eitaa logo
در مسیر رشد
372 دنبال‌کننده
511 عکس
293 ویدیو
20 فایل
کانال رسمی ارتباطی گروه تبلیغی پژوهشی«فُلْکِ حَصین» فلک حصین مجموعه ای است از روحانیونی با سابقه تبلیغ و تدریس در دانشگاه،اردوهای جهادی، راهیان نور و دوره های تشکیلاتی و... جهت درخواست دعوت از اساتیدبه ادمین مراجعه فرمایید https://eitaa.com/admin4575
مشاهده در ایتا
دانلود
تو سرمای کردستان... تو دل کوه... ابراهیم ول کن نبود... هر چقدر بهش اصرار کردیم انگار نه انگار... رفتم جلوشو گرفتم و گفتم: +ابراهیم! بیخیال نمیشی؟ این عراقیه! مجروحم که هست راه نمیتونه بره... چجوری اینو ببریم از کوه پایین؟ ولش کن بیا بریم... ابراهیم یه لبخندی زد و: -میندازیم رو کولمون برادر... من این بنده خدا رو اینجا تنها نمیذارم... *حاجی ولمون کن ما خودمون کلی وسیله داریم زورمون نمیرسه اینو بلندش کنیم دیگه... این تا مقر زنده نمیمونه... کلی راه داریم تا مقر... یه تیر خلاصی بزن راحتش کن... -عزیز دل برادر... من این بدنو ساختم واسه همین موقع ها دیگه خودم میارمش پایین برین کنار یاااا علــــی... ابراهیم یه یاعلی گفت و مجروح عراقی رو انداخت رو کولش و راه افتاد... بعضی از بچه ها میگفتن ابراهیم دیوونس چرا الکی خودشو خسته میکنه ... اما خلاصه راه افتادیم... اون شب تا صبح تو راه بودیم و نزدیک صبح رسیدیم به مقر... عراقیه هم زنده موند و رسید به درمانگاه... اون روزا گذشت ... بعدا شنیدیم اون عراقیه توبه کرده و رفته تو گردان توابین... یه روز هم خبر شهادتشو یکی از اون بچه ها( که اون شب میگفت: ابراهیم دیوونس) بهم رسوند... اره رفیق... چند بار مسیر زندگی یکیو عوض کردی؟ چنتا دل رو تونستی امام حسینی کنی؟ شهیدانه زیستن یعنی زندگی مثل ... این یه قضیه از هزاران اتفاق زندگیشه... و ابراهیم یکی از هزاران شهید انقلاب... میدونم سخته... ولی میشه ... @darmasirroshd
ابراهیم هادی-تاجیک.mp3
2.31M
🎧روایت برادر جواد تاجیک از عنایت شهید ابراهیم هادی به یک جوان ⬅️ واقعه ای که دو سال پیش اتفاق افتاد. @darmasirroshd
...در مقابل یک شهید ایستاده ای...! @darmasirroshd
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📢 بشنو... برای تو نوشته است... برای تو که الان کنج اتاقت، گوشه خانه ات ، ماتم گرفته ای و به خراب شدن تعطیلات عیدت بخاطر ... و به نزدیک شدن مرگت فکر می‌کنی... می‌شنوی...؟ ✍...عطش همه را هلاک کرده است... @darmasirroshd
🌴تور مجازی یادمان کانال کمیل🌴 بعد از گوش دادن دو صوت قبلی برادر تاجیک👆 حتما میچسبه یک سری بریم کانال کمیل ، همین الان...! گر جسم نیست، روح را روانه می کنیم... 🔺صدا را فعال کنید🔉 http://www.ebrahimhadi.ir/3d/index.html @darmasirroshd
لبخندبسیجی3-فوتبال.mp3
902.3K
۳ ⬅️ بازی در جبهه 😜وقتی روحانی گردان دروازه بان می شود 🎤حجت الاسلام انجوی نژاد @darmasirroshd
😄😂😅بعد از خستگی روحی از یک روز شنیدن خبر بد از شیوع کرونا ، ۲دقیقه خنده میچسبه 👆👆👆
🔔اِقراْ کتابَک...کتابت را بخوان! اگر خود قاضی اعمال خود باشیم ، با خویش چه خواهیم کرد؟ ! راستی مرگ این روزها چقدر به ما نزدیک شده است...! مگر نزدیک نبود...؟ @darmasirroshd
مدافعان 3-کاطم عبدالامیر -ترابیان.mp3
1.48M
۳ 🎧روایت حجت الاسلام ترابیان از یک شکنجه گر عراقی ⬅️ هم شب جمعه است و هم ماه رجب، و این صوت کوتاه شاید بهانه باشد برای مناجات تو با خدا و امام زمان @darmasirroshd
🔰 به پیشنهاد زیبای یکی از اعضای محترم کانال، اول صبح روز چهارم کاروان مجازی مون یادی می کنیم از یک جانباز غریب و مظلوم که امروز سالروز شهادتشه... جانباز فراموش شده ای که هیچ وقت داغ نیروهای شهیدش تو عملیات والفجر مقدماتی در فکه از دلش نرفت. 🌹سردار جانباز شهید حاج احمد پاریاب ⬅️ فرمانده گردان حبیب بن مظاهر و از فرماندهان اطلاعات عملیات لشکر ۲۷ محمد رسول الله ⬅️شهادت:۲۳اسفند ۱۳۹۲ @darmasirroshd
▪️16 ساله بود که آمد به سوي ميعادگاه عشاق. زيرک بود و چابک، فرمانده گروهان شد. لياقت‌هايش او را فرمانده گرداني کرد که به نام فرمانده جناح چپ سپاه سيدالشهدا عليه‌السلام يعني حبيب ابن مظاهر زينت داده شده بود و مدتي بعد هم فرمانده گردان شهادت لشکر 27 محمدرسول الله(ص)... در بيش‌تر عمليات‌ها حضور داشت. با «همت» جبهه‌ها دم‏خور بود. يادگاري‌هاي زيادي از جنگ داشت. از تير و ترکش تا شيميايي! درصد جانبازي‌اش را بايد از تعداد سرفه‌ها و خوني که بعد از سرفه‌ها دستمال همراهش را رنگين مي‌کرد، شمرد؛ مظنه نه در دستان کارکنان جنگ نديده‌ي «بنياد» است و نه...   ➖اين آخري‏ها داروهايش او را «تحريم» کرده بودند و برايش کلاس مي‌گذاشتند، مثل همان کارکنان جنگ نديده‌ي بنياد: «مگر براي ده روز بيش‌تر زنده ماندن او، بايد اين‌قدر هزينه‌ي از «بيت‌المال!» بدهيم!»   ➖غريبانه جنگيد و غريبانه زندگي کرد و غريبانه پريد؛ گمنامي را از بانوي شلمچه به ارث برده بود. به خاطر همين خيلي «مادري» بود. بيش‌تر از مردم، لوله‌هاي کپسول اکسيژن دردش را مي‌شناختند و غمخوارش بودند، همان‌طور که صداي هق‌هق گريه‏هاي غريبش را کسي نشنيد جز در و ديوار خانه‌اش.   ➖با غربتش نشان داد که مي‌شود سردار بود اما در قرچک ورامين زندگي کرد، مي‌توان سردار بود اما کسي در اطرافت پرسه نزند، مي‌توان سردار بود اما تنهايت بگذارند، مي‌توان سردار بود و کنج خانه‌ات جان بدهي و جنازه‌ات هم سه روز توي خانه بماند و مأموران دلسوز آتش‌نشاني، به دادت برسند!   روحمان با يادش شاد. @darmasirroshd