#سیره_علما ☄به جهنم! 🔺آیت الله شبیری زنجانی: ▫️شیخ باقر ملکی میانجی که فردی متقی و از شاگردان میرزا مهدی اصفهانی در مشهد بود، از حاج شیخ مجتبی قزوینی و او از #سیدموسی_زرآبادی چنین نقل کرد: 🔹«در روزهایی که در قزوین امام جماعت و به سیر و سلوک مشغول بودم. در آن وقت مکاشفاتی داشتم و در و دیوار برای من حائل نبود، و از پشت آن اشخاص را می دیدم. ▪️یک وقت در عالم مکاشفه ندایی را شنیدم که: «این مقدار اعمال ظاهری بس است. اگر می خواهی به مقامات بالاتر برسی، باید این کارها را کنار بگذاری!». ▫️من گفتم: نماز و روزه و مانند آن از طریق معتبر از پیامبر اکرم (ص) به ما رسیده است. لذا من از آن دست برنمی دارم. ▪️دوباره ندا آمد: « اگر دست برنداری، تمام این مقامات از شما گرفته می شود!». ▫️من گفتم: «به جهنم! گرفته شود.». ⚡️تا این را گفتم، دیدم تمام آن حالات از من گرفته شد و مانند افراد عادی شدم. فهمیدم این راه شیطانی بود و تصمیم گرفتم که به دستورهای شرع و آداب و سنن تا حد توان عمل کنم. پس از مدتی عمل به دستورات شرع، حالتی برای من حاصل شد که حالات قبلی در مقابل آن قطره ای در مقابل دریا بود. ▫️(31 اردیبهشت 1387ش) 📚کتاب جرعه ای از دریا، جلد 2، صفحه 477-478. .

💠توسل به #امام_زمان علیه السلام برای رشد تحصیلی ▫️آیت الله #عبدالکریم_حق_شناس: 🔹من برای آینده تحصیل به حضرت ولی عصر عجل الله فرجه الشریف متوسل شدم ، در خواب ایشان را زیارت کردم. 🌱آن حضرت در همان عالم رویا کمر مرا گرفتند، و در نجف به زمین گذاشتند؛ اما از بس هوا گرم بود ، عرض کردم سوختم ،سوختم. باز کمر مرا گرفتند، در وسط مدرسه دارالشفا قم به زمین نهادند. آنجا را موافق یافتم. 🔸بعد ها وقتی به قم رفتم ، در مدرسه دارالشفا که متصل به مدرسه فیضیه است، حجره پیدا کردم. متصدی حجرات مرحوم شهید صدوقی بود کلید همان حجره ای را به من داد که در عالم خواب به من داده شده بود. 🔅یکسال همراه کسی در حجره بودم که او از بیداری قبل از اذان صبح امتناع داشت، و به من اجازه نداد، ساعت را قبل از اذان کوک کنم. چاره ای نداشتم، آزار هم حجره جائز نبود. تمام آن یکسال، #نماز_شب را در طول روز قضا خواندم. ⚡️ در نتیجه این #صبر، سال آینده خداوند توفیق عنایت فرمود ، با امام خمینی رضوان الله علیه هم حجره شدم که این یک فوز بود . ♨️ #سیره_علما؛ کُنجی برای انس با گَنج خاطرات علما .