eitaa logo
در مسیر رشد
372 دنبال‌کننده
511 عکس
293 ویدیو
20 فایل
کانال رسمی ارتباطی گروه تبلیغی پژوهشی«فُلْکِ حَصین» فلک حصین مجموعه ای است از روحانیونی با سابقه تبلیغ و تدریس در دانشگاه،اردوهای جهادی، راهیان نور و دوره های تشکیلاتی و... جهت درخواست دعوت از اساتیدبه ادمین مراجعه فرمایید https://eitaa.com/admin4575
مشاهده در ایتا
دانلود
داهاش مجیدسوزوکی رو میشناسی؟ همون که اصلا تو خط نبود و اومد توی خط همون که تهش پاشد اومد وسط میدون اومد و محکم گفت من میرم پشت سرم بیاین...! ، توی جنگ به این اینجور آدما میگن 'تخریبچی' داهاش مجید تخریبچی فیلم بود و بس اما تخریبچی های دیگه ای بودن که مال دنیای حقیقی بودن، ، بهشون میگفتن 'لوتی' از اون جرات دار های بامرام از اونا که باید خطو بشکنن، بی ترس! باید فقط مرام بذارن و بیان وسط،..... ، دوکوهه که بری یه حسینیه داره به اسم 'حاج ابراهیم همت' همه ی رزمنده ها همش اونجا جمع میشدن، اما لوتی های قصه ما محفلشون یجای دیگه بود!.... ، بغل حسینیه حاج همت یه باریکه راهی بود که میرفت و میرفت تا میرسید به پاتوقِ لوتیا 'حسینیه گردان تخریب' گویی که باید تو این حسینیه ی دور از همه، خاص و مخلص میشدن و پر میکشیدن ، دور بودن از همه، خاص بودن نسبت به همه خاص بودن پیش خدا ✍ @darmasirroshd
تخریب - دین شعاری.mp3
2.86M
🎧داستان_صوتی 🔸خاطره ای از شهیدحاج محسن ، فرمانده لشکر ۲۷محمدرسول الله @darmasirroshd
🔅 که باشی دیدن این صحنه ها برایت دیگر یک اتفاق نیست، یک عادت است. 🔶ترس و وحشتت را در مناجات های شبانه ات در آن قبری که برای خود در نزدیکی کنده ای ، حل کرده ای که اینچنین با ابهت به دوستت می‌نگری 💡تازه فهمیدم راز چشم های حماسه ساز چه بوده است آدم که اهل باشد، استادان خوبی پیدا می کند. ای مرد! مرا هم به شاگردی میپذیری!!؟ @darmasirroshd ➕▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ همراه با کاروان راهیان نور مجازیِ «مسیر شهادت» از ۲۰الی ۲۸ اسفند۹۸👇👇👇 🔰اینستاگرام 🌿https://instagram.com/masir_shahadat?igshid=7hq1h9lq8vih
برگرد دستـی بـرآر و برای ما هم تخریب گری کن ! تامعـبرِ آسمان ، به روی ما هم باز شود... نماهنگ زیبای برگرد👇👇👇 @darmasirroshd
4_167583232978584358.mp3
7.7M
🎧 برگرد... 🎤با نوای حاج صادق آهنگران @darmasirroshd ➕▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ همراه با کاروان راهیان نور مجازیِ «مسیر شهادت» از ۲۰الی ۲۸ اسفند۹۸👇👇👇 🔰اینستگرام 🌿https://instagram.com/masir_shahadat?igshid=7hq1h9lq8vih
طنز-اعزام خواهر کاتبی.mp3
5.27M
۱ 🎧 ماجرای جالب و بسیار شنیدنی اولین اعزام خانم مریم کاتبی معروف به به جبهه @darmasirroshd ➕▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ همراه با کاروان راهیان نور مجازیِ «مسیر شهادت» از ۲۰الی ۲۸ اسفند۹۸👇👇👇 🔰اینستگرام 🌿https://instagram.com/masir_shahadat?igshid=7hq1h9lq8vih
🌺یه وقتایی دلت میخواد شهدا یه کمک بزرگ بهت بکنن...! مثلا بلندت کنن از زمین... ببرن یه جایی که بوی خدا بیاد... یه جایی که مث جبهه ها باشه... یه جایی که حس نشاط صبح گاه دوکوهه همه وجودتو بگیره... @darmasirroshd
🔶خاطره شنیدی از سردار شهید از صبحگاه دوکوهه👇👇👇
🔰آنگاه که حاج احمد نرمش میدهد!!! همه باید صبحگاه می‌آمدند و در ورزش شرکت می‌کردند. حاج احمد تأکید داشت که همه بچه‌ها باید مرتب باشند، هیچ فرقی هم بین نیروها نمی‌گذاشت. شهید همت و شهید شهبازی که جانشین و رییس ستاد تیپ بودند و حتی خودش هم باید در صبحگاه شرکت می‌کردند. قرار شد که روز سوم یا چهارم که در دوکوهه مستقر بودیم، صبحگاه انجام دهیم. برادران برای صبحگاه جمع شدند. باران هم به‌شدت می‌بارید. لباس‌ها و پوتین‌ها خیس شده بودند. حاج احمد پس از دویدن پشت میکروفون رفت تا از بالا نظارت کند. گودال‌های زمین صبحگاه پر از گِل و آب بود. حاج احمد گفت نیروها سینه‌خیز بروند. همه می‌دانستند که وقتی حاج احمد دستوری می‌دهد باید انجام شود. حدود 8 نفر از جمله بنده، شهید دستواره، شهید همت، شهید علی تهرانی، سید باقر حسینی، شهید محسن نورانی و چند تن از برادران که از مریوان به‌همراه حاج احمد آمده بودند داخل ساختمان مانده و به صبحگاه نرفتیم. حاج احمد وارد ساختمان شد و از هر فرد سؤال می‌کرد که "چرا به صبحگاه نیامدید؟". شهید دستواره که جثه کوچکی داشت در قفسه داخل کمد و آقای میرکریمی هم پشت در پنهان شدند. در آن لحظه نمی‌دانستم چه‌کار کنم، یک کتری را که برای پذیرایی تهیه کرده بودیم و آبی داخل آن نبود به‌همراه یک لیوان پلاستیکی در دست گرفتم. حاج احمد گفت "برادر مجتبی، چرا به صبحگاه نرفتی؟" گفتم "بساط صبحانه را آماده می‌کردم". پاسخ داد "ابتدا صبحگاه را برو بعد بساط صبحانه را آماده کن. حالا یک چایی برای من بریز." لیوان را از دست بنده گرفت. هرچه کتری را کج کردم آبی از آن خارج نشد. حاج احمد، شهید دستواره و حاج همت و بقیه را جمع کرد. به ما که در ورود به صبحگاه تأخیر کرده بودیم، گفت "از همین جلوی درب ساختمان سینه‌خیز بروید". از نظر سن، من تقریباً از حاج احمد، شهید همت و محمود شهبازی بزرگ‌تر بودم. حاج احمد و بقیه بیشتر به من احترام می‌گزاردند. احساس کردم که دیگر به من چیزی نمی‌گوید. بچه‌ها برای این که گِلی نشوند، سینه‌هایشان را نمی‌کشیدند با دست و پا می‌رفتند. حاج همت داشت برای اینکه گِلی نشود چهار دست و پا می‌رفت. حاج احمد پایش را پشت کمرش گذاشت و گفت "روی زمین بخواب". در نهایت حاج همت با وضع ناجوری خارج شد. محمود شهبازی وقتی وضعیت را دید، خودش روی زمین افتاد. من هم تصمیم گرفتم تا به من نگفتند خودم دراز بکشم. بعدها حاج احمد به من گفت "برادر همدانی، اگر آن لحظه سینه‌خیز نمی‌رفتید شما را بیشتر از بقیه راه می‌بردم". برای اینکه غرور بچه‌هایی که از پاوه آمده بودند شکسته و بچه‌های مریوان خوشحال نشوند، حاج احمد روی گِل خوابید و سینه‌خیز رفت. این مردانگی حاج احمد را نشان می‌دهد. @darmasirroshd
🇮🇷شعار سراسری راهیان نور امسال از سوی دبیر راهیان نور ستاد کل نیروی های مسلح اعلام شد:
سلام.... ▪️زائران فتح المبین خوش اومدید... قربونتون برم ...اصلا قربونتون رفتم...۳۶ سال پیش...یادتون هست خیلی منتظرتون بودیم ما شهدا... ▪️آره...! اینجا اولین منطقه عملیاتی که میاین... امسال هم مهمونی ویژه براتون داریم... ▪️چی شد حالا که همه به فکر فرار از کرونان، شما به فکر ما افتادید... اصلا عشق دوطرفه اش قشنگه‌، باور کنید ما هم خیلی به فکر شما بودیم... ▪️خلاصه خیلی مخلصیم.... بفرمایید مهمونی.... @darmasirroshd