eitaa logo
استاد آیت الله نیکزاد
382 دنبال‌کننده
42 عکس
96 ویدیو
289 فایل
این کانال توسط شاگردان و دوستداران فقیه، مفسر و فیلسوف معاصر استاد عباس نیکزاد ایجاد شده است؛ در این کانال تلاش می‌شود نظرات، اندیشه‌ها و جلسات علمی استاد به اشتراک گذاشته شود. آدرس ایتا: https://eitaa.com/darseostadnikzad آیدی مدیر کانال: @shm1901
مشاهده در ایتا
دانلود
AUD-20220416-WA0109.opus
زمان: حجم: 3.01M
نقد استاد نیکزاد بر دیدگاهی که برآن است ولایت سیاسی اجتماعی پیامبر اکرم ص جنبه الهی و شرعی نداشته بلکه صرفاً جنبه مردمی داشته و با رای اکثریت مردم تحقق پیدا کرده است سیاسی 🆑 @darseostadnikzad
AUD-20220416-WA0109.opus
زمان: حجم: 3.01M
نقد استاد نیکزاد بر دیدگاهی که برآن است ولایت سیاسی اجتماعی پیامبر اکرم ص جنبه الهی و شرعی نداشته بلکه صرفاً جنبه مردمی داشته و با رای اکثریت مردم تحقق پیدا کرده است سیاسی 🆑 @darseostadnikzad
*باسمه تعالی* *محذور ثبوتی ولایت از راه نصب و پاسخ آن* آیت الله منتظری که خود قائل به مشروعیت ولایت فقیه از راه انتخاب مردم است مدعی است که نظریه مشهور فقها که قائل به ولایت فعلیه فقیه از راه نصب از بالا هستند دارای محذور ثبوتی است بنابراین نوبت به بررسی اثباتی نمی رسد. تقریر ایشان از محذور ثبوتی به شرح زیر است: ولایت فقها از راه نصب از بالا به پنج صورت قابل تصویر است که همه آنها دارای مشکل و محذورند. ۱- همه فقهای واجد شرایط به نحو عموم استغراقی دارای ولایت فعلیه اند و همه آنها به نحو مستقل و منفرد مجاز به اعمال ولایتند. لازمه این فرض ایجاد هرج و مرج است که بطلان آن واضح است. ۲-همه فقهای واجد شرایط به نحو عموم استغراقی دارای ولایت فعلیه اند ولی اعمال ولایت تنها برای یکی از آنها مجاز و مشروع است. مشکل این فرض یکی این است که چنین جعلی، لغو است چون ولایت فعلیه برای همه و در عین حال عدم جواز اعمال جز برای یکی، لغو و بیهوده است دیگر اینکه برای تعیین فرد و مصداق، باید ساز و کاری اندیشیده شود و آن چیزی جز رای مردم نیست. ۲- جعل ولایت از بالا تنها برای یکی از فقهای واجد شرایط باشد. جعل ولایت به این صورت بدون تعیین فرد و مصداق بی فایده است. مگر اینکه راهکاری برای تعیین فرد منظور شود و آن چیزی جز رای مردم نیست. ۴- همه فقهای واجد شرایط دارای ولایتند اما اعمال ولایت هر فرد منوط به موافقت و رضایت و هم رأیی بقیه فقهای واجد شرایط باشد. مخذور این فرض این است که تحقق این شرط در بسیاری از موارد اعمال ولایت ممکن نیست. لازمه اش این است که در غالب موارد اعمال ولایت هیچ یک از فقها جایز نباشد که پیامد آن هرج و مرج و یا تعطیلی آن موارد است. ۵-منصوب از جانب بالا همه فقها به نحو عموم مجموعی باشند یعنی مجموع بماهو مجموع به منزله یک فرد دارای ولایت هستند در این صورت هیچ یک از فقها به صورت انفرادی دارای ولایت نیستند همه با هم به صورت هم نظر باید اعمال ولایت کنند. محذور فرض چهارم به نحو اشد و آکد در این فرض نیز جاری است. *نتیجه* تمام فروض جعل ولایت از بالا باطل و مخدوشند. بنابراین چاره‌ای جز پذیرش ولایت از راه رای مردم باقی نمی ماند. *نقد و بررسی* اولاً میگوییم از میان این فروض فرض دوم را می پذیریم یعنی همه فقهای واجد شرایط دارای ولایت هستند اما اعمال ولایت جز برای احدی مجاز نیست. از میان فقهای واجد شرایط اگر یکی از آنها به هر دلیلی موفق به تشکیل حکومت شد(مانند آنچه که برای حضرت امام خمینی اتفاق افتاد) برای دیگران اعمال ولایت مجاز نیست زیرا دخالت دیگران مزاحمت با اعمال ولایت او است که باعث اختلاف و هرج و مرج و چنددستگی است. همانند باب قضاء که همه فقها دارای منصب قضاء هستند ولی اگر پرونده ای زیر دست یکی از فقها قرار گرفت و او متصدی اعمال قضاء در آن باره شد برای دیگران ورود به آن پرونده مجاز نیست چون منافات با فلسفه قضاء یعنی فصل خصومت و حل دعاوی دارد.. یا همانند همه واجبات کفایی که بر همگان وجوب بالفعل دارد ولی اگر یکی از افراد متصدی انجام واجب شد ورود دیگران برای انجام آن اگر مزاحمت با کار آن فرد داشته باشد جایز نیست.(مانند تجهیز میت) اما اگر یکی از فقها موفق به تشکیل حکومت اسلامی نشد در این صورت با توجه به این که ورود همگان به عرصه اعمال ولایت باعث هرج و مرج می شود باید فقهای جامع الشرایط با ملاحظه ملاک ها و معیارهایی یک فرد از میان خودشان را برای اعمال ولایت برگزیند و به مردم معرفی کنند. دقیقاً همانند باب قضاء و یا واجبات کفائی. جعل ولایت به این گونه موجب لغویت نیست. فوایدی دارد که فعلاً مجال بیان آنها نیست. ( همانند باب قضاء و واجبات کفایی ). ثانیاً میتوان فرض سوم را پذیرفت یعنی تنها برای یکی از فقها جعل ولایت شده است و آن همان فرد اعلم و اصلح می باشد.( اگر یکی از شرایط ولایت فقیه را شرط اعلم و اصلح بدانیم) تعیین چنین فردی از راه خبرگان واجد شرایط صورت می گیرد. ثالثا حتی اگر جعل ولایت فعلیه از بالا را برای فقها نپذیریم و وجود شرایط و صفات لازم را صرفا باعث صلاحیت و شایستگی برای ولایت بدانیم باز لازمه آن این نیست که از راه رای مردم ، ولایت فقیه، فعلیت پیدا کند به این معنا که رای مردم باعث فعلیت ولایت شود بلکه می توان گفت که فعلیت ولایت از راه انتخاب خبرگان واجد شرایط است. سیاسی https://eitaa.com/darseostadnikzad
باسمه تعالی دعوت به وحدت اما کدام وحدت؟ «وَاعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللَّهِ جَمِيعًا وَلَا تَفَرَّقُوا»(آل عمران/۱۰۳) معمولاً برای دعوت به وحدت و عدم تفرقه به آیه ۱۰۳ آل عمران استناد و استشهاد می‌کنند آیا واقعاً مدلول این آیه دعوت به هر وحدت و عدم تفرقه است؟ مثلاً بر شیعه اعتراض می‌کنند که چرا در صدر اسلام و بلکه در طول تاریخ اسلام همراه جماعت مسلمین نشد و راه تفرقه را در پیش گرفت؟ و یا اگر کسی در میان جمعیتی سخن دیگر و راه دیگری را غیر از راه جمعیت و جماعت مطرح کند با استناد به آیه بالا بر او اعتراض می‌کنند که چرا در میان جمعیت راه تفرقه را پیش گرفتید؟ آیا واقعا مدلول آیه همین است؟ پاسخ این است که مدلول آیه بالا هرچند دعوت به وحدت و عدم تفرقه است اما نه دعوت به هر وحدت و عدم تفرقه! بلکه دعوت به وحدت در اعتصام به حبل خداوند و عدم تفرقه در این اعتصام! با توجه به خطاب یا ایها الذین آمنو در آیه قبل، این آیه همه مومنین را به اعتصام به حبل خداوند به صورت دسته جمعی و عدم تفرقه دعوت می‌کند بنابراین فرمان خدا این است که در اعتصام به حبل خداوند وحدت داشته باشید و به تعبیر دیگر این آیه همگان را به وحدت در حول محور حبل خداوند فرمان می‌دهد. بر اساس این آیه هر وحدت و عدم تفرقه مطلوب دین و قرآن کریم نیست چه بسا وحدت و عدم تفرقه در جایی در حول محور اعتصام به حبل شیطان باشد. قطعاً چنین وحدتی نه تنها مطلوب دین نیست بلکه مبغوض آن است. نیکزاد سیاسی https://eitaa.com/darseostadnikzad
پاسخ به اشکال یکی از فضلای گرامی در ارتباط با مطلب آیه ۱۰۳ آل عمران سلام علیکم ضمن تشکر از حضرت عالی،با توجه به گفته بالا، این آیه شریفه را چگونه توجیه می کنید « انی خشیت ان تقول فرقت بینی و بین بنی اسراییل و لم ترقب قولی» با توجه به اینکه در زمان حضرت هارون اکثریت قاطع بنی اسراییل گوساله پرست شدند و این عدم تفرقه در خط کفر مراد است نه در خط اسلام و حضرت موسی هم تقریر کردند چون کار حضرت هارون را رد نکردند؟ پاسخ حقیر به ایراد بالا سلام علیکم با تشکر از ایراد دقیق جنابعالی در اینکه مدلول و مفاد آیه ۱۰۳ آل عمران دعوت به وحدت حول محور حبل الله است نه هر وحدتی تردیدی نیست. . اما در مورد آیه ۹۴ طه جا دارد ابتدا تفسیر مرحوم علامه طباطبایی را ببینیم ایشان چنین می‌فرماید: «انى خشيت ان تقول فرقت بين بنى اسرائيل ولم ترقب قولى  - اين جمله، تعليل مطلبى است كه حذف شده، چون كلام دلالت بر آن داشته، و حاصل آن مطلب اين است كه اگر مى خواستم از پرستش گوساله جلوگيرشان شوم و مقاومت كنم هر چند به هر جا كه خواست منجر شود، مرا جز عده مختصرى اطاعت نمى كردند، و اين باعث مى شد بنى اسرائيل دو دسته شوند، يك دسته مؤمن و مطيع و دسته دیگر مشرك و نافرمان و اين دو دستگى باعث مى شد كه اتفاق ظاهرى شان جاى خود را به تفرقه و اختلاف بسپارد و چه بسا كار به كشتار مى انجاميد لذا به ياد سفارش تو افتادم كه مرا دستور به اصلاح دادى و فرمودى : (اصلح و لا تتبع سبيل المفسدين ) و لذا ترسيدم وقتى كه بر مى گردى تفرقه و دو دستگى قوم را ببينى اعتراض كنى كه : (فرقت بين بنى اسرائيل و لم ترقب قولى - رعايت سفارش مرا نكردى و ميان بنى اسرائيل تفرقه افكندى )» حال بیان چند نکته ۱-چنانکه از آیات دیگر استفاده می‌شود حضرت هارون در برابر گوساله پرستی بنی اسرائیل شدیداً مقاومت کرد تا آنجا که بعداً در برابر اعتراض حضرت موسی که چرا گذاشتی آنها گوساله پرست شوند عرض کرد: «قَالَ ابْنَ أُمَّ إِنَّ الْقَوْمَ اسْتَضْعَفُونِي وَكَادُوا يَقْتُلُونَنِي فَلَا تُشْمِتْ بِيَ الْأَعْدَاءَ وَلَا تَجْعَلْنِي مَعَ الْقَوْمِ الظَّالِمِينَ» این مطلب نشان می‌دهد که مقاومت جناب هارون آنقدر بود که نزدیک بود به قتل او منتهی شود. ۲- اکثریت قریب به اتفاق بنی اسرائیل تحت تاثیر سامری گوساله پرست شدند اقل قلیلی با هارون همراهی داشتند نگرانی حضرت هارون در آن شرایط این بود که آن اکثریت قاطع اقدام خشونت آمیز و مرگباری در برابر اقلیت داشته باشند. بنابراین شرایط، شرایط عادی نبود. ۳-با توجه به شناخت حضرت موسی از قوم بنی اسرائیل که قوم سرکش و متمرد و اهل خشونت و لجاجت بودند ، در موقع هجرت به میقات پروردگار در کوه طور، ماموریتی که به جناب هارون داده بود این بود که نباید در برابر عملکرد این قوم، اقداماتی انجام دهد که باعث تفرقه شود چون پیامدهای آن را می‌دانست و می‌دانست که جناب هارون توان جلوگیری آن پیامدها را ندارد. بر این اساس جناب هارون وظیفه خود می‌دانست که بیش از آنچه که انجام داد اقداماتی انجام ندهد و حل مشکل را به خود حضرت موسی موکول نماید. نیکزاد التماس دعا سیاسی https://eitaa.com/darseostadnikzad