eitaa logo
محقق و پژوهشگرطب اسلامی ایرانی
6.8هزار دنبال‌کننده
22.3هزار عکس
16.6هزار ویدیو
1.1هزار فایل
نماینده فروش دارو های طب اسلامی استاد تبریزیان در یزد بصورت مجازی سفارش دارو
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از روضه خانگی
🔖 دسترسی سریع به مطالب کانال 👈🏼 برای دسترسی سریع به مطالب، هشتگ مربوطه را لمس کنید. 🔻هشتگ‌های موضوعی: 🔻هشتگ‌های زمانی: 🔻هشتگ‌های مکانی: مجلس مجلس آیت الله مجلس 🔻هشتگ‌های مناجات 🔻هشتگ‌های اشخاص: 🔻هشتگ‌های تصویری @RozeKhanegee
هدایت شده از روضه خانگی
🔖 دسترسی سریع به مطالب کانال 👈🏼 برای دسترسی سریع به مطالب، هشتگ مربوطه را لمس کنید. 🔻هشتگ‌های موضوعی: 🔻هشتگ‌های زمانی: 🔻هشتگ‌های مکانی: مجلس مجلس آیت الله مجلس 🔻هشتگ‌های مناجات 🔻هشتگ‌های اشخاص: 🔻هشتگ‌های تصویری @RozeKhanegee
هدایت شده از روضه خانگی
روضه خانگی - امام حسن عسکری(ع) - 1312.mp3
10.09M
🎙کیست او نور دل طاهاست این... 🔻مولودی (ع) ⏱ | 09:26 👤حاج محمد 💡 کانال روضه‌های کوتاهِ کاملِ خانگی @RozeKhanegee
هدایت شده از شهر پشم میقان 💠
🔫 پدر جوان ۲۸ساله... ❗️ 🔻پدر، فقط ۲۸سال سن داشت... و در بستر بیماری سختی افتاده بود... ❗️ اما این بیماری عادی نبود، بلکه بود که از طریق توسط عوامل « » رخ داده بود... ❗️ 🔻پدر، کاسه‌ی دارو که آب و مصطکی در آن ریخته شده بود را نزدیک دهان کرد، اما چنان اثر کرده بود که دست آنقدر لرزه داشت که پدر نتوانست آن را بنوشد... ❗️ در این لحظه، پدر، سراغ پسر پنج ساله‌اش را گرفت... وقتی سراغ پسر رفتند دیدند در نماز است...❕ 🗣خبر دادند که بیاید... 🔻افراد حاضران دیدند که کودکی پنج ساله با صورتی بسیار و همچون نورانی که موی سرش به هم پیچیده و مجعد است و نزد پدر آمد، سلام کرد...❕ 🔻همین که چشم پدر به فرزند خود افتاد، و به او فرمود: ای با دستان خود مرا آب بده، که من به سوی پروردگار خویش می‏روم... ❕ 🔻کودک، ظرف آب جوشانیده را با دستان خود به پدر خورانید و بعد به پدر کمک کرد برای نماز وضو‌ بگیرد... 🔻پدر پس از نماز رو به فرزندش کرد و فرمود: «پسرم بشارت باد بر تو که تویی و بر روی زمین و تویی پسر من و منم پدر تو» 🔻تویی (م ح م د) بن الحسن بن علی بن محمد بن علی بن موسی بن جعفر بن محمد بن علی بن ابیطالب و پدر توست رسول‌خدا صلوات الله علیه و آله و سلم... 🔻تویی خاتم ائمه طاهرین و نام تو همنام رسول خدا(ص) است و این عهدی است به من از پدرم و پدران طاهرین تو ...» و علیه السلام، مظلومانه در همان هنگام در سحر جمعه به شهادت رسید... وَسَيَعْلَمُ الَّذِينَ ظَلَمُوا أَيَّ مُنقَلَبٍ يَنقَلِبُون( الشعراء/٢٢٧) آجَرَکَ الله (عج)
هدایت شده از سبل السلام
🖤﷽🖤 وقتی طبیب مسیحی بخاطر علم طب (علیه السلام)، مسلمان میشود‼️ 🔹 بَختَيشُوعِ حکیم، متوکل و نصرانی بود. در طب سرآمد روزگار خودش بود. قاصدی از خانه امام عسکری (علیه السلام) آمد که کسی را بفرستید امام عسکری می خواهند فَصد کنند.(از رگ مخصوصی خون بگیرند) بختیشوع یکی از بهترین افرادش را فرستاد و به او گفت این بزرگترین مرد و عظيمترین فردی است که من تابحال دیده ام ، هر کاری را که می گوید انجام بده، از علوم خودت هم در محضر او اظهار فضل مکن! 🔸آن فرد آمد و دید اتاقی را برای پذیرایی آماده کرده بودند ، حضرت فرمودند در اتاق انتظار باشد ، بعد از مدتی صدایش زدند آمد و آماده شد. ظرفی را قرار داده بودند که بزرگ بود. فَصَّاد بختیشوع تعجب کرد. دید که حضرت نشستند و فرمودند رگ اَکهَل را بگشای ، نپرسید چرا و بلافاصله رگ را باز کرد. خون آمد و ظرف پر شد. حضرت فرمودند ببند. بعد فرمودند به همان اتاق برو و همانجا باش، با تو هنوز کاردارم. در همان اتاق رفت. این عمل را قبل از ظهر انجام داد. 🔹آنجا ماند تا عصر، حضرت فرموند فَصَّاد بیاید دو باره آمد و دید همان ظرف هست و حضرت نشستند و فرمودند روی رگ را باز کن ، باز کرد و دوباره خون آمد تا ظرف پر شد. فرمودند ببند. بعد فرمودند برو و منتظر باش. رفت و از او پذیرایی شد تا صبح روز بعد. فرمودند بیا دوباره آمد. برای بار سوم همان ظرف بود. حضرت دستشان را گذاشتند و فرمودند رگ را باز کن. باز کرد و مایعی سیال شبیه به شیر از دست حضرت بیرون آمد تا ظرف پر شد. فرمودند ببند، بست. 🔸حضرت برخاستند. جامه ای گران قیمت همراه با پنجاه درهم به او دادند. شاید یک یک درهم يا دو درهم اجرتش بود. اما حضرت به او پنجاه درهم دادند. فرمودند که با راهب دیر عاقول در ارتباط هستی؟ خوب است قدر او را بدانی. منظور پیرمرد راهب نصرانی بود که در دیری به نام دیر عاقول زندگی می کرد اما با هیچ کس ارتباط نداشت. ادامه در پست بعد... 👇 ‌ ‌ ╔═••⚬🇮🇷⚬••═╗    @erisonteb ╚═••⚬🌍⚬••═╝ عضویت در سبل السلام👆
هدایت شده از سبل السلام
🖤﷽🖤 ادامه پست قبلی... ...مردم کنار دِیر می رفتند. گاهی در طول مدت اگر می خواست یک نفری را بپذیرد از طبقه بالایی یک زنبیلی را پایین می فرستاد نوشته او را بالا می برد. گاهی جواب می داد گاهی نه. 🔸فَصَّاد نزد بختیشوع آمد و گفت که آقا من چیزی را دیدم که تا به حال نه دیده بودم و نه شنیده بودم. این آقایی که شما گفتین من بروم برای ، فَصدشان کردم. دوبار آن مقدار خون از ایشان آمد که فکر نمی‌کردم این مقدارخون در بدن یک انسان باشد. حتی یک بار فصد یک انسان هم آن ظرف را پر نمی کند. ولی دوبار ظرف ایشان پر از خون شد و فرداش به جای خون موادی مانند شیر آمد. بَختیشوع خیلی تعجب کرد و گفت من باید چند روز در کتب قدما نگاه کنم ببینم این مطلب سابقه دارد يا نه؟ اما از این راه به جوابی نرسید! بعد بختیشوع گفت من راهی را می شناسم که خیلی خوب است. چون خود بختیشوع هم نصرانی و راهب بود. 🔹بختیشوع همین فَصَّاد را پیش راهب دیر عاقول فرستاد. بالاخره یک علامتی دادند و او آمد. بختیشوع نامه ای نوشته بود و ماجرا را توضیح داده بود. نامه را در زنبیل گذاشتند، بالا برد. بعد دیدند پیرمرد سراسیمه دوید و پایین آمد. گفت کدامیک از شما آن کسی را که از دستش شیر می آمده را دیده است؟ فصاد گفت من هستم. پیرمرد راهب گفت طُوبی لاُمِّک، خوش به سعادت مادری که تو را زاییده که همچنین توفیقی پیدا کرده ای. بعد گفت من را نزد ایشان ببر. با هم راه افتادند و سامرا آمدند. اول سامرا که رسیدند از راهب پرسید برویم منزل استاد بختیشوع؟ گفت نه برویم منزل آن آقایی که از دستش شیر آمده. 🔸ساعتی به اذان صبح بود. همینکه در خانه (علیه السلام) رسیدند غلامی سیاه چهره آمد و پرسید کدامیک از شما راهب دیرعاقول هستید؟ پیرمرد گفت من هستم. غلام گفت تو بیا برویم داخل. قبل از اذان صبح راهب داخل رفت ، صبح هنگام چاشت از خانه امام حسن عسکری(علیه السلام) بیرون آمد در حالی که همه لباس های نصرانیت را بیرون آورده بود و یک لباس بلند سفید، پوشیده بود. همه تعجب کردند. بعد به جوان فصاد گفت حالا برویم خانه استادت. خانه بختیشوع آمدند. گویا این پیر مرد، پیر و مراد بختیشوع بود. تا بختیشوع این راهب را با لباس جدیدش از دور دید، به خاک افتاد و بالاخره با التهاب و اضطراب گفت آقا چه چیز شما را از دین نصرانیت بیرون آورد؟ 🔅پیر مرد راهب گفت که من اسلام آوردم، اما بدست مسیح، مسیح را دیدم، و شدم. بعد بختیشوع این سوال را کرد که آیا در کسی را داشته ایم که به جای خون، شير از دستش بیاید؟ گفت عیسی (ع) یک بار فصد کرد، آن هم مقداری كم نه اینقدر از دستش شیر بیرون آمده بود. این راهب همان جا کنار خانه امام حسن عسکری (علیه السلام) خادم حضرت بود تا فوت کرد. 📗 الکافی ج ۱ ص ۵۱۲ 📕 بحارالأنوار ج ۵۰ ص ۲۶۱ ╔═••⚬🇮🇷⚬••═╗    @erisonteb ╚═••⚬🌍⚬••═╝ عضویت در سبل السلام👆
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌸ما دیده به راه دلبری مه روئیم 🎊با باده ناب دیده را می شوئیم 🌸در این شب پر شکوه با هر صلوات 🎊تبریک به صاحب الزمان میگوئیم 💫🎊ولادت با سعادت امام حسن عسکری(علیه‌السلام) مبارک باد🎉 💐 🌹
هدایت شده از مائده جنت
✍️ ✅روش سخن گفتن با مردم 👈قال العسکری علیه السلام : فی تفسیر قوله تعالی «وَ قُولُوا لِلنّاسِ حُسْنا»قالَ: قُولُوا لِلنّاسِ کُلِّهُمْ حُسْنا مُؤْمِنِهُمْ وَ مُخالِفِهُمْ، اَمَّا الْمُؤْمِنونَ فَیَبْسُطُ لَهُمْ وَجْهَهُ وَ اَمَّا الْمُخالِفونَ فَیُکَلِّمُهُمْ بِالْمُداراةِ لاِجْتِذابِهِمْ اِلیَ الاْیمانِ. فَاِنِ اسْتَتَرَ مِنْ ذلِکَ بِکفِّ شُرورِهمْ عَنْ نَفْسِهِ وَ عَنْ اِخْوانِهِ الْمُؤْمِنینَ؛ 🍃حضرت امام حسن عسکری علیه السلام در تفسیر آیه 183 سوره مبارکه بقره که خدا می فرماید : 🌸«وَ قُولُوا لِلنّاسِ حُسْنا» ▫️«با مردم، به زبان خوش سخن بگویید»، فرمودند: یعنی ⤵️ 🔸با همه مردم، چه مؤمن و چه مخالف، به زبان خوش سخن بگویید. 🔵مؤمن، به هم مذهبان، روی خوش نشان می دهد 🔹 و با مخالفان، با مدارا سخن می گوید تا به ایمان، جذب شوند 🔸و حتّی اگر نشدند، با این رفتار، از بدی های آنان در حقّ خود و برادران مؤمنش، پیشگیری کرده است. 📚مستدرک الوسائل، ج 12 🔥‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌🌱 @Seyedhoseiny_ir