eitaa logo
داستانهای کوتاه و آموزنده
3.5هزار دنبال‌کننده
3.8هزار عکس
5.1هزار ویدیو
36 فایل
﷽ کپی مطالب و نشر با ذکرصلوات تبلیغ و تبادل ⭕️ @dastan9 🇮🇷 ⭕️ http://Splus.ir/dastan9 🇮🇷 ⭕️ https://eitaa.com/dastan9 🇮🇷 مدیریت کانال https://eitaa.com/yazahra_9 ادمین تبلیغات کانال https://eitaa.com/Onlygod_10
مشاهده در ایتا
دانلود
☆°•°★°•°﷽°•°★💛★°•°﷽°•°★°•°☆ 💟 خیاط تعریف میکرد: در بازار بودم، اندیشه در ذهنم گذشت. ‼️سریع كردم و به راهم ادامه دادم.! ✔️قدری جلوتر شترهایی قطار وار از كنارم می‌گذشتند... ناگاه یكی از شترها لگدی انداخت كه اگر خود را كنار نمی‌كشیدم، خطرناك بود 🕌به مسجد رفتم و فكر می‌كردم همه چیز حساب دارد. این لگد شتر چه بود؟! 💠در عالم معنا گفتند: شیخ ! آن لگد نتیجه آن بود كه كردی! ⁉️گفتم: اما من كه خطایی‌انجام‌ندادم؟ ♻️گفتند: لگد شتر هم كه به تو نخورد! ⚠️اثر کارهای ما در جریان دارد، حتی یک میتواند تاثیری منفی ایجاد کند... 💐 💐 ⭕️ @dastan9 🇮🇷