eitaa logo
استاد آیت الله نیکزاد
377 دنبال‌کننده
42 عکس
69 ویدیو
287 فایل
این کانال توسط شاگردان و دوستداران فقیه، مفسر و فیلسوف معاصر استاد عباس نیکزاد ایجاد شده است؛ در این کانال تلاش می‌شود نظرات، اندیشه‌ها و جلسات علمی استاد به اشتراک گذاشته شود. آدرس ایتا: https://eitaa.com/darseostadnikzad آیدی مدیر کانال: @shm1901
مشاهده در ایتا
دانلود
لق واجب‏ الوجود است؛ يعني وجود براي او ضرورت دارد، و به تعبير ديگر، ضرورتا در خارج موجود است. مطلب مهمي كه در اينجا بايد بدان اشاره كرد اين است كه اعتقاد به وجود كامل مطلق، يا به تعبير ديگر، اعتقاد به كامل مطلق بودن خدا، هر چند از باورهاي اساسي موحدان و به ويژه مسلمانان است، از باورهايي نيست كه انحصارا و لزوما بايد از راه براهين عقلي اثبات شود؛ بلكه می توان از راه تعبد نيز آن‏ را پذيرفت. بر اين اساس، حتي اگر هيچ يك از ادله عقلي اثبات آن، تام و خالي از خدشه نباشد باز می توان از راه تعبد به متون ديني آن‏ را پذيرفت؛ زيرا پس از اثبات وجود خدا و صفات كمالي او، مانند علم و قدرت و حیات و رحمت و حكمت (هر چند نه در حد اطلاق و لاحدي) و پس از اثبات ضرورت وحي و نبوت و نيز پس از اثبات نبوت پيامبر اكرم ص، از راه اعجاز او و اثبات حقانيت قرآن كريم از همين راه، و پس از آن، اثبات امامت و عصمت امامان عليهم‏ السلام، موظفيم به تمام آموزه‏ هاي ديني كه در كتاب و سنت آمده است گردن نهيم. يكي از اين آموزه‏ هاي ديني، كه در كتاب و سنت بدان تصريح شده، كامل مطلق و نامحدود بودن خداست (چنان‏ كه در آغاز اين مقال بدان اشارت رفت). بنابراين، اين‏ گونه نيست كه در صورت عدم دست‏يابي به دليل عقلي متقن در اين باره، راه ايمان و اعتقاد به آن مسدود باشد. نیکزاد https://eitaa.com/darseostadnikzad
AUD-20220327-WA0022.mp3
16.48M
👆درس خارج فقه تشریح و کالبدشکافی(۲) از آیت الله نیکزاد 🆑 @darseostadnikzad
باسمه تعالی پاسخ به اظهارات آقای ملکیان سخنرانی مصطفی ملکیان ، در کنگره والاپیامبر رحمت فرض کنید من برای شما اثبات کردم که زیباترین ساختمان در شهر اصفهان فلان بنا است و فرض کنید واقعاَ اثباتم اثبات موفقی باشد؛ چون اطلاعات هنری و معماری من بسیار بالا است. بعد شما برمی‌گردید و به من می‌گویید خوب این ساختمان به تو چه ربطی دارد؟ تو چرا مباهات می‌کنی؟ من چه می‌توانم بگویم. من فرض می‌کنم شما با تمام اصول فلسفی و روان‌شناختی و عرفانی و اخلاقی، با تمام زرادخانة فکری‌تان ثابت کردید که اسلام کامل‌ترین دین جهانی است؛ اگر من به شما گفتم این که اسلام کامل‌ترین دین جهان است، چه ربطی به تو دارد؟! کی‌یر کگور به مسیحیان گفت؛ مسیحیان، اول اثبات کنید خودتان مسیحی هستید، بعد اثبات کنید مسیحیت کامل‌ترین دین است. ما که هنوز اثبات نکرده‌ایم خودمان مسلمانیم، چه‌طور می‌‌خواهیم ثابت کنیم اسلام بهترین دین است؟! پاسخ به آقای ملکیان ایشان متاسفانه مغالطه می کند. اولا ایشان پروژه عقلانیت و معنویت را بدیل دیانت وحیانی می داند و به دیانت وحیانی اعتقادی ندارد. ثانیا فهم و درک حقیقت خود مطلوب و کمال است اگر با عناد و لجاج همراه نشود. ثالثا در این گفتار خوش ظاهر هم علاوه بر این که بکرات بطور ضمنی به عدم امکان اثبات کمال اسلام تعریض می کند، حقیقت را معکوس بیان می کند، چه آنکه نخست باید اثبات کنیم که اسلام بهترین است تا بایستگی و شایستگی مسلمان شدن و بودن اثبات شود. شیوه درست بحث این است که شخص، اول حقانیت اسلام را ثابت کند بعد همت کند که به آن عمل کند چه بسا تشخیص حقانیت اسلام خود زمینه ساز تعهد عملی نسبت به آن باشد رابعا مومن و مسلمان بودن دارای مراتب تشکیکی است یعنی دارای درجات و مراتب است بهره‌مندی از مسلمانی حتی در درجات پایین تر منوط به اثبات بهترین دین بودن اسلام است متاسفانه یکی از مغالطات رایج به ویژه در انتقاد به متدینین و دینداری، مغالطه همه یا هیچ است یعنی یا باید مثل پیامبر و ائمه باشی و یا بی دین و لائیک. خامسا جناب آقای ملکیان در معرفت شناسی گرفتار نسبیت گرایی و شکاکیت است به صراحت می‌گوید هیچ معرفتی دینی و بلکه هیچ معرفت بشری قابل اثبات نیست یعنی نمی‌توان درستی و واقعیت مندی آن را اثبات کرد حداکثر این است که باور کنیم ساختار ذهن ما این است که اینگونه می فهمد و این نمی‌تواند دلیل کافی بر انطباق بر واقعیات باشد. نیکزاد https://eitaa.com/darseostadnikzad
باسمه تعالی سوال قرآنی آیا حور العین تنها برای مردان بهشتی است یا هم برای مردان و هم زنان بهشتی است؟ پاسخ در حقیقت و ماهیت حورالعین دو دیدگاه در میان مفسران شیعه وجود دارد: الف: دیدگاه مشهور و رایج که حورالعین از جنس مونث و تنها برای مردان بهشتی هستند. به عنوان نمونه مرحوم علامه طباطبایی(ره) در المیزان،ج١٨، ص١۵٠؛ ج١٩، ص١٢٣ که فرموده است حور از جنس مونث است و ازدواج با حورالعین، برای مردان بهشتی است. ب: دیدگاه آیت الله مکارم شیرازی در تفسیر نمونه که اعتقاد دارد حور العین اطلاق دارد و فقط از جنس زنان نیست. زیرا حور هم جمع حوری(مونث) است و هم جمع احور (مذکر) است و حور به کسی می گویند که سیاهی چشمش کاملا مشکی و سفیدیش کاملا شفاف است. (تفسیر نمونه، ج٢٣، ص٢١۵) به نظر می رسد قول صحیح همان قول مشهور است زیرا تمام اوصافی که در آیات و روایات در باره حورالعین آمده است گواه بر این است که آنها از جنس مونث هستند. وصف حورالعین در آیات و روایات ۱-حوریان بهشتی دارای اخلاق و سیرتی نیکو هستندالرحمن آیات ۷۰ و ۷۲ و صورت زیبا و اخلاق نیک ایشان به گونه ای است که جن وانس از هم نشینی ایشان خسته نمی شود . ۲-همه حوریان بهشتی دارای بدن های سفید و دلربایی هستند . صافات آیات ۴۸ و ۴۹ و نیز دخان آیه ۵۴ و طور آیه ۴۰ و واقعه آیه ۲۲ با این همه زنان بهشتی از حوری ها دارای بکارت و دوشیزگی همیشگی هستند و هرگز با نزدیکی و مقاربت دوشیزگی آنان زایل نمی شود . الرحمن ایه ۵۶ و نیز ۷۲ و ۷۴ و واقعه آیات ۳۴ تا ۳۶ ۳-زنان حوری بهشتی زنان پاک دامن و عفیف و با حیا هستند و از این رو همواره در خیام های خویش پنهان و مستور هستند و دیگران آنان را نمی بینند الرحمن ، آیات ۵۶ و ۷۲ و ۷۴ ۴-این زنان نورس و نارپستان هستند و شماری از ایشان همسر مردی بهشتی می باشند . از این رو سخن ازکواعب اتراب و دختران نورسیده هم سن و سال معرفی می شوند . نبا ، آیه ۳۳ ۵-چنان که گفته شد تمام زیبایی ایشان درچشمان افسون گر ایشان است و از این روست که خداوند ایشان را به زیبایی چشمانشان ستوده و نامگذاری کرده است . صافات، آیات ۴۸ و ۴۹ وآیات دیگر ۶-خماری در چشمان ایشان به گونه ای است که مردان را به سوی خویش می کشاند و چون آهن ربا مجذوب خویش می سازد و این در حالی است که از نگاه بیگانگان مصون هستند و تنها برای شوهران خویش عشوه و دلربایی می کنند . الرحمن، آیه ۵۶ شیفته شوهران بودن وتنها دلبسته به آنان بودن از خصوصیات برجسته ایشان است که خداوند در آیه ۵۶ سوره الرحمن و نیز ۳۴ تا ۳۷ سوره واقعه بدان اشاره و تاکید می ورزد . ۷-طنازی و عشوه گری کار ایشان است و دمی از این هنر دست بر نمی دارند و چنان دلبری و دلربایی می کنند که شوهران خویش را دور خویش چون پروانه نگه می دارند و آرامش خاصی به ایشان می بخشند واقعه، آیات ۳۴ و۳۷ ۸-با همه عشوه گری وطنازی و جذابیت های جنسی، زنانی عفیف و چشم پاک هستند و هر گز به بیگانه ای توجه نکرده و بدان نگاهی نمی کنند . الرحمن آیه ۵۶ و ۷۲ و ۷۴ و نیز واقعه آیه ۲۲ و ۲۳در کام دهی یگانه دهر و یکتای عشق بازی هستند و در این میان گوی از همه رقبیان عالم ربوده اند و از این روست که مردان را به خیام خویش می کشند و خیمه های ایشان همواره برای پذیرایی افراشته است و کام دهی به همسران را دمی فرو نمی نگذارند و همواره در جذب و جلب همسران تلاش می کنند . الرحمن آیه ۷۲ امام صادق ( ع ) فرمود : اگر حوریئی از حوریان بهشتی بر اهل دنیا ظاهر شود و یک سر زلف او آشکار گردد تمام مردم دنیا از شدت اشتیاق می میرند ... رسول خدا ( ص ) فرمود : بوی انبیاء بوی به است و بوی حوریان بهشتی بوی گل یاس و بوی ملائکه بوی گل سرخ است. ۹-ایشان از نظر سنی هم سن و سال شوهران خویش هستند ( واقعه آیه ۳۴ و ۳۷ ) بر این اساس می توان گفت که همه بهشتی ها در سن جوانی به سر می برند و رنگ پیری و کهولت را نخواهند دید . البته برخی با توجه به آیات ۳۴ تا ۳۷ سوره واقعه براین باورند که همه حوریان بهشتی همانند و همسان هم هستند و تفاوتی میان ایشان نیست و هیچ یک بر دیگر برتری ندارند ولی به نظر می رسد که نوعی تفاوت میا ایشان وجود دارد ؛ زیرا هر کسی بر اساس مرتبه و درجه بهشتی از زنان بهشتی بهره مند می شود و تفاوت درجات بی گمان نوعی تفاوت را پدید خواهد آورد . به نظر می رسد که همه در اصل کلی بیان شده یکسان هستند و این امور ویژگی های عمومی ایشان است ولی برای برخی از مومنان از نظر تعداد و نیز کیفیت تفاوت های است که می توان از تفاوت اصحاب یمین و سابقون آن را به دست آورد؛ زیرا مقام و نعمت های ابرار و سابقون بیش تر و بهتر از کسانی است که در مقام اصحاب یمین هستند . ۱۰-حورالعین ، تسبیحات حضرت حق را در زیباترین اصوات و نغمه ها بر مومن می خواند و مومن را مست و محو تماشای جمال خداوند می سازد . حورالعین به مومن شرابی می نوشاند که مستی اش چیزی جز مشاهده جمال ال
AUD-20220327-WA0002.opus
5.94M
👆درس خارج فقه تشریح و کالبدشکافی(۳) از آیت الله نیکزاد 🆑 @darseostadnikzad
پاسخ به یکی از مهمترین شبهات جبر پرسش در تعریف فعل اختیاری گفته می شود فعلی است که مسبوق به اراده است یعنی فعلی که با اراده انجام می گیرد. پرسش این است آیا خود اراده مسبوق به اراده است یعنی آیا اراده ؛ خود یک فعل ارادی است و یا فعل غیر ارادی؟ اگر غیر ارادی است پس افعال ما اختیاری نخواهد بود چون مقدمه آن که اراده است خود غیر ارادی است. و اگر خود اراده ؛ ارادی باشد یعنی مسبوق به اراده دیگر باشد سوال می‌کنیم آیا خود همان اراده دیگر ؛ ارادی است و یا غیر ارادی؟ اگر غیر ارادی است دوباره همان محذور سابق پیش می آید و اگر ارادی است یعنی مسبوق به اراده دیگر است باز هم این سوال را در مورد آن اراده مطرح می کنیم و چون تسلسل تا بی نهایت ؛ محال است به ناچار در نهایت باید به اراده ای ختم شود که خود ؛ ارادی نیست یعنی مسبوق به اراده دیگر نیست. بنابراین افعال به ظاهر اختیاری ما در واقع اختیاری نخواهد بود چون در نهایت به اراده ای بر می گردند که خود ارادی نیست. پاسخ پاسخ‌های متعددی به این پرسش داده اند که بسیاری از آنها ناتمام است. بهترین پاسخ این است که اراده ؛ فعل اختیاری است نه فعل ارادی. ممکن است فعلی اختیاری باشد ولی ارادی نباشد. میان فعل اختیاری و فعل ارادی ؛ عموم و خصوص مطلق است یعنی هر فعل ارادی ؛ فعل اختیاری است ولی این گونه نیست که هر فعل اختیاری فعل ارادی باشد. اراده به معنای تصمیم است و فعل نفس می باشد هر فعلی که با تصمیم گیری انجام می شود آن فعل ؛ فعل ارادی است. اما اختیار به معنای انجام فعل با گزینش رضایتمندانه و آگاهانه است. هر فعلی که با گزینش رضایتمندانه و آگاهانه انجام گیرد فعل اختیاری خواهد بود. اراده و تصمیم که فعل نفس است هرچند مسبوق به اراده و تصمیم دیگر نیست ولی فعلی است که نفس انسان آن را با رضایتمندی و آگاهی انجام می دهد. توضیح بیشتر این است که وقتی انسان بخواهد فعلی از افعال اختیاری جوارحی را انجام دهد نفس انسان با آگاهی و رضایتمندی برای انجام فعل جوارحی ؛ اراده می کند چون بدون اراده و تصمیم ؛ آن فعل جوارحی انجام یافتنی نیست . روی این حساب ؛ فعل جوارحی انسان فعل ارادی است ؛ اما خود اراده ؛ فعل اختیاری است نه فعل ارادی. یعنی نفس انسان با آگاهی و رضایتمندی اراده می کند که فعل جوارحی را انجام دهد. پس در جواب پرسش پیشین باید گفت تعریفی که برای فعل اختیاری داده شد تعریف نادرستی است. فعل اختیاری آن فعلی نیست که مسبوق به اراده است بلکه فعلی است که با رضایتمندی و آگاهی انجام می گیرد . جالب این است که حکمای اسلامی در عین اینکه خدا را فاعل مختار می دانند فاعل مرید نمی دانند به تعبیر واضح تر معتقدند که خداوند افعال خود را از روی آگاهی و رضایتمندی کامل انجام می دهد بدونی که اراده به معنای تصمیم در ساحت ربوبی راه داشته باشد زیرا اراده به معنای تصمیم از ویژگی های نفوس انسانی و حیوانی است. تاکید می شود که منظور از اینکه خدا فاعل مرید نیست این است که فاعلی نیست که فعل خود را از روی تصمیم انجام دهد البته گاهی فاعل مرید مترادف با فاعل مختار به کار می رود که در این صورت می توان گفت که خداوند فاعل مرید به معنای فاعل مختار است. https://eitaa.com/darseostadnikzad
AUD-20220328-WA0012.opus
5.3M
👆درس خارج فقه تشریح و کالبدشکافی(۴) از آیت الله نیکزاد 🆑 @darseostadnikzad
باسلام و سپاس به نظر میرسد بیان مرحوم علامه صحیح باشد چرا که ضلالت در مقابل هدایت است و هدایت نتیجه دو چیز است ایمان و عمل صالح، کسانی که این دو رکن را تحصیل نمودند بهره مند از هدایت اند اما آنانکه این جمع مجموعی را در ظرف خودش تحصیل نکردند در ضلالت اند و ظرف تحقق عمل صالح دنیا است نه برزخ و قیامت لذا کسانی که در دنیا به انذار رسل و ارسال کتب توجه نکردند و از آخرت غفلت کردند و آن را نادیده گرفتند حصول سمع و بصر برای آنان در آستانه آخرت ثمری ندارد چرا که ظرف عمل را از دست داده اند و بدون تحصیل آن دو رکن رکین که سبب هدایت و سعادت است به صرف تحقق سمع و بصر و ایمان به حقایق همچنان در ضلالت خواهند بود به عبارت دیگر ضلالت در برابر سمیع و بصیر بودن نیست تا با حصول آن در آخرت زایل گردد بلکه در برابر هدایت است که خود در گرو تحصیل سمع وبصر در کنار عمل صالح است. والله عالم https://eitaa.com/darseostadnikzad
AUD-20220329-WA0004.opus
4.18M
👆درس خارج فقه تشریح و کالبدشکافی(۵) از آیت الله نیکزاد 🆑 @darseostadnikzad
باسمه تعالی پاسخ به دو پرسش یکی از دوستان از دعای کمیل ۱- معنای "و سکننت الی قدیم ذکرک لی" در دعای کمیل چیست؟ ۲- در دعای کمیل آمده است: اللَّهُمَّ لاَ اَجِدُ لِذُنُوبِي غَافِراً وَ لاَ لِقَبَائِحِي سَاتِراً وَ لاَ لِشَيْ ءٍ مِنْ عمَلِيَ الْقَبِيحِ بِالْحَسَنِ مُبَدِّلاً غَيْرَكَ . یعنی خدايا! آمرزنده اي براي گناهانم و پرده پوشي براي زشتكاريهايم و تبديل كننده اي براي كار زشتم به زيبايي، جز تو نمي يابم. پرسش این است که آیا این امور تنها دست خداست و از معصومان در این امور کاری ساخته نیست؟ پاسخ سلام و ارادت با تشکر از دو پرسش زیبای شما پاسخ پرسش ۱ یا مراد از قدیم ، فعیل به معنای اسم مفعول است یعنی قدیم به معنای مقدم است در این صورت به معنای یادکرد سابق و پیشین تو نسبت به من است. یعنی به توجه به توجهات و عنایات پیشین و پر سابقه تو نسبت به من ، حال خاطر جمع و آرامم که به من کم لطفی و بی توجهی نخواهی داشت. حافظ می گوید: پیش از اینت بیش ازین اندیشه عشاق بود مهرورزی تو باما شهره آفاق بود یاد باد آن صحبت شبها که با نوشین لبان بحث سر و ذکر حلقه عشاق بود.... سایه معشوق اگر افتاد بر عاشق چه شد ما به او محتاج بودیم او به ما مشتاق بود. یا قدیم به معنای قدیم و ازلی است، یعنی از ازل به یاد من بودی حالا آرامم... شاید در این صورت مراد این باشد که از ازل که طرح و نقشه جهان را می ریختی، به یاد من و آفرینش من و شمول عنایاتت نسبت به من بودی. حافظ می گوید: در ازل پرتو حسنت ز تجلی دم زد عشق پیدا شد و آتش به همه عالم زد جلوه‌ای کرد رخت دید ملک عشق نداشت عین آتش شد از این غیرت و بر آدم زد عقل می‌خواست کز آن شعله چراغ افروزد برق غیرت بدرخشید و جهان برهم زد مدعی خواست که آید به تماشاگه راز دست غیب آمد و بر سینه نامحرم زد دیگران قرعه قسمت همه بر عیش زدند دل غمدیده ما بود که هم بر غم زد جان علوی هوس چاه زنخدان تو داشت دست در حلقه آن زلف خم اندر خم زد حافظ آن روز طربنامه عشق تو نوشت که قلم بر سر اسباب دل خرم زد پاسخ پرسش۲ قطعا این تصرفات و نقش آفرینی ها، بالاصاله متعلق به خداست و نقش اولیا در حد واسطه است. به تعبیر روشن تر غفران ذنوب و ستر عیوب و تبدیل سیئات به حسنات اصالتاً کار خداست و نقش انبیا و اولیا در این گونه موارد صرفاً در حد وساطت، به عنوان مقربان درگاه حضرت حق می باشد. نیکزاد https://eitaa.com/darseostadnikzad
باسمه تعالی آیت الله مکارم شیرازی مدظله العالی پاسخ به یک پرسش مهم دینی پرسش : اگر خداوند رازق و روزی رسان است و بر اساس آیات و روایات روزی مخلوقات را تضمین کرده است چگونه این همه فقیر و گرسنه در جهان وجود دارد تا آنجا که عده زیادی از فقر و گرسنگی می میرند؟ پاسخ اجمالی: خدا روزی تمام جنبندگان را در جهان آفرینش تضمین کرده است، ولی «کسب» آن با «تدبیر و تلاش» به عهده خود «انسان» است و همچنین باید مانعی به نام «استثمار» و خود خواهی در میان نباشد؛ اگر کسی با تنبلی و بی تدبیری باعث هدر رفتن رزق شود یا اینکه مستکبرین، با استثمار مردم، آنان را در فقر نگه دارند، مربوط به عملکرد انسان ها است و منافی رزاقیت و عدالت الهی نمی باشد. خداوند علاوه بر تضمین تکوینی و طبعی رزق، احکامی را در حمایت از فقرا تشریع نموده است که اگر دقيقاً اجرا شود، نه تنها شاهد مرگ میلیون ها انسان گرسنه نخواهيم بود، بلکه فقیری نیز برای صدقه دادن یافت نخواهد شد. پاسخ تفصیلی: خداوند رزق همه جنبندگان را تضمین نموده این حقیقت در روايات اسلامی و آيات قرآن آمده که خداوند رزق همه بندگان، حتّی همه جنبندگان را تضمين نموده است؛ مثلاً قرآن در آیه 6 سوره هود می فرماید: «وَ ما مِنْ دَابَّةٍ فِی الْأَرْضِ إِلّا عَلَى اللهِ رِزْقُها وَ یَعْلَمُ مُسْتَقَرَّها وَ مُسْتَوْدَعَها کُلٌّ فی کِتابٍ مُبینٍ»؛ (هیچ جنبنده اى در زمین نیست مگر این که روزى او بر خداست. او قرارگاه و محلّ نقل و انتقالشان را مى داند؛ همه اینها در کتاب مبین ثبت است). يعني خداوند رزق همه را بر خود واجب كرده است. همین معنا در آیات 21 سوره ملك، و 23 و 58 سوره ذاريات، نیز بیان شده است. اما اینکه چرا با وجود این مسأله شاهد گرسنگی در جهان هستیم؟ بايد به موانع و عللی که بعضی از افراد بشر ایجاد می نمایند، توجه داشته باشيم. برخی از این عوامل را در ضمن چند نکته توضیح می دهیم: 1) یکی از عوامل فقر و گرسنگی انسانها ثروت اندوزي، احتكار و غارتِ دیگران می باشد. بسيارى از مصائبى كه در جوامع بشرى ديده مى شود نتيجه ظلم بعضى بر بعض ديگر، يا گروهى بر گروه ديگر است. به عنوان مثال اگر مى شنويم در عصر و زمان ما هر سال پنجاه میلیون نفر از گرسنگى‏ مى ميرند، يا جمعيتى بيش از اين به خاطر سوء تغذيه گرفتار انواع بيماری ها هستند، به خاطر اين نيست كه خداوند لطف خود را از آنها دريغ داشته، بلكه به خاطر اين است كه گروه ديگرى از مردم دنيا از آزادى خدادادى سوء استفاده كرده، و دست به غارت و چپاول حقوق ديگران زده اند، و استعمار و استثمار اين گروه سبب استضعاف آن گروه شده است. اين مرگ و مير ناشى از گرسنگى، و بيمارى هاى زائيده از آن در حالى است كه در كشورهاى ثروتمند از خدا بى خبر، بسيارى از مواد غذائى را (سالم) به دريا مى ريزند، و مقدار زيادترى را ضايع كرده و به زباله دان ها مى ريزند، و بر اثر افراط در پرخورى به انواع بيمارى هاى ناشى از آن گرفتاراند.(1) در نتیجه اگر برخى از گرسنگى‏ مى ميرند نشانه ظلم بشر است و آن را به حساب عدل الهی نمى شود گذاشت. حتی قارّه آفريقا كه بيشترين قربانيان گرسنگى را دارد مملو از الماس و معادن مهم است. عدّه اى ستمگر این ثروت ها را مى برند و به انواع غذا و وسایل رفاهی دست پیدا می کنند، بعد غذاهاى اضافه را در زباله دان می ريزند و عدّه اى ديگر که در آن ثروت سهم داشته اند از گرسنگى مى ميرند.(2) این ظلم و ستم اختصاص به حکومت های ظالم ندارد و در بین افراد هر جامعه نیز گاهی ثروت اندوزی و احتکار برخی افراد سودجو باعث کمبود مواد غذایی در جامعه می گردد و با گران شدن اجناس ممکن است برخی توان خرید نداشته و گرسنگی بکشند. البته خداوند علاوه بر عذاب اخروی ظالمان، در دنیا نیز ظلم را پایدار ندانسته است، اما از آنجا که جریان امور بر اساس اسباب و مسببات می باشد و همیشه قرار نیست امدادهای غیبی به کمک انسان بیاید، از طرفی از ظالمان نیز نمی توان سلب «اختیار» کرد، لذا تا مظلومان برای دفع ظلم تلاش نکنند فقر از بین نخواهد رفت‏. اگر قرار باشد هر عمل ظالمانه ای، بلافاصله و به صورت فوری، جزا داده شود، هیچ کس جرأتی برای بروز اراده واقعی و ظهور باطنش نخواهد داشت و با پدید آمدن حالتی شبیه به جبر، اختیار و جسارت هر کس برای انتخاب آزادانه اعمال از بین خواهد رفت و مجالِ کامل شدنِ حجتِ روز جزا فراهم نخواهد آمد. در اشاره به همین آزادی و اختیار اعطا شده به آدمی است که خداوند در آیه 20 سوره اسراء می فرماید: «كُلاًّ نُمِدُّ هؤُلاءِ وَ هَؤُلاءِ مِنْ عَطاءِ رَبِّكَ وَ ما كانَ عَطاءُ رَبِّكَ مَحْظُورًا»؛ (هر دو دسته - دنياخواهان و آخرت طلبان - را از عطای پروردگارت مدد می بخشيم و عطای پروردگارت از کسی منع نشده است). 2) تلاش انسان برای کسب روزی نیز در رفع فقر و گرسنگی اهمیت دارد. بر اساس روايات رزق و روزى - که خداوند تقسیم کرده است - بر دو قسم است: رزقى كه تو آن
جهت نیست که با این همه تاکیدات؛ روايات اسلامی در وصف حكومت عدل و قرآنی امام زمان(علیه السلام) بیان می دارند: «لَا يَجِدُ الرَّجُلُ‏ مِنْكُمْ يَوْمَئِذٍ مَوْضِعاً لِصَدَقَتِه‏»(12)؛ (هیچیک از شما در آن زمان حتي نيازمندي پيدا نمي کنید تا به او صدقه بدهید)؛ چرا که این مهم با بکار گیری صحیح احکام الهی و قرآنی محقق می شود.(13) پی نوشت: (1). پيام قرآن، مکارم شیرازی، ناصر، دار الكتب الاسلاميه، تهران، 1386 هـ ش، چاپ نهم، ج ‏4، ص 524. (2). انوار هدايت، مکارم شیرازی، ناصر، انتشارات امام على بن ابى طالب(عليه السلام‏)، قم، 1390 هـ ش‏، چاپ اول‏، ص 203. (3). همان. (4). بحار الأنوار، مجلسى، محمد باقر بن محمد تقى‏، دار إحياء التراث العربي‏، بیروت، 1403 هـ ق، چاپ دوم، ج 71، ص 127. (5). تفسير نمونه، مكارم شيرازى، ناصر، دار الكتب الاسلاميه‏، تهران، 1374 هـ ش، چاپ سی و دوم، ج ‏16، ص 153. (6). چنانکه در آیات 6-7 سوره علق‏ می خوانیم: «إِنَّ الْإِنسَانَ لَيَطْغَى* أَنْ رَّآهُ اسْتَغْنَى»؛ (چنين نيست كه انسان حقشناس باشد مسلما طغيان مى كند * به خاطر اينكه خود را بى نياز مى بيند). (7). چنانکه در آیه 51 سوره فصلت می خوانیم: «وَ إِذا أَنْعَمْنا عَلَى‏ الْإِنْسانِ‏ أَعْرَضَ‏ وَ نَأى‏ بِجانِبِه‏»؛ (هر گاه به انسان نعمتى دهيم روى مى گرداند، و با تكبر از حق دور مى شود). (8). دائرة المعارف فقه مقارن، مکارم شیرازی، ناصر، انتشارات مدرسه الامام على بن ابى طالب(علیه السلام)، قم، 1427 هـ ق، چاپ اول‏، ج ‏2، ص 137. (9). سوره حشر، آیه 7. (10). نهج البلاغة، شريف الرضى، محمد بن حسين‏، محقق: صالح، صبحی، انتشارات هجرت‏، قم، 1414 هـ ق، چاپ اول، ص 533. (11). سوره توبه، آیه 60. (12). بحار الأنوار، همان، ج ‏52، ص 339، باب 27، ح 83. (13). ر.ک: سيري در سيره ائمه اطهار، مطهری، مرتضی، انتشارات صدرا، تهران، 1358 هـ ش، چاپ اول، ص 238. تاریخ انتشار: « 1397/05/07 https://eitaa.com/darseostadnikzad