بعضی آدما تا قبل از بعضی آدما تنهان؛
ولی هستن عدهای ك بعد از بعضی آدما
تنها بودن؛ تنهاتر هم شدن .
چه آدمایی ك بهمون نزدیک بودن و چقدر
بیدلیل دیگه باهم حرف نزدیموفراموششون
کردیم .
بعضی وقتها از شدت دلتنگی؛ ترجیح
میدی سکوت کني و هیچی نگی.
ترجیح میدي یه گوشه بشینی و آروم آروم
تو خودت و فکرش غرق بشی.
ترجیح میدی هم دوسش داشته باشی
هم ازش متنفر باشی..
گاهي فکر میکنم اگه بودي؛ چقدر خوشحال
بودیم؛ دیگه شدیم بودیم تکیهگاهِ همدیگه.
شده بودیم همدم هم؛ همراز هم؛ قلب و
روحِ هم؛ ولی ما قرار بود همهی راه رو باهم
بریم؛ قدم به قدم؛ یهو نمیدونم چیشد دیدم
نیستی؛ دیدم دستات تو دستام نیست؛
دیدم نیستی؛ من تنهام؛ توی فضای تاریك!
تنها بودم؛ رفته بودی(: