8.22M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 حکایت شنیدنی
روایت رهبر انقلاب از اتفاقی که اندکی قبل از رحلت پیامبر اکرم (ص) پیش آمد
ــــــــــــــــ
#داناب (داستانکونکاتناب)
http://eitaa.com/joinchat/4259512332C8857967f1b
#فوری
کاهنان معبد مصر در حمایت از زلیخا (کتایون ریاحی) و کشف حجابش، سر خود را تراشیدند.
ــــــــــــــــ
#داناب (داستانکونکاتناب)
http://eitaa.com/joinchat/4259512332C8857967f1b
.
♻️ حمید رسایی فعال سیاسی خواستار توقیف اموال علی کریمی شد
🔹رسایی در مصاحبه با برنامه گفتگوی ویژه خبری شبکه خبر با اشاره به مواضع علی کریمی در حمایت و جهتدهی به " اغتشاشات" اخیر در کشور، خواستار توقیف امول او شد.
🔹او همچنین با اشاره به مواضع مهران مدیری خواستار قطع همکاری صداوسیما با "سلبریتی" هایی شد که در جریان وقایع اخیر کشور، از "آشوب طلبان" اعلام حمایت کرده اند.
🔹رسایی همچنین به عنوان یک پیشنهاد برای اصلاح روندهای مقابله با بدحجابی، خواستار برخورد با سلبریتیهایی شد که در فضای مجازی تصاویر بدون حجاب خود را به نمایش میگذارند و نوجوانان و جوانان بدحجاب از آنها به عنوان یک الگو پیروی میکنند.
📚 @DasTanaK_ir
به هر چیزی فکر نکنید، فقط به چیزای خوب فکر کنید...
📚 @DasTanaK_ir
فکر کنم چند صد میلیون دیگه میخواسته تیغ بزنه!!
ــــــــــــــــ
#داناب (داستانکونکاتناب)
http://eitaa.com/joinchat/4259512332C8857967f1b
داناب (داستانک+نکاتناب)
فکر کنم چند صد میلیون دیگه میخواسته تیغ بزنه!! ــــــــــــــــ #داناب (داستانکونکاتناب) http://e
عه دوباره یه فریم که نه صد تا فریم داره از مدیری پخش میشه!! مگه نگفته بود دیگه تصویر منو پخش نکنید؟
آهان اینجا صداقت هزینه داره، اگه راست راستی نخواد ازش تصویری پخش بشه، اول باید قراداد را فسخ کنه و چند میلیاردی که گرفته تخ کنه اما خب فعلا پول لازمه!!
ــــــــــــــــ
#داناب (داستانکونکاتناب)
http://eitaa.com/joinchat/4259512332C8857967f1b
#امام_حسن سلام الله علیه فرمودند:
قوی ترین عامل جذب روزی، مداومت بر طهارت(وضو) است.
مفاتیح الحیاة صفحه ۱۲۶
ــــــــــــــــ
#داناب (داستانکونکاتناب)
http://eitaa.com/joinchat/4259512332C8857967f1b
سوالم اینه چرا سلبریتی ها، اسم این جماعتهای انبوه را نمیذارن "مردم"
اسم اقلیت وحشی کف خیابونو میذارن "مردم"!!! واقعا چرا؟
📚 @DasTanaK_ir
لندن زندگی میکردم ، یک روز سوار تاکسی شدم در بين راه کرایه را پرداختم. راننده بقیه پولم را که برگرداند.
متوجه شدم 20 پنس اضافه تر داده است!
چند دقیقهای با خودم کلنجار رفتم که
بیست پنس اضافه را برگردانم یا نه؟
آخر سر بر خودم پیروز شدم و بیست پنس را پس دادم و گفتم آقا این را زیاد دادی ...
گذشت و به مقصد رسیدیم .
موقع پیاده شدن راننده سرش را بیرون آورد و گفت:
آقا از شما ممنونم.
- پرسیدم بابت چی؟
- گفت می خواستم فردا بیایم مرکز شما
مسلمانان و مسلمان شوم ؛ اما هنوز
کمی مردد بودم . . .
وقتی دیدم سوار ماشینم شدید خواستم شما را امتحان کنم. با خودم شرط کردم اگر بیست پنس را پس دادید بیایم. . .
تمام وجودم دگرگون شد حالی شبیه غش به من دست داد، داشتم اسلام را به بیست پنس می فروختم . . .
ــــــــــــــــ
#داناب (داستانکونکاتناب)
http://eitaa.com/joinchat/4259512332C8857967f1b
🏴▪️🏴▪️🏴▪️🏴▪️🏴▪️🏴▪️
•┈┈••••✾•﷽•✾•••┈┈•
«کبوتر»
آرام بر زمین نشست. یکی از بالهایش به شدت درد می کرد.
روی زخم پرش، خون لخته شده بود.
بال دیگرش را باز کرد و با نوکش شروع به کندن بال های تازه ای که در زیر بالش روییده بود کرد و سپس دانه دانه پرها را بر بالای سنگ و در میان شیارها گذاشت.
سوسک سیاهی که آن حوالی نشسته بود و داشت خاک های چسبیده شده به پاهایش را با دستش تمیز می کرد با تعجب به او گفت: چه می کنی؟ این چه کاریه؟
کبوتر در حالی که اشک می ریخت گفت: به قصد زیارتِ آقا از مشهد به اینجا اومدم. فک میکردم اینجام صحنی مثل صحن امام رضا داشته باشه. با یه عالمه کبوتر و گنبدی خیلی بزرگتر از گنبد آقا.
ولی با تعجب دیدم نه زائری داره و نه گنبدی.
سوسک سیاه با بی تفاوتی گفت: خب، الان چیکار کنیم؟ کاری از دست ما که بر نمیاد.
کبوتر گفت :چرا بر نمیاد؟ هر چند امکان آوردن سنگ، خاک و چوب برام نیست. ولی به قدر پرهام که میتونم برای مزارش سایه بسازم.
امروز ۲۸ صفره، این حداقل کاریه که میتونم براش بکنم.
نسیم که صدای گفتگوی کبوتر و سوسک را می شنید، آرام از پشت سنگ عبور کرد تا مبادا با وزیدنش چیزی از پرهای کبوتر را با خود ببرد. چون این هم تنها کاری بود که نسیم می توانست بکند.
✍️ آمنه خلیلی
#داستانک
#امام_حسن
#متن_نوشت
#گروه_تبلیغی_تارینو
ــــــــــــــــ
#داناب (داستانکونکاتناب)
http://eitaa.com/joinchat/4259512332C8857967f1b
دل سپردن به حسن شرط مسلمان شدن است
بی سبب نیست صدای ضربانم حسن است
بی حرم مانده ولی در عوضش می بینیم
چارده قرن فقط از کرم او سخن است
شک نکن دیر نباشد که ببیند همه
دور تا دور ضریحش پُرِ از سینه زن است
چه نیازی به بهشت است،که از روز ازل
قبرِ خاکیِ حسن جنت الاعلی من است
فاطمی خوی و علی روی،عجب آقایی!
پس همین است حسن آینه ی پنج تن است
آن چنان روز جمل دست به شمشیرش برد
که بدانند شبیه پدرش صف شکن است
آن همه تیر کفن نیز برایش نگذاشت
پس حسن نیز به یک نوع دگر بی کفن است
شاعر: احسان نرگسی
ــــــــــــــــ
#داناب (داستانکونکاتناب)
http://eitaa.com/joinchat/4259512332C8857967f1b