eitaa logo
ᴅᴀʀᴋ ᴍᴏᴅᴇ
166 دنبال‌کننده
354 عکس
28 ویدیو
0 فایل
کپی ؟ نه به هیچ وجه!
مشاهده در ایتا
دانلود
از معدود زمان هاییه که دلم میخاد برم از خونه ، از شهر و از ایران
بماند که چی بهمون گذشت و چی شد و اصن کجای داستانِ عشق و دوست داشتن بودیم ، ولی من هنوز دوست داشتنی ترین آدمی که میشناسم تویی!
کاش تا دیر نشده برگردی
میدونستم که این آخرین باره ولی مثل همیشه واسه دیدنش و بغل کردنش ذوق داشتم به خودم قول داده بودم که گریه نکنم ، مبادا کسی فک‌کنه ضعیفم یا وابسته ... زیر نور چراغای کافه ، به هم رسیدیم و ، یه بغل محکم ؛ انگار نه انگار که چیزی تغییر کرده بود:)) آروم دستشو گرفتم و گفتم: نمیشه نری؟ یعنی هیچ راهی نداره منی که انقد اذیتت کردمو پس نزنی؟ قول میدم دیگه همیشه باشم ، هروقت و هرجایی که خواستی ... _مشکل تو نیستی ، هیچوقتم نبودی ، ولی من .. میدونستم می خواست بگه که عاشق یکی دیگه م ،و وقتایی که با توام احساس خیانت بهم دست میده ! عاشق اون بود ، درست .. ولی اون که دوستش نداشت .. اون که ولش کرده بود اصن همش به کنار این وسط من چی میشم ها؟ فقط علاقه ی تو مهمه ؟ من برات مهم نیستم ؟ ولی نگفتم .. نگفتم تا آخرین دیدارمون منتهی به دعوا نشه. تو رفتی ، ولی من هنوزم از ته قلبم آرزو میکنم کاش نرفته بودی :))
جدا انقدر حالتون خوبه که دارین لباس واسه یلدا ست میکنین؟ واقعا بهتون حسودیم میشه
هدایت شده از آخـرش‌کہ‌چۍ؟!
دردناك‌ترين بخش ماجرا اينجا بود كه ما تا بلندترين پرتگاه‌ها رفتیم و کسی نگرانمان نشد ؛ شاید آنقدر گفتیم خوبیم که باور کردند
آستانه ی صبرم از ۸۰ اومده رو منفیِ ۵۰
لطفا شعورتونو فدای اعتقاداتتون نکنید!
ᴅᴀʀᴋ ᴍᴏᴅᴇ
خنده های تو مرا باز ازین فاصله کُشت :)
تصمیمم برای امشب : انقدر بیصدا گریه میکنم تا بمیرم :))!