eitaa logo
🦋 درواژه 🦋 از واژه‌های نثر تا شعر
50 دنبال‌کننده
77 عکس
18 ویدیو
1 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
🦋امروز در معیت بنیاد شهید به دیدار دو خانواده‌ی شهید رفتیم. 🔹️مولفه‌ی اصلی خانواده‌های شهدا، حس روایت‌گری آن‌هاست که بیشتر دیده می‌شود. همان گزینه‌ی روایت اصلی‌ها، روایت دستِ اولی‌ها. 🔹️و آنچه که مهم است رسانه‌ی منعکس کننده‌ی همین روایت اولی‌هاست. موقعیت زینب‌گونه‌ای که همسران شهید در وجودشان به تاسی از حضرت زینب سلام‌الله‌علیها به منصه‌ی ظهور رسانده‌اند. پ‌ن: همسران شهید عاشق بودند، عشق رو می‌شد هنوز هم از چشمهاشون فهمید. سن و سالی نداشتند که در این موقعیت‌ها قرار گرفتند. همسر شهید تعریف می‌کرد، هنوز هم شب‌ها با شب‌بخیر گفتنم به شهید میرم می‌خوابم. آروم بودم و ساکت و ذهنی که هزاران سوال از این عشق زیبا داشت...... 🦋دوروبرمان فرزندان شهیدی هستند که از این شهداء به یادگار مانده‌اند. چشم‌ها را باید شست.... @darvazhe
🦋 🔹️این دیدار توام شد با ذوق شاعرانه‌ی من: دو تا شعر داشتم در وصف مادران و خواهران شهدا که اینجا بارگذاری می‌کنم. ⚘️♥️ برای مادران شهید رنج شب‌های تیره را  تنها، قلبِ صبح سپید می‌داند سوزِ سرمای هر زمستان را سفره ی روز عید می‌داند . خبرم آمده‌ست از جبهه، پیکرم آمده ست از جبهه! مادرم... مادرم همیشه مرا یک جوان رشید می‌داند! گم‌شدن در دل سیاهی را؛ شبِ تنهای بی‌پناهی را همه را دارد و به خاطر من درد را ناپدید می‌داند پشت تابوت‌هاست مادرِ من...باید این صحنه را نگاه کند: بعدِ هجران! وصال را هرکس اتفاقی بعید می‌داند! دوریِ من غم است شادی نیست، بارش چشمِ او ارادی نیست با تمام‌ غمی‌ که در دلش‌است خویش را رو سپید می‌داند! پَرکشیدم به خوابش آهسته تا بگویم که دوستش دارم سخنم را نگفته می‌خواند، حرفِ دل را ندید می‌داند کیست او مریم‌ است یا حوا؟ حضرت زینب‌است یا زهرا؟ از من این تکه استخوان را نیز، باز هم یک نوید می‌داند! دلِ من تا ابد گرفتارش، آمدم باز هم به دیدارش حضرتِ مادر است و خوشبختم که مرا هم‌ مُرید می‌داند فصل آغوش او دوباره کجاست؟ آه... تقویم های پاره کجاست؟؟؟ روزهایِ نبودنم را او بهتر از سررسید می‌داند! سال ها زحمت و ریاضت‌ را، طاقت و صبر و  استقامت را معنی انتظار و حسرت را، مادر یک شهید می‌داند... @darvazhe
🦋 بگو پرنده‌ی دریا کجا و خاک کجا جهان ِ بی در و پیکر کجا، پلاک کجا یکی دو پاره‌ی پیراهن ِ غبار رسید رسید عطر تو در کوچه و بهار رسید فدای آن رخ خندانت ای بهار‌ترین تو داستان جهانی، تو آبروی زمین برادر منی ای قد بلند خاکی پوش نیفت روی زمین و نخواب بی‌آغوش بگو بمیرد خواهر برای پیکر تو برای بوی تن ِ لاله لاله پر پر تو بگو بیاید خواهر به صحنه‌ی سَحَرت مگر دوباره بگیرد هوای دور و برت شلمچه صحنه‌ی خون بود و خانه‌ی من شد زمینِ سوخته شد لاله زار ِ چیدن شد شلمچه بود، طلاییه بود میمک بود فرشته بود یقین بود رَستن از شک بود فدای آن قد و بالای چون سپیدارت بگو بیاید خواهر دمی به دیدارت نشسته بر لب هر کوچه نام زیبایت ترانه‌ی خوشِ لبخنده‌ی شکوفایت تویی یقین ِ مداوم به ماجرای نجات همین که نام تو آمد بلند شد صلوات @darvazhe
🔹️یا واهب العقل 🖊بیچارگان خوشبخت؛ سخن گفتن تلاشِ چنگ‌اندازی به گلوی خودم است. خودم که دنباله‌گیر حقیقت نیست. چرا که حقیقت چیزی است که بزرگان گفته و نوشته‌اند و ایمانی شده و تن و جسد و فکر معیوبم را هنوز نگه داشته و امید ماندن و ایستادن و باور پذیری را در این مجموعه‌ی سر و بدن کاشته است. هر چه هست ایمان است و چیزی به آن افزودنی نیست. گناه برای ما مومنان انحراف است نه لذت، برای فرد بی‌اعتقاد، گناه سراسر بی‌معنی است. لذت، اپیکوریسم، فضیلت‌های شادی‌بخش ، منفعت‌باوری و همه‌‌ی سودانگاری به او کمک می‌کند، در حالی که کمکی نخواسته است. اما به گناهکارانی از جنس ما، از هیچ کجایی مُلتجایی نخواهد رسید. در حالی که دستمان از بطن مادر برای گرفتن سرِ ریسمان یاری دهنده‌ای، مشت شده و حالا از عمر بیرون است، از آب بیرون است، از دام بیرون است، از تخت بیرون است، از بیماری و احتمالات و از حوائج و از وظایف و از تابوت و از کِشوی سردخانه و از قبر بیرون است. دست ما مومنان همیشه از توان خویش خارج است. تنها کمک از خداست که کلمات انابت و رجوع را آفریده و کرور کرور شمع تضرع و گریانی و نیاز، شاید هم مفتخرمان داشت و مقامی شامخ داد. مقام بلند توّابان و پابرهنگان صحرای خویش، که ملائکِ خاله‌زنک را به پچ پچه در کوچه وا می‌دارند، که ببینیدشان، آن‌ها تطهیر شدگانند. چقدر هم برای همه فیس و افاده می‌آیند. خدا شانس بدهد. ما بیچارگان خوشبختم. فهرست گناهان ما بلند است. اما اگر دست یک پراگماتیست اخلاق‌مدار بیفتد حتی یکی از آن‌ها گناه نیست. کاری‌ست که هنجار بشریت امروز و فرداست. اما بر سر این فهرست شب و روز به اربابان دو عالم التماس می‌کنیم و امیدی داریم که هنجار الهی ما را فرا بگیرد و با احساس گناه ما را مسلمان کند و تائب بمیراند، نه هنجار‌مند و متعفن و دنیوی و اخلاق مدارِ کانتی و فضیلت مدارِ آگوستینی. @darvazhe
📹ضبط برنامه‌ی رحیل معصوم 🔹️السلام عَلَیْکِ یَا فَاطِمَةُ المَعصومة اشْفَعِی لَنَا فِی الْجَنَّه جز تو گلی را بدون خار ندیدم بعد تو در شهر قم بهار ندیدم شب شد و من تا سحر گریستم از غم بعد تو در سینه ای قرار ندیدم گوشه‌ی تاری برای گریه ندارم کنج حریم تو را که تار ندیدم سقف عزاخانه‌ی تو ریخت و آنجا هیچ به جز خیلِ سوگوار ندیدم هیچ به غیر از فرشتگان خدا را زائر این مدفن و مزار ندیدم قلب زمین سوگوار کیست به جز تو بی تو ثباتی در این مدار ندیدم تا گل سرخ محمدی بشکوفد سخت‌تر از دردِ انتظار ندیدم تا در میخانه‌ات گشوده به مستان هیچ به جز مردم‌ِ خمار ندیدم دست من و دامنت در این شب غربت غیر تو عشق و به جز تو یار ندیدم @darvazhe
هدایت شده از فکرت
محفل شعر «رَحیل معصوم» به مناسبت وفات حضرت معصومه سلام‌الله علیها در رسانه برگزار شد. این برنامه که با همکاری رسانه صورت گرفت، به زودی از پخش خواهد شد. 📮فکرت، رسانه اندیشه و آگاهی؛ 📲وب | ایتا | تلگرام | اینستاگرام | تویتر
مرحله‌نهایی سرزمین شعر با حضور چهار شاعر راه‌یافته به مرحله‌ی نهایی امشب ساعت ۲۱ شبکه‌ی چهارم سیما @damsara
💠 امام صادق عليه السلام : 🔺من أرادَ اللّه ُ بِهِ الخَيرَ قَذَفَ في قَلبِهِ حُبَّ الحُسَينِ عليه السلام و حُبَّ زيارَتِهِ ؛ 🔺اگر خداوند خیر کسی را بخواهد ، محبّت حسين و شوق زيارتش را در دل او مى اندازد . @darvazhe