✅ فواید دائم #الوضو بودن
✨ #رزق و روزیت فراوان مےگردد از امام صادق (علیه السلام) روایت شده که فرمودند: کسی که دوست دارد بر خیر و برکت منزلش بیفزاید هنگام غذا خوردن وضو بگیرد...
✨#عمرت زیاد می شود رسول خدا
(صلی الله علیه واله وسلم) فرمود: سعی کن طاهر و با وضو باشی که خداوند بر طول عمرت می افزاید....
✨ خواب با وضو، عبادت است
رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمود : کسی که با وضو بخوابد بستر او برایش مسجد می شود، و خوابش (ثواب کسی را دارد که) به نماز مشغول است تا این که شب را به صبح رساند و اگر کسی بدون وضو خوابید بسترش برای او قبر خواهد بود و مانند مرداری می ماند تا صبح شود....
✨ مرگ با وضو، #شهادت است
رسول خدا (صلی الله علیه واله وسلم) فرمود: اگر توانستی شب و روز با وضو باشی این کار را انجام بده، زیرا اگر در حال وضو از دنیا بروی شهید خواهى بود...
✨ در قیامت نورانی می شوی پیامبر خدا می فرمایند: فردای قیامت خدای متعال امّت من را بین بقیّه ی امّتها در حالی محشور میکند که به خاطر وضویی که در دنیا گرفتند روسپیدند و پیشانیهای نورانی دارند...
📚منابع: مستدرک الوسائل و مستنبط المسائل؛ ج۱ ص۳۵۶
#داناب (داستانکونکاتناب)
👇👇👇
http://eitaa.com/joinchat/4259512332C8857967f1b
📝نسخه پیچ📝
❇️ﯾﻪ ﺭﻭﺯی مردی ﺭﻓﺖ ﭘﯿﺶ ﻣﻼﯼ ﻭﻻﯾﺘﺸﻮﻥ ﻭ ﮔﻔﺖ: ﺯﻧﻢ ﻧﻤﺎﺯ نمی خونه، ﭼﮑﺎﺭ ﮐﻨﻢ؟؟؟
ﻣﻼ: ﺭﺍﺟﻊ ﺑﻪ ﻓﻀﻴﻠﺖﻫﺎی ﻧﻤﺎﺯ ﺑﺮﺍﺵ ﺑﮕﻮ، ﺑﮕﻮ ﻛﻪ ﭼﻘﺪﺭ ﻧﻤﺎﺯ ﺭﻭﯼ ﺭﻭﺡ ﺁﺩﻡ ﺗﺎﺛﻴﺮ ﻣﺜﺒﺖ ﺩﺍﺭﻩ.
مرد: ﮔﻔﺘﻢ، خیلی ﻫﻢ ﺯﻳﺎﺩ ولی ﻓﺎﯾﺪﻩ ﺍﯼ ﻧﺪﺍﺭﻩ!!!
ﻣﻼ: ﻭﻋﺪه ﺧﺪﺍ ﺩﺭ ﻣﻮﺭﺩ ﺑﻬﺸﺖ ﻭ نعمت های ﺍﻭﻥ ﺭﻭ ﺑﺮﺍﺵ ﺑﮕﻮ ﻭ ﺑﮕﻮ ﮐﻪ ﺍﮔﻪ ﻧﻤﺎﺯ ﺑﺨﻮﻧﻪ ﭼﻪ ﭼﻴﺰﻫﺎیی ﺗﻮﯼ ﺑﻬﺸﺖ ﺩﺭ ﺍﻧﺘﻈﺎﺭﺷﻪ.
مرد: ﮔﻔﺘﻢ! خیلی ﻫﻢ ﺍﻏﺮﺍﻕ ﻛﺮﺩﻡ. ولی بی فایده ﺍﺳﺖ.
ﻣﻼ: ﺍﺯ ﻫﻮﻝ ﻭ ﻭﺣﺸﺖ ﺟﻬﻨﻢ ﻭ سختی هایی ﻛﻪ ﺩﺭ ﺻﻮﺭﺕ ﻧﺨﻮﻧﺪﻥ ﺑﺎﯾﺪ ﺗﺤﻤﻞ ﮐﻨﻪ ﺑﺮﺍﺵ ﺑﮕﻮ.
مرد: ﮔﻔﺘﻢ خیلی ﻫﻢ ﺯﻳﺎﺩ ولی ﺑﺎﺯ ﻫﻢ ﻓﺎﯾﺪﻩ ﺍﯼ ﻧﺪﺍﺷﺖ!!!
ﻣﻼ ﺑﺎ ﻋﺼﺒﺎﻧﻴﺖ ﺁﺧﻪ ﺣﺮﻑ ﺣﺴﺎﺑﺶ ﭼﯿﻪ!؟
مرد: هیچی، ﻣﻴﮕﻪ ﺗﻮ ﺑﺨﻮﻥ ﺗﺎ ﻣﻨﻢ ﺑﺨﻮنم!!!😐😂😂😂
✅نسخه ای برا بقیه نپیچیم که خودمون میپچونیمش.
💠أَ تَأْمُرُونَ النَّاسَ بِالْبِرِّ وَ تَنْسَوْنَ أَنْفُسَكُمْ
🔥خلاصه ش که ما خار رو تو چشم این و اون میبینیم اما شاخه رو تو چشم خودمون نع.
ــــــــــــــــ
#داناب (داستانکونکاتناب)
👇👇👇
📚 @dastanak_ir
✨﷽✨
#نصایح
هیچ وقت دل این دو نفر رو نشکن :
١_پدر ٢_مادر
هیچ وقت این دو تا کلمه رو نگو :
١_نمیتونم ٢_بد شانسم
هیچ وقت این دو تا کارو نکن :
١_دروغ ٢_غیبت
همیشه این دو تا جمله رو به خاطر بسپار:١_آرامش با یاد خدا ٢-دعای پدرو مادر
همیشه دوتا چیز و به یاد بیار:
١_دوستای گذشته رو٢_خاطرات خوبت رو
همیشه به این دو نفر گوش کن :
١_فرد با تجربه ٢_معلم خوب
همیشه به دو تا چیز دل ببند :
١_صداقت ٢_صمیمیت
همیشه دست این دو نفرو بگیر:
١_یتیم ٢_فقیر
ــــــــــــــــ
#داناب (داستانکونکاتناب)
👇👇👇
📚 @dastanak_ir
او را به امام زمان علیهالسلام معرفی کردم
#با_شهدا
حضرت آیتالله العظمی بهاءالدینی رحمةاللهعلیه مکرر میفرمودند: «آن که اذان را با معنا میگوید، اذان بگوید!» منظور ایشان جلال افشار بود. پس از شهادت جلال، قاب عکسی را که تصویر این شهید در آن نقش بسته بود، به محضر آیتالله بهاءالدینی رحمةاللهعلیه عرضه کردند. ایشان بیاختیار گریستند و اشک از چشمانشان جاری شد؛ بهطوری که قطرات اشک روی عکس جلال افتاد. ایشان در حالی که اشک میریختند، فرمودند: «امام زمان عجلاللهتعالیفرجه از من یک سرباز خواستند؛ من هم صاحب این عکس را معرفی کردم! اشک من، اشک شوق است!»
ولادت: 1335 (اصفهان)
شهادت: 1361، عملیات رمضان (شلمچه)
مزار: گلستان شهدای اصفهان
📚 @dastanak_ir
#ضربالمثلها
هرچه میگویم نر است میگوید بدوش
📚 @dastanak_ir
🔹مورد استفاده: به كسی گفته میشود كه اصرار زیاد به كار غیرممكن دارد.
🔹در دورهای كه نادر افشار پادشاه ایران بود، حكایتهای جالبی نقل شده است. نادرشاه مرد جنگ بود و بیشتر عمر خود را صرف لشكركشیهای مختلف كرد و تا توانست تمام ایران را تحت فرمان خود درآورد و حتی به كشورهای همسایهی خود نیز لشكركشی كرد و آنها را هم تحت اطاعت خود درآورد. از جمله هند كه آن موقع كشوری بزرگ با ذخایر فراوان طلا و نقره و انواع جواهرات و الماس بود. نادر غنایم فراوانی از این حملهها جمع آوری كرد و به ایران آورد.
در یكی از جنگهایی كه نادر با شورشیان داخلی ایران داشت، چون نادر جوان بود و تجربهی كافی در جنگ نداشت، دشمن در منطقهای كمین كرد و از پشت به سپاه او حمله كرد نادر توان دفاع از پشت سر را نداشت و غافلگیر شد. سربازانش یكی پس از دیگری با ضربات دشمن از پای درمیآمدند و میرفت تا نادر با سپاهیانش در این جنگ شكست بخورند. اما در آن حال چارهای به ذهنش رسید و دستور عقب نشینی داد تا پس از آرایش دوباره سپاه با یك نقشه و طرح جدید وارد جنگ شوند.
ولی دشمن كه دید شكست سپاه نادر نزدیك است و تعداد كمی از سپاهیانش باقی ماندهاند اجازه عقب نشینی به آنها نداد. هركس میخواست از میدان جنگ عقب نشینی كند را دنبال میكرد یا اینكه با ضربهای او را از پای درمیآوردند.
در این میان نادرشاه به كمك عدهای از نزدیكانش توانست به سمت بیابان فرار كند. نادر آنقدر دوید تا مطمئن شد كسی او را دنبال نمیكند و به حدی دور شده كه به راحتی نمیتوانند او را پیدا كنند. كم كم تشنگی و گرسنگی باعث ضعف او میشد كه از دور روستای كوچكی را دید. جان دوبارهای گرفت به امید نجات یافتن از این شرایط به هر نحوی كه بود خود را به آن روستا رساند.
نادر به اولین خانهای كه رسید در زد. پیرزنی در را باز كرد و وقتی او را ضعیف و ناتوان دید به خانهاش راه داد. نادر همان وسط اتاق افتاد. دیگر توان حركت نداشت. به سختی شروع به حرف زدن كرد و گفت: پیرزن! من نادرشاه، پادشاه ایران هستم هرچه در خانه برای خوردن و آشامیدن داری برایم بیاور.
پیرزن كه اصلاً او را نمیشناخت با بیتفاوتی گفت: هركسی میخواهی باشی، باش! تو میهمان من هستی و من در حد توانم از میهمانم پذیرایی میكنم. نادر گفت: هرچه تو میگویی. من گرسنه و تشنهام چیزی برای من بیار. پیرزن گفت: حالا غذایی برای خوردن ندارم ولی آب هست برایت میآورم. پسر من خاركن است. بارش را امروز به شهر برده تا بفروشد و با پولش آرد بخرد تا من نان بپزم. اگر صبر كنی تا پسرم بیاید نان هم دارم و كوزهی آب را جلوی نادر گذاشت.
نادر كه خیلی تشنه بود سریع ظرفی را پر از آب كرد و سر كشید. در همین حین صدای گاوی را شنید از پیرزن پرسید این مگر صدای گاو نیست؟ پیرزن گفت:بله. گفت: خوب برو مقداری شیر بدوش بیاور تا من بخورم.
پیرزن گفت: گاو من نر است. اگر ماده بود و شیر داشت خودم میدوشیدم و میآوردم با هم بخوریم.
نادرشاه كه بینهایت خودرأی بود و حرف حساب سرش نمیشد، اصرار میكرد كه من این چیزها سرم نمیشود و من گرسنهام برو برای من شیر گاو را بدوش و بیاور.
پیرزن گفت: حالا فهمیدم كه تو پادشاهی. حتماً به زیردستانت هم مثل من حرف ناحسابی زدی كه حالا در این بیابان گرسنه و تشنه رهایت كردند. من میگویم نر است، تو میگویی بدوش.
#داناب (داستانکونکاتناب)
👇👇👇
http://eitaa.com/joinchat/4259512332C8857967f1b
🔷🔹 گویند مردی وارد کاروانسرایی شد تا کمی استراحت کندکفشهایش را گذاشت زیر سرش و خوابید طولی نکشید که دو نفر وارد شدند یکی از آن دو نفر گفت طلاها را بگذاریم پشت جعبه زغال ها آن یکی گفت نه آن مرد بیدار است وقتی ما برویم طلاها را بر میدارد گفتند امتحانش کنیم کفشهایش را از زیر سرش برمیداریم اگر بیدار باشد معلوم میشود...
🔷🔹مرد که حرفهای آنها رو شنیده بود خودش را بخواب زد...آنها کفشهایش را برداشتند و مرد هیچ واکنشی نشان ندادو گفتند پس خواب است ؛ طلاها را بگذاریم زیر جعبهی ذغالها.... بعد از رفتن آن دو مرد بلند شد و رفت که جعبه طلای آن دو را بردارد اما اثری ازطلا نبود و متوجه شد که همه این حرفها برای این بوده که در عین بیداری کفشهایش رو بدزدند...
🔷🔹 امان از خواب غفلت ! اگر کسی خوابیده باشد میتوان او را بیدار کرد ؛ ولی وای به آن روزی که بر اثر غفلت انسانی خودش را به خواب بزند...
#داناب (داستانکونکاتناب)
👇👇👇
http://eitaa.com/joinchat/4259512332C8857967f1b
رضا شاه در تبعید
برنامه سفری که انگلستان برای رضاخان تدارک دیده بود به این صورت بود که وی ابتدا به اصفهان منتقل شود و بعد از آن از طریق کرمان به بندرعباس برود و از آنجا بوسیله یک کشتی انگلیسی عازم هندوستان شود، البته در هند اجازه اجازه پیاده شدن و اقامت به رضاخان داده نشد و گفته شد که باید به جزیره موریس یکی از جزایر تحت مالکیت انگلستان بروند.
قبل از عزیمت رضاخان از اصفهان، دکتر سجادی وزیر راه که بیشتر از سایر وزرا مورد توجه بود مأمور شد به اصفهان برود و صلحنامه ای از وی برای انتقال املاک و اموال منقول و غیر منقول خود به پسرش بگیرد که به این ترتیب تمام املاک و اموالی که رضاخان در طول 16 سال سلطنت از مردم غصب کرده بود به پسرش منتقل شد.
تنها در موعد سقوط رضاخان و فرار او از ایران، به استناد بایگانی وزارت خارجه آمریکا نزدیک به ۲۰۰ میلیون دلار از ایران خارج شد. در کتاب «از قاجار به پهلوی» نوشته محمدقلی مجد، که به فارسی هم ترجمه شده است، منطبق بر اسناد وزارت خارجه آمریکا، آمده است: «رضا شاه هنگام کناره گیری از سلطنت یکی از ثروتمندترین مردم جهان بود. بر اساس بایگانی وزارت خارجه ایالات متحده، وی نزدیک به ۵۰ میلیون دلار در بانک تهران، ۱۸ میلیون دلار در بانک های نیویورک و حداقل ۱۰۰ میلیون دلار در بانک های لندن ذخیره کرده بود.
وی همچنین مقادیر نامشخصی در بانک های سوییس سرمایه گذاری کرده بود. وی به بهانه خرید تسلیحات، عواید حاصل از فروش نفت ایران را به حساب شخصی خود در این بانک ها واریز می کرد.»
رضاخان در سال های سلطنت نزدیک به ۷ هزار دهکده و مناطق وسیعی از اراضی ایران را به املاک شخصی خود اضافه کرد. جواهرات سلطنتی نیز به این لیست اضافه می شود.
📚 از قاجار به پهلوی، محمد قلی مجد
#داناب (داستانکونکاتناب)
👇👇👇
http://eitaa.com/joinchat/4259512332C8857967f1b
شعر زیبایی از مرحوم آخوند معصومی همدانی
آخوند همدانی، علاوه بر فقاهت و اجتهاد، دارای طبع شعر و ذوق خاصی بود و در مناسبتها از شعر و عرفان، سخن به میان میآورد و گاهی تک بیتیها را چاشنی سخن خود مینمود. او سرودههائی دارد که با تخلص «فنا» انشاء مینمود. از نمونه اشعار او شعر معروف «دل» باشد که میگوید:
به خرابات روم بهر پرستاری دل
به بر پیر برم شکوه ز بیماری دل
اشک من سرخ، رخم زرد شد و موی سفید
چه کنم؟ چاره چه سازم ز سیه کاری دل؟
خواب هرگز نکند آن که دلش بیدار است
ما نکردیم شبی صبح، ز بیداری دل
ای «فنا» چاره دردت نتوان کرد مگر
اشک خونین و دعای سحر و زاری دل.
🔹ایشان بارها این شعر را زمزمه میکرد:
به ذره گر نظر لطف بوتراب کند
به آسمان رود و کار کبریای کند.
ــــــــــــــــ
#داناب (داستانکونکاتناب)
👇👇👇
📚 @dastanak_ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥ایشان امام هر روز هفته ی #خوزستان است نه فقط امام جمعه!
خداعزّتتون بده سیّد 👌
📚 @dastanak_ir
#معما کلاه ها
در شکل بالا
4کلاه آبی داریم، 4 کلاه زرد، 4 کلاه قرمز و 4 کلاه سبز.
در هر دسته از رنگها، هر کلاه با یکی از چهار عمل اصلی ریاضی + - x ÷ برچسب خورده اند.
حال می خواهیم این کلاه ها را در یک جدول 4x4 به گونه ای قرار دهیم که در هیچ ردیف یا ستونی، رنگ تکراری و علامت تکراری نداشته باشیم.
برای راهنمایی شما، 4 تا از خانه ها مشخص شده اند...
📚 @dastanak_ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
امام خمینی رحمت الله علیه، استاد مذاکره با غرب
📚 @dastanak_ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
این کلیپ قشنگ را هم از دست ندهید
📚 @dastanak_ir
#سالم_خوری
🔸انار بخورید چون سیستم ایمنی بدن رو تقویت میکنه، آنتیاکسیدان داره و علائم پیری رو به تاخیر میندازه.
📚 @dastanak_ir
آقای روحانی؛ امروز
بگذارید با حوصله، تحمل، خردورزی و آنهایی که تجربه بیست و چند ساله در این امر دارند و در دیپلماسی موفق!! بودند کارشان انجام بدهند!!
🔹 پینوشت
بزارید اینا که کارشون را خوب بلدند بار دیگر به جهانیان بدعهدی آمریکا را اثبات کنند. تحریمها رفع نشد مهم نیست. من دیگه حرفی ندارم😳
📚 @dastanak_ir
داناب (داستانک+نکاتناب)
#سالم_خوری 🔸انار بخورید چون سیستم ایمنی بدن رو تقویت میکنه، آنتیاکسیدان داره و علائم پیری رو به
امام کاظم(ع) فرمود: «هر که یک انار روز جمعه ناشتا بخورد، تا چهل روز دلش را نورانی گرداند و اگر دو تا بخورد تا هشتاد روز و اگر سه انار بخورد تا صد و بیست روز و وسوسه شیطان را از او دور میکند و هر که وسوسه شیطان از او دور گردد معصیت خدا نکند و داخل بهشت شود» ( مفاتیح الجنان اعمال روز جمعه )
📚 @dastanak_ir
مرنج ومرنجان
✨ آیت الله العظمی مرحوم آخوند ملاعلی معصومی همدانی وقتی که به مشهد مقدس مشرف شدند خدمت عالم ربانی و عارف بزرگ حضرت آیت الله مرحوم حاج شیخ حسنعلی اصفهانی(نخودکی) میرسند و از ایشان تقاضای موعظه می کنند.
مرحوم آیت الله نخودکی می فرمایند: #مرنج_و_مرنجان
آیت الله آخوند همدانی میگوید: مرنجان را می فهمیم و می توانیم کاری کنیم که مردم از ما رنجش و آزرده خاطر نشوند ولی در مورد مرنج، این کار خیلی مشکل است، چطور میشود وقتی کسی اهانت کرد، یا اسباب ناراحتی به وجود آورد، انسان خود را کنترل کند و ناراحت نشود؟ به طوری که هم ناراحتی را بروز ندهد و هم خودش نرنجد؟
آیت الله نخودکی فرمودند: اگر انسان همواره خودش را کسی نداند، هیچ وقت رنجش پیدا نمیکند.✨
📚 @dastanak_ir
📚 #حکایتیبسیارزیباوخواندنی
قصابی در حال کوبیدن ساطور بر استخوان گوسفند بود که تراشه ای از استخوان پرید
گوشه چشمش. ساطور را گذاشت و ران گوشت را برداشت و به نزد طبیب رفت و ران گوشت را به او داد و خواست که چشمش را مداوا کند. طبیب ران گوشت را دید طمع او را برداشت و فکر کرد حالا که یکی به او محتاج شده باید بیشتر از پهلوی او بخورد بنابراین مرهمی روی زخم گذاشت و استخوان را نکشید. زخم موقتا آرام شد. قصاب به خانه رفت. فردا مجددا درد شروع شد به ناچار ران گوشتی برداشت و نزد طبیب رفت. باز هم طبیب ران گوشت را گرفت و همان کار دیروز را کرد تا چندین روز به همین منوال گذشت تا یک روز که قصاب به مطب مراجعه کرد طبیب نبود اما شاگرد طبیب در دکان بود. قصاب مدتی منتظر شد اما طبیب نیامد. بالاخره موضوع را با شاگرد بیان کرد. شاگرد طبیب بعد از معاینه کوتاهی متوجه استخوان شد و با دو ناخن خود استخوان را از لای زخم کشید و مرهم گذاشت و قصاب رفت. بعد از مدتی طبیب آمد از شاگرد پرسید. کسی مراجعه نکرد. گفت چرا قصاب باشی آمد.
طبیب گفت: تو چه کردی؟ شاگرد هم موضوع کشیدن استخوان را گفت. طبیب دو دستی بر سرش زد و گفت: ای نادان آن زخم برای من نان داشت تو چطور استخوان را دیدی نان را ندیدی.
گرچه لای زخم بودی استخوان
لیک ای جان در کنارش بود نان
📚 بهارستان جامی
🆔 @shobhe_shenasi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
♨️کرامت شهید محسن فخری زاده
🔻اشکِ چشمان شهید محسن فخریزاده موقع شنیدن روضه امام حسین علیه السلام درهنگام وداع خانواده و... با جنازه ایشان
#شهید_محسن_فخری_زاده
📚 @dastanak_ir
🔶 علامه مجلسی فرمودند :
شب جمعه مشغول مطالعه بودم، به این دعا رسیدم
🔶 بسم الله الرحمن الرحیم
اَلْحَمْدُ لله مِنْ اَوَّلِ الدُّنْیا اِلی فَنائِها
وَ مِنَ الآخِرَه اِلی بَقائِها
اَلْحَمْدُاللهِ عَلی کُلِّ نِعْمَه
اَسْتَغْفِرُالله مِنْ کُلِّ ذَنْبٍ وَ اَتُوبُ اِلَیْه
وَ هُوَ اَرْحَمُ الرّاحِمینَ
🔶 بعد یک هفته مجدد خواستم ، آنرا بخوانم ، که در حالت مکاشفه از ملائکه ندایی شنیدم ، که ما هنوز از نوشتن ثواب قرائت قبلی فارغ نشده ایم...
📚 قصص العلماء ص 80
ــــــــــــــــ
#داناب (داستانکونکاتناب)
👇👇👇
📚 @dastanak_ir