Saqar _@Romanbooki.pdf
حجم:
4.97M
💧چکیده
👇👇👇
داستان زندگی زنی بسیار زیبا و نجیب به نام ساغر است که عروس یک خانواده مردسالارِ نابسامان است، این خانواده یک پدر و سه فرزند پسر دارد که هر چهار مرد بسیار عیاش و خوشگذران هستند و اصلاً به زن بها نمیدهند! مادر خانواده، کوکب، بسیار بددهن و ناسازگار است و عروسهایش را آزار میدهد، ساغر که همسر فرزند کوچک خانواده، حجت است، رنگ احترام و شوهر و خانواده را هرگز به خود ندیده است، حجت به این بهانه که ساغر نازاست با یک زن به نام ثریا ازدواج میکند و ثریا را نیز به خانه خودشان میآورد، این رمان با همه جزئیاتش ادامه پیدا میکند تا اینکه سر و کله عبداللهخان پیدا میشود و با یک نگاه دل و دینش را از دست میدهد و عاشق ساغر میشود ...
📖 نام این اثر: #ساغر
🖋 نگارنده : #انسیه_تاجیک
📝 سبک: #عاشقانه
🗒 برگه :1721
Sayeei_@Romanbooki.pdf
حجم:
2.46M
💧چکیده
👇👇👇
زن جوان بیوهای، ناخواسته گرفتار رابطة مبهمی میشود که تمام زندگیاش را تحت تاثیر قرار میدهد و از او که یک روانشناس و مشاور زبده است، از خود یک زن افسردة سرخورده میسازد! رمان حاضر حکایت تمام زنان و دخترانی است که به طمع ثروت و شهرت و رفاه مادی وارد زندگی مردانی میشوند که دارای همسر و خانواده هستند؛ حکایت تمام زنان و دخترانی که برای جذابیتهای ظاهری افراد، بیشتر از سلامت روانشان و برای مادیات بیشتر از معنویات ارزش قائلند . در این رمان مانند دیگر آثار نویسنده، داستان از دیدگاه روانشناسی، مذهبی و فلسفی تحلیل و موضوع اصلی داستان یعنی همسر دوم بودن به بحث گذاشته شده است ...
📖 نام این اثر: #سایه_ای_بر_بالین
🖋 نگارنده : #مهرنوش_صفایی
📝 سبک: #عاشقانه #اجتماعی
🗒 برگه :628
Hasrate_@Romanbooki.pdf
حجم:
5.08M
💧چکیده
👇👇👇
عاشق برادر زنداداشم بودم، پسر مودب و باشخصیتی که مدیریت یکی از هتل های مشهد را به عهده داشت و نجابت و وقار از وجودش میبارید اما مجید عشق ممنوعه ی من بود مادرش شکوه به ازدواج برادرم با دخترش راضی نبود چون ما را هم شأن خانواداش نمیدانست و برادرم با وسط گذاشتن جونش رضایتش را بدست آورد.اما چه اتفاقی می افتد اگه شکوه بفهمد پسرش مجید هم در تمام مدت دلباخته ی من بوده و درصدد فرصت مناسب برای ابراز علاقه اش به من ...
📖 نام این اثر: #حسرت_با_تو_بودن
🖋 نگارنده : #مرضیه_نعمتی
📝 سبک: #عاشقانه
🗒 برگه :2016
Dar Ezaye_@Romanbooki.pdf
حجم:
2.45M
💧چکیده
👇👇👇
بعد از مرگ پدر آیه که تنها پشتیبان و خانوده اش بود، زندگی او دستخوش تغییراتی میشود؛ در این زندگی جدید، آیه که دختری محجبه با اعتقادات مذهبی است، دل از مردی میبرد که به اندازهی ستارههای آسمان رفیق دارد و گناهانش سر به فلک میکشد ولی ....
📖 نام این اثر: #در_ازای_مرگ_پدرم
🖋 نگارنده : #فاطمه_زایری_نازنین_آقایی
📝 سبک: #عاشقانه #مذهبی
🗒 برگه :448...
Otagh-@Romanbooki.pdf
حجم:
3.13M
💧چکیده
👇👇👇
سحر با مادر و خانواده ی مادری اش زندگی میکند، تا اینکه با مرگ ناگهانی مادر روبه رو میشود، با رفتن مادر دنیایش را تمام شده میداتد شبی که از دنیا بریده به خیابان میزند گیج و غمگین وارد خیابان میشود غافل از ماشینی،که بسرعت به سمت او میاید
📖 نام این اثر: #اتاق_خواب_های_خاموش
🖋 نگارنده : #مهرنوش_صفایی
📝 سبک: #عاشقانه
🗒 برگه :344
.
Atlasihaye_@Romanbooki.pdf
حجم:
7.8M
💧چکیده
👇👇👇
دکتر بهرادمعین باستان شناس معروفی که برای اثبات افسانه ی قدیمی به یک منطقه ی باستانی میاید و درآنجا با صنم همسر سابق خواهرزاده ش کسری اشنا میشود و ناچارا باهم برخوردایی دارند، بهراد در پی کشف راز صنم او را تحت فشار می گذارد تا بفهمد ایا حرف هایی که پست سرش گفته میشود حقیقت دارند یا فقط تهمت هستند ....
جلد اول #اطلسی_های_خیس
📖 نام این اثر: #کافه_اطلسی_ها (#دو_جلد)
🖋 نگارنده : #سمیرا_ایرتوند
📝 سبک: #عاشقانه #اجتماعی
🗒 برگه:328 , 2473
Sobhe-Tarik-@Romanbooki.pdf
حجم:
3.2M
💧چکیده
👇👇👇
من هورامم، دختری از دل قشر ضعیف جامعه. مهرهای در دستان قدرتمندان، که هر طور بخواهند، مرا میچرخانند. اما چرخ روزگار همیشه به یک سمت نمیچرخد. از جایی به بعد، بازی عوض میشود و من از دایرهی این بازی بیرون میروم. عشقش مرا چون کوه، استوار کرد. دستهای توانمندش مسیر چرخش دنیایم را تغییر داد...
📖 نام این اثر: #صبح_تاریک
🖋 نگارنده : #مهسافرخیان
📝 سبک: #عاشقانه #هیجانی
🗒 برگه :752
Nafas-Boride-@Romanbooki.pdf
حجم:
4.25M
💧چکیده
👇👇👇
نفس، دختری که همیشه شاهد دعواها و مشاجرههای پدر و مادرش بوده، غم و اندوهی عمیق را پشت چهرهی شاد و خندانش پنهان میکند. او از مادرش، سحر، میخواهد داستان عاشقی و ازدواجشان را برایش تعریف کند. میخواهد بداند چه شد که پدری که با عشق ازدواج کرد، چرا با مادرش چنین سرد و دور شده بود...
📖 نام این اثر: #نفس_بریده
🖋 نگارنده : #رها_اردستانی
📝 سبک: #عاشقانه
🗒 برگه :1069
Paye-Maram-@Romanbooki.pdf
حجم:
1.33M
#پای_مرام💧چکیده
در محلهای قدیمی و در دل کوچههای پایینشهر، احمد، جوانی بیستساله و با غیرت، با مادر سختکوش و خواهر نوجوانش زندگی میکند. احمد با کار کردن در خواربارفروشی محله و زحمت روزانه، تلاش میکند تا زندگی را برای خانوادهاش بگذراند. هر روز با دوست سرخوش و بامرامش، شهاب، از دل محلههای اعیانی میگذرد، جایی که رؤیاها و حسرتها روی سرشان سنگینی میکند. اما شرایط، احمد را در دو راهی سختی قرار میدهد، عشقی عمیق در دل احمد نسبت به روشنا، دختری از همان محلههای بالایی، جرقه میزند؛ اما واقعیت تلخ فاصلهها و مسئولیتهایی که بر دوشش سنگینی میکنند، مانع این عشق میشود. آیا احمد میتواند از این دو راهی با عزت عبور کند و پای مرامش بایستد...؟
📖 نام این اثر: #پای_مرام
🖋 نگارنده : #سودا_ترک
📝 سبک: #اجتماعی #عاشقانه
🗒 برگه :155
Ekipe_@Romanbooki.pdf
حجم:
1.49M
همه چیز در یک آن به پایان رسید زندگی یک انسان یک جوان با کلی ارزو؛ نابود شدن امید خانواده ای ، مدیون شدن پسری جلوی چشم همه، نوعی خیانت در امانت، امانتی گران بها، خیانتی جبران ناپذیر؛ دیده ای تار، دستانی خونی، اینده ای بدون....؛ اصلا اینده قرار است چه اتفاقی بیوفتد ...؟!
📖 نام این اثر: #اکیپ_اراذل
🖋 نگارنده : #مشفق (#مبینا_شفیعی)
📝 سبک: #عاشقانه
🗒 برگه :297