صدایِ تو باران شد و کوبید رویِ خاكیترین
پنجرهیِ قلبم، و بوسههات جوونہهایِ سبز
کوچیکي کھ از میانِ انبوههِ دلتنگي راه نور
رو بھ روی دریچههایِ روحم باز کردن، من
تو رو یكساله اینجوری عاشقم، همینجوری
که تا عمق مغز وُ قلبم نفوذ میکنه.
لذت بردن را یادمان ندادند، از گرما مینالیم از
سرما فرار میکنیم، در جمع از شلوغـے کلافھ
میشویم و در خلوت از تنھایی بغض میکنیم
تمام هفته منتظر رسیدن روز تعطیل و در آخر
هفته هم بیحوصلگی ما تقصیر غروب جمعہ
است و بس .
من بھ چشم خودم دیدم دستهای نوازشگري
را کهـ گلویم را فشار مۍدهند اشکھای شوقی
را کھ بغض میشوند صدای آرامی را که فریاد
میزد، آرامشی را که طوفان به پا کرد؛ من تو
را دیدم.
𝗹𝘂𝗺𝗶𝗻𝗼𝘂𝘀.
؛
-
شاید، شاید اگر شکستگۍ میان قلبهایمان
میانِ استخوانهایمان، میان دلهایمان و ..
نداشتیم هیچگاھ جوانھ نمیزدیم، شاید
اگر شکستگی نداشتیم هیچ نوری نبود کہ
از میان شکستگـے بر قلبمان بر دلمان بر
استخوانهایمان برخورد میکرد، گاهۍ
شکستگیهاست کہ ما را سرسبز و محو
زیبایی نور میکند.
ء
بهـ من گفت از دلتنگـےات بگو، گفتم: دلتنگۍ
یعني صدای محبوبت را بشنوی روی برگردانی
و کسی آنجا نباشد(:
4.9M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
ــ ـــــــ اسپویلقسمت18کیمیاگرارواح،
وبلخرھقدرتاشبرگشت.
چنان یك کودک گریہ کردم، همانگونھ
خالی، همانگونہ بۍمعنی و بیدلیل،
زیرا کهـ من، خیلی بہ ناحق از تو دور
هستم.
리오 (RIO)RIO - Dimly[bts-music.ir].mp3
زمان:
حجم:
3.5M
برایآرامشعمیقتونموقعِخواب،
ـ ــــــــــــــ حتماگوشکنیم.