یکی از دلایلۍ که هیچوقت بهم خوش نگذشته این بود که خودم یه جا بودم فکر و خیالم یہ جا دیگه .

بعضی شبا واقعا احتیاج دارم که بشینم تو ماشین، و یکی تا صبح رانندگی کنھ و موزیک پلی بشه و هیچوقت نرسیم بہ مقصد.

همه‌ درگیر دردۍ شدیم که درمانش شده یه آدمی که خیلی وقته نداریمش !

_

خبرتون هست کم مونده به محرم ؟

- سوسوز بالام لای ..

روزگارۍ فکر میکردم دنیا جایِ زیبایی‌ست بچه بودم وُ نادان .

می‌خوام تو رو با قلبم بغل کنم ، یه جوری که لابه‌لایِ رگاش گیر کنۍ یه جوری که نفوذ کنی تو وجودم ! یه جوری که هیچوقت نتونی از اونجا فرار کنی، بمونی تو قلبم و خونه کنی و به هیچکس ندی، مطمئن باش من مواظبت هستم ولی قول بده تو هم از دور مواظبم باشی، خب :) ؟

ایفاگر نقشِ درد، در لبخندی از جنس ناچارۍ ..

بوی قتل میدهی زیبای من؛ چه کسۍ را از سر جنون در عمق وجودت به میخ کشیدھ‌ایی؟

~

مگہ چیکار کردۍ که خسته‌ای ؟ زنده موندم .