eitaa logo
داستانکام
75 دنبال‌کننده
185 عکس
34 ویدیو
1 فایل
این داستانکا گوشه‌ای از زندگی منه. 🌸 راه ارتباطی: @barkat313_admin
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از فروشگاه برکت
🌸 / اتفاقی که سانسور شد . چند روز پیش که (فریدون) در میدان با مردم سخن می‌گفت، در همان لحظه‌ای که مردم با شعار‌های اقتصادی او را به و بیش‌تر و پرهیز از حاشیه‌سازی دعوت می‌کردند و او در پاسخ آن‌ها گفت: "مردم نخواهند گذاشت خواست آمریکا از حنجره‌ی چند جوان بلند شود." پیرمردی فرتوت در حالی که نامه‌ای در دست داشت از پشت جایگاه به سمت رییس جمهور آمد. . ماموران امنیتی و تیم حفاظت رییس جمهور که شُکّه شده بودند بلافاصله جلویش را گرفتند. . رییس جمهور در کمال ناباوری تریبون را رها کرد و به سر تیم حفاظت دستور داد: "رهایش کنید؛ اجازه دهید بیاید جلو و درخواستش را مطرح کند." . صدای همهمه‌ی مردم میدان امیر چخماق را فرا گرفته بود. ولوله‌ای به پا می‌شود. دوربین‌ها قطع می‌شود تا بعدا مشکلی پیش نیاید. راه باز می‌شود. پیرمردِ نامه به دست در حالی که اشک در چشمانش حلقه زده بود جلو می‌رود. با دستانِ لرزانش نامه را به روحانی می‌دهد. . روحانی خیلی گرم او را در آغوش می‌گیرد. با گوشه‌ی عبایش اشک‌های او را پاک می‌کند. او را پشت تریبون می‌برد و می‌گوید: "سال‌ها من حرف زدم و عمل نکردم، حالا نوبت شماست." . پیرمرد آرام آرام به سمت تریبون می‌آید. مردم که با این عمل رییس جمهور به وجد آمده بودند سر از پا نمی‌شناختند. مدام فریاد می‌زدند. پیرمرد پشت تریبون قرار گرفت. . با صدایی لرزان از وضعیت سخت اجاره‌نشینی گفت. از این که فرزندانش بی‌کار هستند. از این که نمی‌تواند جهیزیه‌ای مختصر برای دختران دمِ بختش تهیه کند. از این که حتی توان تهیه‌ی مایحتاج روزانه‌ی خانواده‌اش را ندارد. از این که ... . جَوِّ سنگینی فضای میدان را احاطه کرده بود. اشک قطره قطره از چشمان رییس جمهور به روی می‌غلطید و بر روی عبایش می‌ریخت. مردم هم با مشاهده‌ی این صحنه پا به پای او اشک ریختند. . رییس جمهور که تحت تاثیر گفته‌های پیرمرد قرار گرفته بود و گویا از عملکرد خود در شش سال گذشته پشیمان شده بود دستور می‌دهد همان‌جا با هزینه‌ی شخصی‌اش خانه‌ای مبله برای پیرمرد تهیه کنند، وامی بلاعوضی برای خرید جهیزیه به او پرداخت نمایند و تا زمان رفتن فرزندانش به سر کار تامین محصولات طبیعی و سالم غذایی را از برایش تعهد نمود. . با این حرکت رییس جمهور گویا میدان امیرچخماق منفجر شد. فریاد " "، "روحانی مچکریم"ِ مردم لحظه‌ای قطع نمی‌شد. . 👈 پی‌نوشت: ۱- این ساخته و پرداخته‌ی ذهن نویسنده می‌باشد و به هیچ وجه واقعیت خارجی ندارد. ۲- هر گونه تشابه اسمی اتفاقی‌ست. ۳- نامه‌هاتون رو به رییس جمهور در لینک زیر بنویسید. https://basalam.com/@barkat/posts/18559