eitaa logo
گنجینه داستان معبر شهدا
215 دنبال‌کننده
2.5هزار عکس
495 ویدیو
6 فایل
داستانهای اخلاقی - معرفتی - شهدایی - برای آموختن راه زندگی سالم کانال معبرشهدا https://eitaa.com/mabareshohada ارتباط با خادم کانال @HOSSEIN_14
مشاهده در ایتا
دانلود
🍃 ۳ ✒️ نوشته‌اند: زمانی که مسلم بن عقیل خبر ورود عبیدالله بن زیاد را به کوفه شنید و از تهدیدهایش باخبر شد، به خانه هانی بن عروه رفت هانی بخاطر حضور مسلم ⛅️ به مجلس ابن زیاد نرفت و خود را به بیماری زد؛ ابن زیاد اما هانی را به دارالاماره دعوت کرد. به ناچار لباس به تن کرد و به راه افتاد 🍁 جاسوسان، خبر حضور مسلم در خانه هانی را برای ابن زیاد برده بودند ⚡️ ابن زیاد گفت: تو از من جدا نخواهی شد تا اینکه مسلم را نزد من بیاوری! 💚 هانی گفت: به خدا سوگند هرگز او را نزد تو نمی‌آورم! آیا مهمانم را نزد تو بیاورم تا او را بکشی؟ قسم به خدا، اگر مهمان خود را به دشمنش تحویل دهم و خود زنده و سالم باشم، برایم ذلتی بزرگتر از این نیست... و چنین شد که هانی در راه دفاع از یاران حسینی، و ادای حق مهمان‌نوازی، پس از شکنجه بسیار در بازار شهر، به شهادت رسید... 💔 السلام ✋❤️ _ این داستان ادامه دارد_ 📗 چهل منزل با حسین(ع). رنجبران به ما بپیوندید 】↷ ┄┄┅┅┅❅🌼❅┅┅┅┄┄ 👇👇👇 https://eitaa.com/dastanemabareshohada 🌹اینجا معبر شهداست 👇 ↶【به ما بپیوندید 】↷ 🍃🌺 @mabareshohada 🌺 🌺
🍃 ۴ ✒️ نوشته‌اند: امام حسین(علیه السلام ) از مکه به سوی کوفه حرکت کرد؛ 🌴 در حال عبور بود که مردی از اصحاب، تکبیر گفت 💚 امام حسین(ع): چرا تکبیر می‌گویی؟ ⛅️ گفت: نخلستانی دیدم 🌙 اصحاب گفتند: اینجا نخلی نیست! قسم به خدا، نیزه‌‌های دشمن و گوش‌های اسب‌هایشان را می‌بینیم... 🔆 در این هنگام، حر با هزار سواره نمایان شد؛ همراه لشگریان، راه را بر امام حسین(علیه السلام بست و گفت: ای اباعبدالله(علیه السلام )، ما وظیفه داریم تو را درنظر بگیریم! و از تو جدا نشویم تا تو را نزد امیر ببریم! پس از گفتگویی 🌿 همگی حرکت کردند تا به کربلا رسیدند؛ در این هنگام از عبیدالله، نامه‌ای برای حر رسید: زمانی که نامه من به تو برسد، بر حسین(علیه السلام ) سخت بگیر! و او را در سرزمینی بی آب و علف پیاده کن! والسلام! 💔 السلام ✋❤️ _ این داستان ادامه دارد_ 📗 چهل منزل با حسین(علیه السلام ). رنجبران به ما بپیوندید 】↷ ┄┄┅┅┅❅🌼❅┅┅┅┄┄ 👇👇👇 https://eitaa.com/dastanemabareshohada 🌹اینجا معبر شهداست 👇 ↶【به ما بپیوندید 】↷ 🍃🌺 @mabareshohada 🌺 🌺
🍃 ۵ ✒️ نوشته‌اند: زمانی که لشگر حرّ در مقابل امام حسین((علیه السلام ) ع) ایستاد، ایشان به جوانانش فرمودند: لشگر خود را سیراب کنید و آب بنوشانید 🌿 آنها نیز رفتند و ظرف‌ها را پر آب کردند و همه را تا آخرین نفر، سیراب کردند 🌙 علی بن طعّان می‌گوید: آن روز در لشگر حرّ بودم؛ همان‌ها که راه را بر امام(علیه السلام ) ) ⛅️ بسته بودند؛ من آخرین نفر از لشگر او بودم وقتی امام حسین((علیه السلام ) ) حال عطش من و اسبم را دیدند مشک آوردند، آن را خم کردند و خود، دلسوزانه 🐎 به من و اسبم آب دادند 🌸 این رفتار نیکو و کریمانه از امام(علیه السلام) و اصحابشان گذشت، تا اینکه دیدم در روز هفتم محرّم، نامه‌ی عبیدالله به بن سعد رسید که: میان حسین و یارانش با آب فاصله انداز! ⚡️ آنها نباید حتی قطره‌ای آب بنوشند...!! السلام✋❤️ _ این داستان ادامه دارد_ 📗 چهل منزل با حسین((علیه السلام ) رنجبران ┄┄┅┅┅❅🌼❅┅┅┅┄┄ 👇👇👇 https://eitaa.com/dastanemabareshohada 🌹اینجا معبر شهداست 👇 ↶【به ما بپیوندید 】↷ 🍃🌺 @mabareshohada 🌺 🌺
🍃 ۷ ✒️ نوشته‌اند: عمربن سعد به لشگریان خود فریاد زد: ای سپاهیان خداوند! ⚡️ آماده‌ی جنگ شوید! مژده که بهشت پیش پای شماست! امام زین العابدین(علیه السلام)) فرمودند: پدرم، اصحاب و یاران خود را جمع نمودند؛ من در آن حال، ⛅️ بیمار بودم اما نزدیک شدم تا آنچه به اصحاب می‌فرمایند را بشنوم به زهیر بن قین فرمودند: 🌿 ای فرزندان و نوادگان عقیل، شهادت مسلم برای شما بس است... شما بروید.. من اجازه رفتن دادم 🌙 او گفت: ای پسر رسول خدا(صلی الله علیه و آله ) در جواب خدا و مردم چه بگوییم...؟ بگوییم بزرگ و سرور خود را تنها گذاشتیم...؟ بگوییم در برابر دشمن او 🏹 تیری نینداختیم...؟ بگوییم نمی‌دانیم آنان چه کردند و چه شد...؟ والله که چنین نخواهیم کرد... در کنار تو و خانواده‌ات مبارزه خواهیم کرد که خدا در زندگی بدون تو، هیچ خیری قراد نداده است . . . 🌸🍃 السلام)✋❤️ _ این داستان ادامه دارد_ 📗 چهل منزل با حسین((علیه السلام ) رنجبران ┄┄┅┅┅❅🌼❅┅┅┅┄┄ 👇👇👇 https://eitaa.com/dastanemabareshohada 🌹اینجا معبر شهداست 👇 ↶【به ما بپیوندید 】↷ 🍃🌺 @mabareshohada 🌺 🌺