در دنیا دوچیز است
که بی صدا می ماند!؟
#1 . مرگ افراد ندار و فقیر
#2 . عیب های ثروتمندان
#داستانهای_آموزنده
•✾📚 https://eitaa.com/dastanamuzandeh
"اجازه ندهید" کلمات دیگران
باعث "دردتان" شوند.
"سخنان" دیگران باعث
"رنجش تان" شوند.
اعمال دیگران زنجیرهایی
برای "زندانی کردن" تان شوند.
اجازه دهید کلماتتان باعث
قوت قلب دیگران شود
الهام بخش شان باشد
و مسیرشان را "روشن" کند.
اعمال تان زنجیر های
دیگران را باز کند.
و در پایان اجازه دهید
"محبت" شما نمایشی از
"محبت خدا" باشد......
#داستانهای_آموزنده
•✾📚 https://eitaa.com/dastanamuzandeh
🔴 ستاره داوود
نشان جریان الیمانی ستاره منحوس صهیونیستی موسوم به داوود است. ستاره داوود یا همان ستاره ششضلعی در همه نامهها کنار امضای گاطعی که خود را «احمد الحسن الیمانی» مینامد درج میشود.
ستاره ششضلعی بهعنوان سمبل قدرت همواره مورداستفاده فرق مختلفی ازجمله کابالا، شیطانپرستان و صهیونیستها بوده است. این نشان زیر نامههای این فرقه مورداستفاده بوده ولی اخیراً کمتر از آن استفاده میکنند.
بعد از ایراد فشار گسترده نسبت به استفاده از نشان ستاره داوود، گاطعی همانند همیشه دست به مغالطه برده و سلسلهای از روایات در خصوص خاتم سلیمان را منتشر کرد.
وی با نشان دادن عکس اسکن شدهای از کتابی غیر موثق که نویسندهاش را از علما معرفی کرده دست به ترفند تازهای زد. در عکس چندین نشان ازجمله ستاره داوود وجود دارد و توضیحات کتاب میگوید برخی احتمال دادهاند یکی از نشانها مربوط به خاتم سلیمان باشد.
فرقه یمانی با استناد به همین کتاب غیر موثق، تمام روایات مربوط به خاتم سلیمان را به ستاره منحوس داوود منسوب میکند تا به نوعی اشتباه خود را توجیه کرده و ستاره منحوسی را که هیچ ارتباطی با حضرت داود نبی(ع) نداشته و منبعث از جادوئی باستانی است، نمادی از خاتم سلیمان معرفی کند.
#داستانهای_آموزنده
•✾📚 https://eitaa.com/dastanamuzandeh
📚داستان کوتاه
🔸 گرگی با مادر خود از راهی میگذشتند، بزی در بالای صخرۂ تیزی ایستاده بود و بر سر گرگ آب دهان میانداخت. گرگ مادر اهمیتی نداد و ردّ شد.
🔸 فرزند گرگ ناراحت شد و گفت: مادر! برای من سنگین است که بزی برای ما آب دهان بیندازد و تو سکوت کنی.
🔸 گرگ مادر گفت: فرزندم، نیک نگاه کن ببین کجا ایستاده و آب دهان میاندازد، اگر او نمیترسید این کار را از روی صخرۂ تیزی نمیکرد، چون مطمئن است من نمیتوانم آنجا بایستم و او را بگیرم. پس به دل نگیر، که بز نیست بر ما آب دهان میاندازد، جایی که ایستاده است را ببین که بر ما تف میکند.
👈 گاهی ما را احترام میکنند گمان نکنیم که محترم هستیم و این احترام قلبی و بخاطر شایستگی ماست، چه بسا این احترام یا بخاطر نیازی است که بر ما دارند یا بخاطر ترسی است که از شرّ ما بر خود میبینند. مانند: سکوت و احترام عروسی در برابر بدخلقیهای مادرشوهری بداخلاق، و یا سکوت و احترام کارگری در برابر کارفرمایی ظالم!!!
🌹 حضرت محمد (ص) فرمودند: مبغوضترین بنده نزد خداوند کسی است که برای درامان ماندن از شرّ او، تکریم و احترامش کنند.
#داستانهای_آموزنده
•✾📚 https://eitaa.com/dastanamuzandeh
🔴حکایتی زیبا و تاثیر گذار از شیخ حسین انصاریان
🔸روزی حضرت موسی (ع) روبه درگاه ملکوتی خداوند کرد و از درگاهش درخواست نمود بارالها می خواهم بدترین بنده ات را ببینم ندا آمد که صبح زود به در ورودی شهر برو اولین کسی که از شهر خارج شد او بدترین بنده ی من است. حضرت موسی صبح روز بعد به در ورودی شهر رفت، پدری با فرزندش اولین کسانی بودند که از در شهر خارج شدند.
حضرت موسی گفت: این بیچاره خبر ندارد که بدترین خلق خداست، پس از بازگشت رو به درگاه خدا کرد و پس از سپاس از خدا به خاطر اجابت خواسته اش عرضه داشت: بار الها حال می خواهم بهترین بنده ات راببینم. ندا آمد: آخر شب به در ورودی شهر برو و آخرین نفری که وارد شهر شد بهترین بنده ی من است. هنگام شب موسی(ع) به در ورودی شهر رفت و دید آخرین نفر همان پدر با فرزندش است! رو به درگاه خدا کرد و گفت: خداوندا چگونه ممکن است بدترین و بهترین بنده ات یک نفر باشد؟! ندا آمد ای موسی این بنده که هنگام صبح از در ورودی شهر خارج شد بدترین بنده من بود، اما هنگامی که نگاه فرزندش به کوه های عظیم اطراف شهر افتاد از پدرش پرسید: پدر! بزرگ تر از این کوه ها چیست؟ پدر پاسخ داد: آسمانها.
فرزند پرسید: بزرگتر از آسمانها چیست؟ پدر در حالی که به فرزندش نگاه می کرد، اشک از دیدگانش جاری شد و گفت: فرزندم گناهان پدرت از آسمانها نیز بزرگتر است. فرزند پرسید: بزرگتر از گناهان تو چیست؟ پدرکه دیگر طاقتش تمام شده بود به ناگاه بغضش ترکید و گفت : عزیزم مهربانی و بخشندگی خدای بزرگ از تمام هرچه هست بزرگتر است.
#داستانهای_آموزنده
•✾📚 https://eitaa.com/dastanamuzandeh
#یک_داستان_یک_پند
✍جوانی به مغازۀ عمده فروشی لباس رفت و با پول کمی که داشت تعدادی پیراهن خرید تا آنها را در کنار خیابان بساط کرده و بفروشد.
⬅️چون کنار خیابان بساط کرد یکی از پیراهنها را در دست مشتری معیوب یافت، آن را کنار گذاشت تا پس بدهد. سر شب همۀ پیراهنها را فروخت و پول در جیب روانۀ منزل شد.
📎در راه سارقی پولهای او را ربود و فقط پیراهن معیوب از آن تجارت بر او باقی ماند. چون به خانه رسید جوانی را دید که به او یکی از پیراهنهای سالم نو را فروخته بود. جوان به او گفت: میبینم خدا را شکر که همۀ پیراهنها را فروختی. بگو بدانم چه سود کردی؟!
🔍فروشنده گفت: سود من همین یک پیراهن معیوب بود که آن هم از دست تو برگشت. تو از مال من بیشتر از من سود بردی. کاش آن پیراهنی را هم که به تو فروختم، آن را نفروخته بودم و تاکنون آن هم برای من بود.
🚫آری! گاهی انسان غذایی را میخرد که منزل بیاورد آن چنان اهل منزل از قسمتهای خوب آن میخورند که او خودش از آن محروم میشود. گاهی مالی را که یک فرد جمع میکند و فرزندان و عروس و دامادها از آن بهره میبرند بیش از بهرۀ خود صاحب و زحمتکش آن مال میشود.
#داستانهای_آموزنده
•✾📚 https://eitaa.com/dastanamuzandeh
«دیوان و دیوانه»
✨یا رب مباد کز پا جانان من بیفتد
درد و بلای او کاش بر جان من بیفتد
✨من چون ز پا بیفتم درمان درد من اوست
درد آن بود که از پا درمان من بیفتد
✨یک عمر گریه کردم ای آسمان روا نیست
دردانهام ز چشم گریان من بیفتد
✨ماهم به انتقام ظلمی که کرده با من
ترسم به درد عشق و هجران من بیفتد
✨از گوهر مرادم چشم امید بسته است
این اشک نیست کاندر دامان من بیفتد
✨من خود به سر ندارم دیگر هوای سامان
گردون کجا به فکر سامان من بیفتد
✨خواهد شد از ندامت دیوانه شهریارا
گر آن پری به دستش دیوان من بیفتد
#شعر🌹
#شهریار
#داستانهای_آموزنده
•✾📚 https://eitaa.com/dastanamuzandeh
🔹 به نام صاحب آسمانهای بلند
🇮🇷امروز سه شنبه
23 / آبان / 1402
29/ ربیع الثانی / 1445
14/ نوامبر / 2023
🤲 خداوندا
💕 تو را عاشقانه دوست دارم
🍃 کمکم کن تا در این عشق و دلدادگی
💕و دوستی با تو
🍃پا برجا و ثابت قدم بمانم.
💞یاران همراه سلام
💫 سه شنبه تون سراسر زیبایی
💞روزتون لبریز از شادی و آرامش
💠ذکر امروز " یا ارحم الراحمین"
اعوُذُ بِاللهِ مِنَ الشَّیطانِ الرَّجیمِ
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ
.
❤️مَنْ كَانَ يُرِيدُ حَرْثَ الْآخِرَةِ نَزِدْ لَهُ فِي حَرْثِهِ ۖ وَمَنْ كَانَ يُرِيدُ حَرْثَ الدُّنْيَا نُؤْتِهِ مِنْهَا وَمَا لَهُ فِي الْآخِرَةِ مِنْ نَصِيبٍ
❤️کسی که زراعت آخرت را بخواهد، بر زراعتش می افزاییم و کسی که زراعت دنیا را بخواهد، اندکی از آن را به او می دهیم، ولی او را در آخرت هیچ بهره و نصیبی نیست.
👈"سوره شوری آیه ۲۰"
🤲اَللّهُمَّ نَوِّر قُلُوبَنا بِالْقُرآن
🤲 اَللّهُمَّ زَیِّن اَخْلاقَنا بِزینَةِ الْقُرآن
🤲 اَللّهُمَّ ارْزُقنا شَفاعَةَ الْقُرآن
💫 التماس دعا💫
شیراز
#داستانهای_آموزنده
•✾📚 https://eitaa.com/dastanamuzandeh
🔻 اگر جای دانه هایت را که روزی کاشته ای فراموش کردی،
🍃 باران روزی به تو خواهد گفت کجا کاشته ای …
▫️"پس نیکی را بکار،
▫️بالای هر زمینی…
▫️و زیر هر آسمانی….
▫️برای هر کسی... "
🔻تو نمیدانی کی و کجا آن را خواهی یافت!!
🍃 که کار نیک هر جا که کاشته شود به بار می نشیند …
▫️اثر زیبا باقی می ماند،
▫️حتی اگر روزی صاحب اثر دیگر حضور نداشته باشد.
🌹 گلهایی که در انتهای جنگل می رویند ....
🍃 عطر خودشان را منتشر میکنند،
▫️چه کسی آنجا باشد تا از آنها قدردانی کند،
▫️چه نباشد
▫️چه کسی از کنارشان بگذرد ....
▫️چه نگذرد
🔻 معطر بودن ذات و طبیعت گلهاست
🍃 درست مثل آدمهایی که وجودشان سراسر عشق و محبت است
😊 آنهایی که بی هیچ توقعی لبخند می زنند و مهربانند...
#داستانهای_آموزنده
•✾📚 https://eitaa.com/dastanamuzandeh
#پندانه 🌹👌
ارزشمندترین دارایی شما
زمان شماست
با وقتتان همانند پول برخورد کنید
اما یادتان باشد :
تفاوت زمان با پول این است که
نمیشود آن را پس انداز کرد...
#داستانهای_آموزنده
•✾📚 https://eitaa.com/dastanamuzandeh
کودکی را گذراندیم
تا به جوانی برسیم
به امید رسیدن
به آرزوهای دست نیافتنی،.
اما ندانستیم
که کودکی خود آرزوی بزرگ ما
در این دوران است.
#داستانهای_آموزنده
•✾📚 https://eitaa.com/dastanamuzandeh
💕جوانی با دوچرخه اش به پیرزنی
برخورد کرد،
به جای عذرخواهی و کمک کردن
به پیرزن
شروع کرد به خندیدن و مسخره کردن،
سپس راهش را ادامه داد و رفت،
پیرزن صدایش زد و گفت:
چیزی از تو افتاده است،
جوان به سرعت برگشت و
شروع به جستجو نمود،
پیرزن به او گفت:
مروت و مردانگی ات به زمین افتاد، هرگز آن را نخواهی یافت!
"زندگی اگر خالی از ادب و احساس و احترام و اخلاق باشد، هیچ ارزشی ندارد"
زندگی حکایت قدیمی کوهستان است!
صدا می کنی و می شنوی،
پس به نیکی صدا کن تا به نیکی به تو پاسخ دهد ...👌🏻
#داستانهای_آموزنده
•✾📚 https://eitaa.com/dastanamuzandeh