eitaa logo
در جستجوی آرامش
413 دنبال‌کننده
1.3هزار عکس
943 ویدیو
13 فایل
اگر پیشنهاد یا انتقادی دارید، با ما در میان بگذارید . با ارسال مطلب یا داستان یا حکایت جالب ما را همراهی کنید. در صورت تمایل اعلام کنید تا جزء مدیران شوید و مطلب و پست بزارید . لحظه هاتون سرشار از رحمت خدا و آرامش باشه . @myazdd @darjostojuyearamesh
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از حس زیبا❤❤🙏🙏🙏
(ع) فرمودند : زنان، نزد شما امانت های خدا هستند، آزارشان نرسانید و بر آنها سخت نگیرید. مستدرک جلد2، صفحه551 ‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‌
🌺 (ع) هيچ ثروتى چون عقل نیست و هيچ فقرى چون نادانى نيست. هيچ ارثى چون ادب و هيچ پشتيبانى چون مشورت نيست. حکمت ۵۴ نهج‌ البلاغه @darjostojuyearamesh 2922
علی را حلال کنید روزى در كوچه‏هاى كوفه به تنهائى راه مى ‏رفت، همانند همه مسلمین در كمال سادگى با نرمى و آرامش و همه‏ جا را زیر نظر داشت، چون مسئول بود و نقش رهبریت جامعه را ایفا مى ‏كرد، در راه زنى را ملاحظه فرمود كه مشك آب بر دوش و ازنفس افتاده، به آرامى نزدیك آمد و آن زن را خسته و رنجیده خاطر یافت، مشك آب را بدوش گرفت تا زن مقدارى استراحت كند، در راه جویاى احوال آن زن شد؟ زن عرضه داشت: شوهرم در یكى از جنگها در سپاه على بن ابى طالب شهید شد، حال من و چند كودك یتیم، بدون سرپرست مانده و آهى در بساط نداریم. امام على علیه السلام برگشت و آن شب را تا سپیده صبح به ناراحتى گذراند. صبح زنبیل طعامى با خود برداشت و به طرف خانه زن روان شد. بین راه، كسانى از حضرت درخواست مى كردند زنبیل را بدهید ما حمل كنیم . حضرت مى فرمود: - روز قیامت اعمال مرا چه كسى به دوش مى گیرد؟ به خانه آن زن رسید و در زد. زن پرسید: كیست ؟ حضرت جواب دادند: كسى كه دیروز تو را كمك كرد و مشك آب را به خانه تو رساند، براى كودكانت طعامى آورده ، در را باز كن! زن گفت: خداوند از تو راضى شود و بین من و على بن ابیطالب خودش حكم كند. حضرت وارد شد، به زن فرمود: نان مى پزى یا از كودكانت نگهدارى مى كنى؟ زن گفت: من در پختن نان تواناترم، شما كودكان مرا نگهدار! زن آرد را خمیر نمود. امام على علیه السلام گوشتى را كه همراه آورده بود كباب مى كرد و با خرما به دهان بچه ها مى گذاشت. با مهر و محبت پدرانه اى لقمه بر دهان كودكان مى گذاشت و هر بار مى فرمود: از خدا بخواهید كه على را ببخشد. خمیر كه حاضر شد امیرمۆمنان علیه السلام تنور را هیزم كرد و شعله ور ساخت و چهره مبارك خود را نزدیك مى ‏آورد و به خود خطاب مى ‏كرد: یا على آتش دنیا را مى بینی چه سوزان است! بدان كه آتش آخرت بسیار سوزان ‏تر است. در این میان یكى از زنان همسایه که امام را می شناخت، وارد شد و به مادر كودكان نهیب زد: واى بر تو! می دانى این آقا كیست؟! این پیشواى مسلمین و زمامدار كشور، على بن ابى طالب علیه السلام است . زن كه از گفتار خود شرمنده بود با شتاب زدگى گفت: یا امیرالمۆمنین! از شما خجالت مى كشم، مرا ببخش ! اما حضرت با تواضع و فروتنى زیادى فرمودند: شما ببخشید كه تا كنون مشكلات شما را حل نكرده بودم، از درگاه خدا بخواهید كه على را مورد عفو و بخشش خود قرار بدهد. (بحارالانوار، ج 41، ص 52) منبع بیتوته