eitaa logo
داستان های آموزنده
67.8هزار دنبال‌کننده
4.2هزار عکس
2.7هزار ویدیو
0 فایل
‌‌‌‌‌ 🌿 ‌‌﷽ 🌿. #کپی_جایز_نیست. برای ارسال داستان خود ویا دوستانتان به ایدی ارسال کنید @zahraB18 https://eitaa.com/joinchat/15925614C7f87bffef4 سلام تعرفه تبلیغات داخل کانال هست
مشاهده در ایتا
دانلود
🗣قسمت13 👤تقدیر ❌فقط 35سالم بود که شوهرم مردوبعد زن دوم برادرشوهر22ساله ام شدم همینجور با تعجب بهش خیره شده بودم و چیزی نمیگفتم تا اینکه گفت چیه همینجوری زل زدی به من داری بهم نگاه میکنی؟ها؟ تعریفم نمیتونم ازت بکنم؟ اونموقع که یکم ترسم ازش کمتر شده بود گفتم امیدوارم خوشتون بیاد اقا محسن محسن پوزخندی زد و گفت به من نگو اقا محسن من برای تو محسنم این حرفش باعث شد که تعجبم دوچندان شه همون محسنی که تا چند ساعت پیش به خونم تشنه بود الان داشت قربون صدقه ام میرفت و حرفای قشنگ قشنگ میزد چیزی نگفتم و خواستم برم که محسن گفت مهسا کجا؟بیا بشین....بیا باهم غذا بخوریم خودمم که اینقدر گرسنه بودم که شکمم صدا میداد درخواست محسن رو رد نکردم و سریع رفتم پیشش نشستم و برای خودم غذا کشیدم سریع و با ولع غذا میخوردم و حواسم از دنیا پرت بود انگار که این حرفای محسن یهو بهم ارامش تزریق کرده بود حسی که خیلی وقت بود منتظرش بودم تا محسن دستاش رو روی دستام گذاشت و گفت گرسنه بودی؟ یدفعه مثل برق زده ها از جام پریدم و دستم رو کشیدم و از سرجام بلند شدم و رفتم تو اتاقم محسن دیگه شوهر من بود ...حالا شوهر که نگم ولی من محرمش بودم ولی اصلا نمیتونستم تصور کنم که بخواد بهم نزدیک شه •✾📚 https://eitaa.com/dastanamuzandeh
🏖شش ﮐﻠﯿﺪ ﻃﻼﯾﯽ ﺁﺭﺍﻣﺶ ۱- ﻗﻀﺎﻭﺕ ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ ﺗﺎﺛﯿﺮﯼ ﺑﺮ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﻣﻦ ﻧﺪﺍﺭﺩ. ۲- ﻣﺮﺩﻡ ﻭﻇﯿﻔﻪ ﻧﺪﺍﺭﻧﺪ ﻣﺮﺍ ﺩﺭﮎ ﮐﻨﻨﺪ. ۳- ﺍﺯ ﮐﺴﯽ ﺩﺭ ﺑﺮﺍﺑﺮ ﻟﻄﻔﯽ ﮐﻪ ﺑﻪ ﺍﻭ ﻣﯽ ﮐﻨﻢ ﺗﻮﻗﻌﯽﻧﺪﺍﺭﻡ ﻭﮔﺮﻧﻪ ﺍﯾﻦ ﻟﻄﻒ ﺭﺍ ﺩﺭ ﺣﻖ ﺍﻭ ﻧﻤﯽ ﮐﻨﻢ. ۴- ﮐﺴﺎﻧﯽ ﮐﻪ ﺭﻓﺘﺎﺭ ﻧﺎﺟﻮﺍﻧﻤﺮﺍﺩﻧﻪ ﺑﺎ ﻣﻦ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺍﻧﺪﺗﻮﺳﻂ ﮐﺎﺋﻨﺎﺕ ﻣﺠﺎﺯﺍﺕ ﺧﻮﺍﻫﻨﺪ ﺷﺪ ﻫﺮﭼﻨﺪ ﮐﻪ ﻣﻦ ﻫﺮﮔﺰﻣﺘﻮﺟﻪ ﺍﯾﻦ ﻧﺸﻮﻡ. ۵- ﺩﻧﯿﺎ ﺳﺨﺎﻭﺗﻤﻨﺪ ﺗﺮ ﺍﺯ ﺁﻥ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﻣﻮﻓﻘﯿﺖ ﮐﺴﯽ، ﺭﺍﻩ ﻣﻮﻓﻘﯿﺖ ﻣﺮﺍ ﺗﻨﮓ ﮐﻨﺪ. ۶- ﻣﻼﮎ ﻣﻦ ﺭﻓﺘﺎﺭ ﺷﺮﺍﻓﺘﻤﺪﺍﻧﻪ ﻭ ﺍﻧﺴﺎﻧﯽ ﺍﺳﺖ ﻧﻪ ﻣﻘﺎﺑﻠﻪ ﺑﻪ ﻣﺜﻞ. •✾📚 https://eitaa.com/dastanamuzandeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
وقتی دلتنگ میشی، دیگه حرف نمیزنی! کاری به کسی نداری! تنهایی آرومت میکنه! از جمع آدمایی که باهاشون حرف مشترک نداری فاصله میگیری! سکوت میکنی ! صبر میکنی! چشمات رو میبندی! فقط به کسی که دلتنگشی فکر میکنی ! به فاصله ای که هست ! به حرفایی که بهش نزدی، به حال بدی که داری! الان که داشتم مینوشتم ، فهمیدم هر ثانیه دلتنگم! •✾📚 https://eitaa.com/dastanamuzandeh
♥️🍃 بذار بگن خوش شانسه بگن دستشو گرفتن بگن هواشو داشتن ولی من که تلاشاتو دیدم صبح بیداری و شب بی خوابیاتو دیدم از تفریح زدناتو دیدم من دیدم تنها همدمت آدم تو آینه بود دیدم خستگی چشمای براقتو.... نکنه بشکنی ها! اگه شکستی یادت نره که الماس تراش داده شده تا قشنگ شده! «ببال به خودت..» •✾📚 https://eitaa.com/dastanamuzandeh
🗣قسمت14 👤تقدیر ❌فقط 35سالم بود که شوهرم مردوبعد زن دوم برادرشوهر22ساله ام شدم قلبم تند تند میزد درست انگار موقعی که علی اولین بار بهم ابراز علاقه کرد ناخواسته لبخند میومد روی لبم انگار که تمام بدی هایی که محسن بهم کرده بود رو با یکی دو روز خوب بودنش باهام فراموش کرده بودم خودم رو پرت کردم رو تخت و مشغول خیال بافی شدم با خودم میگفتم کاش بیتا برنگرده منو محسن باهم یه زندگی درست کنیم ولی بعدش خودمو ملامت میکردم و میگفتم مهسا تو دلت میخواد خونه خراب کن بشی؟ مشغول خیالبافی بودم که زنگ در رو زدن اون روز برای اولین بار خودم رو خانوم اون خونه احساس کردم و سریع رفتم تا در رو باز کنم محسنم داشت غذا میخورد در رو که باز کردم بیتا رو روبروم دیدم کل دنیا رو سرم خراب شد بااینکه اون خونه ی بیتا بود و خانوم اون خونه بود بیتا تا منو دید یه سیلی بهم زد و گفت تو پیش خودت چی فکر کردی؟...فکر کردی شوهرمو دو دستی تقدیمت میکنم؟ بعدم رفت تو خونه پیشِ محسن تو دلم یه حسایی نسبت به محسن داشتم و این باعث شد پشت سر بیتا برم ببینم با محسن چی میگن تا بیتا رفت و خودش رو انداخت رو زمین و شروع کرد به گریه کردن و گفت من که طاقت دوریتو ندارم •✾📚 https://eitaa.com/dastanamuzandeh
📘 💠 شهادت خالصانه 🔹روزی پیامبر گرامی ضمن سخنرانی به مردم فرمودند: «ای مردم! هر کس خدا را ملاقات کند و با اخلاص به یگانگی او شهادت دهد و شهادت او به چیز دیگر مخلوط نباشد، داخل بهشت می‌گردد.» 🔹امیرالمومنین علی (علیه السلام) برخاستند و عرض کردند: « یا رسول الله! پدر و مادرم به فدایت، چگونه ممکن است کلمه ی «لا اله الا الله» را خالصانه بگوید و گواهی به یکتای خداوند را از روی اخلاص بدهد، به طوری که چیزی به آن مخلوط نباشد؟ برای ما توضیح دهید تا آن را بدانیم.» 🔹رسول خدا فرمودند: آری، اگر انسان این صفات را داشته باشد: 🔘۱. حریص دنیا باشد. 🔘۲. دنیا را از راه نامشروع کسب نماید. 🔘٣. به زندگانی دنیا راضی باشد. 🔘۴. گفتارش گفتار نیکان و عملش، عمل طاغوتیان ستمگر باشد. توحید او خالص نخواهد بود. هرگاه هیچکدام از این صفات در او نباشد توحید او خالصانه است و داخل بهشت خواهد بود. 📚بحارالانوار،ج ۷۶، ص •✾📚 https://eitaa.com/dastanamuzandeh
روزی کلاغی در کنار برکه نشسته بود. آب می خورد و خدا را شکر می کرد. طاووسی از آنجا می گذشت؛ صدای او را شنید و با صدای بلندی قهقهه زد. کلاغ گفت:«دوست عزیز چه چیزی موجب خنده تو شده است؟ طاووس گفت:« ازاین که شنیدم خدا را برای نعمت هایی که به تو نداده شکر می گویی» بعد بال هایش را به هم زد و دمش را مانند چتری باز کرد و ادامه داد: «می بینی خداوند چقدر مرا دوست دارد که این طور زیبا مرا آفریده است؟!» کلاغ با صدای بلندی شروع به خندیدن کرد. طاووس بسیار عصبانی شد و گفت:«به چه می خندی ای پرنده گستاخ و بد ترکیب؟» کلاغ گفت:« به حرف های تو، شک نداشته باش که خداوند مرا بیشتر از تو دوست داشته است؛ چرا که او پرهایی زیبا به تو بخشیده و نعمت شیرین پرواز را به من و تورا به زیبایی خود مشغول کرده و مرا به ذکر خود» •✾📚 https://eitaa.com/dastanamuzandeh
💠 به نام بهترین حامی 🇮🇷امروز جمعه 18/ آبان/1403 06/ ربیع الاولی /1446 08/ نوامبر/2024 💖عالم به عشق روی تو 🍃بیدار می شود 💖هر روز عاشقان تو 🍃 بسیار می شوند 💖وقتی سلام می دهمت 🍃در نگاه من 💖تصویر مهربانی تو 🍃تکرار می شود 🌹سلام 🍃صبحتون بخیر 💠 ذکر امروز " اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم" اعوُذُ بِاللهِ مِنَ الشَّیطانِ الرَّجیمِ بسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ ❤️رَبَّنَا إِنَّكَ جَامِعُ النَّاسِ لِيَوْمٍ لَا رَيْبَ فِيهِ إِنَّ اللَّهَ لَا يُخْلِفُ الْمِيعَادَ  ❤️پروردگارا! تو مردم را، براي روزي كه ترديدي در آن نيست، جمع خواهي كرد، زيرا خداوند، از وعده خود، تخلف نمي‏ كند 👈🏼"سوره آل‌عمران ایه ۹ " 🌹 اللهم عجل لولیک الفرج 🌹 🤲اَللّهُمَّ نَوِّر قُلُوبَنا بِالْقُرآن 🤲 اَللّهُمَّ زَیِّن اَخْلاقَنا بِزینَةِ الْقُرآن 🤲 اَللّهُمَّ ارْزُقنا شَفاعَةَ الْقُرآن 🍁 التماس دعا🍁 •✾📚 https://eitaa.com/dastanamuzandeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ﺭﻭﺯﯼ ﻣﺮﮒ ﺑﻪ ﺳﺮﺍﻍ ﻣﺮﺩﯼ ﺭﻓﺖ ﻭ ﮔﻔﺖ : ﺍﻣﺮﻭﺯ ﺁﺧﺮﯾﻦ ﺭﻭﺯ ﺗﻮﺳﺖ ! ﻣﺮﺩ گفت:ﺍﻣﺎ ﻣﻦ ﺁﻣﺎﺩﻩ ﻧﯿﺴﺘﻢ ! ﻣﺮﮒ :ﺍﻣﺮﻭﺯ ﺍﺳﻢ ﺗﻮ ﺍﻭﻟﯿﻦ ﻧﻔﺮ ﺩﺭ ﻟﯿﺴﺖ ﻣﻦ ﺍﺳﺖ.. ﻣﺮﺩ : ﺧﻮﺏ،ﭘﺲ ﺑﯿﺎ ﺑﺸﯿﻦ ﺗﺎ ﻗﺒﻞ ﺍﺯ ﺭﻓﺘﻦ ﺑﺎ ﻫﻢ ﻗﻬﻮﻩ ﺍﯼ ﺑﺨﻮﺭﯾﻢ .!!! ﻣﺮﮒ ": ﺣﺘﻤﺎ". ﻣﺮﺩ ﺑﻪ ﻣﺮﮒ ﻗﻬﻮﻩ ﺩﺍﺩ ﻭ ﺩﺭ ﻗﻬﻮﻩ ﺍﻭ ﭼﻨﺪ ﻗﺮﺹ ﺧﻮﺍﺏ ﺭﯾﺨﺖ. مرﮒ ﻗﻬﻮﻩ ﺭﺍ ﺧﻮﺭﺩ ﻭ ﺑﻪ ﺧﻮﺍﺏ ﻋﻤﯿﻘﯽ ﻓﺮﻭ ﺭﻓﺖ .. ﻣﺮﺩ ﻟﯿﺴﺖ ﺍﻭ ﺭﺍ ﺑﺮﺩﺍﺷﺖ ﻭ ﺍﺳﻢ ﺧﻮﺩﺵ ﺭﺍ ﺍﺯ ﺍﻭﻝ ﻟﯿﺴﺖ ﺣﺬﻑ ﮐﺮﺩ. ﻭ ﺩﺭ ﺁﺧﺮ ﻟﯿﺴﺖ ﻗﺮﺍﺭ ﺩﺍﺩ. ﻫﻨﮕﺎﻣﯽ ﮐﻪ ﻣﺮﮒ ﺑﯿﺪﺍﺭ ﺷﺪ ﮔﻔﺖ : ﺗﻮ ﺍﻣﺮﻭﺯ ﺑﺎ ﻣﻦ ﺧﯿﻠﯽ ﻣﻬﺮﺑﺎﻥ ﺑﻮﺩﯼ ﺑﺮﺍﯼ ﺟﺒﺮﺍﻥ ﻣﻬﺮﺑﺎﻧﯽ ﺗﻮ ﺍﻣﺮﻭﺯ. ﮐﺎﺭﻡ ﺭﺍ ﺍﺯ ﺁﺧﺮ ﻟﯿﺴﺖ ﺁﻏﺎﺯ ﻣﯿﮑﻨﻢ .!!! ﺑﻌﻀﯽ ﺍﺯ ﭼﯿﺰﻫﺎ ﺩﺭ ﺳﺮﻧﻮﺷﺖ ﺗﻮ ﻧﻮﺷﺘﻪ ﺷﺪﻩ ﺍﻧﺪ ،ﻣﻬﻢ ﻧﯿﺴﺖ. ﭼﻘﺪﺭ ﺳﺨﺖ ﺑﺮﺍﯼ ﺗﻐﯿﯿﺮ ﺁﻧﻬﺎ تلاش ﮐﻨﯽ ، ﺍﻣﺎ ﻫﺮﮔﺰ ﺗﻐﯿﯿﺮ ﻧﺨﻮﺍﻫﻨﺪ ﮐﺮﺩ...!!! کلاغ وطوطی هر دو زشت آفریده شدند. طوطی اعتراض کرد وزیبا شد اما کلاغ راضی بود به رضای خدا، امروز طوطی در قفس است وکلاغ آزاد...!! پشت هر حادثه ای حکمتی است که شاید هرگز متوجه نشوی! هرگز به خدا نگو چرااااا؟ •✾📚 https://eitaa.com/dastanamuzandeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
لازم نیست سر در بیاورید که خدا چطور می‌خواهد مشکلاتِ شما را حل کند. این مسئولیتِ اوست. کارِ شما نیست. کارِ شما این است که به او اعتماد داشته باشید. آن موقعیت را به خدا بسپارید و به او اعتماد کنید. خدای ما، خدای مافوقِ طبیعیست. او محدود به قوانینِ طبیعت نیست. در زندگی دفعتاً متوجه می‌شویم که خداوند کارهایی در زندگی‌مان کرده که خود به تنهایی حتی در رویا هم قادر به انجامش نبوده‌ایم. •✾📚 https://eitaa.com/dastanamuzandeh
زيبایی انسان در چيست؟ روزي شاگردان نزد حکيم رفتند و پرسيدند: «استاد زيبايي انسان درچيست؟» حکيم 2 کاسه کنار شاگردان گذاشت وگفت: «به اين  2 کاسه نگاه کنيد اولي ازطلا درست شده است و درونش سم است و دومي کاسه اي گليست و درونش آب گوارا است، شما کدام راميخوريد؟» شاگردان جواب دادند: «کاسه گلي را.» حکيم گفت: « آدمي هم همچون اين کاسه است. آنچه که آدمي را زيبا ميکند درونش واخلاقش است. بايد سيرتمان رازيباکنيم نه صورتمان را.» •✾📚 https://eitaa.com/dastanamuzandeh
🗣قسمت16 👤تقدیر ❌فقط 35سالم بود که شوهرم مردوبعد زن دوم برادرشوهر22ساله ام شدم محسن باشه اصلا من به خاطر تو ...به خاطر عشقم به تو همه چیو تحمل میکنم بیتا خوب فهمید راهش چیه و میخواست با سیاست محسن رو بیشتر عاشق خودش کنه محسن رفت سمت بیتا و دستش رو بوسید و گفت قربونت برم من یه تار گندیده ی تورو به صدتا مهسا نمیدم وقتی این جمله ی محسن رو شنیدم انگار زمین و زمان روی سرم خراب شد وقتی میدیدم چطور قربون صدقه ی بیتا میره حسادت میکردم انگار با همین یبار خوب برخورد کردن محسن با من دل بهش داده بودم و همه ی اذیتایی که منو کرده بود فراموش کرده بودم دیگه نتونستم بیشتر محسن رو با بیتا ببینم و سریع رفتم تو اتاقم رفتم جلوی اینه و اروم اروم اشک میریختم با خودم گفتم مهسا تو چیت از بیتا کمتره؟ توهم از اون خوش هیکل تری هم خوشگل تر فقط اون جوون تره! اینقدر سِن برای یه مرد مهمه که بیتارو به تو ترجیح بده؟ جواب سوال اومد نوک زبونم و جوابش نه بود حس میکردم محسنم یه حسایی به من داره یا فقط از روی هو_____س بوده که با من خوب برخورد کرده یه لحظه به خودم گفتم مهسا وقتی محسن بهت نخ داده چرا نخو نمیگیری و از بیتا بگیریش؟ ولی بلافاصله خودم رو ملامت کردم و گفتم مهسا خجالت بکش تو آوار شدی رو زندگی بیتا ..‌. الانم میخوای شوهرشو بگیری؟ ... حتی اگه محسنم تورو خواست نباید قبول کنی رفتم گرفتم خوابیدم تا شاید درد عشقی رو که تازه به جونم افتاده بود رو تحمل کنم که صدای داد زدن بیتا مانع شد _مهسا ....مهسا زود گو_رتو گم کن بیا اینجا ببینم رفتم بیرون که دیدم بیتا یه انبار لباس ریخته تو حیاط و به من اشاره میکنه که اینارو بشورم •✾📚 https://eitaa.com/dastanamuzandeh