eitaa logo
داستانهای کوتاه و آموزنده
3هزار دنبال‌کننده
3.2هزار عکس
3.8هزار ویدیو
36 فایل
بسم الله الرحمن الرحیم بیایید از گذشتگان درس عبرت بگیریم تاخود عبرت آیندگان نشدیم ⭕️ @dastan9 🇮🇷 ⭕️ http://Splus.ir/dastan9 🇮🇷 ⭕️ https://eitaa.com/dastan9 🇮🇷 ادمین کانال https://eitaa.com/yazahra_9 تبادلات 🌹 https://eitaa.com/yazahra_9
مشاهده در ایتا
دانلود
📆امروز یکشنه ۲۲اردیبهشت ۱۳۹۸ ۶ رمضان ۱۴۴۰ ۱۲ مِی ۲۰۱۹ 🍀📅 دعای روز ششم ماه مبارک رمضان 🔅بسم الله الرحمن الرحیم اللَّهُمَّ لا تَخْذُلْنِي فِيهِ لِتَعَرُّضِ مَعْصِيَتِكَ وَ لا تَضْرِبْنِي بِسِيَاطِ نَقِمَتِكَ وَ زَحْزِحْنِي فِيهِ مِنْ مُوجِبَاتِ سَخَطِكَ بِمَنِّكَ وَ أَيَادِيكَ يَا مُنْتَهَى رَغْبَةِ الرَّاغِبِينَ 🔸خدایا مرا در این روز بواسطه ارتکاب عصیانت خوار مساز و به ضرب تازیانه قهرت کیفر مکن و از موجبات خشم و غضبت دور گردان به حق احسان و نعمتهای تو به خلق ای منتهای آرزوی مشتاقان . ⭕️ @dastan9 🇮🇷 ⭕️Sapp.ir/dastan9 🇮🇷 #معرف_کانال_خود_باشید 🌹
💐قشنگه, بخونید "" در زمان "سلطنت خسرو پرويز" بين ايران و روم جنگ شد و در اين جنگ ايرانيها پيروز شدند و قسطنطنيه كه پايتخت روم بود بمحاصره ي ارتش ايران در آمد و "سقوط" آن نزديك شد. "مردم رم" فردي را به نام "هرقل" به پادشاهي برگزيدند. هرقل چون "پايتخت را در خطر مي ديد،" دستور داد كه "خزائن جواهرات" روم را در "چهار كشتي بزرگ" نهادند تا از راه دريا به "اسكندريه" منتقل سازند تا چنانچه پايتخت سقوط كند،‌ "گنجينه ي روم" بدست ايرانيان نيافتد. اينكار را هم كردند. ولي كشتيها هنوز مقداري در مديترانه نرفته بودند كه ناگهان "باد مخالف وزيد" و چون كشتيها در آن زمان با باد حركت مي كردند، هرچه "ملاحان تلاش كردند" نتوانستند كشتيها را به سمت اسكندريه حركت دهند و كشتي ها به "سمت ساحل شرقي مديترانه" كه در "تصرف ايرانيان بود" در آمد. ""ايرانيان خوشحال شدند و خزائن را به تيسفون پايتخت ساساني فرستادند."" خسرو پرويز خوشحال شد و چون اين "گنج در اثر تغيير مسير باد بدست ايرانيان افتاده بود،" خسرو پرويز آنرا *گنج باد آورده * نام نهاد. * از آنروز به بعد هرگاه ثروت و مالي بدون زحمت نصيب كسي شود، آن را بادآورده مي گويند.* ⭕️ @dastan9 🇮🇷 ⭕️ Sapp.ir/dastan9 🇮🇷 🌹
💐آهو خیلی خوشگل بود, یک روز یک پری سراغش اومد و بهش گفت: آهو جون! دوست داری شوهرت چه جور موجودی باشه؟ آهو گفت: من عاشق شدم, عاشق یه مرد خونسرد و خشن و زحمتکش, اسمش جناب الاغه... پری آرزوی آهو رو برآورده کرد و آهو با یک الاغ ازدواج کرد. شش ماه بعد آهو و الاغ برای طلاق سراغ حاکم جنگل رفتند, حاکم پرسید: علت طلاق؟ آهو گفت: توافق اخلاقی نداریم, این خیلی خره. حاکم پرسید: دیگه چی؟ آهو گفت: شوخی سرش نمیشه, تا براش عشوه میام جفتک می اندازه. - دیگه چی؟ + آبروم پیش همه رفته, همه میگن شوهرم حماله. - دیگه چی؟ + مشکل مسکن دارم, خونه ام عین طویله است. - خب دیگه؟ + اعصابم را خورد کرده, هر چی ازش می پرسم مثل خر بهم نگاه می کنه!! - دیگه چی؟ + تا بهش یه چیز می گم صداش رو بلند می کنه و عرعر می کنه. - دیگه چی؟؟؟ + از من خوشش نمیاد, همه اش میگه لاغر مردنی, تو مثل مانکن ها می مونی. حاکم رو به الاغ کرد و گفت: آیا همسرت راست میگه؟ الاغ گفت: آره!! حاکم گفت: چرا این کارها رو می کنی؟ الاغ گفت: واسه اینکه من خرم! حاکم فکری کرد و گفت: خب خره دیگه چیکارش میشه کرد! ⭕وقتی عاشق موجودی می شوید, مراقب باشید عشق چشم هایتان را کور نکند⭕ ⭕️ @dastan9 🇮🇷 ⭕️ Sapp.ir/dastan9 🇮🇷 🌹
💐 "جک لندن" در رمان (سپید دندان) در یک فصل از کتاب توضیح زیادی در مورد "حسادت" می دهد. یک روز که جک در "جمع دانشجوها" سخنرانی داشت، دختر جوانی به نمایندگی از همکلاسهایش پرسید: شما در این کتاب حسادت را "مانع رشد" انسان معرفی کرده اید، می شود منظورتان را بیشتر توضیح دهید؟!‌ جک لندن از مسئول آزمایشگاه دانشگاه سوالی کرد و چند دقیقه بعد "پنج خرچنگ" را داخل یک سطل قرار دادند و روی سن گذاشتند. دانشجوها می دیدند که هر چند دقیقه یک بار یکی از خرچنگها سعی می کند به سختی از "دیواره سطل" بالا برود و همین که می خواهد خود را نجات بدهد، چهار خرچنگ دیگر به او "حمله" می کنند و دست و پایش را می گیرند و او را به "پایین می کشند" و این کار "مدام تکرار می شود.!" جک لندن رو کرد به دانشجوها و گفت: * اگر بتوانید این قضیه را تفسیر کنید، مفهوم "حسادت مانع رشد انسان است" را نیز درک خواهید کرد!‌ * 🌺 امام على عليه السلام: حسادت عيبى رسوا و بخلى سهمگين است و حسود تا به آرزوى خود درباره محسودش نرسد آرام نمى گيرد. غررالحکم و دررالکلم ص 128 ، ح 2229🌺 ⭕️ @dastan9 🇮🇷 ⭕️ Sapp.ir/dastan9 🇮🇷 🌹
🌼#صبح_بخیر_مهدوی . ظهور ؛ اتفاق می افتد مهم این است ڪہ ما ڪجای این ظهـور باشیم #شهید_مصطفی_احمدی_روشن 🍀روزتون منور به نگاه صاحب الزمان(عج) . ⭕️ @dastan9 🇮🇷 ⭕️Sapp.ir/dastan9 🇮🇷 #معرف_کانال_خود_باشید 🌹
💐 مردی به دربار خان زند می رود و با ناله و فریاد می خواهد تا ڪریمخان را ملاقات ڪند. سربازان مانع ورودش می شوند. خان زند در حال ڪشیدن قلیان ناله و فریاد مرد را می شنود و می پرسد ماجرا چیست؟ پس از گزارش سربازان به خان، وی دستور می دهد ڪه مرد را به حضورش ببرند. مرد به حضور خان زند می رسد و ڪریم خان از وی می پرسد: «چه شده است چنین ناله و فریاد می ڪنی؟» مرد با درشتی می گوید: «دزد همه اموالم را برده و الان هیچ چیزی در بساط ندارم!» خان می پرسد: «وقتی اموالت به سرقت می رفت تو ڪجا بودی؟» مرد می گوید: «من خوابیده بودم!» خان می گوید: «خوب چرا خوابیدی ڪه مالت را ببرند؟» مرد در این لحظه آن چنان پاسخی می دهد ڪه استدلالش در تاریخ ماندگار می شود . مرد می گوید: «من خوابیده بودم، چون فڪر می ڪردم تو بیداری!!!» خان بزرگ زند لحظه ای سڪوت می ڪند و سپس دستور می دهد خسارتش از خزانه جبران ڪنند و در آخر می گوید: «این مرد راست می گوید ما باید بیدار باشیم.»☘ ⭕️ @dastan9 🇮🇷 ⭕️ Sapp.ir/dastan9 🇮🇷 🌹
📆امروز دوشنبه ۲۳ اردیبهشت ۱۳۹۸ ۷ رمضان ۱۴۴۰ ۱۳ مِی ۲۰۱۹ 🌼 دعای روز هفتم‌ ماه مبارک رمضان 🔅بسم الله الرحمن الرحیم اللَّهُمَّ أَعِنِّي فِيهِ عَلَى صِيَامِهِ وَ قِيَامِهِ وَ جَنِّبْنِي فِيهِ مِنْ هَفَوَاتِهِ وَ آثَامِهِ وَ ارْزُقْنِي فِيهِ ذِكْرَكَ بِدَوَامِهِ بِتَوْفِيقِكَ يَا هَادِيَ الْمُضِلِّينَ 🔸خدایاا مرا در این روز بر روزه اقامه نماز یاری‌ کن و از لغزش‌ها و گناهان دور ساز و ذکر دایم نصیبم فرما به حق توفیق بخشی خود ای هدایت کننده گمراهان ⭕️ @dastan9 🇮🇷 ⭕️Sapp.ir/dastan9 🇮🇷 #معرف_کانال_خود_باشید 🌹
💐دو شیر از باغ وحشی می‌گریزند و هر کدام راهی را در پیش می‌گیرند ، یکی از آن دو به یک پارک جنگلی پناه می‌برد اما به محض آنکه بر اثر فشار گرسنگی رهگذری را می‌خورد به دام می‌افتد ، ولی شیر دوم موفق می‌شود چند ماهی در آزادی به سر ببرد و هنگامی هم که گیر می‌افتد و به باغ وحش بازگردانده می‌شود حسابی چاق و چله است شیر اولی از او پرسید : کجا پنهان شده بودی که این همه مدت گیر نیفتادی؟ شیر دوم پاسخ می‌دهد : توی یکی از ادارات دولتی ! هر سه روز در میان ، یکی از کارمندان اداره را می خوردم‌ و کسی هم متوجه نمی‌شد ... شیر نخست پرسید : پس چطور شد که گیر افتادی ؟ شیر دوم پاسخ می‌دهد : اشتباهاً آبدارچی را خوردم چون تنها کسی بود که کاری انجام می‌داد و غیبت او را متوجه شدند . ⭕️ @dastan9 🇮🇷 ⭕️ Sapp.ir/dastan9 🇮🇷 🌹
🌺بسیار زیبا🌺 💐داستان کوتاه شعر بنی آدم و معلم بی توجه ﻣﻌﻠﻢ ﺍﺳﻢ ﺩﺍﻧﺶ ﺁﻣﻮﺯ ﺭﺍ ﺻﺪﺍ کرﺩ. ﺩﺍﻧﺶ ﺁﻣﻮﺯ ﭘﺎی ﺗﺨﺘﻪ ﺭﻓﺖ. ﻣﻌﻠم گفت: «ﺷﻌﺮ بنی ﺁﺩﻡ ﺭﺍ ﺑﺨﻮﺍﻥ.» ﺩﺍﻧﺶ ﺁﻣﻮﺯ ﺷﺮﻭﻉ کرﺩ: بنی ﺁﺩﻡ ﺍﻋﻀﺎی یکدیگرﻧﺪ که ﺩﺭ ﺁﻓﺮینش ﺯ یک ﮔﻮﻫﺮﻧﺪ ﭼﻮ ﻋﻀﻮی ﺑﻪ ﺩﺭﺩ ﺁﻭﺭﺩ ﺭﻭﺯﮔﺎﺭ ﺩﮔﺮ ﻋﻀﻮﻫﺎ ﺭﺍ ﻧﻤﺎﻧﺪ ﻗﺮﺍﺭ ﺑﻪ ﺍینجا که ﺭسید ﻣﺘﻮﻗﻒ ﺷﺪ. ﻣﻌﻠﻢ ﮔﻔﺖ: «بقیه ﺍﺵ ﺭﺍ ﺑﺨﻮﺍﻥ!» ﺩﺍﻧﺶ ﺁﻣﻮﺯ ﮔﻔﺖ: «یادم نمی آید.» ﻣﻌﻠﻢ ﮔﻔﺖ: «یعنی چی؟ این ﺷﻌﺮ ﺳﺎﺩﻩ ﺭﺍ ﻫﻢ ﻧﺘﻮﺍنستی ﺣﻔﻆ کنی؟!» ﺩﺍﻧﺶ ﺁﻣﻮﺯ ﮔﻔﺖ: «ﺁخه مشکل ﺩﺍﺷﺘﻢ. ﻣﺎﺩﺭﻡ مریض ﺍﺳﺖ ﻭ ﮔﻮﺷﻪ ﺧﺎﻧﻪ ﺍﻓﺘﺎﺩﻩ، ﭘﺪﺭﻡ ﺳﺨﺖ کار می کند ﺍﻣﺎ ﻣﺨﺎﺭﺝ ﺩﺭﻣﺎﻥ ﺑﺎﻻﺳﺖ، ﻣﻦ باید کارهای ﺧﺎﻧﻪ ﺭﺍ ﺍﻧﺠﺎﻡ ﺑﺪﻫﻢ ﻭ ﻫﻮﺍی ﺧﻮﺍﻫﺮ برادرهایم ﺭﺍ ﻫﻢ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﻢ، ببخشید.» ﻣﻌﻠﻢ ﮔﻔﺖ: «ببخشید! همین؟! مشکل ﺩﺍﺭی که ﺩﺍﺭی، باید ﺷﻌﺮ ﺭﻭ ﺣﻔﻆ می کردی. مشکلات ﺗﻮ ﺑﻪ ﻣﻦ ﻣﺮﺑﻮﻁ نمیشه!» ﺩﺭ این ﻟﺤﻈﻪ ﺩﺍﻧﺶ ﺁﻣﻮﺯ ﮔﻔﺖ: ﺗﻮ کز ﻣﺤﻨﺖ دیگران بی غمی نشاید که ﻧﺎﻣﺖ ﻧﻬﻨﺪ آدمی! ⭕️ @dastan9 🇮🇷 ⭕️ Sapp.ir/dastan9 🇮🇷 🌹
🌼#صبح_بخیر_مهدوی بوي گل ها عالمي را مست و حيران ميکند ديدن مهدي هزاران درد، درمان ميکند مدعي گويد که با يک گل نمي گردد بهار من گلي دارم که عالم را گلستان ميکند 🍀#اللهم_عجل_لولیک_الفرج ⭕️ @dastan9 🇮🇷 ⭕️Sapp.ir/dastan9 🇮🇷 #معرف_کانال_خود_باشید 🌹
📆 امروز سه شنبه ۲۴ اردیبهشت ۱۳۹۸ ۸ رمضان۱۴۴۰ ۱۴ مِی ۲۰۱۹ 📅 دعای روز هشتم ماه مبارک رمضان 🔅 بسم الله الرحمن الرحیم اللَّهُمَّ ارْزُقْنِي فِيهِ رَحْمَةَ الْأَيْتَامِ وَ إِطْعَامَ الطَّعَامِ وَ إِفْشَاءَ السَّلامِ وَ صُحْبَةَ الْكِرَامِ بِطَوْلِكَ يَا مَلْجَأَ الْآمِلِينَ 🔸خدایا در این روز نصیبم فرما ترحّم به یتیمان و اطعام به گرسنگان و افشاء سلام و مصاحبت نیکان، به حق انعامت ای پناه آرزومندان ⭕️ @dastan9 🇮🇷 ⭕️Sapp.ir/dastan9 🇮🇷 #معرف_کانال_خود_باشید 🌹
ارسال شده از سروش+: 💐💐 سرخ‌پوستان از رييس جديد می‌پرسند: آيا زمستان سختی در پيش است؟ رييس جوان قبيله که نمی‌دانست چه جوابی بدهد می‌گوید: برای احتياط برويد هيزم تهيه کنيد. سپس به سازمان هواشناسی کشور زنگ می‌زند: آقا امسال زمستان سردی در پيش است؟ و پاسخ شنید: اينطور به نظر می‌آید. پس رييس دستور می‌دهد که بيشتر هيزم جمع کنند. چند روز بعد يک بار ديگر به سازمان هواشناسی زنگ می‌زند: شما نظر قبلی‌تان را تاييد می‌کنيد؟ و پاسخ شنید: 100درصد! رييس دستور می‌دهد که افراد تمام توانشان را برای جمع‌آوری هيزم بيشتر به کار ببرند. سپس چند روز بعد دوباره به سازمان هواشناسی زنگ می‌زند: آقا شما مطمئنيد که امسال زمستان سردی در پيش است؟ و پاسخ شنید: بگذار اينطور بگویم؛ یکی از سردترین زمستان‌های این چند دهه! رييس پرسید: از کجا می‌دانيد؟ پاسخ شنید: چون سرخ‌پوستان ديوانه‌وار دارند هيزم جمع می‌کنند! 💐 خيلی وقت‌ها، ما خودمان مسبب وقايع اطرافمان هستيم...💐 ⭕️ @dastan9 🇮🇷 ⭕️ Sapp.ir/dastan9 🇮🇷 🌹