🍃 #پا_به_پای_مقتل ۳ #حتما_بخونین
✒️ نوشتهاند:
زمانی که مسلم بن عقیل
خبر ورود عبیدالله بن زیاد را به
کوفه شنید و از تهدیدهایش
باخبر شد،
به خانه هانی بن عروه رفت
هانی بخاطر حضور مسلم
⛅️ به مجلس ابن زیاد نرفت و
خود را به بیماری زد؛
ابن زیاد اما
هانی را به دارالاماره دعوت کرد.
به ناچار لباس به تن کرد و به راه افتاد
🍁 جاسوسان، خبر حضور مسلم
در خانه هانی را برای ابن زیاد برده بودند
⚡️ ابن زیاد گفت:
تو از من جدا نخواهی شد
تا اینکه مسلم را نزد من بیاوری!
💚 هانی گفت:
به خدا سوگند هرگز او را نزد تو نمیآورم!
آیا مهمانم را نزد تو بیاورم تا او را بکشی؟
قسم به خدا، اگر مهمان خود را به دشمنش
تحویل دهم و خود زنده و سالم باشم، برایم
ذلتی بزرگتر از این نیست...
و چنین شد که
هانی در راه دفاع از یاران حسینی،
و ادای حق مهماننوازی،
پس از
شکنجه بسیار
در بازار شهر، به شهادت رسید... 💔
#صلی_الله_علیک_یا_اباعبدلله_علیه السلام ✋❤️
_ این داستان ادامه دارد_
📗 چهل منزل با حسین(ع). رنجبران
به ما بپیوندید 】↷
┄┄┅┅┅❅🌼❅┅┅┅┄┄
👇👇👇
https://eitaa.com/dastanemabareshohada
🌹اینجا معبر شهداست 👇
↶【به ما بپیوندید 】↷
🍃🌺 @mabareshohada 🌺 🌺
🍃 #پا_به_پای_مقتل ۴ #حتما_بخونین
✒️ نوشتهاند:
امام حسین(علیه السلام ) از مکه به سوی
کوفه حرکت کرد؛
🌴 در حال عبور بود
که مردی از اصحاب، تکبیر گفت
💚 امام حسین(ع): چرا تکبیر میگویی؟
⛅️ گفت: نخلستانی دیدم
🌙 اصحاب گفتند: اینجا نخلی نیست!
قسم به خدا، نیزههای دشمن و گوشهای
اسبهایشان را میبینیم...
🔆 در این هنگام،
حر با هزار سواره نمایان شد؛
همراه لشگریان، راه را بر
امام حسین(علیه السلام بست
و گفت:
ای اباعبدالله(علیه السلام )،
ما وظیفه داریم تو را درنظر بگیریم!
و از تو جدا نشویم تا تو را نزد امیر ببریم!
پس از گفتگویی
🌿 همگی حرکت کردند
تا به کربلا رسیدند؛
در این هنگام
از عبیدالله،
نامهای برای حر رسید:
زمانی که نامه من
به تو برسد، بر حسین(علیه السلام )
سخت بگیر!
و او را
در سرزمینی
بی آب و علف پیاده کن! والسلام! 💔
#صلی_الله_علیک_یا_اباعبدلله_علیه السلام ✋❤️
_ این داستان ادامه دارد_
📗 چهل منزل با حسین(علیه السلام ). رنجبران
به ما بپیوندید 】↷
┄┄┅┅┅❅🌼❅┅┅┅┄┄
👇👇👇
https://eitaa.com/dastanemabareshohada
🌹اینجا معبر شهداست 👇
↶【به ما بپیوندید 】↷
🍃🌺 @mabareshohada 🌺 🌺
🍃 #پا_به_پای_مقتل ۵ #حتما_بخونین
✒️ نوشتهاند:
زمانی که لشگر حرّ
در مقابل امام حسین((علیه السلام ) ع) ایستاد،
ایشان به جوانانش فرمودند:
لشگر خود را سیراب کنید و
آب بنوشانید
🌿 آنها نیز رفتند و
ظرفها را پر آب کردند و
همه را تا آخرین نفر، سیراب کردند
🌙 علی بن طعّان میگوید:
آن روز در لشگر حرّ بودم؛
همانها که راه را بر امام(علیه السلام ) )
⛅️ بسته بودند؛
من آخرین نفر از لشگر او بودم
وقتی امام حسین((علیه السلام ) )
حال عطش من و اسبم را دیدند
مشک آوردند، آن را
خم کردند
و خود، دلسوزانه
🐎 به من و اسبم آب دادند
🌸 این رفتار نیکو و کریمانه از
امام(علیه السلام) و اصحابشان
گذشت، تا اینکه
دیدم
در روز هفتم محرّم،
نامهی عبیدالله به بن سعد رسید که:
میان حسین و یارانش با آب فاصله انداز!
⚡️ آنها نباید حتی قطرهای آب بنوشند...!!
#صلی_الله_علیک_یا_اباعبدلله_علیه السلام✋❤️
_ این داستان ادامه دارد_
📗 چهل منزل با حسین((علیه السلام ) رنجبران
┄┄┅┅┅❅🌼❅┅┅┅┄┄
👇👇👇
https://eitaa.com/dastanemabareshohada
🌹اینجا معبر شهداست 👇
↶【به ما بپیوندید 】↷
🍃🌺 @mabareshohada 🌺 🌺
🍃 #پا_به_پای_مقتل ۷ #حتما_بخونین
✒️ نوشتهاند:
عمربن سعد
به لشگریان خود فریاد زد:
ای سپاهیان خداوند!
⚡️ آمادهی جنگ شوید!
مژده که بهشت پیش پای شماست!
امام زین العابدین(علیه السلام)) فرمودند:
پدرم،
اصحاب و یاران خود را
جمع نمودند؛ من در آن حال،
⛅️ بیمار بودم اما نزدیک شدم
تا آنچه
به اصحاب
میفرمایند را بشنوم
به زهیر بن قین فرمودند:
🌿 ای فرزندان و نوادگان عقیل،
شهادت مسلم برای شما بس است...
شما بروید.. من اجازه رفتن دادم
🌙 او گفت:
ای پسر رسول خدا(صلی الله علیه و آله )
در جواب خدا و مردم چه بگوییم...؟
بگوییم بزرگ و سرور خود را
تنها گذاشتیم...؟
بگوییم
در برابر دشمن او
🏹 تیری نینداختیم...؟ بگوییم
نمیدانیم آنان چه کردند و چه شد...؟
والله که چنین نخواهیم کرد...
در کنار تو و خانوادهات
مبارزه خواهیم کرد
که خدا
در زندگی بدون تو،
هیچ خیری قراد نداده است . . . 🌸🍃
#صلی_الله_علیک_یا_اباعبدلله_علیه السلام)✋❤️
_ این داستان ادامه دارد_
📗 چهل منزل با حسین((علیه السلام ) رنجبران
┄┄┅┅┅❅🌼❅┅┅┅┄┄
👇👇👇
https://eitaa.com/dastanemabareshohada
🌹اینجا معبر شهداست 👇
↶【به ما بپیوندید 】↷
🍃🌺 @mabareshohada 🌺 🌺