eitaa logo
محفل مادر ارجمند بی بی ام فروه سلام الله علیها
730 دنبال‌کننده
2.4هزار عکس
3.6هزار ویدیو
11 فایل
#داستانهای_عبرت_انگیز #آموزه_های_دینی #نشر_معارف_امام_صادق_علیه_السلام 💎 احیای سبک زندگی اسلامی نه مشاورم نه نویسندم نه مفسرم یک انسانم در پی کامل شدن و رسیدن به حقایق عالم هستی 🔸عاشق قرآنم و محب اهل بیت علیهم السلام
مشاهده در ایتا
دانلود
🔴 💠 پخش شدن در یک محیط بسته، فضا را مسموم می‌کند و یکی‌ از توصیه‌های مهم این است وقتی بوی زیاد گاز را در خانه استشمام کردید حتی لامپ را نزنید چرا که یک جرقه، باعث خواهد شد. 💠 گاهی بین زن و شوهرها حرفهایی رد و بدل می‌شود که فضای زندگی را می‌کند. حرف‌هایی از تهمت، تمسخر، نیش و کنایه، گلایه‌ها و توقعات بیجا، دروغ، بددهنی کردن، زورگویی، داد و بیداد و ... 💠 تقابل و یکی به دو کردن در این مواقع، باعث انفجار و خواهد شد که زن و شوهر و فرزندان را قربانی خواهد کرد. 💠 در این هنگام برخی کلمات و حرفهایی که به نیّت دادن به همسرِ مقصّر به کار برده می‌شود نقش دارد که آن را در فضای گازدار، روشن می‌کنیم لذا مسموم بودن بهتر از انفجار مخرّب و ویرانگر است. 💠 و البته می‌توان با تکنیکهای و رفتاری، فضای مسموم را از بین بُرد. با باز کردن صبوری، خون‌سردی، سکوت، تغافل، مهربانی، تایید همسر در برخی مواقع، تغییر فضای گفتگو، مدارا و دهها پنجره دیگر می‌توانید هوای و آرامش را به زندگی‌ برگردانید و یا از درجه‌ی فضا بکاهید. @Zanashuie_paedar
🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱 💠نوار سخنرانی که ماشین دزدی را به صاحبش بازگرداند💠 🌟استاد شیخ حسین یکی از خاطرات خود را اینگونه نقل می‌کند: ❄یک بار عیادت مجروحی جنگی به بیمارستان پاستور نو رفته، بالای سر مریض ایستاده بودم. جوانی از سالن رد می‌شد که مرا دید. داخل اتاق شد و بعد از سلام‌وعلیک با من، از مجروح عیادتی کرد . سپس خطاب به من گفت: «آیا شما وسیله دارید؟» گفتم: «نه، با وسیلۀ عمومی برمی گردم». گفت: «من می خواهم شما را برسانم». گفتم: «مانعی ندارد» سوار ماشین که شدیم، دو-سه بار به صندلی زد و گفت: «حاج آقا، این ماشین که می‌بینی داستان عجیبی دارد» گفتم: «برایم تعریف کن» گفت: «من در یکی از نهادهای انقلاب کار می‌کنم. چندی پیش، خداوند به من بچه‌ای داد. پنج-شش روز بعد در مأموریت اداری بودم که مسیرم به نزدیکی های خانه‌ام افتاد. گفتم بروم چند دقیقه‌ای بچه‌ام را ببینم . وقتی برگشتم، ماشین را برده بودند. داخل ماشین 10 نوار از منبرهای شما در دهۀ محرم، در مسجد جامع تهران و کیف مدارک و مقداری پول وجود داشت. سه روز بعد که از خانه خارج شدم، دیدم ماشین دم در است. هم که پیش خودم بود در را باز کردم. دیدم نامه ای روی صندلی است. در آن نوشته شده بود: «من ماشین را دزدیدم تا ببرم اوراق کنم که به آن نوارها برخوردم. آنها را به خانه بردم و همه را گوش دادم. اصلا نمی دانم گوینده اش کیست؛ ولی به قدری در من اثر کرد که به کلی زندگی ام را از این رو به آن رو کرد. این ماشین شما و این هم پول و مدارکتان؛ اما نوارها را پس نمی‌دهم. هم اکنون نیز راهی جبهه‌ام. این نشانی خانۀ ماست. زن و بچه ام از لحاظ معیشت در مضیقه اند و من تاکنون با دزدی آنها را اداره می کردم. اگر شد سری به آنها بزن و کمکی به آنها برسان .» آقای راننده اضافه کرد: «من و دوستان در آن سه ماه به خانوادۀ آن رزمنده اسلام کمک رسانی کردیم. روزی برای سرکشی به آنجا رفته بودم. او از جبهه برگشته بود. مرا بغل کرد و بوسید و به خانه برد. چندی بعد برایش کاری با حقوق مکفی دست و پا کردم و اکنون او زندگی سالمی دارد و این از برکت سخنان تعالیم شماست. قابل توجه است که در واقع اینها همه از معارف عمیق اسلام است که در روح و جان انسانهای آماده، چنین اثری میبخشد و نیز نشان از لطف و کرم پروردگار در حق گوینده ای است، که خود چنین اثری را در کلامش نهاده است. من این مطالب را از باب شکر نعمت الهی بازگو کردم. 🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱