eitaa logo
در محضر استاد بروجردي
1.9هزار دنبال‌کننده
9.4هزار عکس
1.2هزار ویدیو
157 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
💠 *هم نوایی ذرات در ذکر حضرت حق* ✍🏼 جناب آقای حاج سید محمد کربلایی آقاشیرازی نقل کرد: ◽️ پسر عمویم جناب آقای حاج سید محمد علی کربلایی آقاشیرازی معروف به خرمی که خود اهل معنا و انسان وارسته‌ای بود، می‌گوید: در ایامی که آقای مجتهدی منزل ما بودند حالات عجیبی از ایشان مشاهده کردم که به راستی انسان را متحیر می‌کرد، از جمله وقتی در نیمه‌های شب و هنگام سحر ذکر می‌گفتند هم‌صدایی ذرات را با ایشان می‌شنیدم و آقا هر شب قبل از اینکه مشغول ذکر شود در حوض آب غسل می کر و به راستی ایشان یکپارچه نور بود. 💎 همچنین از دیگر خصوصیات ایشان این بود که اگر انسان چهار ساعت در محضرشان می‌نشست هیچ صحبتی نمی کرد و مشغول ذکر و غرق در حضرت حق بود و حتی بعضی از دوستان که به دیدن ایشان می‌آمدند در همان سکوت خود بود. 🍃 با تبسمی ملیح به صحبت افراد پاسخ می‌فرمود و از آنها پذیرایی می‌کرد و هر کس هر چه می‌آورد آن را به افرد بعدی که به آنجا می‌آمدند، مرحمت می‌کرد و اصلا هیچ تعلقی به چیزی نداشت. 📚لاله‌ای از ملکوت، ج ۳، ص ۱۳۰ ‏🌐 emamraoof.com
۱۸ آبان ۱۴۰۱
💠 *دعای عهد* ✍🏼 جناب اقای حاج حسین حاج کرما تعریف می‌کردند: مدتی بود که هر روز بدون وقفه بعد از نماز صبح هنگام بین‌الطلوعین دعای عهد می‌خواندم تا اینکه بعد از مدت‌ها برای چند هفته‌ای این دعا را ترک کردم. 🍃◽️ یک روز که در تهران در منزل جناب مجتهدزاده خدمت حضرت اقای مجتهدی رسیدم و از ایشان تمنای عنایت داشتم، فرمودند: 🍃 «*حسین آقاجان! شما دعای عهد را فراموش نکنید* و آن را بخوانید! آقاجان اینجا خبری نیست، چاه باید از خودش جوشش داشته باشد هر مقدار که هست هست... و الا اگر با سطل داخل چاه آب بریزید، هیچ فایده‌ای ندارد و پاک‌کننده نیست. بله، چاهی که از خود آب داشته باشد و جوشش نماید پاک‌کننده است. شما باید خودتان به حضرت توسل نمایید و فراموشتان نشود.» 💎 *و آقا آن روز این‌گونه با احاطۀ معنوی‌شان خود، از راز بین و من و خدای من در جهت اصلاح و تعالی معنوی‌ام خبر دادند و اشاره نمودند که شما عهدی را ترک کرده‌اید و این‌گونه مرا راهنمایی کردند.* 📚«لاله‌اي از ملكوت، ج۳، ص ۱۵۰» ‏ 🌐emamraoof.com
۲ آذر ۱۴۰۱
💠 *شفای بیماری قلب* ✍🏼 جناب اقای سید جلال رئیس‌السادات نقل کردند: زمانی که آقای حاج عباس علیزاده هراتی به علت عارضۀ سکته در بیمارستان حضرت جوادالائمه ع بستری شده بود نزد آقای مجتهدی رفتم تا از ایشان کمک بگیرم اما هر چه جستجو کردم اثری نیافتم ناگزیر به منزل بازگشتم که ناگهان آقای مجتهدی به آنجا آمدند. ◻️ بنده جریان بیماری آقای علیزاده را به ایشان عرض کردم و گفتم: هر چه به جستجوی شما پرداختیم موفق نشدیم. ایشان فرمود: اکنون یک استکان چای می‌خوریم تا ببینیم چه می‎شود... 🍃 هنگامی که آقا چای را میل کرد فرمود: آقا جان به دیدار آقای علیزاده می‌رویم. وقتی به بیمارستان رفتیم آقای حاج عباس علیزاده با حالی بسیار وخیم روی تخت افتاده بود. آقا نزد او رفت و دست مبارکش را روی قلب حاج عباس گذاشت و در حالیکه زیر لب دعایی می‌خواند؛ آرام ارام دست خود را اطراف قلب حرکت داد و مانند کسی که بخواهد چیزی را از بدن شخصی خارج کند، *دست خود را از آنجا به طرف کتف و سپس از بالای دست حاج عباس یه طرف انگشتان او کشید !* گویا چیزی ر ا از قلب عبور داد و از سر انگشتان خارج نمود. در این موقع تمام بدن آقا را عرق فرا گرفته بود... 🍃 آنگاه فرمود: *حاج عباس آقا، شما خوب شدید !* حاج عباس گفت: دکترها گفته‌اند من خوب نمی‌شوم و نباید حرکتی بکنم. 🍃 آقا با حالت تغیر فرمود: *حالا ما می‌خواهیم طبابت کنیم.* ◻️ شما باید یک گوسفند فربه برای حضرت عباس ع قربانی کنید تا فقرا فیض ببرند و پس ار آن دکترها می‌فهمند که شما شفا پیدا کرده‌اید. ✳️ *در این هنگام اقای حاج عباس به وساطت آقا و در ظل عنایت حضرت ابا اللفضل ع ، بدون هیچگونه احتیاجی به دارو و درمان با سلامت کامل از جا بر خاست!! و سپس طبق فرمایش آقای مجتهدی گوسفندی قربانی کرد.* 📚«لاله ای از ملکوت، ج۳، ص۱۶۴» ‏ 🌐emamraoof.com
۲۰ بهمن ۱۴۰۱
💠 *ساقی میخانه!* ✍🏼 جناب حجه الاسلام و المسلمین آقای حاج سید حسین هاشمی نژاد می‌گفتند: در ایامی که توفیق شرفیابی به محضر مبارک حضرت اقای مجتهدی را داشتم، معمولامنزل ایشان مراسم عزاداری و توسل برقرار بود و هرگاه حقیر آنجا بودم، اجرای مراسم به من واگذار می‌شد. 🍃🔹 یک روز سه‌شنبه که به منزل آقا رفتم دیدم همۀ دوستان جمعند؛ اما آقای مجتهدی نیستند! پرسیدم: آقا کجا تشریف دارند؟ گفتند: بر اثر کسالت به بیمارستان منتقل شده‌اند. در همین حین شخصی از دوستان که از بیمارستان آمده بود گفت: *آقای مجتهدی فرمودند که شفای من به عنایت حضرت اباالفضل(ع) حواله شده است؛* به جناب آقای هاشمی نژاد بگویید ایشان باید در اتاق من به محضر حضرت اباالفضل(ع) توسلی پیدا کنند تا آن حضرت عنایتی بفرمایند. 🍃🔹 آقای هاشمی‌نژاد می‌گفتند: «آن روز از بذل محبت و ذره پروری آقا بسیار خجل شدم و بنا به فرموده ی ایشان همراه دوستان حاضر، در اتاق آقا، به حضرت اباالفضل(ع) متوسل شدم و در بین توسل، شعری احساسی را که تازه سروده بودم خدمت آن حضرت هدیه نمودم، و بحمدالله روز بعد آقای مجتهدی از بیمارستان مرخص شدند و مجددا به منزل بازگشتند. 📚 لاله‌ای از ملکوت ،ج سوم، ص ۱۷۳ ‏🌐 emamraoof.com
۶ اردیبهشت ۱۴۰۲