eitaa logo
گنجینه داستان معبر شهدا
215 دنبال‌کننده
2.6هزار عکس
502 ویدیو
6 فایل
داستانهای اخلاقی - معرفتی - شهدایی - برای آموختن راه زندگی سالم کانال معبرشهدا https://eitaa.com/mabareshohada ارتباط با خادم کانال @HOSSEIN_14
مشاهده در ایتا
دانلود
💕🍃💕 پیرمردی کنار رودخانه ای آسیاب آبی داشت که با آسیاب کردن گندم روزگار خوبی را می گذراند پیرمرد یک گاو ۸ راس گوسفند و ۴۰ اصله درخت خرما و تعدادی مرغ داشت که در آن زمان وضع مالی خوبی بود. روزی دزدی سوار خر خود بود که چند شتر و چند کیسه طلا را دزدیده بود و برای فرار ازدست سربازان شاه به کلبه پیرمرد رسید دزد به پیرمرد گفت : می خواهم از رودخانه گذر کنم و اگر تو برای من یک پل درست کنی یک کیسه طلا به تو می دهم پیرمرد که چشمش به کیسه طلا افتاد به رویاهایش فکر کرد که با فروختن طلاها خانه بزرگی در شهر می خرد و ثروتمند زندگی می کند قبول کرد. از فردای آن روز پیرمرد شروع به ساختن پل کرد درختان خرمای خود را برید تا برای ساختن ستون های پل از آنها استفاده کند روزها تا دیروقت سخت کار می کرد و پیش خود می گفت دیگر به کلبه و آسیاب و حیوانات خود نیاز ندارم پس هر روز حیوانات خود را می کشت و غذاهای خوب برای خود و دزد درست می کرد حتی در ساختن پل از چوبهای کلبه و آسیاب خود استفاده می کرد. طوری که بعد از گذشت یک هفته ساختن پل ؛ دیگر نه کلبه ای برای خود جا گذاشت نه آسیابی . به دزد گفت پل تمام شد و تو می توانی از روی پل رد بشی. دزد به پیرمرد گفت من اول شترهای خودرا از روی پل رد می کنم که از محکم بودن پل مطمئن بشوم و ببینم که به من و خرم که کیسه های طلا بار دارد آسیب نزند پیرمرد که از محکم بودن پل مطمئن بود به دزد گفت تو بعد از گذشتن شترها خودت نیز ازروی پل رد شو که خوب خاطر جمع بشوی و بعد کیسه طلا را به من بده . دزد بلافاصله همین کار را کرد و به پیرمرد گفت وقتی با خرم از روی پل رد شدیم تو بیا آن طرف پل و کیسه طلا را از من بگیر پیرمرد قبول کرد و همانطور که دزد نقشه در سر کشیده بود و اتفاق افتاد وقتی در آخر دزد با خر خود به آن طرف پل رسید پل را به آتش کشید و پیرمرد این سوی پل تنهای تنهای تنها ماند وقتی سربازان پیرمرد را به جرم همکاری با دزد نزد شاه بردند ناصرالدین شاه از پیرمرد پرسید جریان را تعریف کن پیرمرد نگاهی به او کرد و گفت همه چی خوب پیش می رفت فقط نمی دانم چرا وقتی خرش از پل گذشت شدم تنهای تنهای تنها....... ضرب المثل خرش از پل گذشت از همین جا شروع شد . پس توی زندگیت حواست باشه خر چه کسی رو از پل عبور میدی... 💕🍃💕 ڪلیڪ ڪنید 👇 https://eitaa.com/dastanemabareshohada
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💚 و تو آن خوب‌ترين خبري که خداوند، عالم را از شوق آن پُر خواهد کرد .... أللَّھُـمَ ؏َـجِّـلْ لولیک الفرج ✍️مــــعــــبَـــر شُــــهــــدا ڪلیڪ ڪنید 👇 🌺🍃 @mabareshohada 🍃🌺
ﻓﻬﻤﻴﺪﻡ ﻣﻴﺘﻮﺍﻧﻢ ﭘﺎﻫﺎﻳﻢ ﺭﺍ ﺍﺯ ﮔﻠﻴﻤﻢ ﺩﺭﺍﺯﺗﺮ ﻛﻨﻢ ﻭ ﺧﻮﺍﺳﺘﻪ ﻫﺎﻳﻢ ﺍﺯ ﻗﺪ ﺧﻮﺩﻡ ﺑﺰﺭﮔﺘﺮ ﺑﺎﺷﻨد ﺣﺘﻲ ﺁﺭﺯﻭﻫﺎﻱ ﻣﺤﺎﻝ !! ﻭﻗﺘﻲ ﻟﺒﺨﻨﺪ ﺧﺪﺍ ﺭﺍ ﺩﺭﻣﻴﺎﻥ ﺩﻋﺎﻫﺎﻳﻢ ﺩﻳﺪﻡ " ﺗﺮﺱ " ﺑﺮﺍﻳﻢ ﻣﻌﻨﺎﻳﺶ ﺭﺍ ﺍﺯ ﺩﺳﺖ ﺩﺍﺩ ﻭﻋﺪﻩ ﺧﺪﺍ ﺍﻳﻦ ﺍﺳﺖ : ﺩﺳﺘﺎﻧﺖ ﺭﺍ ﺑﻪ ﻣﻦ ﺑﺪﻩ ﺗﺎ ﻓﺘﺢ ﻛﻨﻲ ﺩﻧﻴﺎ ﺭﺍ . ﻭ ﻣﻤﻜﻦ ﻛﻨﻲ،ﻧﺎﻣﻤﻜﻦ ﻫﺎ ﺭﺍ ﻭ ﺑﺪﺳﺖ ﺑﻴﺎﻭﺭﻱ ﺩﺳﺖ ﻧﻴﺎﻓﺘﻨﻴﻬﺎﺭﺍ . ﺧﻮﺩت ﺭﺍ ﺑﻪ ﺧﺪﺍ ﺑﺴﭙﺎﺭ ✍️مــــعــــبَـــر شُــــهــــدا ڪلیڪ ڪنید 👇 🌺🍃 @mabareshohada 🍃🌺 https://eitaa.com/dastanemabareshohada
🔆 ✍️ به آینده فکر کن اما بابت مسائل پیش پا افتاده، زندگی کردنت را هدر نده 🔹دوستی داشتم که پلوی غذایش را خالی می‌خورد، گوشت و مرغش را می‌گذاشت آخر کار و می‌گفت: می‌خواهم خوشمزگی‌اش بماند زیر زبانم. 🔸همیشه هم وقتی پلو را می‌خورد، سیر می‌شد. گوشت و مرغ غذا می‌ماند گوشه بشقابش. نه از خوردن آن پلو لذت می‌برد، نه دیگر ولعی داشت برای خوردن گوشت و مرغش، برای جاهای خوشمزه غذا. 🔹زندگی هم همین طور است. گاهی شرایط ناجور زندگی را تحمل می‌کنیم و لحظه‌های خوبش را می‌گذاریم برای بعد، برای روزی که مشکلات تمام شود. 🔸هیچ‌کداممان زندگی در لحظه را بلد نیستیم. همه خوشی‌ها را حواله می‌کنیم برای فرداها، برای روزی که قرار است دیگر مشکلی نباشد. 🔹غافل از اینکه زندگی دست‌وپنجه‌نرم‌کردن با همین مشکلات است. 🔸روزی به خودمان می‌آییم و می‌بینیم یک عمر در حال خوردن پلوی خالیِ زندگی‌مان بوده‌ایم و گوشت و مرغ لحظه‌ها، دست‌نخورده مانده گوشه بشقاب. 🔹دیگر نه حالی هست و نه میل و حوصله‌ای. ۞ألـلَّـهُـمَــ عَـجِّـلْ لِـوَلـیِـکْ ألْـفَـرَج۞ https://eitaa.com/dastanemabareshohada
در کردستان درگیری شدیدی بین ما و ضد انقلاب شامل کومله و دمکرات بوقوع پیوست و من از هوانیروز درخواست کمک کردم ، دو خلبان همیشه داوطلب شهیدان کشوری و شیرودی لحظاتی بعد بالای سر ما بودند... که به آنها گفتم کجا را زیر آتش خود بگیرند ، پس از آنکه مهمات هلی کوپتر ها تمام شد متوجه شدم که شهید کشوری علی رغم کمبود سوخت منطقه را ترک نکرده است.... وقتی با او تماس گرفتم گفت: من باید کارم را به اتمام برسانم لحظاتی بعد با دوربین دیدم که شهید کشوری خود را به جاده ای رساند که یک ماشین جیپ سیمرغ پر از عناصر ضد انقلاب از آنجا در حال فرار بودند ، هلی کوپتر را به آن خودرو نزدیک کرد و آنقدر پایین رفت که با اسکیت هلی کوپتر به آنها کوبید و همه این جنایتکاران به دره سقوط کردند... نگرانش بودم دوباره تماس گرفتم ، گفتم :احمد،سوختت کافی نیست . هر جا هستی بنشین... جواب داد :نمیشه هلی کوپتر رو می زنن . سوختم داره تموم میشه ، چراغ هشدار دهنده سوخت هم روشن شده ، ولی با ذکر یا زهرا(سلام الله علیها) خودم رو می رسونم قرارگاه... چیزی نگذشت . دل تو دلم نبود . با خود می گفتم چطور خبر شهادتش را با خانواده اش بگویم ؟؟ که ناامیدانه تماس گرفتم قرارگاه . سراغ احمد را گرفتم ، گفتن: اومده ؛ خودشو هلی کوپترهر دوتایی سالم اند،جا خوردم گفتم:چطوری ؟ گفتن: با ذکر یا زهرا(سلام الله علیها) به روایت : شهید صیاد شیرازی🌷 🌷شهید احمد کشوری🌷 _شهادت 🌹شادی ارواح طیبه شهدا صلوات🌹 💐الـلَّـهــُمَّ صــَلِّ عَـلَـى مُـحَمَــّـدٍ و آلِ مُـحَـمــَّدٍ و عَـجِّـلْ فَرَجَــهم💐 🌹اینجا معبر شهداست 👇 ↶【به ما بپیوندید 】↷ 🍃🌺 @mabareshohada 🌺
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔹🟣🔹 ❣️ ❣️ سلام بر تو ای مولایی که آینه مهربانی خدا هستی .. سلام بر تو و بر روزی که زمین و زمینیان را از محبت سیراب خواهی کرد .. اللّهُمّ عَجّلْ لِوَلیّکَ الفَرج ✍️مــــعــــبَـــر شُــــهــــدا ڪلیڪ ڪنید 👇 🌺🍃 @mabareshohada 🍃🌺
پروردگارا هم اکنون از‌ من دور کن هر اندیشه ای را که به ذکرت، مزین نیست...❣️ ای قادر مطلق نقل های معجزه هایت را، ‌بر دامن ما بریز 🌟 تو که عاشق ترینی و وعده هایت درست و شگفت انگیز است...💫 و ای مهربانترین ❤️ کسانیکه در دل مردم ، شمعی از امید روشن میکنند 🕯 چراغ دلشان را همیشه نورانی بگردان...✨ آمیـــن یا رَبَّ العالمین ❣️عزیز دل رفیق نادیده من 😇 در این لحظه برایت می خواهم تا دل و جانت لبریز از نور شود ✨ ✨ آرامش مهمان لحظه ها تون ✨ https://eitaa.com/dastanemabareshohada
🌷شهید بهشتے : دانـــــشجومؤذن جامعہ است، اگر خواب بماندنماز امت قضا مے‌شود... 🌹🍃 16آذر،روز دانشجو برهمه دانشجویان عزیز مبارک💐✨🍃 ان شاءالله ترم زندگیتون بی مشروطی،💐✨🍃 لحظاتتون همیشه باشادی پاس، معدل شادیهاتون ۲۰،💐✨🍃 سایه حذف شدن از زندگیتون دور💐✨ ڪانال برتــر ⏬⏬ https://eitaa.com/dastanemabareshohada
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
❣️ ❣️ 🏝چه دلخوشی بزرگی است به یاد شما بودن ... چه سرمایه‌ی عظیمی است شما را دوست داشتن ... چه گنج جاودانه‌ای است مِهر شما را در دل داشتن ... گویا هیچ غمی بزرگ نیست وقتی در پناه شماییم ... گویا هیچ اضطرابی نیست وقتی در سایه‌سار آرامش شماییم ... گویا هیچ تاریکی نیست وقتی در پرتو عنایت شماییم ... شکر خدا که شما را داریم...🏝 🌱 🌱 ⇱ ڪلیــڪ ڪنید ⇩⇩⇩ https://eitaa.com/dastanemabareshohada 🌸💐🌸
شاید خیلی از خودت سوال کردی... سوال های که جوابش را میخواهی... بدان خیلی زود به تمام جواب های درون دلت خواهی رسید... بی شک بدان خداوند متعال میبنید وقطعا پاسخ خواهد داد... دل های تان پر از آرامش💖 لبخند خدا همراه همیشگی زندگی تان💕 ڪانال برتــر ⏬⏬ https://eitaa.com/dastanemabareshohada
🏴 🏴 ➖میدونی چرا فاطمیه اتفاق افتاد؟ ➖چون مردم را نفهمیدن👌 🔺اونهایی هم که فهمیدن یا از سر ترس یا دوستی دنیا از ولایت پیروی نکردن و شد آنچه که نباید!! 🍃بارالها مارا ولایت شناس ، ولایت پذیر و ولایت مدار بگردان. —————— ▪️فرارسیدن شهادت بانوی دوعالم ▪️حضرت زهرا سلام اللّه علیها 💔به محضرمقدسِ ▪️حضرت بقیت الله الاعظم(عج الله تعالی فرجه الشریف) 💔وشیعیان و رهروان آن حضرت ▪️تسلیت باد. ✨یا فاطِرُ بحق فاطمة عجّل الولیڪ الفرج✨ به ما بپیوندید 】 ڪلیــڪ ڪنید ⇩⇩⇩https://eitaa.com/dastanemabareshohada
🌹🌹سردارشهید شاهرخ ضرغام(حر انقلاب)🌹🌹 🔹قهرمان کشتی فرنگی و نایب قهرمان کشتی آزاد جوانان کشور سال 50 🔹به خاطر هیکل درشت و جثه ی قوی کسی به سرش نمی زد که با او دعوا کند. 🔹شاهرخ در کودکی طعم یتیمی را چشیده است و تنها امید مادر پیرش به اوست اما شاهرخ پسر اهلی نیست. 🔹رمز تحول و دگرگونی شاهرخ در این است که مادر پیرش همیشه به جای نفرین، برای او دعای عاقبت به خیری کرده است. 🔹با شروع ماه محرم جرقه های تحول در شاهرخ ایجاد می شود. کم کم در می یابد که عمری در غفلت بوده است. 🔹با شروع انقلاب به مردم انقلابی می پیوندد و عاشق امام می شود؛ به طوری که روی سینه اش خالکوبی می کند: فدات بشم خمینی😂 🔹با آغاز جنگ تحمیلی به همراه سردار شهید سید مجتبی هاشمی در گروه فداییان اسلام به جبهه های جنگ اعزام می شود. 🔹دلاوری های شاهرخ در جبهه ذوالفقاریه آبادان هیچگاه از یادها نخواهد رفت. 🔹سرانجام عراقی ها که برای سر شاهرخ پول زیادی جایزه تعیین کرده بودند، او را به شهادت رساندند. 🔹شاهرخ ضرغام مانند مادرش حضرت زهرا - سلام الله علیها - مزار ندارد و پیکرش مفقود است. 💐سالروز شهادت 🌹شادی ارواح طیبه شهدا صلوات🌹 💐الـلَّـهــُمَّ صــَلِّ عَـلَـى مُـحَمَــّـدٍ و آلِ مُـحَـمــَّدٍ و عَـجِّـلْ فَرَجَــهم💐 🍃🌸🍂🌸🍃🌸 ✍️مــــعــــبَـــر شُــــهــــدا ڪلیڪ ڪنید 👇 🌺🍃@mabareshohada 🍃🌺
پ 🏝الســـــــــــــلام علیکــــــــ یامـولانا یا صـاحب الزمـان (عج الله تعالی فرجه الشریف)🏝 ⚘سلامی از چشمانی منتظر به زهرایی ترین یوسف سلامی از من که تنهاترینم به تو که مولای منی دردم را می‌دانی.... اندوهم را می‌بینی.... دلواپسی ام را شاهدی... صدایم را می‌شنوی... و دعایم می‌کنی...⚘ 🏝در افق آرزوهایم تنها«أللَّھُمَ ؏َـجِّلْ لِوَلیِڪْ ألْفَرَج» را می‌بینم...🏝 https://eitaa.com/dastanemabareshohada
💕🌸 آرامش نه بودن است نه گرفتن دست هايي ڪه رهايت ميڪنند... نه حرف هاي و قربان صدقه هاي چند ثانيه اي... آرامش حضور تو است وقتي در اوج نبودن ها نابودم نميڪنی وقتي ناگفته هايم را بي انڪه بگويم ميفهمی وقتي نياز نيست براي بودنت التماس ڪنم! وقتي مطمئنم با تو هرگز تنها نخواهم بود آرامش يعني همين من بي هيچ قيد و شرطي را دارم ،خدا☘️ منتظر اعجاز خدا در زندگی‌ات باش 💌 بدون ذره ای تردید ... https://eitaa.com/dastanemabareshohada
💕🍃💕 سال ها دو برادر با هم در مزرعه ای که از پدرشان به ارث رسیده بود، زندگی می کردند. یک روز به خاطر یک سوء تفاهم کوچک، با هم جرو بحث کردند. پس از چند هفته سکوت، اختلاف آنها زیاد شد و از هم جدا شدند.یک روز صبح در خانه برادر بزرگ تر به صدا درآمد. وقتی در را باز کرد، مرد نجـاری را دید. نجـار گفت:«من چند روزی است که دنبال کار می گردم، فکرکردم شاید شما کمی خرده کاری در خانه و مزرعه داشته باشید، آیا امکان دارد که کمکتان کنم؟» برادر بزرگ تر جواب داد: «بله، اتفاقاً من یک مقدار کار دارم. به آن نهر در وسط مزرعه نگاه کن، آن همسایه در حقیقت برادر کوچک تر من است. او هفته گذشته چند نفر را استخدام کرد تا وسط مزرعه را کندند و این نهر آب بین مزرعه ما افتاد. او حتماً این کار را بخاطر کینه ای که از من به دل دارد، انجام داده.» سپس به انبار مزرعه اشاره کرد و گفت:« در انبار مقداری الوار دارم، از تو می خواهم تا بین مزرعه من و برادرم حصار بکشی تا دیگر او را نبینم.» . نجار پذیرفت و شروع کرد به اندازه گیری و اره کردن الوار. برادر بزرگ تر به نجار گفت:« من برای خرید به شهر می روم، اگر وسیله ای نیاز داری برایت بخرم ؟ " نجار در حالی که به شدت مشغول کار بود جواب داد: " نه چیزی لازم ندارم" هنگام غروب وقتی کشاورز به مزرعه برگشت, چشمانش از تعجب گرد شد. حصاری در کار نبود. نجار به جای حصار یک پل روی نهر ساخته بود. کشاورز با عصبانیت رو به نجار کرد و گفت : "مگر من به تو نگفته بودم برایم حصار بسازی؟ " در همین لحظه برادر کوچک تر از راه رسید و با دیدن پل فکر کرد که برادرش دستور ساختن ان را داده, از روی پل عبور کرد و برادر بزرگش را در اغوش گرفت و از او برای کندن نهر معذرت خواست. وقتی برادر بزرگتر برگشت, نجار را دید که جعبه ابزارش را روی دوشش گذاشته و در حال رفتن است. کشاورز نزد او رفت و بعد از تشکر از او خواست تا چند روزی میهمان او و برادرش باشد. نجار گفت : "دوست دارم بمانم ولی پل های زیادی هست که باید انها را بسازم" تا بحال واسه چند نفر پل ساختیم؟!!!! بین خودمون و چند نفر از عزیزانمون حصار کشیدیم. 💕🍃💕 https://eitaa.com/dastanemabareshohada
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
•°🌱 ⚘دعا براے ظهور؛ دعوت امام زمان(عجل الله تعالی فرجه الشریف) است، و گناه؛ در بستن به روے امام! اول باید در را باز ڪرد، سپس مهمان دعوت ڪرد! ترڪ گناه اخلاص در دعوت است، وگرنه دعا لقلقه زبان و تعارف است...⚘ ‌‌‌‌‌‌ ‌ ⇱ ڪلیــڪ ڪنید ⇩⇩⇩ https://eitaa.com/dastanemabareshohada
🍃🌸 بــِســْم اللــّهِ الـرَّحـْمـَن الـرَّحـيم🍃🌸 ✨بارخدایا... 🌺مرا از سختی و رنج به دست آوردن ✨روزی کفایت کن، 🌺و روزیم را از جایی که گمان نمی‌برم ✨به من عنایت فرما، 🌺تا در راه به‌دست آوردن روزی ✨ از بندگیت باز نمانم، 🌺و سنگینی وبال آن را به دوش نکشم. خدایا.... دریچه شادی بی پایان خوشبختی، سلامتی و روزی پر برکت را به روی همگان بازکن. روزتون پر از شادی و نشاط ✅ڪانال برتــر ⏬⏬ https://eitaa.com/dastanemabareshohada
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
خـــــ❣️ــــــدایا دنیاے محدودم را با حضور خودت وسعــت ببخش ؛ تا بدانم وقتے پا به پاے تو قدم برمے دارم ؛ به آرامـــــــــــش خواهم رسید🕊 امیدوارم امروز آغازی باشد برای زیاد شدن خیر و برکت سفره‌هاتون زیاد شدن موفقیت هاتون زیاد شدن خنده هاتون زیاد شدن احساس خوشبختی در لحظه لحظه زندگیتون🌼🍃 خدایا.... دریچه شادی بی پایان خوشبختی، سلامتی و روزی پر برکت را به روی همگان بازکن. روزتون پر از شادی و نشاط ✅ڪانال برتــر ⏬⏬ https://eitaa.com/dastanemabareshohada ┅┄🍃┄💕
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
📖 السَّلاَمُ عَلَى الْمَهْدِيِّ الَّذِي وَعَدَ اللَّهُ بِهِ الْأُمَمَ... ▫️سلام بر آن مولایی که نام و یادش مرهم زخم‌های مومنان طول تاریخ بوده است. سلام بر او و بر روزی که همه ستم‌دیدگان، آمدنش را جشن خواهند گرفت. 📚 صحیفه مهدیه، زیارت پنجم حضرت بقیة الله، ص 631. 💐الـلَّـهــُمَّ صــَلِّ عَـلَـى مُـحَمَــّـدٍ و آلِ مُـحَـمــَّدٍ و عَـجِّـلْ فَرَجَــهم💐 🌹اینجا معبر شهداست 👇 ↶【به ما بپیوندید 】↷ 🍃🌺 @mabareshohada 🌺 ❄️🍃🌹🍃❄️🌺
❣️لازم نیست سر در بیاورید که خدا چطور می‌خواهد مشکلاتِ شما را حل کند این مسئولیتِ اوست کارِ شما نیست. کارِ شما این است که به او اعتماد داشته باشید. آن موقعیت را به خدا بسپارید و به او اعتماد کنید. خدای ما، خدای مافوقِ طبیعیست. او محدود به قوانینِ طبیعت نیست. در زندگی بارها متوجه می‌شویم که خداوند کارهایی در زندگی‌مان کرده که خود به تنهایی حتی در رویا هم قادر به انجامش نیستیم.🍃🍃🍃 ☕️دست تون 🍁سرشاراز بخشندگی 🌼آرزوهاتون برآورده و دعاهاتون مستجاب🍂🍁 https://eitaa.com/dastanemabareshohada
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🍁🍃 🍁 ✨ أدْعُوكَ دُعَاءَ مَنْ ضَعُفَتْ وَسِيلَتُهُ 🌸خــدایــا در میان همه‌ام... اما بی‌همه‌ام! مگر همین را نمی‌خواستی؟! همین بی‌چاره‌ای که عمودی جز تو برای تکیه ندارد! برای پیچاره‌ای که ضعف خود را باور کرده‌، خدایی کن!🤲 💐زندگیتون بارش خـوبی های عـالم https://eitaa.com/dastanemabareshohada
☘️ خدای من . . . تا تو را دارم و دلی که صدایت میزند ؛♥️ نا امید نخواهم بود. میدانم همیـن روزها مثل همیشه ، نگاه مهربانت مرهم خستگی هایم خواهد شد . . . خدایـا . . . من صدایت می زنم چرا که جز خودت هیچکس را گره گشای مشکلاتم نمیدانم. من "تو" را دارم و دلی که . یقین دارد به بودنت . . . یقینی که آرامم می کند : [ یقین دارم خـدایم مرا رهـا نخواهد کرد؛ ألا بِذكِر الله تَطْمَئِنُ الْقُلوب ] JOiN👇 https://eitaa.com/dastanemabareshohada