامیدم
تنها مرا مگذار ای تنها امیدم!
هرگز مگیر از چشمهایم خندهات را
در آتش خشمت مسوزان بندهات را
رحمی به اشک و التماسم کن الهی
از آتش دوزخ خلاصم کن الهی
با هر فرازی تشنهتر میشد گلویش
بغضی امانش را برید و بیامان گفت
شاید رباب و نجمه در خیمه شنیدند
آنجا که از مهر خدا با کودکان گفت
«رَبِّ بِما ألبَستنی»، یعقوب چشمش
با اشک از پیراهن آرام جان گفت
او گفت از دندان و لبهایش در آن روز
تفسیر آن را شرحه شرحه خیزران گفت
«أشکُو إلیکَ غُربتی وَ بَعدَ داری»
این جمله را سمت مزاری بینشان گفت
اشک از دو چشمش چون دو مشک باز میریخت
اشکی که با عباس از آب روان گفت
بعد از دعا خورشید از آن سرزمین رفت
عید آمد و ماه بنیهاشم اذان گفت
📝 #رضا_خورشیدیفرد
🚩مَرکَزِ آموزِشِ تَخَصُصیِ
مَداحیِ |داٰرْألْسَّلآم | 🎤 👇
http://eitaa.com/joinchat/1634336780Cff38e3faa0
یا برای همه یا برای هیچ کس
🍃 بوی عید همه جا به مشام می رسید. مردم هر جا همدیگر رو میدیدند مبارک باد میگفتند. عید رنگ و بوی شهر را دگرگون کرده بود. اما علی (ع) آرام نداشت. خشم، چهره مهربانش را در هم کشیده بود. قدم می زد و با خود می گفت: دختر من؟ گردنبند بیت المال؟
🍃 خزانه دار، پی در پی عذرخواهی می کرد و توضیح می داد که دختر شما، آن گردنبند را فقط سه روز امانت گرفته است؛ نه بیشتر و من خودم این امانت را ضمانت کرده ام. اگر هر بلایی سر آن گردنبند بیاید، من جبران می کنم.
🍃 امیرالمومنین علی (ع) می شنید، اما همچنان فریاد می زد: دختر من؟ گردنبند بیت المال؟
🍃 خزانه دار کوفه، دوباره توضیح می داد: ای امیر مومنان، دختر شما آن گردنبند را از آنِ خود مکرده است؛ امانت برده است و من آن را ضامنم.
🍃 گفت: اگر تو را ضامن نکرده بود، سوگند به الله هرگز او را نمیبخشیدم.
🍃 آنگاه به خانه رفت و دختر را دید که قربان را عید گرفته است. چشم در چشم دخترش دوخت و گفت: آیا جز تو هیچ دختر دیگری در کوفه میتوانست چنین زینتی از بیت المال امانت بگیرد؟ چرا برای خود چیزی را خواستی که دست دیگران از آن کوتاه است؟ گناه زنان دیگر چیست که دختران خلیفه نیستند؟
📚 منبع: المناقب، ابن شهرآشوب، ج2، ص 108
👇👇👇
🚩مَرکَزِ آموزِشِ تَخَصُصیِ
مَداحیِ |داٰرْألْسَّلآم | 🎤 👇
http://eitaa.com/joinchat/1634336780Cff38e3faa0
🍃﷽🍃
#بسته_معرفتی_دارالسلام
شامل 📚کتاب های مربوط به واقعه #غدیرخم
باهمکاری شورای هماهنگی تبلیغات اسلامی شهرستان ورامین آماده ارائه به اهالی مرکز جهت مطالعه
و تعالی فرهنگ مغفول مانده #نذرکتاب 😍
#عیدالله_اکبر
#غدیرخم
🚩مَرکَزِ آموزِشِ تَخَصُصیِ
مَداحیِ |داٰرْألْسَّلآم | 🎤 👇
http://eitaa.com/joinchat/1634336780Cff38e3faa0
👈 مداومت به زیارت عاشورا
یكى از بزرگان مى فرمود: مرحوم آیت الله حاج حسین خادمى و حاج شیخ عباس قمى و حاج شیخ عبدالجواد مداحیان روضه خوان امام حسین علیه السلام را در خواب دیدم كه در غرفه اى از غرفه هاى بهشت دور یكدیگر جمع بودند.
از آیت الله خادمى احوالپرسى كردم و گفتم: با هم بودن شما یك آیت الله و آقاى حاج شیخ عباس قمى یك محدث و حاج شیخ عبدالجواد روضه خوان، چه مناسبتى دارد كه با یكدیگر یك جا قرار گرفته اید؟
جواب دادند: ما همگى مداومت به زیارت عاشورا داشتیم و در مقدار خواندن زیارت عاشورا مثل هم بودیم.
📗 #كرامات_الحسینیه، ج 2
✍ على میر خلف زاده
🚩مَرکَزِ آموزِشِ تَخَصُصیِ
مَداحیِ |داٰرْألْسَّلآم | 🎤 👇
http://eitaa.com/joinchat/1634336780Cff38e3faa0
امیرالمومنین،امام علی(ع) - مدح
صد و ده مصرع مدح مولا
"نَزِلونٰا عَنِ الرُبوبیهَْ"..
گره در کار عقل افکنده..
جز خدایی ندیدم از حیدر ع..
من چگونه بخوانمش بنده..
الف و لام و میم سر مگوست..
معنی "آن کتاب" مولا بود..
از همان "ذٰلِکَ" که گفت خدا..
سر "لا رَیبَ فیهْ" پیدا بود .. (۱)
آیه آیه رموز پنهان است..
با علی ع این رموز پیدایند..
ما هدایت شدیم با حیدر ع..
متقین شیعیان مولایند.. (۲)
"لَیلَةُ القَدر نازلش کردیم"
شب قدر آمده ولایت او..
آن شبی که به سینهء احمد ص..
شده نازل ز حق محبت او..
آن غلام امام صادق ع گفت..
نکته ای در تعجبم آور..
موقع خواندن "علیٰ صِراطْ"..
او "علیٰ " را" علیْ" تلاوت کرد..
مست مست فضائلم امشب..
مدح مولا شراب رنگین است..
"یَسطُرون" وصف مرتضی ع باشد..
سبب خلقت قلم این است..
وَ صِراطَ الَذینَ أنعَمتَ..
با علی ع حق به شیعه نعمت داد..
"غَیرِ مَغضوب" شیعیان تو و..
راه "ضالینْ" مولوی آباد....
چون تو زاده شدی درون حرم..
دشمن از کعبه منضجر میشد..
گر به رویش ترک نمی افتاد..
خانه کعبه منفجر میشد..
فعلا این خانه را تو قبله نما..
تا که روزی بنا شود نجفت..
قبله مایل شود به ایوانت..
کعبه زاده درود بر شرفت..
از ارادت به خاک پای علی ع..
روزگاریست دست پر داریم..
اصلا این هم نشانهء ما شد..
همه در دست لعل و در داریم..
پیش "یای" علی (ع) همه عالم..
صدو ده بار کمتر از ”الف” است..
در نجف روزهای ذی حجّه..
خانهء کعبه نیز معتکف است..
و اگر کعبه بتکده شده است..
به یدالله واگذار کنید..
آی بتها! رسیده وقتش که..
سجده بر تیغ ذوالفقار کنید..
پیر میخانه دار با دل و جان..
رفته و می فروش آورده..
تا بسازند کار بتها را..
بت شکن روی دوش آورده..
از برای نظارهء صحنه..
حضرت جبرییل آمده است..
بهر تکمیل کار آموزی..
در کنارش خلیل آمده است..
پا به دوش نبی و روی سرش..
حق سر پیرهن دریدن داشت..
دست در دست حضرت معبود..
حال مولا چقدر دیدن داشت..
تا که بگذاشت پا به دوش نبی..
با خودش گفت مصطفی ص که چرا؟؟
کف پای علی ع دهد بوی..
«قاب قوسَینْ» ، قربِ «اُو أدنٰا».. (۳)
کعبه و خلد و عرش تنها نه..
سند ملک حق به نام علیست ع..
همه بتها شکست و مولا گفت:
خانهء من که جای این ها نیست..
مصرع شصت و نه.. مدد زینب س..
بانوی آفتاب ادرکنی..
هرچه مدح علیست ع، وصف شماست..
زینت بوتراب ع أدرکنی..
یا مَنْ أرجوا لِکُلِ خَیر ٌعلی ع..
من فدای تو و مه رجبت..
آنکه جنت سرشت از نورت..
آفریده عسل ز شهد لبت..
روز مرگ من است روزی که..
از ره یار منحرف بشوم..
نزلونا بگو که شاید من..
از خداییت منصرف بشوم..
در غدیر خم أحمد خاتم ص..
کوری دشمن علی ع دائم..
دست او را گرفت بالا گفت..
که «یَدُاللّه فوقَ أیدیهِمْ»..
بعد از آن هم به اهل دین فرمود..
دینتان را نموده ام کامل..
دست بیعت دهید با حیدر ع..
تا شود خلد، بهرتان منزل..
تا حدیث غدیر جاری شد..
خاک عالم به سر گرفت ابلیس..
دومی کم حرامزاده نبود..
سخت او را به بر گرفت ابلیس..
تا که شاید به یاریش برسد..
بشود در علی ع کشی هم دست..
غافل از اینکه دومی یک روز..
دست شیطان ز پشت خواهد بست..
بگذریم از حوادث کوچه..
بگذریم از جفای نامردان..
بعد احراق باب در کوچه..
گریه میکرد گوشه ای شیطان..
"نَزِلونٰا عَنِ الرُبوبیه"..
گاه و بیگاه یا علی ع مددی..
چون تو مستغرقی به ذات خدا..
حَسبُنااللّه.. یا علی ع مددی..
این همه گفته ام ولی افسوس..
در خور شأن مرتضی ع نشده..
وصف ذاتت که نه، ز نام علی ع..
حق عین تو هم ادا نشده..
شعر من لطف حق به سائل بود..
صدو ده مصرعش فضائل بود..
(۱): الم.. ذٰلِکَ الِکتاب لا رَیبَ فیه..
(۲): هُدیً لِلمُتَقینْ..
(۳): سوره نجم آیه ۹..
شاعر👇
#عماد_بهرامی
#امیرالمومنین_امام_علی_ع_مدح
🚩مَرکَزِ آموزِشِ تَخَصُصیِ
مَداحیِ |داٰرْألْسَّلآم | 🎤 👇
http://eitaa.com/joinchat/1634336780Cff38e3faa0
آموزش مداحی دارالسّلام
بِ نام خدا سلام علیکم در دوره مدیحه خوانی تعدادی از فراگیران بی نظم بعلت غیبت ها #حذف و تعدادی که بد
🍃﷽🍃
اسامی فراگیران موفق دوره #مدیحه_خوانی بِ زودی منتشر میگردد!
گزارش عملکرد دوره
آمارحضوروغیاب
سی دی پایان کار
بعنوان فولدر دوره مدیحه خوانی بصورت الکترونیکی ثبت گردید
که درزمان ارائه مدرک لحاظ گردد!
بااحترام: #احمدصدرایی
🗓شهریور۱۳۹۷
آموزش مداحی دارالسّلام
🍃﷽🍃 اسامی فراگیران موفق دوره #مدیحه_خوانی بِ زودی منتشر میگردد! گزارش عملکرد دوره آمارحضوروغیاب سی
کار #شاخص مدیحه خوانی
که توسط گروه #شهیدخیزاب به سر گروهی ِ آقای محمد حسن #بزرگ_نیاء
تهیه و تدوین شد بعنوان الگوی شاخص خدمت شما ارسال میگردد:
اي به فضيلت و شرف ما حصل صفا حسن
اي ز صفاي عشق تو عشق به التجا حسن
اي به روايت سور آينهي صفات حق
اي به دلالت بشر رهبر و پيشوا حسن
اي به عطوفت و كرم صاحب سفرهي نعم
اي به هدايت امم حجت كبريا حسن
اي به بلاغت بيان بيانگر كلام حق
اي به صراحت سخن واژهي دلربا حسن
چه خوانمت چه گويمت كه در مقام و مرتبت
تويي فروغ ديدهي خاتم الانبيا حسن
علي مرتضي بود وصي ختم الانبياء
تويي وصي اوّل علي مرتضي حسن
سورهي كوثر ار خدا گفته به شأن فاطمه
مادر تست فاطمه سيدة النساء حسن
تو آن طبیب حاذقی که از عنایت خدا
به یک اشاره میدهی به دردها شفا حسن
بهر ظهور مهدیت شبی اگر دعا کنی
ز پشت پرده میکند جلوه از ان دعا حسن
یا مجتبی یا مجتبی
#الگوی_صوتی 👇👇
آموزش مداحی دارالسّلام
#اطلاعیه 📢 کلاس آموزش تخصصی صدا سازی 💯تقویت حنجره تغذیه 💯 ۱۰ جلسه از🗓 ۲شنبه۵شهریور۱۳۹۷ ساعت ۱۸
کلاس فوق ۱۰ روز پشت سر همبرگزار میگردد!!