🔴 شنیده شدنِ پیام انقلاب از زبانِ داریوش همایون
«ما روز 14 آبان 57 در منزل آقای محمود کاشفی وزیر مشاور کابینۀ خودمان میهمان بودیم که مردی بسیار شرافتمند و درست و حسابی است. ناهار میهمان بودیم و آقای آموزگار (نخستوزیر سابق) هم بود و چند تا از همکاران کابینۀ پیشین.
داشتیم ناهار میخوردیم. تلویزیون روشن بود. ناگهان گفتند که شاه پیامی دارد و شاه ظاهر شد. درهم شکسته و با لکنت زبان و روحیهای بسیار خراب و به حال نیمه گریه. یک نطقی هم خواند سراپا التماس و درخواست و آنجا هم گفت که "من پیام انقلاب شما را شنیدم" و بگذارید خلاصه من خودم رهبر #انقلاب شما باشم. اجازه بدهید، تمنا میکنم. همهاش التماس ولی بعد، حکومت نظامی اعلام کرد و باز گفت: نترسید، این هیچ کاری نمیکند، هیچ وحشتی نداشته باشید. خب! پس چرا #حکومت_نظامی میدهید؟ ما هم متحیر. نمیدانستیم چه بگوییم. واقعا نمیدانستیم. بهتزده شده بودیم. تلفن زنگ زد. آموزگار رفت پای تلفن و یواشکی صحبت کرد و بعد هم به عجله خداحافظی کرد و رفت. بعدها شنیدم که یکی از دوستانش بود که گفته بود میخواهند تو را بگیرند. فورا برو و بلیت هواپیما را به او داده و از ایران رفته بود.... به خانه برگشتیم و همان شب ساعت یک نیمه شب مستخدم آمد بالا و و گفت چند نفر آمدهاند و شما را میخواهند. گفتند کار مختصری هست و چند ساعت طول میکشد و میدانستم این حرفها نیست و ما را بردند به جمشیدآباد و گفتند به استناد ماده 5 حکومت نظامی دستگیر شدهاید»
#داریوش_همایون وزیر اطلاعات دولت جمشید آموزگار،کتاب «آیندگان و روندگان»
با #درواقع همراه باشید ...
🆔@darvaqe1