eitaa logo
استاد آیت الله نیکزاد
375 دنبال‌کننده
42 عکس
69 ویدیو
287 فایل
این کانال توسط شاگردان و دوستداران فقیه، مفسر و فیلسوف معاصر استاد عباس نیکزاد ایجاد شده است؛ در این کانال تلاش می‌شود نظرات، اندیشه‌ها و جلسات علمی استاد به اشتراک گذاشته شود. آدرس ایتا: https://eitaa.com/darseostadnikzad آیدی مدیر کانال: @shm1901
مشاهده در ایتا
دانلود
PTT-20220408-WA0002.opus
600.7K
پاسخ استاد نیکزاد به سوال ذیل: اللَّهُمَّ إِنِّي أَسْأَلُكَ إِيمَانا تُبَاشِرُ بِهِ قَلْبِي در این فراز از دعای ابوحمزه، حضرت سجاد از مباشرة رب با قلب سخن میگوید. یعنی همبِشر شدن آن دو با یک دیگر، بِشر(وپوست) یکی به دیگری برخورد کند. آیا این اتصال با مقام ربوبی نیست! یا حتی بالاتر از آن. مگر نه آنکه استعمال بِشر برای رب حقیقی است (حداقل طبق اصل). یا آنکه مباشرت رب با قلب کنایه از بدست گرفتن امورات قلب انسان است یقلبها کیف یشاء بنظر میرسد سطح عرفان خیلی بالاست جناب استاد ؛ توضیح کلام فوق دست شما رامیبوسد. ودعا 🆑 @darseostadnikzad
10.76M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
سلسله درسهایی از قرآن توسط استاد نیکزاد (۷) 🆑 @darseostadnikzad
باسمه تعالی کلیپی صوتی و تصویری از خطبه امام جمعه اهل سنت زاهدان آقای عبدالحمید در فضای مجازی به صورت گسترده منتشر شده است .این کلیپ حاوی مطالبی است که احتیاج به نقد و بررسی جدی دارد . چکیده مطالبی ایشان به شرح زیر است: ۱-چون خداوند متعال به ما نزدیک است و از ما دور نیست و به حاجت های ما آگاه است دلیلی ندارد که حوائج خود را مستقیماً از خدا نخواهیم و به جای درخواست مستقیم از خدا، به واسطه ها متوسل شویم و در نزد آن ها عرض حاجت کنیم . ۲-در آیات قرآن کریم هیچ جا نه تنها از ما خواسته نشده است که برای عرض حاجت به واسطه ها متوسل شویم بلکه شدیداً از آن نهی شده است و این کار از مصادیق «من اضل ممن یدعو من دون الله » و « الذین یدعون من دون الله» شمرده شده است. ۳- در هیچ روایت و یا نقل سیره صحابه پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم نیامده است که برای عرض حاجت پیش خداوند، به واسطه ها متوسل شده باشند. این بود خلاصه مطالب ایشان. حال جا دارد به نقد و بررسی این ادعاها بپردازیم و ببینیم در ترازوی نقد و تحلیل تا چه حد این ادعاها و اظهارات از وزن و اعتبار و حقانیت برخوردار است. مجال آن نیست که بحث را به صورت مفصل مطرح کنیم ، به همین خاطر در نقد هر مورد تنها به ذکر چند نمونه بسنده می کنیم. نقد و بررسی بند ۱ اگر دلیل این است که خداوند چون به ما نزدیک است نباید به واسطه ها متوسل شویم چون خود خداوند شنوا و بینا و قادر و رحیم است و خود عهده داره اجابت درخواست ها می شود ، به همین دلیل باید اعتقاد داشته باشیم که در هیچ موردی، واسطه‌ای در فعل خداوند نقش‌آفرینی ندارند در حالی که می دانیم اساس نظام تکوین و تشریع بر نقش آفرینی واسطه‌ها است. به عنوان نمونه بر اساس قرآن کریم و روایات، فرشتگان واسطه در تدبیر امور جهانند ( والمدبرات امرا ) جبرئیل واسطه در رساندن وحی و تعلیم معارف و علوم الهی است و میکائیل واسطه در رساندن روزی به مخلوقات است و عزرائیل واسطه در قبض ارواح و اسرافیل واسطه در نفخه صور برای اماته و احیا است. پیامبر اکرم و همه پیامبران که صلوات خداوند بر آنها باد واسطه در ابلاغ وحی و ارشاد و هدایت بندگان هستند. آیا وجود این واسطه ها را می‌توان دلیل بر عجز و ضعف خدا و یا دور بودن حدا از مخلوقات دانست؟ مسلمانان با استناد به آیات و روایات فراوان معتقد به شفاعت انبیا و اولیا در قیامت هستند یعنی با شفاعت این بزرگواران در پیشگاه خداوند در قیامت بسیاری از گناهکاران، مشمول رحمت و مغفرت الهی می شوند و به بهشت می روند. پرسش این است که چرا خداوند رحمت و مغفرت خویش را بدون وساطت این بزرگواران شامل حال گناهکاران نمی سازد؟ آیا خداوند به وضع و حال بندگان خود آگاه نیست و یا کمبود و کاستی در رحمت و مغفرت او وجود دارد؟ اساساً اگر دلیل این است که خداوند به ما نزدیک است و خود آگاه به وضع و حال بندگان است باید گفت بر اساس این دلیل دیگر چه نیازی است که ما دعا کنیم و به زبان حاجت خود را اظهار کنیم چرا از ما خواسته است که لزوماً درخواست‌های خود را بر زبان جاری کنیم؟ آیا می توانیم بگوییم آیات و روایاتی که بر دعا کردن و حاجت خواستن توصیه و تاکید دارد معنایش این است که خداوند العیاذ بالله به وضع و حال ما آگاه نیست و یا نیازمند به این است که ما نزد او اظهار حاجت کنیم؟! قطعاً پاسخ همه این پرسش ها منفی است. بنابر این استدلال جنابعالی که چون خداوند به ما نزدیک است و از وضع و حال ما آگاهی دارد و خود قادر بر رفع حاجت ما است دیگر معنا ندارد که ما از طریق واسطه ها از او حاجت بخواهیم از اساس مخدوش و فاقد اعتبار است. پاسخ بند ۲ در اینجا تنها به عنوان نمونه به چند آیه از آیاتی که توسل به انبیا و اولیای الهی در آن ها تایید شده است اشاره می‌کنیم: الف : «وَمَا أَرْسَلْنَا مِنْ رَسُولٍ إِلَّا لِيُطَاعَ بِإِذْنِ اللَّهِ ۚ وَلَوْ أَنَّهُمْ إِذْ ظَلَمُوا أَنْفُسَهُمْ جَاءُوكَ فَاسْتَغْفَرُوا اللَّهَ وَاسْتَغْفَرَ لَهُمُ الرَّسُولُ لَوَجَدُوا اللَّهَ تَوَّابًا» رَحِيمًا( نساء/۶۴) یعنی ما رسولی نفرستادیم مگر بر این مقصود که خلق به امر خدا اطاعت او کنند. و اگر هنگامی که آنان (گروه منافق) بر خود ستم کردند به تو رجوع می‌کردند و به حضور تو می آمدند و از کردار خود استغفار می کردند و تو هم برای آنها استغفار می‌کردی و از خدا آمرزش می‌خواستی، در این حال البته خدا را توبه‌پذیر و مهربان می‌یافتند. بر اساس استدلال جنابعالی چه دلیلی وجود دارد که خداوند به گناهکاران توصیه می کند که برای پذیرش توبه و استغفار خویش هم خود استغفار کنند و هم به نزد پیامبر اکرم بروند و از او بخواهند که برای بخشش گناهان و پذیرش توبه آنها، برای آنها طلب آموزش و استغفار کند؟ ب : وَإِذَا قِيلَ لَهُمْ تَعَالَوْا يَسْتَغْفِرْ لَكُمْ رَسُولُ اللَّهِ لَوَّوْا رُءُوسَهُمْ وَرَأَيْتَهُمْ يَصُدُّونَ وَهُمْ مُسْتَكْبِرُونَ( منافقو
ن/۵) یعنی هر گاه به آنها گویند: بیایید تا رسول خدا برای شما (از خدا) آمرزش طلبد سر بپیچند و بنگری که با تکبر و نخوت (از حق) روی می‌گردانند. در این آیه نیز به منافقان دستور داده شده است که برای قبولی توبه و بازگشت آنها در پیشگاه خدا، به نزد پیامبر بروند تا پیامبر برای آنها از خداوند طلب آموزش کند تا خداوند آنها را ببخشد و توبه آنها را بپذیرد. ج : قالُوا یا أَبانَا اسْتَغْفِرْ لَنا ذُنُوبَنا إِنّا کُنّا خاطِئِینَ قالَ سَوْفَ أَسْتَغْفِرُ لَکُمْ رَبِّی إِنَّهُ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحِیمُ»( یوسف/ ۹۷ و ۹۸) «گفتند: «اى پدر! براى گناهان ما آمرزش خواه و استغفار کن که ما خطاکار بودیم. گفت: به زودى از پروردگارم براى شما آمرزش مى خواهم که او، همانا آمرزنده مهربان است». در این آیه آمده است که فرزندان یعقوب برای پذیرش توبه و آمرزش گناهان خود به نزد پدر می روند و به او متوسل می شوند و از او می خواهند که برای آنها از خداوند طلب آمرزش کند. جالب این است که حضرت یعقوب در پاسخ آنها نفرمود که خداوند به شما نزدیک است و خودتان بی واسطه از او تقاضا کنید و او حاجت شما را برآورده می کند و توسل به بنده خدا برای براوردن حاجت، امری نامعقول و یا شرک است، بلکه حضرت یعقوب درخواست آنها را اجابت می کند و به آنها قول می دهد که برای آمرزش آنها وساطت کند و از خداوند برای آنها طلب آمرزش نماید. د : وَإِذْ قُلْتُمْ يَا مُوسَىٰ لَنْ نَصْبِرَ عَلَىٰ طَعَامٍ وَاحِدٍ فَادْعُ لَنَا رَبَّكَ يُخْرِجْ لَنَا مِمَّا تُنْبِتُ الْأَرْضُ مِنْ بَقْلِهَا وَقِثَّائِهَا وَفُومِهَا وَعَدَسِهَا وَبَصَلِهَا قَالَ أَتَسْتَبْدِلُونَ الَّذِي هُوَ أَدْنَىٰ بِالَّذِي هُوَ خَيْرٌ ۚ(بقره/۶۱) یعنی (به یاد آرید) وقتی که به موسی اعتراض کردید که ما بر یک نوع طعام صبر نخواهیم کرد، از خدای خود بخواه تا برای ما از زمین نباتاتی برآورد مانند سبزی و خیار و سیر و عدس و پیاز. موسی گفت: آیا می‌خواهید غذای بهتری را که دارید به پست‌تر از آن تبدیل کنید؟ در اینجا نیز می‌بینیم بنی اسرائیل به حضرت موسی متوسل می شوند و از او می خواهند که از خداوند برآوردن حاجت آنها را بخواهد. جالب این است که حضرت موسی به آنها نمی فرماید که این درخواست شما شرک و یا غیر معقول است بلکه می گوید که این حاجت و درخواستی دارید به سود شما نیست. ه : «وَلَمَّا وَقَعَ عَلَيْهِمُ الرِّجْزُ قَالُوا يَا مُوسَى ادْعُ لَنَا رَبَّكَ بِمَا عَهِدَ عِنْدَكَ ۖ لَئِنْ كَشَفْتَ عَنَّا الرِّجْزَ لَنُؤْمِنَنَّ لَكَ وَلَنُرْسِلَنَّ مَعَكَ بَنِي إِسْرَائِيل » یعنی: چون بلا بر آنها واقع شد گفتند که ای موسی، خدایت را به عهدی که با تو دارد بخوان (تا این عذاب و بلا را از ما دور کند)، که اگر رفع بلا کردی البته ایمان به تو می‌آوریم و بنی اسرائیل را به همراهی تو می‌فرستیم. در اینجا نیز قبطیان برای رفع عذاب خداوند از خود، به نزد حضرت موسی می روند به او متوسل می شوند . و جالب این است که می گویند با توجه به منزلتی که در پیش خدای خودت داری از او بخواه که عذاب را از ما بردارد. فایل توجه این است که حضرت موسی نه تنها آنها را از این درخواست منع نمی کند بلکه از آیات دیگر استفاده می شود که درخواست آنها را اجابت می کرده است و از خداوند رفع عذاب آنها را درخواست می نموده است و خداوند هم درخواست حضرت موسی را اجابت می کرد نقد و بررسی بند ۳ در منابع روایی سنی و شیعه روایات و حکایات متعددی وجود دارد که در صدر اسلام توسل جستن به پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم امر عادی بود وصحابه پیامبر اکرم ص برای عرض حاجت خویش به پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم متوسل می‌شدند. روایات فراوان است تنها به عنوان نمونه به چند مورد اشاره می کنیم. الف : مفسر بزرگ اهل سنت، ابن‌کثیر، در ضمن تفسیر آیه ۶۴ سوره نساء ، این حکایت مشهور را نقل کرده است که شیخ ابومنصور صباغ از عتبی نقل می‌کند. او می‌گوید: من نزدیک قبر نبی اکرم(ص) نشسته بودم که مردی اعرابی آمد و گفت: السلام علیک یا رسول الله. من این قول خدا را شنیده‌ام که می‌فرماید: ولو انهم اذ ظلموا انفسهم جاؤوک.... آمده‌ام در حالی که از گناهم طلب آمرزش کرده، تو را در پیشگاه خداوند عالم شفیع خود قرار می‌دهم. یا خیر من دفنت بالقاع اعظمة          فطاب من طیبهن القاع والاکم نفسی الفـداء لقبر انت سـاکنه              فیه العفاف و فیه الجود و الکرم آن مرد این اشعار را انشا کرد و رفت. در این هنگام خواب بر من غالب شد. رسول خدا را در خواب دیدم که فرمود: ای عتبی خودت را به اعرابی برسان و به او بشارت بده که خداوند او را بخشیده است. ( مختصر تفسیر ابن کثیر جلد ۱ ص ۱۰ و نیز تفسیر ثعالبی جلد ۱ ص ۲۵۷) بیضاوی، مفسر بزرگ دیگری از اهل سنت، می‌گوید: این خطاکاران پیش رسول خدا معذرت‌خواهی می‌کردند و رسول اکرم هم شفیع آنها می‌شد و خدا نیز آنها را می‌بخشید. رسول خدا
حق دارد که عذر آنها را بپذیرد و برای آنها شفاعت کند؛ گرچه جرمشان بزرگ باشد. منصب رسول خدا این است که اهل کبائر را شفاعت کند.( تفسیر بیضاوی جلد ۱ ص ۲۲۲) ب : قرطبی در تفسیر الجامع لاحکام القرآن آورده است: ابوصادق از حضرت علی(ع) نقل می‌کند که سه روز پس از رحلت پیامبر اکرم(ص)، مردی اعرابی آمد و خود را بر قبر نبی اکرم(ص) انداخت و خاک قبر پیامبر اکرم(ص) را به سر گرفت و گفت: ای رسول خدا(ص)، فرمان دادی، ما اطاعت کردیم و یکی از آیاتی که بر تو نازل شده این است: «ولو انهم اذ ظلموا انفسهم....» من بر نفس خود ظلم کرده‌ام وتو برایم طلب آمرزش کن. در این حال، از قبر پیامبر اکرم(ص) صدا آمد: خدا تو را بخشیده است. ( تفسیر الجامع لاحکام القران، قرطبی، ج ۵ ،ص ۲۶۵) امام مفسران اهل سنت، فخرالدین رازی، در تفسیر؛آیه مزبور می‌گوید: ممکن بود بدون استغفار رسول اکرم(ص) توبه آنها پذیرفته شود، اما وقتی استغفار رسول خدا(ص) به توبه آنها ضمیمه شود، قبول توبه حتمی خواهد بود. ( تفسیر کبیر فخر رازی جلد ۶ ص ۱۰ و ص ۱۶۶) ج : از عثمان‌بن‌حنیف روایت شده است: مرد نابینایی خدمت پیامبر اکرم(ص) آمد و گفت: «ادع‌الله ان‌یعافینی، فقال: ان شئت دعوت و ان شئت صبرت فهو خیر، فقال فادعه فامره ان‌یتوضأ فیحسن وضوئه ویصلی رکعتین و یدعوالله بهذا الدعا: اللهم انی اسئلک واتوجه الیک بنبیک نبی‌الرحمة یا محمد انی اتوجه بک الی ربی فی حاجتی لتقضی اللهم اشعفه فیّ»( سنن ابن ماجه ج ۱ ص۴۴۱ و مسند احمد، ج ۴ ص ۱۳۸) ای رسول خدا، از خدا بخواه که به من عافیت دهد. پیامبر فرمود: اگر خواستی دعا می‌کنم و اگر خواستی صبر کن و صبر برای تو بهتر است؛ گفت: دعا بفرما. پیامبر به او دستور داد: با دقت تمام وضویی نیکو بگیر و دو رکعت نماز بخوان و بعد از آن چنین دعا کن: خدایا! از تو می‌خواهم به وسیله پیامبرت که پیامبر رحمت است و به سوی تو متوجه می‌شوم تا حاجتم برآورده شود. خداوندا! او را شفیع من قرار بده.» ابن‌حنیف گوید: «فوالله مافرقنا وطال بنا الحدیث حتی دخل علینا لم‌یکن به ضر؛ به خدا سوگند، ما متفرق نشده بودیم و سخنی طول نکشیده بود که آن مرد بر ما وارد شد، در حالی که گویا هیچ آفتی در او نبود.» ابن‌ماجه و حاکم و دیگران این روایت را صحیح دانسته‌اند.( سنن ابن ماجه ج ۱ ص ۴۴۱ و سنن ترمذی جلد ۴ ، ص ۲۵۵ و حاکم ، مستدرک ، ج ۱ ص ۳۱۳) مضمون حدیث بسیار روشن است و جای هیچ گونه توجیه و تأویل نیست. پیامبر اکرم(ص)، خود، دعا نفرموده، بلکه به او آموخته است که چگونه به پیامبر توسل جوید و از خداوند منان بخواهد. آن فرد نیز رسول اکرم(ص) را وسیله و شفیع خود پیش خدا قرار داده است. همه دانشمندان دربارة سند حدیث مذکور متفقند.  د : جابربن‌عبدالله انصاری از پیامبر اکرم(ص) روایت می‌کند: «من قال حین یسمع النداء (الاذان) اللهم ربّ هذه الدعوة والصلواة القائمة آت محمد الوسیلة والفضیلة وبعثه مقاماً محموداً الذی وعدته حلت له شفاعتی یوم القیامة؛ هرکس به هنگام شنیدن اذان بگوید: خدایا، ای صاحب این دعوت‌نامه و نماز به پا داشته شده، به محمد وسیله و فضیلت بده و او را به مقام پسندیده‌ای که وعده کرده‌ای برسان، شفاعت من در روز قیامت به او خواهد رسید.» رسول خدا(ص) در این حدیث از مسلمانان خواسته که وسیله بودن آن حضرت را از خدا طلب کنند. ( صحیح بخاری ج ۱ ص ۲۰۸ و نسائی ج ۲ ص ۸۲۷ ) ه - از ابوسعید خدری نقل شده است که پیامبر اکرم(ص) فرمود: «ما خرج رجل من بیته الی الصلاة و قال: اللهم بحق السائلین علیک و بحق من مشایی هذا فانی لم اخرج اشراً ولابطراً ولا ریاء ولاسمعة و خرجت اتقاء سخطک وابتغاء مرضاتک فاسلک ان تعیذنی من النار وان تغفر ذنوبی انه لایغفر الذنوب الا انت الا اقبل الله علیه بوجهه واستغفر له سبعون الف ملک. ( سنن ابن ماجه ج ۱ ص ۲۵۶ و مسند ابن حنبل، ج ۳ ، ص۲۱) هر کس از خانه خارج شود و این دعا را بخواند، خداوند به او رو می‌آورد و هفتاد هزار فرشته برای او طلب آمرزش می‌کنند: خدایا! به حق سائلان درگاهت و به حق این راه رفتن من که از جهت نافرمانی و خوش‌گذرانی و ریا و سمعه نیست، بلکه برای پرهیز از خشم تو و جست‌جوی خشنودی توست، از تو می‌خواهم که مرا از آتش جهنم پناه دهی و گناهان مرا ببخشی که کسی جز تو گناهان مرا نمی‌بخشد.» در این حدیث پیامبر گرامی(ص) به مردم یاد می‌دهد که به هنگام درخواست حاجت از خداوند، به سائلان درگاه ربوبی که همان صالحان و اولیای الهی‌اند توسل بجویند و آنها را واسطه قرار بدهند. و : زمانی که فاطمه بنت اسد از دنیا رفت، پیامبر خدا در هنگام دفن او چنین دعا فرمود: «الله الذی یحیی و یمیت و هو حی لایموت اغفر لامی فاطمه بنت اسد و وسع علیها مدخلها بحق نبیک والانبیاء الذین قبلی. ( کنز العمال، ج ۱۲، ص ۱۴۸ و المناقب خوارزمی, ص۴۷) خداوند زنده می‌کند و می‌میراند و زنده است و نمی‌میرد. خدایا! مادرم فاطمه بنت اسد را بیامرز و جایگاه او را وسیع گردان؛ به حق
پیامبرت و به حق پیامبران پیش از من.» در این روایت، پیامبر اکرم(ص) خود و انبیای ماسبق را وسیله قرار داده است. از این سیره پیامبر اکرم(ص) فهمیده می‌شود که انبیا در عالم برزخ زنده‌اند و می‌توانند مورد توسل قرار گیرند. از مباحث گذشته به خوبی روشن می‌شود که آیاتی مانند: من اضل ممن یدعو من دون الله » و « الذین یدعون من دون الله» دلالت بر نهی از توسل به انبیا و اولیا ندارد بلکه ناظر به معنای دیگری است. با توجه به سیاق این گونه آیات می توان ادعا کرد که این آیات ناظر به بت پرستان و همه کسانی است که غیر خدا را می پرستند و از آنها حاجت می خواهند. منظور از من دون الله، منهای خدا و به جای خدا است. یعنی کسانی که برای غیر خدا در کارها و برآوردن حاجات، شأن استقلالی و ربوبی قائلند. یکی از بهترین شواهد بر صحت این مدعا این است که یقیناً هر نوع درخواستی از دیگری شرک و مورد مذمت نیست اگر چنین بود باید همه اهل عالم و نیز همه مسلمان ها مشرک باشند چون همه از همدیگر درخواست ها و تقاضاهایی داریم. آنچه در اینجا آوردیم حقیقتا بخش بسیار ناچیزی از ادله و منابع و ماخذ است که بر جواز و مشروعیت و بلکه مرغوبیت و مطلوبیت موکد توسل به انبیا و اولیای الهی برای درخواست حاجات در پیشگاه خداوند دلالت دارد. والعاقبة للمتقین نیکزاد https://eitaa.com/darseostadnikzad
10.48M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
سلسله درسهایی از قرآن توسط استاد نیکزاد (۸) جایگاه معاد در قرآن 🆑 @darseostadnikzad
باسمه تعالی دیدگاه شهید مطهری در باره قدرت انسان بر خلاقیت و سازندگی خویش شهید مطهری در کتاب انسان در قرآن با اعتراف به محدودیت هایی که بر انسان هااحاطه کرده است، مانند وراثت و محیط طبیعی و جغرافیایی و محیط اجتماعی و تاریخ و عوامل زمانی، درباره نقش فوق العاده انسان در مهندسی شخصیت خویش می فرماید: انسان یگانه موجودی است که قانون خلقت قلم ترسیم چهره او را به دست خودش داده است که هر طور که می‌خواهد ترسیم کند یعنی انسان برخلاف اندام های جسمانی اش که کارش در مرحله رحم به پایان رسیده است اندام های روانی انسان که از آنها به خصلت ها و خوی ها و ملکات اخلاقی تعبیر می شود به مقیاس بسیار وسیعی پس از تولد ساخته می شود. این است که هر موجودی حتی حیوان آن چیزی است که او را ساخته اند ولی انسان آن چیزی است که بخواهد باشد..... این است که انسان یگانه موجودی است که خودش باید خویشتن را انتخاب کند که چه باشد. در آثار اسلامی رسیده است که انسانها در قیامت و طبق خصلت‌های اکتسابی روحی نه اندام ظاهری جسمانی محشور می گردند یعنی انسان ها از نظر اخلاقی اکتسابی با هر نوع جانداری که به او شبیه تر باشد به شکل او و اندام او محشور می گردند و تنها افرادی به شکل و صورت انسانی محشور می گردند که اخلاق و خوی های اکتسابی و ابعاد ثانوی روحی آنها متناسب با شأن و تمایلات انسانی باشد و به عبارت دیگر اخلاقشان اخلاق انسانی باشد. انسان به حکم قدرت علمی و عقلی، بر طبیعت مسلط می گردد و طبیعت را آنچنان که می خواهد بر اساس نیازهای خویش می سازد و به حکم نیروی خودسازی و خود ساختگی، خود را آن چنان که می خواهد می سازد و به این وسیله سرنوشت آینده خویش را به دست می گیرد. راه راست آن راهی است که انسان را به سوی آینده‌ای سعادت بخش می رساند و راه های کج و انحراف ها آنها است که انسان را به سوی آینده‌ای تباه و شقاوت آلود می کشاند. خداوند در قرآن کریم می فرماید ما راه را به انسان نمودیم تا او خود چه بخواهد و چه انتخاب کند یا راهی که ما نمودیم و سپاسگزار ما خواهد بود ایا راه دیگر که راه ناسپاسی است. دهر/۴ انسان در ناحیه خصلت ها و خوی ها یک موجود بالقوه است یعنی در آغاز تولد فاقد خوی و خصلت است برخلاف حیوانات که هر کدام با یک سلسله خصلت های ویژه متولد می شوند انسان چون فاقد هرگونه خوی و خصلتی است و از طرفی خوی پذیر و خصلت پذیر است به وسیله خصلت ها و خوی هایی که تدریجاً بر اساس عملکرد خویش پیدا می کند یک سلسله ابعاد ثانوی علاوه بر ابعاد فطری برای خویش می سازد. گستردگی دایره سازندگی انسان نسبت به آینده از سه ویژگی در انسان سرچشمه می گیرد: ۱-وسعت دایره بینش و آگاهی ۲-وسعت دامنه خواسته‌ها و تمایلات ۳-استعداد خودساختگی ویژه‌ای که در انسان است و هیچ موجود دیگر در این جهت مانند او نیست. (شهید مطهری, کتاب انسان در قرآن, ص ۴۲-۳۹) https://eitaa.com/darseostadnikzad
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
سلسله درسهایی از قرآن توسط استاد نیکزاد (۹) تفاوت حیات دنیوی واخروی. دنیا محل کشت وآخرت محل برداشت 🆑 @darseostadnikzad
PTT-20220412-WA0048.opus
1.55M
سخنی ازاستادنیکزاد درباره حضرت خدیجه سلام الله علیها بیت 🆑 @darseostadnikzad
AUD-20220412-WA0075.opus
2.84M
توضیح استادنیکزاد در باره خطبه ۸۰ نهج البلاغه در باره جایگاه زن 🆑 @darseostadnikzad