اسفار جلد۶ (۱۰).mp3
22.41M
👆 درس اسفار ملاصدرا ، جلد۶ فصل۵، جلسه دهم. واجب الوجود انیته ماهیته. از حکیم متاله استاد نیکزاد
#فلسفه
https://eitaa.com/darseostadnikza
اسفار جلد۶(۱۰مکرر).mp3
7.95M
👆 درس اسفار ملاصدرا ، جلد۶ فصل۵، جلسه دهم، قسمت دوم (۱۰/۲). ادامه واجب الوجود انیته ماهیته. از حکیم متاله استاد نیکزاد
#فلسفه
https://eitaa.com/darseostadnikza
جلد۶ اسفار، (۱۱).mp3
22.1M
👆 درس اسفار ملاصدرا ، جلد۶ فصل۵، جلسه یازدهم. ادامه بحث واجب الوجود انیته ماهیته آغاز بحث توحید واجب. از حکیم متاله استاد نیکزاد
#فلسفه
https://eitaa.com/darseostadnikza
جلد۶ اسفار(۱۲).mp3
15.5M
درس اسفار ملاصدرا ، جلد۶، جلسه دوازدهم. ادامه بحث توحید واجب و پاسخ به شبهه ابن کمونه. از حکیم متاله استاد نیکزاد
#فلسفه
https://eitaa.com/darseostadnikza
باسمه تعالی
شبهه
ملاصدرا در کتاب شرح اصول کافی خود در ذیل حدیث اول و حدیث هشتم باب النهی عن الجسم و الصوره کتاب التوحید اصول کافی جلد ۱، به صراحت جسمانیت خداوند را مطرح کرده است و گفته است که ماهیت جسم که معنایش جوهر قابل ابعاد است دارای انواعی از وجود است. بعض از آن اخس و ادنی و بعضی از آن اشرف و اعلاست.... به همین خاطر جسم طبیعی و جسم عقلی و جسم الهی داریم. با این حساب خدا را هم جسم دانسته است.
پاسخ
یقیناً ملاصدرا قائل به جسمانیت خداوند به معنای رایج آن نیست شاهدش این است که در ذیل روایات این باب و در تفسیر آنها که دال بر نفی جسمانیت خداوند هستند ادله محکم و متقنی ارائه میدهد مانند اینکه هر جسم، محدود و دارای مکان و قابل اشاره حسیه و قابل انقسام و تجزیه است در حالی که خداوند واجب الوجود از این اوصاف و ویژگیها منزه و مبرا است.
بیان واضح و مفصل ملاصدرا در ارتباط با نکته بالا( با کمی توضیح از بنده) این است که هر آنچه که در مرتبه عالم طبیعت وجود دارد در مرتبه عالم عقل به صورت کاملتر و شریفتر موجود است و هر آنچه که در مرتبه عالم عقل وجود دارد در مرتبه عالم الوهیت به صورت کامل تر و شریفتر موجود است.
چنانکه قرآن کریم در آیه ۲۱ سوره حجر میفرماید: «وَإِنْ مِنْ شَيْءٍ إِلَّا عِنْدَنَا خَزَائِنُهُ وَمَا نُنَزِّلُهُ إِلَّا بِقَدَرٍ مَعْلُومٍ » یعنی هيچ چيز نيست مگر آنكه گنجينه هاى آن نزد ماست و ما آن را جز به اندازه اى معين فرو نمى فرستيم .
چنانکه مرحوم میرفندرسکی میفرماید:
چرخ با این اختران ، نغز و خوش و زیباستی
صورتی در زیر دارد آنچه در بالاستی
صورت زیرین اگر با نردبان معرفت
بررود بالا همان بااصل خود یکتاستی
این سخن را در نیابد هیچ فهم ظاهری
گر ابونصراستی و گر بوعلی سیناستی.
ملاصدرا در توضیح بیشتر این مطلب که جسم دارای مراتب است به عنوان نمونه به جسم جمادی و جسم نباتی و جسم حیوانی و جسم انسانی مثال میزند و میفرماید با اینکه در همه این مراتب با موجود جسمانی مواجه هستیم اما تفاوت میان آنها بسیار عمیق و جدی است.
در مورد انسان نیز به مراتب مختلف وجودی انسان یعنی انسان طبیعی و انسان نفسانی و انسان عقلی اشاره میکند.... در مورد انسان عقلی میفرماید اعضای او روحانی و حواس او عقلی است سپس به توضیح جالب هر یک از حواس پنجگانه عقلی می پردازد و به دنبال آن میفرماید: وقتی این مطالب برای تو روشن شد، خواهی دانست که برای حقیقت جسمانیت نیز مراتبی از جهت خست و شرف و دنو و علو خواهد بود، از جسم طبیعی تا جسم عقلی و جسم الهی. و به دنبالش میفرماید: «لَيْسَ كَمِثْلِهِ شَيْءٌ وَهُوَ السَّمِيعُ الْبَصِير»
پس از آن به دلیل مطلب و مدعااشاره میکنم و میفرماید واجب الوجود که کامل مطلق است فاقد چیزی از اشیا وجودی نیست یعنی همه اشیا با صرف نظر از تعینات در خدا موجودند از این گذشته همه اشیا در علم باری تعالی حضور دارند علمی که عین ذات خداوند است. بنابراین همه اشیا با صرف نظر از تعینات در ذات باری تعالی موجودند. البته وجود همه موجودات در ذات باری تعالی به وجود واحد جمعی و قیومی و صمدی و نوری است.
ملاصدرا در ذیل حدیث اول این باب به کیفیت تحقق مقولات عشر در ساحت ربوبی به گونه زیر اشاره میکند :
به ازای مقوله جواهر، ذات خدا و به ازای کم متصل قار، شدت وجودی خدا و به ازای کم متصل غیر قار، سرمدیت خدا و به ازای کم منفصل یعنی عدد، عدد اسما و صفات خداوند و به ازای کیف، سمیع و بصیر بودن خدا و به ازای مقوله این، مستوی بر عرش بودن خدا و به ازای متی، ازلی بودن خدا و به ازای وضع، باسط الیدین خدا و به ازای اضافه، خالق الخلق بودن خداوند و به ازای جده، مالک الملک بودن خدا و به ازای ان یفعل، کل یوم هو فی شان بودن خدا و به ازای ان ینفعل قابل توبه و آخذ الصدقات بودن خدا وجود دارد.
با این توضیحات روشن میشود که نسبت دادن قول به جسمانیت خداوند به معنای متداول و متعارف آن به ملاصدرا نسبت ناروا و خلاف واقع است.
نیکزاد
#فلسفه
پیوند ایتا:
https://eitaa.com/darseostadnikzad
پیوند تلگرام:
https://t.me/darsostadnikzad
اصول،تنبیهات برائت(۴).mp3
16.09M
👆 خارج اصول (۴)؛ سال تحصیلی ۱۴۰۳، تنبیهات اصل برائت(۴) از استاد آیت الله نیکزاد
#اصول
🆑 @darseostadnikzad
مبحث ولایت فقیه(۴).mp3
14.22M
👆درس خارج فقه(۴)، سال تحصیلی۱۴۰۳؛ مبحث ولایت فقیه(۴) از استاد آیت الله نیکزاد
#فقه
🆑 @darseostadnikzad
پاسخ به پرسش عمومی .mp3
6.25M
پاسخ به پرسش عمومی در مورد وضعیت جبهه مقاومت در بیان استاد نیکزاد
#انقلاب اسلامی
https://eitaa.com/darseostadnikza
ولایت فقیه (۵).mp3
20.69M
👆درس خارج فقه(۵)، سال تحصیلی۱۴۰۳؛ مبحث ولایت فقیه(۵) از استاد آیت الله نیکزاد
#فقه
🆑 @darseostadnikzad
تنبیهات برائت (۵).mp3
30.57M
👆 خارج اصول (۵)؛ سال تحصیلی ۱۴۰۳، تنبیهات اصل برائت(۵) از استاد آیت الله نیکزاد
#اصول
🆑 @darseostadnikzad
دوران امر بیتن المحذورین.(۶)mp3.mp3
18.74M
👆 خارج اصول (۶)؛ سال تحصیلی ۱۴۰۳، دوران امر بین محذورین(۱). از استاد آیت الله نیکزاد
#اصول
🆑 @darseostadnikzad
ولایت فقیه،(۶).mp3
20.56M
👆درس خارج فقه(۶)، سال تحصیلی۱۴۰۳؛ مبحث ولایت فقیه(۶) از استاد آیت الله نیکزاد
#فقه
🆑 @darseostadnikzad
دوران امر بین محذورین(۷).mp3
17.63M
👆 خارج اصول (۷)؛ سال تحصیلی ۱۴۰۳، دوران امر بین المحذورین (۲). از استاد آیت الله نیکزاد
#اصول
🆑 @darseostadnikzad
ولایت فقیه(۷).mp3
17.69M
👆درس خارج فقه(۷)، سال تحصیلی۱۴۰۳؛ مبحث ولایت فقیه(۷) از استاد آیت الله نیکزاد
#فقه
🆑 @darseostadnikzad
جلد۶ اسفار(۱۳).mp3
23.35M
درس اسفار ملاصدرا ، جلد۶، جلسه سیزدهم. ادامه بحث اثبات توحید واجب و بیان نکات مهم. از حکیم در حکمت متعالیه استاد نیکزاد
#فلسفه
https://eitaa.com/darseostadnikza
کتاب القضا(۹).mp3
20.28M
👆مروری برکتاب القضا از تحریر الوسیله(۹). از آیت الله نیکزاد
#فقه
🆑 @darseostadnikzad
تحلیلی در باره حملات موشکی.mp3
13.05M
تحلیلی درباره حملات موشکی اخیر و تطبیق شرایط فعلی بر جنگ احزاب و تبیین سوره احزاب در بیان استاد نیکزاد
#انقلاب اسلامی
https://eitaa.com/darseostadnikza
بررسی احکام القطع.mp3
11.06M
👆 اصول فقه. بررسی احکام قطع. از استاد آیت الله نیکزاد
#اصول
🆑 @darseostadnikzad
باسمه تعالی
بحثی درباره قطع
اصولیون و فقها در باب قطع به احکام شرعی چند چیز را مطرح کرده اند .
۱- وجوب متابعت قطع از لوازم جدا نشدنی قطع است.
اما امام خمینی و شهید صدر این امر را منکرند و معتقدند که وجوب متابعت، مربوط به قطع نیست بلکه از آثار واقع مکشوف یعنی حکم شرعی است. شاهدش این است که اولا اگر قطع شخص خطا بود یعنی بیجا قطع به حکم شرعی پیدا کرد، این قطع وجوب متابعت ندارد،در این صورت فرد قاطع توهم میکرد که وجوب متابعت در کار است. ثمره این اختلاف نظر این است که طبق نظر اصولیین اگر در این صورت شخص به قطع خود عمل نکند مستحق عقوبت است اما طبق نظر این دو بزرگوار چنین نیست.
ثانیا اگر در واقع تکلیف فعلی شرعی در کار بود ولی ما بدان قطع نداشتیم ( و حجت دیگری هم در کار نبود) طبق نظر اصولیین نباید وجوب متابعت در کار باشد درحالی که وجوب متابعت در کار است. زیرا طبق نظر امامیه احکام فعلی واقعی مشترک میان عالم و جاهل است، البته تنجز احکام دائر مدار وصول است.
۲-گفته اند طریقیت و کاشفیت لازمه ذاتی قطع و یا عین ذات قطع است.
ظاهر عبارت آخوند قول اول است.
و تصریح آقای خویی قول دوم است.
اما امام خمینی طریقیت و کاشفیت را نه عین ذات قطع و نه لازمه ذاتی آن می داند، شاهدی که بر این دیدگاه می آورند این است که در مواردی قطع اشتباه در می آید و واقع را به ما نشان نمی دهد، اگر طریقیت و کاشفیت ذاتی قطع بود نمی بایست از آن جدا شود.
برخی در پاسخ گفتند که طریقیت برای قطع در نگاه انسانی که قطع پیدا میکند ذاتی و تخلف ناپذیر است.
امام در پاسخ می فرمایند ذاتی یک شی، نمیتواند به نظر خاصی منوط باشد همین نشان میدهد که طریقیت ذاتی خود قطع نیست.
آری چنانکه مرحوم مظفر در اصول فقه فرموده است تفاوت ظن و قطع در این است که ظن، به خاطر طریقیت ناقصه خود احتیاج به تتمیم کشف دارد برخلاف قطع که به دلیل اینکه در نظر قاطع طریقیت صد در صدی دارد احتیاج به تتمیم کشف ندارد.
۳-گفتهاند که قطع ذاتا حجت است.
یعنی ذاتاً منجزیت و معذریت دارد.
امام و آیت الله بروجردی معذریت را از آثار قطع نمی دانند بلکه از آثار جهل به واقع دانستند. گفته اند جهل به واقع در صورت قصوری بودن ونیز در صورت غفلت و عدم التفات، عقلا باعث عذر است یعنی عقلا مستحق عقوبت نیست.
آیت الله بروجردی نکته ظریفی را نیز مطرح می کند می فرماید نسبت دادن هم منجزیت و هم معذریت به قطع جمع میان متهافتین است.
زیرا اگر منجزیت مال قطع است معنایش این است که خود احکام واقعی باعث منجزیت نیست بلکه قطع به آن باعث منجزیت است.
لازمه این سخن این است که اگر قطع نباشد منجزی در کار نیست به تعبیر دیگر صرف نبودن قطع کافیست برای نبود منجز و وجود معذر ، بنابراین استحقاق عقوبتی در کار نیست.
اما وقتی می گوییم قطع به نبود تکلیف باعث معذریت است معنایش این است که خود تکلیف واقعی باعث تنجز است مگر اینکه قطع به عدم آن پیدا کنیم .
اما منجزیت برای قطع مورد قبول همگان است هرچند در این که آیا لازمه ذات و ماهیت قطع است و یا لازمه وجود قطع اختلاف نظر است.
ظاهر عبارت شیخ و آخوند قول اول است اما امام به صحت قول دوم تصریح میکند.
همچنین در مدرک این حکم برای قطع اختلاف نظر است که آیا به حکم عقل است و یا به بنای عقلا؟
مرحوم محقق اصفهانی به نظریه دوم گرایش دارد اما امام خمینی و آیت الله خویی نظریه اول را قبول دارند.
اما آقای عبدالصاحب حکیم در کتاب منتقی الاصول منجزیت قطع به معنای موجب استحقاق عقوبت اخروی بودن را در صورت مخالفت، منکر است.
توجیه ایشان این است که عقل حکم به استحقاق عقوبت اخروی در صورت مخالفت با قطع نمیکند زیرا منشأی برای عقوبت اخروی نمی بیند منشا عقوبت یا تشفی خاطر و حس انتقام جویی و یا تادیب مجرم و یا عبرت برای دیگران است که هیچ کدام یک از این عوامل در آخرت مطرح نیست.
اگر گفته شود که عقوبت اخروی از باب تجسم اعمال است چنانکه پاره ای از آیات و روایات بر آن دلالت دارد گفته می شود که تجسم اعمال حکم عقل نیست بلکه فرموده شرع است، یعنی عقل حکم به تجسم اعمال ندارد. ( منتقی الاصول، ج ۴ ، ص ۲۹-۲۷)
بنابراین نمی توان منجزیت و استحقاق عقوبت در آخرت را از احکام عقلی قطع دانست.
شهید مطهری رحمه الله علیه در کتاب عدل الهی نیز تصریح می کند که جز از راه تجسم اعمال نمیتوان عقوبت اخروی را توجیه کرد.
به نظر حقیر این دیدگاه قابل نقد و خدشه است که فعلاً مجال بیان آن نیست.
۴- گفته اند شارع نمی تواند از عمل به قطع منع کند زیرا این کار مستلزم اجتماع ضدین است.
اگر مثلا قطع به وجوب شرعی پیدا کند شارع او را از عمل به قطع منع کند معنایش این است که عمل کردن به متعلق قطع هم واجب است و هم حرام است، این اجتماع ضدین است.
برخی بر این گفته اشکال کرده اند که همیشه قطع مطابق با واقع نیست بنابراین قطع به وجوب لزوماً به معنای حکم وجوب در واقع نیست پس منع عمل به قطع
همیشه مستلزم اجتماع ضدین نیست.
آری می توان گفت که در نگاه قاطع مستلزم همیشه مستلزم اجتماع ضدین است.
امام خمینی و آیت الله بروجردی کلاً این سخن را قبول ندارند و می فرمایند احکام شرعی با هم رابطه تضاد ندارند چون امور اعتباری هستند. شاهدش این است که مولای غیر حکیم می تواند هم به چیزی امر کند و هم از چیزی نهی کند و یا مثلاً کسی به چیزی امر کند و کسی دیگر از همان چیز نهی کند اگر اجتماع ضدین بود هیچگاه تحقق پیدا نمی کرد.
آری محال است مولای حکیم بما هو حکیم از عمل به قطع منع کند چون مستلزم لغویت است.
نیکزاد
#اصول
پیوند ایتا:
https://eitaa.com/darseostadnikzad
پیوند تلگرام:
https://t.me/darsostadnikzad
جلد۶ اسفار(۱۴).mp3
19.54M
درس اسفار ملاصدرا ، جلد۶، جلسه چهاردهم. سخن علامه دوانی در ذکر مقدماتی برای پاسخ به شبهه ابن کمونه. از حکیم متاله استاد نیکزاد
#فلسفه
https://eitaa.com/darseostadnikza
کتاب القضا(۱۰).mp3
15.56M
👆مروری برکتاب القضا از تحریر الوسیله(۱۰). از آیت الله نیکزاد
#فقه
🆑 @darseostadnikzad
دوران امر بین المحذورین(۸).mp3
21.37M
👆 خارج اصول (۸)؛ سال تحصیلی ۱۴۰۳، دوران امر بین المحذورین (۳). از استاد آیت الله نیکزاد
#اصول
🆑 @darseostadnikzad
ولایت فقیه(۸).mp3
17.35M
👆درس خارج فقه(۸)، سال تحصیلی۱۴۰۳؛ مبحث ولایت فقیه(۸) از استاد آیت الله نیکزاد
#فقه
🆑 @darseostadnikzad
شک در مکلف به (۱).mp3
35.93M
👆 خارج اصول (۹)؛ سال تحصیلی ۱۴۰۳، شک در مکلف به، دوران امر بین المتبائنین(۱). از استاد آیت الله نیکزاد
#اصول
🆑 @darseostadnikzad