هدایت شده از پاسخ به شبهات فجازی
كيم من؟ آرزو گم كرده اى تنها و سرگردان
نه آرامى نه اميدى نه همدردى نه همراهى
#رهى_معيرى
سرباز آمریکایی روی ویرانه های برجای مانده از حمله موشکی ایران به پایگاه عین الاسد
🚩 پاسخ شبهات ف. مجازی👇
🆔 @shobhe_shenasi
✅ پنج گنج
✍️ امام محمد باقر (علیهالسلام) خطاب به جابر بن جُعفی میفرمایند:
«ای جابر!
تو را به پنج چیز وصیت میکنم...
⇦ اگر مورد ستم قرار گرفتی، ستم نکن
⇦ اگر به تو خیانت کردند، تو خیانت نکن
⇦ اگر تو را تکذیب کردند، خشم نگیر
⇦ اگر تو را ستایش کردند، دلخوش نشو
⇦ و اگر تو را سرزنش کردند، دلگیر مشو
بلکه درباره آنچه گفتند فکر کن!
💥اگر دیدی آنچه میگویند راست است،خود را اصلاح کن. و اگر دیدی درست نیست، پس بدان که خود را مدیون تو کردند و برای جبران این دِین، از ثوابهای او به تو میدهند و از گناهان تو کم کرده، در نامه اعمال او قرار میدهند»
📚 بحارالأنوار، ج۷۵، ص۱۶۲
ــــــــــــــــ
🚩 هر روز یک #داستانک👇
🆔 @dastanak_ir
✨🌸🍃🌼🌸🍃🌼🌸🍃🌼
🌸🍃🌼🌸🍃🌼
🍃🌼
🌸
✨ #داستان_شب ✨
هنگامی که آریو برزن با سپاه اندکش شجاعانه در برابر سپاه عظیم اسکندر مقاومت کرد وحتی آنها را به عقب راند، یوتاب خواهر او بجای اینکه گوشه ای بایستد و با گریه و زاری
کشته شدن برادر و یارانش را در میدان نبرد ببینید ، لباس رزم در بر کرد ، شمشیر کشید و درکارزار جنگِ نابرابر در راه دفاع از میهن ، برادرش را در میدان نبرد تنها نگذاشت .
به گفته ی خودِ مورخین یونانی او آنچنان شجاعانه جنگید که تلاش سربازان مقدونی برای زنده به اسارت درآورن وی بی نتیجه ماند و آنها فقط شاهد تلفات بیشتر بودند.
این بانوی شجاع ایرانی تا جان در بدن داشت جنگید جنگید و باز هم جنگید و در نهایت در راه دفاع از میهن خود و در کنار برادر شجاعش ، در خون خود غلطید و روحش به ابدیتِ تاریخ میهنش پیوست.
اسکندر مقدونی چنان تحت تاثیر شجاعت این خواهر و برادر قرار گرفت که همانجا با احترام آنها را دفن نمود و
حتی چوپان خائنی را که راه مخفی دور زدن سپاه آریو برزن را به آنها نشان داده بود ، همانجا کشت.
ــــــــــــــــ
🚩 هر روز یک #داستانک👇
🆔 @dastanak_ir
📚 #داستان_کوتاه
شخصي تلاش پروانه براي بيرون آمدن از سوراخ کوچک پيله را تماشا مي کرد.
ناگهان تقلای پروانه متوقف شد و به نظر رسيد که خسته شده و ديگر نمی تواند به تلاشش ادامه دهد.
آن شخص مصمم شد به پروانه کمک کند و با برش قيچی سوراخ پيله را گشاد کرد.
پروانه به راحتی از پيله خارج شد اما جثه اش ضعيف و بال هايش چروکيده بودند.
آن شخص به تماشای پروانه ادامه داد.
او انتظار داشت پر پروانه گسترده و مستحکم شود و از جثه او محافظت کند اما چنين نشد.
در واقع پروانه ناچار شد همه عمر را روي زمين بخزد.
و هرگز نتوانست با بال هايش پرواز کند. آن شخص مهربان نفهميد که محدوديت پيله و تقلا براي خارج شدن از سوراخ ريز آن را خدا برای پروانه قرار داده بود تا به آن وسيله مايعی از بدنش ترشح شود و پس از خروج از پيله به او امکان پرواز دهد.
📔✍نتيجهی اخلاقی : گاهی اوقات در زندگی فقط به تقلا نياز داريم.
اگر خداوند مقرر می کرد بدون هيچ مشکلی زندگی کنيم فلج می شديم.
به اندازه کافی قوی نمی شديم و هر گز نمیتوانستيم پرواز کنيم.
ــــــــــــــــ
🚩 هر روز یک #داستانک👇
🆔 @dastanak_ir
تو اتوبوس پیرمرد به دختره که کنارش نشسته بود گفت:
دخترم این چه حجابیه که داری؟
همه موهات بیرونه؟
دختر با پرویی گفت :
تو نگاه نکن😒
بعد چند دقیقه پیر مرد کفشش رو درآورد بوی جوراب در فضا بخش شد!
دختر درحالی که دماغشو گرفته بود به پیرمرد گفت:
اه اه اه این چه کاریه میکنی خفمون کردی..
پیرمرد با خونسردی گفت:
خب تو بووو نکن!!!😂😂😂😂😂
#خنده
ــــــــــــــــ
🚩 هر روز یک #داستانک👇
🆔 @dastanak_ir
🔆 #استغفار_70بند
✳️👈علامه نوری در کتاب (دارالسلام) می نویسد:👇
🔆 امام رضا (علیه السلام ) از پدران بزرگوار خود نقل میکنند که امام حسین( علیه السلام) فرمودند:
⬅️روزی نزد امیرالمؤمنین(علیهالسلام) نشسته بودم که عربی وارد شد و عرض کرد یا امیرالمؤمنین! من مرد عیالمند و فقیر هستم و مالی که زندگی مرا کفایت کند ندارم.
◀️حضرت فرمودند: ای برادر عرب! چرا استغفار نمیکنی تا حالت نیکو شود؟ عرض کرد: زیاد استغفار میکنم، اما تغییری در زندگی ام پیدا نشده است.حضرت فرمودند: ای برادر عرب خدای متعال می فرماید:
✳️فقُلْتُ اسْتَغْفِرُوا رَبَّکُمْ إِنَّهُ کانَ غَفَّاراً (۱۰- نوح)
به آنها گفتم: «از پروردگار خویش آمرزش بطلبید که او بسیار آمرزنده است
✴️👈(بعد فرمودند) چون به گناه بودن بعضی از اعمالت آگاه نیستی استغفار تو ناقص است؛❗️
🔅 زیرا از آنها استغفار نمیکنی و نتیجه نمیگیری. 👈سپس فرمود: اینک به تو استغفاری می آموزم که اگر آن را هنگام خواب بخوانی خدا به تو وسعت رزق عطا فرماید.
◀️دعا را نوشته، به اعرابی داده و فرمودند: شب، قبل از خوابیدن، این استغفار را بخوان وگریه کن و اگر اشکت جاری نشد تباکی کن.
✳️امام حسین علیه السلام فرمود: سال بعد اعرابی به خدمت حضرت آمد و عرض کرد: یا امیرالمؤمنین! خداوند به من نعمت های زیادی عطا فرمود. شتران و گوسفندانم آن قدر زیاد شده اند که محلی برای نگه داری آن ها ندارم.
◀️ آن حضرت فرمودند: ای برادر عرب! قسم به آن خدایی که محمد صلوات الله علیه را به نبوت برگزید، بنده ای نیست که با این دعا به درگاه خدا استغفار کند، مگر اینکه خدای متعال به برکت آن، گناهانش را آمرزیده، حوائجش را برآورده و به مال و اولادش فراوانی و برکت عطا فرماید.😮
انتشار روزانه در کانال #داستانک
ــــــــــــــــ
🚩 هر روز یک #داستانک👇
🆔 @dastanak_ir
﷽، سلام
قابل توجه کاربران عزیز، همانطور که در متن سنجاق شده مشاهده می کنید، استغفار مجربی از امیرالمومنین علیه السلام نقل شده که آثار زیادی دارد.
از این پسر هر روز بخشی از آن در کانال #داستانک منتشر میشود.
دوستان خود را به کانال فرا بخوانید...
ــــــــــــــــ
🚩 هر روز یک #داستانک👇
🆔 @dastanak_ir
✴️👈استغفار هفتاد بند امیرالمومنین
✳️ #بند_اول
۱- اللَّهُمَّ إِنِّی أُثْنِی عَلَیْکَ بِمَعُونَتِکَ عَلَى مَا نِلْتُ بِهِ الثَّنَاءَ عَلَیْکَ وَ أُقِرُّ لَکَ عَلَى نَفْسِی بِمَا أَنْتَ أَهْلُهُ وَ الْمُسْتَوْجِبُ لَهُ فِی قَدْرِ فَسَادِ نِیَّتِی وَ ضَعْفِ یَقِینِی اللَّهُمَّ نِعْمَ الْإِلَهُ أَنْتَ وَ نِعْمَ الرَّبُّ أَنْتَ وَ بِئْسَ الْمَرْبُوبُ أَنَا وَ نِعْمَ الْمَوْلَى أَنْتَ وَبِئْسَ الْعَبْدُ أَنَا وَنِعْمَ الْمَالِکُ أَنْتَ وَبِئْسَ الْمَمْلُوکُ أَنَافَکَمْ قَدْ أَذْنَبْتُ فَعَفَوْتَ عَنْ ذَنْبِی وَ کَمْ قَدْ تَعَمَّدْتُ فَتَجَاوَزْتَ وَ کَمْ قَدْ عَثَرْتُ فَأَقَلْتَنِی عَثْرَتِی وَ لَمْ تَأْخُذْنِی عَلَى غِرَّتِی فَأَنَا ظَالِمٌ لِنَفْسِی الْمُقِرُّ لِذَنْبِی الْمُعْتَرِفُ بِخَطِیئَتِی فَیَا غَافِرَالذُّنُوبِ أَسْتَغْفِرُکَ لِذَنْبِی وَ أَسْتَقِیلُکَ لِعَثْرَتِی فَأَحْسِنْ إِجَابَتِی فَإِنَّکَ أَهْلُ الْإِجَابَهِ وَ أَهْلُ التَّقْوَى وَ أَهْلُ الْمَغْفِرَهِ.
📝ترجمه ی بند اول
بار خدایا❗️تو را حمد میگویم که به یاری تو موفق به ثناگوئیت شدم و به سبب فساد نیت و ضعف یقینم اقرار میکنم که ناتوانم🍂 که تو را آنطور که مستحق و سزاوار هستی مدح کنم🌾
بار الها، تو خوب معبود و خوب پروردگاری هستی💫
و من بد پرورش یافته ای هستم!
تو خوب مولایی هستی و من بد بنده ای! تو خوب مالکی هستی و من بد مملوکی!
چه بسیار گناهی که مرتکب شدم و تو عفو نمودی و چه بسیار جرم هایی که از من سر زد و تو از آن گذشتی!🌱
چه بسیار خطاها کردم، ولی مرا مؤاخذه نکردی و چه بسیار بدی ها که عمداً مرتکب شدم و تو از آن درگذشتی!
و چه بسیار لغزش ها که از من سر زد و از آن چشم پوشی نمودی، و مرا بر غفلتم مأخذه نکردی!
اینک این منم که به خود ظلم کرده ام و به گناهم اقرار و به خطاهایم اعتراف دارم. پس ای آمرزنده گناهان!
از تو میخواهم که گناهانم را ببخشی و از لغزش هایم درگذری، 🚶🏻♂️
پس به نیکی اجابت کن که تو سزاوار اجابت و اهل تقوا و آمرزشی!🙏🏻
ــــــــــــــــ
🚩 هر روز یک #داستانک👇
🆔 @dastanak_ir
روزي هارون الرشيد رو به اصحاب خود كرد و گفت: بسيار مايلم كسي را كه به محضر پيامبر اسلام ـ صلّي الله عليه و آله ـ رسيده است ملاقات كنم تا صفات و شمائل آن حضرت را از او بشنوم.
گفتند: در يمن پيرمردي است كه پيامبر اكرم ـ صلّي الله عليه و آله ـ را ديده است. هارون دستور داد به هر وسيله ممكن او را نزد من آوريد. مأمورين سراغ وي را گرفتند و او را كه بسيار ضعيف و مشتي استخوان بود به نزد هارون آوردند. از او سؤال كرد آيا تو پيامبر اسلام را زيارت كردهاي؟
پيرمرد با صداي ضعيفي جواب داد: آري. من در پاي منبر پيامبر اكرم ـ صلّي الله عليه و آله ـ بودم و از او احاديث زيادي شنيدم.
هارون گفت: شمائل آن حضرت را براي من بيان كن.
پيرمرد گفت: حضرت قدي موزون و رسا و چشم و موي مشكي داشت، او از پيشاني و ديدههايي گشاده برخوردار بود و موهاي او پيچيده و در ميان شكم مبارك آن حضرت خط موئي بود، بسيار بوي خوش استعمال ميكرد بگونهاي كه از هر كوچهاي عبور ميكرد تا مدتي بوي عطر از آنجا استشمام ميشد.
هارون پرسيد: آيا حديثي از آن حضرت بياد داري؟
پيرمرد گفت: فقط يك حديث به خاطر دارم كه فرمود: «يشيب ابن آدم و يشبّ فيه خصلتان، الحرص و طول الامل» (فرزند آدم پير ميشود اما دو صفت در او جوان ميگردد: حرص و آرزوي طولاني) هارون از او بسيار خوشش آمد و امر كرد به وي پول زيادي داده و او را به وطن باز گردانند.
وقتي او را چند فرسخ از بغداد دور كردند شنيدند صداي ناله ضعيف آن پيرمرد بلند است. چون به او توجه كردند گفت: مرا نزد خليفه برگردانيد كه كار لازمي دارم و بايد به او تذكر دهم. او را به نزد هارون باز آوردند. خليفه سؤال كرد: اي پيرمرد چه كاري داري؟
گفت: اي هارون! اين بخشش كه بر من داشتي براي امسال است يا هر سال ميتوانم آن را دريافت كنم.
هارون خنديد و گفت: راست گفتي كه پيامبر اكرم ـ صلّي الله عليه و آله ـ فرموده است: فرزند آدم پير ميشود اما دو صفت در او جوان ميگردد: حرص و آرزو.
آري تا هر چند سال ديگر كه هستي بيا و مستمري خود را دريافت كن. اما او را كه برگرداندند قبل از رسيدن به يمن از دار دنيا رفت.[1]/زائر
[1] . صد و ده حكايت، حكايت 84.
ــــــــــــــــ
🚩 هر روز یک #داستانک👇
🆔 @dastanak_ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بابای بی اعصاب😁
برف بازی میخواستی ؟ بیا اینم برف بازی😳
ــــــــــــــــ
🚩 هر روز یک #داستانک👇
🆔 @dastanak_ir
#استغفار_70بند
۲- اللَّهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُکَ لِکُلِّ ذَنْبٍ قَوِیَ بَدَنِی عَلَیْهِ بِعَافِیَتِکَ أَوْ نَالَتْهُ قُدْرَتِی بِفَضْلِ نِعْمَتِکَ أَوْ بَسَطْتُ إِلَیْهِ یَدِی بِتَوْسِعَهِ رِزْقِکَ وَ احْتَجَبْتُ فِیهِ مِنَ النَّاسِ بِسِتْرِکَ وَ اتَّکَلْتُ فِیهِ عِنْدَ خَوْفِی مِنْهُ عَلَى أَنَاتِکَ وَ وَثِقْتُ مِنْ سَطْوَتِکَ عَلَیَّ فِیهِ بِحِلْمِکَ وَ عَوَّلْتُ فِیهِ عَلَى کَرَمِ عَفْوِکَ فَصَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ وَ اغْفِرْهُ لِی یَا خَیْرَ الْغَافِرِینَ.
بند ۲: با خدایا! از تو مسألت آمرزش دارم، از هر گناهی که به واسطه ی عافیت بخشی تو، بدنم بر آن توانا شد؛ یا به واسطه نعمت فراوان تو به آن قدرت پیدا کردم؛ یا به واسطه ی رزق واسع تو به آن دست یافتم؛ و یا با پرده پوشی تو، در آن گناه از مردم پنهان ماندم؛ یا هنگام هراسم از گناه، در آن معصیت بر صبر و درنگ تو تکیه کردم و در آن گناه، ازخشم بر من، به حلمت اعتماد کردم و آن را بر عفو کریمانه ات واگذار نمودم، پس بر محمد و آلش درود فرست و این گونه گناهانم را بیامرز ای بهترین آمرزدندگان.
ــــــــــــــــ
🚩 هر روز یک #داستانک👇
🆔 @dastanak_ir
الیس الصبح بقریب؟!
در این هیاهوی رسانه ای دشمن و آنهایی که آب به آسیاب دشمن میریزند و اینگونه به اعتقادات میلیون ها ایرانی توهین میکنند؛ ما هنوز فراموش نکرده ایم! فراموش نکرده ایم که انتقام سخت ما همچنان باقیست...
🔥آن روز زیاد دور نیست...!
#بسم_الله_الرحمن_الرحيم
#نصرأ_من_الله_و_فتح_قريب
۞ألـلَّـهُـمَــ عَـجِّـلْ لِـوَلـیِـکْ ألْـفَـرَج۞
ــــــــــــــــ
🚩 هر روز یک #داستانک👇
🆔 @dastanak_ir
🔺شاه با فرحش در رفت...
🔸اولین جملهی تاریخی امام خمینی (ره) بعد از فرار شاه:
«وقت دیکتاتوری نظامی گذشته است...»
📚۲۶ دی ماه، سالروز فرار شاه از ایران گرامی باد...
ــــــــــــــــ
🚩 هر روز یک #داستانک👇
🆔 @dastanak_ir
ﺍﺯ ﮔﺮه هاي ﺑﯽ ﺷﻤﺎﺭ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﮔﻠه ﻧﻤﯿﮑﻨﻢ،
ﺩﺭ ﺍﻭﻟﯿﻦ ﻟﺤظهﺍﯼ ﮐﻪ ﺑﺪﻧﯿﺎ ﺁﻣﺪﻡ،
ﮔِﺮِهي ﺑﻪ ﻧﺎﻓﻢ ﺯﺩﻧﺪ، ﮐﻪ ﻣﻌﻨﺎﯼ
ﮔﺮه ﺭﺍ ﺑﻔﻬﻤﻢ!
ﻫﻤﺎﻥ ﻟﺤﻈﻪ ﺩﺍﻧﺴﺘﻢ ﮐﻪ ﻫﻤﯿﺸﻪ ﮔﺮه ﻣﻌﻨﺎﯼ ﺑﺪﯼ ﻧﺪﺍﺭﺩ...
ﺷﺎﯾﺪ ﺣﮑﻤﺘﯽ ﺩﺭ ﺍﯾﻦ ﮔﺮه هاﺳﺖ!
ﺑﺎ ﺧﻮﺷﺒﯿﻨﯽ ﻭ ﺻﺒﺮ، ﻫﺮ ﮔﺮه ﺭﺍ ﺑﺎ ﺭﻧﮕﯽ ﺯﯾﺒﺎ ﮐﻨﺎﺭ ﮔﺮه ﺑﻌﺪﯼ ﻣﯿﮕﺬﺍﺭﻡ ﻭ ﺧﺪﺍ ﺭﺍ ﺷﮑﺮ ﻣﯽ ﮐﻨﻢ ﮐﻪ ﺗﻮﺍﻧﺎﯾﯽ ﻣﻘﺎﺑﻠﻪ ﺑﺎ ﺁﻧﭽﻪ ﺳﺮﻧﻮﺷﺖ ﺑﺮﺍﯾﻢ ﺭﻗﻢ ﺯﺩه ﺩﺍﺭﻡ...
ﺷﺎﯾﺪ ﺭﻭﺯﯼ ﺑﺮﺳﺪ ﮐﻪ ﺑﺎ ﺍﯾﻦ ﻫﻤﻪ ﮔﺮه ﻓﺮﺷﯽ ﺯﯾﺒﺎ ﺑﺒﺎﻓﻢ...
ﻓﺮﺷﯽ ﮐﻪ ﺧﺎﻟﻖ ﻫﺴﺘﯽ ﻧﻘﺸﻪ ﺍﺵ ﺭﺍ ﮐﺸﯿﺪه ﻭ ﻣﺮﺍ ﺑﺮﺍﯼ ﺑﺎﻓﺘﻨﺶ ﺑﺮﮔﺰﯾﺪه...
ﭼﺮﺍ ﮐﻪ ﺍﺳﺘﻌﺪﺍﺩ ﻭ ﺗﻮﺍﻧﺎﯾﯽ ﻻﺯﻡ ﺭﺍ ﺩﺭ ﻣﻦ ﺩﯾﺪه ﻭ ﻣﻦ ﻫﺮ ﻟﺤﻈﻪ ﺷﮑﺮﮔﺰﺍﺭﻡ . .
ــــــــــــــــ
🚩 هر روز یک #داستانک👇
🆔 @dastanak_ir
﷽ / گلایه امام زمان(عج) از شیعیان
🔻مرحوم آیت الله مجتهدی:
🔺یک روز در نجف اشرف، پس از اقامه نماز پشت سر آیت الله مدنی، دیدم که ایشان به شدت گریه می کنند. وقتی علت را از ایشان سؤال کردم، فرمودند: «یک لحظه امام زمان (عج) را دیدم که به پشت سر من اشاره کرده و فرمودند: آقای مدنی! نگاه کن! شیعیان من بعد از نماز سریع می روند دنبال کار خودشان و هیچکدام برای فرج من دعا نمی کنند. انگار نه انگار که امام زمانشان غایب است! و من از گلایه حضرت به گریه افتادم».
ــــــــــــــــ
☑️ هر روز یک داســـتانڪــ در👇
🆔 @dastanak_ir
1.mp3
5.96M
🎧کتاب #صوتی
" حاج قاسم"
خاطرات خودنوشت شهید حاج قاسم سلیمانی
🔰قسمت اول
#حاج_قاسم_سلیمانی
ــــــــــــــــ
🚩 هر روز یک #داستانک👇
🆔 @dastanak_ir
✅گفتوگوی عارف و شِبلی
🔻عارفی از شِبلی پرسید: «سختترین صبر کدام است؟» شِبلی جواب داد: «الصَّبرُ فِی اللهِ»؛ صبری که در راه خدا باشد.
🔹آن شخص جواب را نپذیرفت و شِبلی دوباره پاسخ داد: «الصَّبرُ للهِ»؛ صبر برای خدا.
🔹شخص این بار نیز جواب شِبلی را قبول نکرد و او برای بار سوم پاسخ داد: «الصَّبرُ مَعَ اللهِ»؛ صبر در کنار خدا.
🔹آن عارف باز هم جواب را نپذیرفت. شِبلی نیز که سه مرتبه پاسخ داده و با انکار آن شخص روبهرو شده بود، از خودِ او پرسید: «کدام صبر سختترین صبر است؟» آن شخص در جواب گفت: «الصَّبرُ عَنِ اللهِ» صبر در اعراض از خدا. [یعنی صبر بر اینکه بخواهی رویت را از خدا برگردانی، سختترین صبر است.] وقتی شِبلی این جمله را شنید، فریادی زد و بیهوش روی زمین افتاد و نزدیک بود که از دنیا برود.
🔸حقیقتاً پاسخ آن شخص به شِبلی بسیار صحیح بود؛ زیرا صبر در روگرداندن از محبوب، صبری سخت و طاقتفرساست.
🔹به همین ترتیب، اگر عشق امام زمان«علیهالسلام» در وجود کسی بیفتد و قلبش سرشار از محبت حضرت شود، اگر دربارهی سختترین صبر از او بپرسند، پاسخ خواهد داد که صبرِ در جداییِ از محبوب و ندیدن او، صبری کُشنده است.
🔸اگر به این شخص بگویند که دیگر اجازه نداری با مولایت صحبت کنی و نام مبارکشان را بر زبان بیاوری و یا بگویند تا آخر عمرت نمیتوانی به مولایت وصل شوی، صبرِ بر این دوری و انقطاع، بسیار مشکل و جانکاه است.
🔺البته هرکس به مقداری که عشق به خدا و اولیای خدا در دلش باشد، نیاز به چنین صبری دارد.
ــــــــــــــــ
🚩 هر روز یک #داستانک👇
🆔 @dastanak_ir
✅داستان ابابصیر
🔻ابابصیر از اصحاب حضرت باقرالعلوم«علیهالسلام» و نابینا بود. او میگوید:
🔹روزی خدمت امام باقر«علیهالسلام» رسیدم و به ایشان عرض کردم: «آیا شما وارث رسول الله(صلیاللهعلیهوآله) هستید؟» حضرت فرمودند: «بله.»
🔹گفتم: «آیا رسولالله(صلیاللهعلیهوآله) وارث همهی انبیا(علیهمالسلام) بودند و تمام آنچه آنان میدانستند، پیامبر هم میدانستند؟» فرمودند: «بله.»
🔹گفتم: «آیا شما میتوانید مردگان را زنده کنید و بیماری اَکمَه[نابینایی] و اَبرَص[پیسی اندام] را شفا دهید؟» فرمودند: «بله، به اذن خدا.»
🔹سپس حضرت به من فرمودند: «ای ابامحمد، به من نزدیک شو.» آنگاه دستان مبارکشان را روی دو چشم و صورتم کشیدند و بینا شدم و تمام آنچه در اطرافم بود، دیدم؛ یعنی خورشید و آسمان و زمین و خانههای اطراف و آنچه در شهر بود!
🔹بعد از آن فرمودند: «آیا دوست داری چشمان بینایی داشته باشی و در آخرت نیز مانند دیگران، در نفع و ضرر، مسئول اعمال خود باشی [و از تو حساب بکشند؟] یا اینکه دوست داری چشمانت نابینا شود و به جای آن، بهشت خالص [بدون آنکه محاسبه شوی،] نصیبت شود؟ عرض کردم: «دوست دارم به حالت قبلی باز گردم.» حضرت دستان مبارکشان را دوباره روی چشمانم کشیدند و دوباره نابینا شدم.
🔸اگر در این داستان بنگریم، میتوانیم حالت روحی ابابصیر را بین حالت دوم[متظاهران به صبر] و سوم[صبورانِ مشتاقِ راضی] تصور کنیم؛ به این صورت که تا قبل از فهمیدن مصلحت نابیناییاش، از نظر ظاهری صبور و تسلیم بود، ولی شاید به نابینابودنش شوق نداشت؛ اما وقتی امام باقر«علیهالسلام» از مصلحت نابینابودنش پرده برداشتند و او را به مقام اُخروی بشارت دادند، به نابینابودنِ خود اشتیاق درونی پیدا کرد و راضی شد و از حضرت خواست که دوباره به حالت قبلی باز گردد. این قانون دربارهی همهی انسانها صادق است.
ــــــــــــــــ
🚩 هر روز یک #داستانک👇
🆔 @dastanak_ir
#استغفار_70بند
۳- اَللَّهُمَّ وَ أَسْتَغْفِرُکَ لِکُلِّ ذَنْبٍ یَدْعُو لِی غَضَبَکَ أَوْ یُدْنِی مِنْ سَخَطِکَ أَوْ یَمِیلُ بِی إِلَى مَا نَهَیْتَنِی عَنْهُ أَوْ یَنْأَى بِی عَمَّا دَعَوْتَنِی إِلَیْهِ فَصَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ وَ اغْفِرْهُ لِی یَا خَیْرَ الْغَافِرِینَ.
بند ۳: بار خدایا ! از تو آمرزش میطلبم برای هرگناهی که مرا به سوی غضبت فرا میخواند؛ یا مرا به سوی خشمت نزدیک میسازد؛ یا مرا به سوی آنچه که نهی ام کرده ای می کشاند؛ یا از آنچه که مرا به سوی آن دعوت نموده ای دور می نماید؛ پس بر محمد و آلش درود فرست و این گونه گناهانم را بیامرز ای بهتری آمرزندگان.
ــــــــــــــــ
🚩 هر روز یک #داستانک👇
🆔 @dastanak_ir
🔰 آن چندصد نفری که به سردار شهید ما اهانت میکنند مردمند یا این جمعیت میلیونی عظیم؟
🔻 رهبر انقلاب در خطبههای #نمازجمعه27دی:
🔹ملت ایران نشان داد که خط مجاهدت شجاعانه دفاع میکند، ملت ایران نشان داد طرفدار مقاومت است و طرفدار تسلیم نیست با کسانی که سعی میکنند، چیز دیگری از ملت بزرگ ما به مردم و افکار بیگانگان و افکار عمومی داخل نشان دهند، با صدق و صفا با مردم رفتار نمیکنند.
ملت طرفدار ایستادگی است طرفدار مقاومت است، ملت طرفدار ایستادگی در برابر زورگویی دشمنان است، این دلقکهای آمریکایی که به دروغ با کمال رذالت میگویند ما در کنار مردم ایران هستیم ببینید که مردم اینها کی هستند.
آن چند صد نفری که به عکس سردار شهید و با افتخار ما اهانت میکنند، آنها مردم ایران اند؟ یا این جمعیت میلیونی عظیمی که به خیابانها آمدند؟
البته سخنگویان دولت شریر آمریکا هی تکرار میکنند که ما در کنار مردم هستیم دروغ میگویید اگر در کنار مردم ایران هم باشید برای این است که تیر زهر آلود خود را به سینه مردم فرو کنید البته تا الان نتوانستید از این بعد هم حتما نخواهید توانست چنین غلطی کنید. ۹۸/۱۰/۲۷
🏷 #نماز_جمعه_تاریخساز
📲 پخش زنده در سایت، اینستاگرام و توئیتر KHAMENEI.IR
🚩 پاسخ شبهات ف. مجازی👇
🆔 @shobhe_shenasi
🔴 چه قدر امروز جایش خالیست....😔
ــــــــــــــــ
🚩 هر روز یک #داستانک👇
🆔 @dastanak_ir
4_5825889099961075312.mp3
4.69M
🎧🎧
⏰ 11 دقیقه
#حتما_گوش_کنید👆
✅ ماجرای مرد گناهکار
🔹 خدایا منو از دست شراب خوری نجات بده
═══✼🍃🌹🍃✼═══
ــــــــــــــــ
🚩 هر روز یک #داستانک👇
🆔 @dastanak_ir
توی کوچهمون فقط ما تلفن داشتیم. برا همین چندتا از همسایهها هر وقت میخواستن تلفن بزنن، میومدن خونه ما. از اون طرف، کسایی که باهاشون کار داشتن هم زنگ میزدن خونه ما و ما هم میرفتیم خونه همسایه و خبرش میکردیم که بیاد و با تلفن صحبت کنه.
این وضعیت کم و بیش برای همه امکانات دیگه هم بود. از دو تا سیب زمینی گرفته تا ابزار کار مثل نردبون، بیل، پارو و... همسایهها کمبودهای همو پوشش میدادند. بچهها میرفتن خونه همسایهها و بازی میکردن. یکی حیاطش بزرگتر بود، یا یکی آتاری داشت، و همینها انگیزههایی بود که فضای تعاملی و رفت و آمد بین همسایهها زیاد باشه.
ولی آهسته آهسته تلفن توی تمام خونهها اومد و بعد از اون دیگه همسایهها برای تلفن صحبت کردن خونه ما نیومدن. ما هم دیگه برای بازی خونهشون نرفتیم. دیگه آهسته آهسته کسی روش نشد بره خونه همسایه کناری و بگه ببخشید مامانم گفتن تخم مرغمون تموم شده، میشه بیزحمت ۲ تا تخم مرغ بدین. یواش یواش مالکیت شخصی معنای دیگهای گرفت و نگاهها تغییرکرد. و این حریم خصوصی تنگتر و تنگتر شد و فاصلهها بیشتر وبیشتر.
و این شد که جامعه تبدیل شد به انبوه جمعیت آدمهای تنها در کنار هم.
ــــــــــــــــ
🚩 هر روز یک #داستانک👇
🆔 @dastanak_ir