eitaa logo
🕊 ◍⃟ دارالقرآن علی ابن ابیطالب علیه السلام🕊 ◍⃟
501 دنبال‌کننده
2.4هزار عکس
1.7هزار ویدیو
52 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💠تقدیم به همه مبلغین انتخابات 💠وکسانی که پای صندوق ها بودند. 💠و کسانی که پای صندوق های رای رفتند و رای دادن.. .
AUD-20220320-WA0025.mp3
4.78M
🤲 کلام هفدهم | 🔸 الهی هَب لی کَمالَ الاِنقِطاعِ اِلیکَ ... ⏰ 03:18 👌کوتاه و بسیار دلنشین ابراهیم(ع) بعد از ذبح اسماعیل(ع) ، دیگه اون ابراهیم قبلی نیست... .
AUD-20220321-WA0005.mp3
2.75M
🤲 کلام هجدهم | 🔸 إلهی اُنْظُرْ إلَىَّ نَظَرَ مَنْ نادَیْتَهُ فَأجابَکَ... ⏰ 01:53 👌کوتاه و بسیار دلنشین حافظ در وسط جهنم، بساط بهشتیِ خودش رو پهن کرده بوده...! .
﴿السّـــلٰام؏َـلیک یٰا أباصــــٰـالح المَهد؎ﷻ﴾ 🌱سَلامٌ عليٰ آلِ يٰس ... پدرمهربانم، سلام ...... این زمستان هم آمد و می رود... برف ها در حال آب شدن هستند. و چه سرد است هوای بیرون... گرمای خانه ها جور است. اما چه فایده که دل هامان بیقرار و سرد است! کجایی تا سردی دلهایمان را با گرمای وجودت گرما بخشی؟ و چشمانم را می بندم و آرام اشک می ریزم و باز دعا می کنم تا شاید این عید عیدِ دیدار روی تو باشد... و چه نوروزی زیباتر از دیدار روی تو ؟ دیدارِ روی مهدی(عج)! و چه زیباست حتی تفکر به تو! ‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‎‎‎‎‌‌ ⛅️ ⛅️ ‌.
🌹 🕊 فرزند : حسین تاریخ تولد : 1344/6/20 محل تولد : دولت آباد مرکز شهرستان برخوار اصفهان تاریخ شهادت : 1361/1/17 محل شهادت: گلزار شهدای دولت آباد 💢ماجرای تکان‌دهنده از شهید که بود و ولی زبونش رو باز نکرد تا عملیات لو بره. 🩸عباسعلی فتاحی بچه دولت آباد اصفهان بود حدود ۱۷ سال سن داشت. سال شصت به شش زبان زنده‌ی دنیا تسلط داشت تک فرزند خانواده هم بود. 🩸اسرای عراقی می گفتند: روی پل هر چه عباسعلی رو شکنجه کردند چیزی نگفته. اونا هم زنده زنده سرش رو بریدند. جنازه اش رو آوردند اصفهان تحویل مادرش بدهند. گفتند به مادرش نگید سر نداره 🩸 وقت تشییع مادر گفت: صبر کنین این بچه یکی یه دونه من بوده، تا نبینمش نمیذارم دفنش کنین! گفتن مادر بیخیال. نمیشه... مادر گفت: بخدا قسم نمیذارم. گفتند: باشه! ولی فقط تا سینه اش رو می تونین ببینین 🩸یهو مادر گفت: نکنه میخواین بگین عباسم سر نداره گفتند: مادر! عراقی‌ها سر عباست رو بریدند. مادر گفت: پس میخوام عباسمو ببینم... مادر اومد و کفن رو باز کرد. شروع کرد جای جای بدن عباس رو بوسیدن تا رسید به گردن. پنبه هایی که گذاشته بودن روی گلو رو کنار زد و خم شد رگهای عباس رو بوسید. 🩸مادر شهید عباسعلی فتاحی بعد از اون بوسه دیگه حرف نزد. ‌.