حتۍ اگه یه روزی دیگه مال من نبودی بازم من به‌همه تورو نشون می‌دم و میگم تو بهترین بخش زندگـیِ من بود

درستش این بود که تو هوای پاییزی با آهنگ get you the moon قدم بزنیم ولی حقیقتش اینه که حتی نمیدونم کجایی!

تو بلد بودی! بلد بودی کاری کنی بین گریه قَهقَهه بزنم، با وجود بی‌خوابی تا خود صبح حرف بزنم، با تموم خستگی چندساعت قدم بزنم، با یه موزیک غمگین برقصم، وسط گریه لبخند بزنم، با سر درد عمیق بخوابم، توی اوج ناامیدی ادامه بدم؛ و وقتی همه جا تاریکه روشنایی رو پیدا کنم و به سمتش برم... تو تنها کسی بودی که منو بلد بودی...

زیاد مردم برای کمی زندگی در کنار تو ...

استاد ریاضیمون حاصل اینه که گفته میخوام مجری شم ، خونواده ش گفتن ریاضی بخون در کنارش مجری گری رو ادامه بده

وقتی چنلای مورد علاقه م به این تبادلای زنجیره ای ملحق میشن ، احساس میکنم بهم خیانت شده

‏99 درصد مواقعی که میگم « نه بابا اوکیه ناراحت نشدم» مث سگ ناراحت شدم و فقط به نظرم بیان کردن ناراحتیم چیزی رو حل نمیکنه. ʜʏᴘᴏᴘʜʀᴇɴɪᴀ

واقعا یه دوستِ پارتی کن که مورد اعتماد خانواده هم باشه خواسته ی زیادیه؟

خیلی وقته براتون عکس نذاشتما

البته اینکه عکس خوبی نگرفتمم بی تاثیر نیس

_