eitaa logo
دَر حالِ مَرِمَّت🏚🌱
144 دنبال‌کننده
253 عکس
12 ویدیو
1 فایل
پسرِ علی(ع)؛ ما روی مرمت کردنت حساب وا کردیم! می‌گن چیزی که شما مرمتش کنی دیگه خراب نمیشه.. @apgh_50
مشاهده در ایتا
دانلود
یعنی یکی لیست کتابای منو ببینه احساس می‌کنه یه کافرِ مسلمون داره کتاب میخونه 🚶‍♂ یه دل اینوره یه دل اونور😂
فعلا قابلیت بارگیری به دلیل درخواست زیاد فراهم نیست
نمایش در ایتا
‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌┈┈┈•••༶༓✤༓༶•••┈┈┈ ﷽ برای عکسایی که دیگه نیاز نیست افقی بگیریم و انقد همه تو هم فشرده بشیم تا تو قاب دوربین جاشیم. به یاد آدم‌هایی که میون عکسای جدیدمون دیگه نیستن و باید انقدر با انگشتات عکس رو زوم کنی تا وسط قلبمون ببینی‌شون. بخاطر همه زخم هایی که هیچوقت پوست جدیدی روشون نیومد. . نمیدونم امروز چندمین سالگرد نبودن شماست. ولی فکر کنم دیگه خیلی زیاد شده نبودنتون، انقد که دلم نمی‌خواد بشمارم چند ساله نیستید، می‌خوام فکر کنم همین چند ساعت پیش یا دیروز دیدمتون. ولی دلم براتون تنگ شده، به خوابم بیا لطفا. و دوستت دارم مامان، حتی بیشتر از دیروز و چند ساعت پیش. ـــــــــ لطفا منت سرم بذارید فاتحه‌ای بخونید برای عزیزی که عکسش کنج خانه‌مان را نورانی کرده‌ست.🪴
فعلا قابلیت بارگیری به دلیل درخواست زیاد فراهم نیست
نمایش در ایتا
ـــــــــــــــــــــ آن‌ها آن‌لحظه‌یِ مه‌آلودی که نویسنده میفهمد واژگانش ممکنی‌ست در دستان قادر مطلق را لمس نکرده‌اند!
دَر حالِ مَرِمَّت🏚🌱
ـــــــــــــــــــــ آن‌ها آن‌لحظه‌یِ مه‌آلودی که نویسنده میفهمد واژگانش ممکنی‌ست در دستان قادر مطل
‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌┈┈┈•••༶༓✤༓༶•••┈┈┈ ﷽ مارا مسخره می‌کنند که بین این همه کار مهم در جهان(!) در دنیای قلم و کاغذ و کیبورد غرق شده‌ایم. انگار بین پیغمبران، انتخابمان جرجیس بوده است! می‌گویند شکممان سیر است و بیکاری مغزمان را معیوب کرده. گرچه سخت‌ است حرف زدن با آدمی که ناخودآگاه هزاران قصه می‌سازد و منکر کسانی است که خودآگاهانه این کار را می‌کنند؛ اما باید بگویم: آنها نمی‌دانند که هر متنی، جنگی‌ست سیال در ذهن و روح نویسنده. نبردی با افکار، رفتار و حرکاتش. جنگی تمام قد با تمامِ خودش. نوشتن مسلکی‌ست برای آنکه می‌خواهد ساخته شود.آن است که از ما نسخه‌ی موحدتری نمایان می‌کند. بگذارید این قسمت را کمی باز کنم؛ منکران قلم،هرگز نخواهند فهمید پیرنگ نصفه‌نیمه‌ی داستانی که کامل نمی‌شود، یعنی چه! آن‌ها درک نمی‌کنند کنار گذاشتن داستانی که فقط و فقط یک پاراگراف تا اتمامش مانده، یعنی چه! آن‌ها نمی‌دانند وقتی نشان دادن صحنه‌‌ای خوب در نیاید و صحنه دراماتیک قصه خراب شود، یعنی چه! همانطور که نمی‌دانند جوشش یک داستان در یک شب طولانی وقتی که میفهمی تو _نویسنده_ در آن دخلی نداشتی،یعنی چه! آن‌ها نوری که ایده‌ها از بین شیار‌های مغز وارد قلب نویسنده می‌کنند، آن‌هم در ناامیدی مطلق، را درک نمی‌کنند. آن‌ها آن‌لحظه‌ی مه‌آلودی که نویسنده میفهمد واژگانش ممکنی‌ست در دستان قادر مطلق را لمس نکرده‌اند. آن‌ها چیزی از دنیای ما نمی‌دانند و مارا متهم می‌کنند. نمی‌دانند که ما «فسخ‌عزائم» خدا را در داستان‌هایمان دیده‌ایم. ما با داستانهایمان در اصل ریشه توحید را در دل‌مان آبیاری می‌کنیم و مگر کاری مهم‌تر از این در عالم وجود دارد؟ و این یکی از هزاران کاری‌ست که داستان با ما می‌کند...
فعلا قابلیت بارگیری به دلیل درخواست زیاد فراهم نیست
نمایش در ایتا
و سلام بر آنی که تا آخرین رمق جنگید؛ چه با قلم؛ چه با تفنگ؛ چه با چوب.
فعلا قابلیت بارگیری به دلیل درخواست زیاد فراهم نیست
نمایش در ایتا
17.7M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
خداوند انسان را آفرید و برای تسکین روزهای سختش؛ روزنه‌ای برای ورود نور روی دیوار قلبش گذاشت. و آن روزنه نامش شد، شــعر!
فعلا قابلیت بارگیری به دلیل درخواست زیاد فراهم نیست
نمایش در ایتا