eitaa logo
داناب (داستانک+نکات‌ناب)
11.7هزار دنبال‌کننده
6.4هزار عکس
5هزار ویدیو
110 فایل
﷽، #داناب (داستانک‌های آموزنده و نکات ناب کاربردی) 🔹کاری از مؤسسه جهادی #مصباح 🔻سایر صفحات: 🔹پاسخ به‌شبهات؛ @shobhe_Shenasi 🔹سخنرانی‌ها: @ghorbanimoghadam_ir 🌐 سایت: ghorbanimoghadam.ir 🔻تبادل و تبلیغ @tabligh_arzan
مشاهده در ایتا
دانلود
کلاهبرداری درست است یا کلاه گذاشتن؟ گويند: نادرشاه افشار بعد از فتح كشور هندوستان مجدداً تاج سلطنت بر سر محمدشاه هندي گذاشت. بدين ترتيب كه تاج محمدشاه را كه به چند ميليون جواهر مرصّع و مزين بود، برداشت و بر سر خود نهاد و تاج خود را كه بسيار ساده و كم ارزش بود بر سر محمدشاه گذاشت. و از اين اينجا كلاه گذاري و كلاهبرداري به عنوان ضرب المثل رايج گرديد. روايت ديگر هم در مورد نادرشاه افشار پس از فتح هندوستان است كه مي گويند پادشاه هند چون الماس كوه نور را زير كلاه خود قرار داده بود و نادر متوجه شد ؛ از وي خواست تا با مبادله كلاه عهد دوستي ببندند! كه شاه هند در اين معامله ضرر هنگفتي نمود بطوري كه هم كلاه از سرش برداشته شد ( به همراه كوه نور ) و هم كلاهي مندرس بر سرش گذاشته شد. (داستانک‌ونکات‌ناب) 👇👇👇 http://eitaa.com/joinchat/4259512332C8857967f1b
🍃 روزی بهلول به حمام رفت ولی خدمه حمام به او بی اعتنایی نمودند و آن گونه که دلخواه بهلول بود او را کیسه ننمودند. با این حال وقت خروج از حمام بهلول ده دینار که همراه داشت را به استاد حمام داد و کارگران چون این بذل و بخشش را دیدند همگی پشیمان شدند که چرا نسبت به او بی اعتنایی کردند. 🔸بهلول باز هفته دیگر به حمام رفت ولی ...این دفعه تمام کارگران با کمال احترام او را شست و شو نموده و مواظبت بسیار نمودند ، ولی با اینهمه سعی و کوشش کارگران موقع خروج از حمام بهلول فقط یک دینار به آنها داد ، حمامی ها متغیر گردیده پرسیدند سبب بخشش بی جهت هفته قبل و رفتار امروزت چیست ؟ ✳️ بهلول گفت: مزد امروز حمام را هفته قبل که حمام آمده پرداخت نمودم و مزد آن روز حمام را امروز می پردازم تا شماها ادب و رعایت مشتری های خود را بنمایید. (داستانک‌ونکات‌ناب) 👇👇👇 http://eitaa.com/joinchat/4259512332C8857967f1b
شیطونا منم رییس جمهور شدم همینقد خوشحال شدید. یادتونه ؟😬 😂😂😂😂😂 ــــــــــــــــ #داناب (داستانک‌ونکات‌ناب) 👇👇👇 📚 @dastanak_ir
فریدون کمونیست شده بود. از او پرسیدند: فریدون میدونی کمونیسم یعنی چه؟ گفت: میدانم گفتند: میدانی اگر دو تا اتومبیل داشته باشی و یکی دیگر اتومبیل نداشته باشد ناچار خواهی بود یکی از آن دو را بدهی!؟ گفت: بله کاملاً حاضرم همین حالا گفتند: میدانی اگر دو تا الاغ داشته باشی باید یکی را بدهی به کسی که الاغ ندارد! گفت: با این مخالفم! این کار را نمی توانم انجام دهم... گفتند: چرا این که همان منطق است و همان نتیجه؟ گفت: نه این همان نیست چون من الان دو تا الاغ دارم ولی دو تا اتومبیل ندارم! 🔹بسیاری از مردم تا زمانی به شعارهای زیبایشان پایبند هستند که منافع خودشان در خطر نباشد آنها قشنگ حرف میزنند اما در مقام عمل هرگز بر اساس آنچه میگویند رفتار نمی كنند. (داستانک‌ونکات‌ناب) 👇👇👇 http://eitaa.com/joinchat/4259512332C8857967f1b
✅گردوی بی مغز ✍مـلا مهرعلی خـویی ، روزی در کوچه دید دو کـودک بر سـر یک گردو با هم دعوا میکنند. به خاطر یک گردو یکی زد چشـم دیگری را با چـوب کور کرد. یکی را درد چشـم گرفت و دیگـری را ترس چشـم درآوردن . گردو را روی زمین رها کردند و از محل دور شدند ملا گردو را برداشت و شکست ودید، گردو از مغز تهی است، شروع کرد به گریه کردن. سوال کردند تو چرا گریه میکنی؟ گفت دو کودک ازروی نادانی و حس کودکانه، بر سر گردویی دعوا می کردند که پوچ بود و مغز نداشت دنیا هـم همینه ، مثل گـردویی بـدون مغز! که بر سر آن می ‌جنگیم و وقتی خسته شدیـم و آسیب به خـود و یا دیگران رسـاندیم و پیر شدیم ، چنین رها کرده و برای همیشه می‌ رویم ┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄ 📚 @dastanak_ir
قوز بالا قوز شبى مهتابی مردی صاحب قوز از خواب برخواست. گمان كرد سحر شده، بلند شد و به حمام رفت. از سر آتشدان حمام كه گذشت صدای ساز و آواز به گوشش خورد. اعتنا نكرد و به داخل رفت. وارد گرمخانه كه شد جماعتی را ديد در حال رقص و بزنم و پايكوبى. او نيز بنا كرد به آواز خواندن و رقص و شادى. در حال رقص چشمش به پاهاى جماعت رقصنده افتاد و متوجه سم آن ها شد و پى برد كه اين جماعت از اجنه هستند. گرچه بسيار ترسید اما خود را به خدا سپرد و به روی آنها نيز نیاورد. از ما بهتران نيز كه در شادى و بزم بودند از رفتار قوزی خوششان آمد و قوزش را برداشتند. فردای آن روز رفیق قوزى خوشبخت كه او نيز قوزی بر پشت داشت، از او پرسید: چه كردی كه قوزت صاف شد؟ او هم ماوقع آن شب را شرح داد. چند شب گذشت و رفیق به حمام رفت. گرمخانه را دید كه اجنه آنجا جمع شده‌اند. گمان كرد همین كه برقصد از اجنه نيز شاد شده و قوزش را برميدارند. پس شروع به خواندن و رقصیدن کرد، جنيان كه آن شب عزادار بودند اوقاتشان تلخ شد و قوزى بالاى قوز اين بينوا افزودند. آن وقت بود كه فهمید چه خطا و قياس بى موردى كرد و كارى نابجا انجام داده و گفت: ای وای دیدی چه به روزم شد، قوزی بالای قوزم شد... (داستانک‌ونکات‌ناب) 👇👇👇 http://eitaa.com/joinchat/4259512332C8857967f1b
▪️ تقدیر رهبر انقلاب از منظومه بلند افشین علا برای حاج قاسم 🔹بخشی از این منظومه که در آینده به صورت کتاب منتشر می‌شود، چنین است: افتاد کمان آرشی دیگر در آتش کین، سیاوشی دیگر... از پا ننشست تا که جان ش بود تا تیر اُمید در کمان ش بود در معرکه ماند و جان فشانی کرد تا شوکت فارس را جهانی کرد در غربت اگرچه جان به جانان داد جام جم دیگری به ایران داد ققنوس وطن به شعله چون تن داد خاکستر خویش را به میهن داد عنقا شد و برگ و آشیان ش سوخت در آتش اشتیاق، جان ش سوخت خصم از همه سو به جستجوی ش بود غافل که شهادت آرزوی ش بود در رزم نداشت چون هماوردی شد کشته ولی به ناجوانمردی شیری که شرر به خصم کافر زد کفتار به او ز پشت، خنجر زد (داستانک‌ونکات‌ناب) 👇👇👇 http://eitaa.com/joinchat/4259512332C8857967f1b
ـ🍃🍀🍃🍀 ـ🍀🍃🍀 ﷽ ـ🍃🍀 ـ🍃 ❓مسئله: حکم بازی تخته نرد چیه؟ 📙 همه مراجع: این بازی حتی بدون بردوباخت هم حرومه. ⭕️ نکته: منظور از شرط‌بندی و برد‌وباخت اینه که چیزی رو از بازنده بگیرن و به برنده بدن، نه اینکه کار بازی برنده و بازنده داشته باشه، معلومه که هر بازی بالاخره برنده و بازنده داره. ♦️منبع: جزوه احکام بازی و سرگرمی جامعة‌الزهرا. (داستانک‌ونکات‌ناب) 👇👇👇 http://eitaa.com/joinchat/4259512332C8857967f1b
واکسن یکی از انواع کرونا کشف شد 💞 (داستانک‌ونکات‌ناب) 👇👇👇 http://eitaa.com/joinchat/4259512332C8857967f1b
یک وکیل برای دفاع از مردی که متهم به سرقت بود ، دفاعیه جالبی کرد. گفت : موکل من فقط یک دست خود را داخل پنجره خانه ای کرده وچند شیء بی ارزش برداشته! عدالت نیست که او به زندان برود! دست او که خودِ او نیست، پس چرا برای مجازات یک عضو بدن، همه اعضای بدن باید مجازات شوند؟!!! قاضی که بسیار مجرب و کار کشته بود، درجواب وکیل سرش را روی کاغذ برد و حکمی نوشت و بدست وکیل دادوگفت: بیانِ خوب و درستی بود! من هم با شما موافقم! پس من هم یک دست او را به یکسال حبس محکوم کردم!حال خودِ او میخواهد با دستش برود زندان یا بدون دستش؟!!! در این لحظه متهم دست مصنوعی خود را به زمین گذاشت و رفت!!!!🤪 قاضی رو به وکیل فریاد زد و گفت : فقط بگو بچه کجایی ؟!!! وکیل گفت: بچه اصفهان !! قاضی اشک در چشمانش حلقه زد و گفت: برو ولی اگه مسیرت این طرفا افتاد، یادت نره برامون گز بیاری..!! 😅😅😅😅 ☺️ (داستانک‌ونکات‌ناب) 👇👇👇 http://eitaa.com/joinchat/4259512332C8857967f1b
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔹بایدن در مورد ایران، برجام و تحریم چگونه فکر می‌کند؟ 🔹بهتر است از خودش بشنویم.... (داستانک‌ونکات‌ناب) 👇👇👇 http://eitaa.com/joinchat/4259512332C8857967f1b