𝗹𝘂𝗺𝗶𝗻𝗼𝘂𝘀.
چشام تا کي منتظر اومدنت باشه ؟
تا کي اشك بریزه ؛ تا کي حالش خوب
نباشه ؟ تو كِ میگفتي بمیره کسي
كِ اشکِ تو رو دربیاره .
یعني الان تو مردي ؟
آخرین باري ك رفتي خیلي با خیالِ آروم
دنیا رو تو سرم خراب کردي و رفتی .
با پز گفتي من اینم ، میخوایی باش
میخوایی نباش .
تویي ك قبلاً دلیل خندههام بودي ، الان
یادم دادي گریه وَ اشك ریختن رو .
من هنوز باورم نمیشه ؛ یعني این تو
بودي ؟ هموني ك بهم میگفت زیبا چشم ؟
8.5M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
ᴍᴏᴏᴅ.
فیلمِAmerican horror story .
فصل یک murder house .
ولم کردي رفتیُ تویي ك میگفتی تا آخر
دنیا قدم به قدم ، باهات دنیارو میگردم .
ولي الان من دارم قدم به قدم تو دنیا
دنبالِ تو میگردم .
کجا رفتي ؛ من دارم تنھا قدم برمیدارمآ .
زود بیا .. منتظرم =)) !
ولي روزگارِ خوبي نیست .
ساعتها به این فکر میکنم مگه قلبمون
چقدر جا داره برای جا دادنِ اینهمه غم
نیازمندِ قلب بزرگتري بودم ..
چرا زندگي رو روالش نیست ؟ چرا هیچي
سرجاش نیست ؛ چرا این صحنهها رو
زندگي میکنیم ؟ چرا به اندازهيِ سنمون
خوشحال نیستیم ؟ چرا بدترین حس رو
تو بھترین سن داریم =))؟ .