eitaa logo
گنجینه داستان معبر شهدا
215 دنبال‌کننده
2.6هزار عکس
503 ویدیو
6 فایل
داستانهای اخلاقی - معرفتی - شهدایی - برای آموختن راه زندگی سالم کانال معبرشهدا https://eitaa.com/mabareshohada ارتباط با خادم کانال @HOSSEIN_14
مشاهده در ایتا
دانلود
✨﷽✨ ⁉️چه‌ڪار ڪنیم ڪه همۀ زندگی‌مان لذت‌بخش شود؟ ✍️ یک گل‌فروش هر روز بارها دسته‌گل درست می‌ڪند، اما اگر یڪ‌روز بخواهد براے معشوق خودش دسته‌گلے درست ڪند، حتماً این‌ڪار را با انگیزه و نشاط خاصے انجام می‌دهد و بیشتر از همیشه از این ڪارش لذت می‌برد! اگر معشوق ڪسے به او بگوید «یک لیوان آب به من بده!» او از انجام همین ڪار ساده چه حس خوبے پیدا می‌ڪند! مهم این است ڪه تو براے چه ڪسے و در محضر چه ڪسے این ڪار را انجام می‌دهے؟ حالا تصور ڪن ڪه در محضر بزرگترین معشوق عالم هستی! ما ڪه هنوز عاشق خدا نشده‌ایم چه؟ یک مدت از سرِ «احترام خدا» ڪارهایت را به‌خاطر خدا انجام بده؛ ڪم‌ڪم عاشقش می‌شوے! وقتے عاشق خدا شدے، یک زندگیِ عالے خواهے داشت ڪه از هر لحظه‌اش لذت‌ها می‌بری! 🔻منتظر نباش یک شیرینے خاصے در زندگی‌ات پیدا شود تا لذت ببری؛ ڪارے ڪن از همین زندگیِ عادی‌ات خیلے نشاط پیدا ڪنے! هر ڪار ساده‌اے را هم «به‌خاطر خدا» انجام بده تا از آن لذت ببری! ↶【به ما بپیوندید 】↷ _ ____🍃🌸🍃____ 🆔 https://eitaa.com/dastanemabareshohada 👇👇 🌺🍃 @mabareshohada 🌺🍃
🌻 سعی کن برای خوشحالیت ببخشی 🏵 🌸🌸🌸🌸🌸🌸 ﺍﺳﺘﺎﺩﯼ ﺑﺎ ﺷﺎﮔﺮﺩﺵ ﺍﺯ ﺑﺎﻏﻰ می‌گذشت ﭼﺸﻤﺸﺎﻥ ﺑﻪ ﻳﮏ جفت ﮐﻔﺶ ﮐﻬﻨﻪ ﺍﻓﺘﺎﺩ. ﺷﺎﮔﺮﺩ ﮔﻔﺖ ﮔﻤﺎﻥ می‌کنم ﺍﻳﻦ ﮐﻔﺸﻬﺎی ﮐﺎﺭﮔﺮﻯ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﺩﺭ ﺍﻳﻦ ﺑﺎﻍ ﮐﺎﺭ می‌کند.اجازه بده ﺑﺎ ﭘﻨﻬﺎﻥ ﮐﺮﺩﻥ ﮐﻔﺸﻬﺎ ﻋﮑﺲ ﺍﻟﻌﻤﻞ ﮐﺎﺭﮔﺮ ﺭﺍ ﺑﺒﻴﻨﻴﻢ، کمی شاد شویم ﻭ ﺑﻌﺪ ﮐﻔﺸﻬﺎ ﺭﺍ ﭘﺲ ﺑﺪﻫﻴﻢ... اما ﺍﺳﺘﺎﺩ ﮔﻔﺖ ﭼﺮﺍ ﺑﺮﺍﻯ ﺧﻨﺪﻩ ﺧﻮﺩ ﺍﻭ ﺭﺍ ﻧﺎﺭﺍﺣﺖ ﮐﻨﻴﻢ؟ ﺑﻴﺎ ﮐﺎﺭﻯ ﮐﻪ میگویم ﺍﻧﺠﺎﻡ ﺑﺪﻩ ﻭ ﻋﮑﺲ ﺍﻟﻌﻤﻠﺶ ﺭﺍ ﺑبینیم. ﻣﻘﺪﺍﺭﻯ ﭘﻮﻝ ﺩﺭﻭﻥ کفش ﻗﺮﺍﺭ ﺑﺪﻩ!!! ﺷﺎﮔﺮﺩ ﻫﻢ ﭘﺬﻳﺮﻓﺖ ﻭ ﺑﻌﺪ ﺍﺯ ﻗﺮﺍﺭ ﺩﺍﺩﻥ ﭘﻮﻝ، ﻣﺨﻔﻰ ﺷﺪﻧﺪ. ﮐﺎﺭﮔﺮ ﺑﺮﺍﻯ ﺗﻌﻮﻳﺾ ﻟﺒﺎﺱ ﺑﻪ ﻭﺳﺎﺋﻞ ﺧﻮﺩ ﻣﺮﺍﺟﻌﻪ ﮐﺮﺩ ﻭ همین که ﭘﺎ ﺩﺭﻭﻥ ﮐﻔﺶ ﮔﺬﺍﺷﺖ ﻣﺘﻮﺟﻪ چیزی ﺩﺭﻭﻥ ﮐﻔﺶ ﺷﺪ ﻭ ﺑﻌﺪ ﺍﺯ ﻭﺍﺭﺳﻰ، ﭘﻮلﻫﺎ ﺭﺍ ﺩﻳﺪ... ﺑﺎ ﮔﺮﻳﻪ ﻓﺮﻳﺎﺩ ﺯﺩ " ﺧﺪﺍﻳﺎ ﺷﮑﺮﺕ " ﺧﺪﺍئی ﮐﻪ ﻫﻴﭻ ﻭﻗﺖ ﺑﻨﺪﮔﺎﻧﺖ ﺭﺍ ﻓﺮﺍﻣﻮﺵ ﻧﻤﻴﮑﻨﻰ، ﻣﻴﺪﺍﻧﻰ ﮐﻪ ﻫﻤﺴﺮی ﻣﺮﻳﺾ ﻭ ﻓﺮﺯﻧﺪﺍﻥِ ﮔﺮﺳﻨﻪ ﺩﺍﺭﻡ ﻭ ﺩﺭ ﺍﯾﻦ ﻓﮑﺮ ﺑﻮﺩﻡ ﮐﻪ ﺍﻣﺮﻭﺯ ﺑﺎ ﺩﺳﺖ ﺧﺎﻟﻰ ﻭ ﺑﺎ ﭼﻪ ﺭﻭیی ﺑﻪ ﻧﺰﺩ آنها ﺑﺎﺯ ﮔﺮﺩﻡ ﻭ ﻫﻤﻴﻨﻄﻮﺭ ﺍﺷﮏ می‌ریخت. ﺍﺳﺘﺎﺩ ﺑﻪ ﺷﺎﮔﺮﺩﺵ ﮔﻔﺖ: ﻫﻤﻴﺸﻪ ﺳﻌﻰ ﮐﻦ ﺑﺮﺍﻯ ﺧﻮﺷﺤﺎلی‌ات " ﺑﺒﺨﺸﻰ ﻧﻪ اینکه ﺑِﺴِﺘﺎنی " ↶【به ما بپیوندید 】↷ _ ____🍃🌸🍃____ 🆔 https://eitaa.com/dastanemabareshohada 👇👇 🌺🍃 @mabareshohada 🌺🍃
🌷﷽🌷 📌بهرام ناصری فرد ، میلیاردر ایرانی ( حتما بخونین👌) وی بزرگ ترین نخلستان خصوصی جهان در دشتستان برازجان را با‌ بیش از ۲۰۰ هزار نخل، وقف خیریه نموده است. خرماهای این نخلستان در زمان افطار ماه رمضان، در سفره های بوشهری ها به وفور یافت می‌شود. او داستان جالبی از زمانی که در فقر زندگی کرده است، بازگو می‌کند. می‌گويد: " من در خانواده‌ای بسیار فقیر در روستای «شول برازجان» زندگی می‌کردم به حدی که، هنگامی که از بچه‌های مدرسه خواستند که برای رفتن به اردو یک ریال بیاورند، خانواده‌ام به رغم گریه‌های شدید من، از پرداخت آن عاجز ماندند. یک روز قبل از اردو، در کلاس به یک سؤال درست جواب دادم و معلم من که برازجانی بود، به عنوان جایزه، به من یک ریال داد و از بچه‌ها خواست برایم کف بزنند. غم وغصه من، تبدیل به شادی شد و به سرعت با همان یک ریال در اردوی مدرسه ثبت نام نمودم. دوران مدرسه تمام شد و من بزرگ شدم و وارد زندگی و کسب و کار شدم و به فضل پروردگار، ثروت زیادی به دست آوردم و بخشی از آن را وارد اعمال خیریه نمودم. در این زمان به یاد آن «معلم برازجانی» افتادم و با خود فکر می‌کردم که آیا آن یک ریالی که به من داد، صدقه بود یا جایزه؟ به جواب این سئوال نرسیدم و با خود گفتم: نیتش هرچه بود، من را خیلی خوشحال کرد و باعث شد دیگر دانش آموزان هم نفهمند که دلیل واقعی دادن آن یک ریال، چه بود. تصمیم گرفتم که او را پیدا کنم و پس از جستجوی زیاد، او را یافتم در حالی که در زندگی سختی به سر می‌برد و قصد داشت که از آن مکان کوچ کند. بعد از سلام و احوال پرسی به او گفتم: "استاد عزیز، تو حق بزرگی به گردن من داری". او گفت : " اصلاً به گردن کسی حقی ندارم." من داستان کودکی خود را برایش بازگو نمودم و او به سختی به یاد آورد و خندید و گفت : " لابد آمده‌ای که آن یک ریال را پس بدهی". من گفتم : " آری" و با اصرار زیاد، او را سوار بر ماشین خود نموده و به سمت یکی از ویلاهایم حرکت کردم. هنگامی که به ویلا رسیدم، به استادم گفتم : " استاد، این ویلا و این ماشین را باید به جزای آن یک ریال، از من قبول کنی و مادام العمر حقوق ماهیانه ای نزد من داری. " استاد خیلی شگفت زده شد و گفت: "اما این خیلی زیاد است." من گفتم: "به اندازه آن شادی و سروری که در کودکی در دل من انداختی، نیست". من هنوز هم لذت آن شادی را در درونِ خود احساس می‌کنم‌. 🔻مرد شدن‌، شاید تصادفی باشد، اما مرد ماندن و مردانگی کردن، کار هر کسی نیست. 🔻ﻫﻤﻪ ﻣﯽ‌ﺗﻮﺍﻧﻨﺪ ﭘﻮﻟﺪﺍﺭ ﺷﻮﻧﺪ... ﻭﻟﯽ ﻫﻤﻪ ﻧﻤﯽ‌ﺗﻮﺍﻧﻨﺪ "ﺑﺨﺸﻨﺪﻩ" ﺷﻮﻧﺪ، ﭘﻮﻟﺪﺍﺭﯼ ﯾﮏ ﻣﻬﺎﺭت است ﻭ ﺑﺨﺸﻨﺪﮔﯽ ﯾﮏ ﻓﻀﯿﻠﺖ. 💢فقرا فراموش نشوند. 🦋 ____🍃🌸🍃____ ↶【به ما بپیوندید 】↷ _ ____🍃🌸🍃____ 🆔 https://eitaa.com/dastanemabareshohada 👇👇 🌺🍃 @mabareshohada 🌺🍃
✨﷽✨ ✍️ حکایتی بسیار زیبا و آموزنده 🔴شما به خدا یاد ندهید،خدا خودش بلد است! ✍️طلبه ای در یک از شهرها زندگی می کرد. از نظر مادی در فشار بود و از نظر ازدواج نیز مشکلاتی داشت. یک شب، متوسل به امام زمان(علیه السلام) شد، چند شبی بعد از این توسل امام زمان(علیه السلام) را در خواب دید. حضرت فرمودند: فلانی! می دانی چرا دعایت مستجاب نمی شود؟ گفت: چرا؟ فرمودند: طول امل و آرزو داری. گاهی انسان به در خانه ی خدا می رود، دعا می کند اما با نقشه می رود، دل به این طرف و آن طرف حرکت می کند. گاهی به خدا یاد می دهد و می گوید: خدایا! در دل فلانی بینداز بیاید مشکل مرا حل بکند...حضرت فرمودند: شما به خدا یاد ندهید خدا خودش بلد است. انسان به ائمه معصومین(علیه السلام) هم نباید یاد بدهد. باید بگوید خدایا، من این خواست را دارم و به هیچ کس هم نمی گویم...خودت برایم درستش کن. طلبه گفت: یابن رسول الله، من همین طور هستم که می فرمایید، هرکاری میکنم بهتر از این نمی توانم باشم، می خواهم خوب باشم اما تا می آیم دعا کنم فلانی و فلانی در ذهنم می آیند و این گونه دعا می کنم.حضرت فرمودند: حالا که طول امل و موانع اجابت داری، نایب بگیر. تا حضرت فرمودند نایب بگیر طلبه می گوید: آقا جان شما نائب می شوید؟ حضرت فرمودند: بله قبول می کنم. می گوید دیدم حضرت نایب شدند و لبهای حضرت دارد حرکت می کند. از خواب بیدار شدم، گفتم: اگر حاجتم هم برآورده نشود مهم نیست، در عالم رؤیا حجت خدا را یک بار زیارت کردم. بلند شدم و وضو بگیرم تا نماز شب و نماز شوق به جا بیاورم. دیدم در مدرسه را می زنند. گفتم: این وقت شب کیست که در مدرسه را می زند؟رفتم در مدرسه را باز کردم دیدم دایی خودم است. گفتم: دایی جان، چه شده این وقت شب؟ ☘️گفت: با تو کاری دارم. امشب هر کاری کردم دیدم خوابم نمی برد. فکر و خیالات مرا برداشته بود. یک مرتبه این خیال همه ی وجودم را فرا گرفت: من که پسر ندارم، همه ی اموالم از بین می رود. یک دختر هم که بیشتر ندارم. فکر کردم اگر دخترم را به تو بدهم همه ی اموالم هم در اختیار توست... 📘کتاب بهترین شاگرد شیخ ↶【به ما بپیوندید 】↷ _ ____🍃🌸🍃____ 🆔 https://eitaa.com/dastanemabareshohada 👇👇 🌺🍃 @mabareshohada 🌺🍃
📚 سه دقیقه در قیامت 📒داستانی باورنکردنی اما واقعی از کسی که سه دقیقه دنیای بعد از مرگ را تجربه کرده است. سه دقیقه ای ⏱ که توضیح آن ساعت ها به طول می انجامد فایل صوتی کامل این کتاب ارزشمند با دریافت اجازه از انتشارات شهید ابراهیم هادی از امشب ان شاءالله درکانال قرار میگیرد تشکر از همراهی شما بزرگواران ڪانال برتــر ⏬⏬ ⇱ ڪلیــڪ ڪنید ⇩⇩⇩ 🍃🌺 @mabareshohada 🌺
01-سه دقیقه در قیامت.mp3
11.37M
📚 سه دقیقه در قیامت قسمت اول 📒داستانی باورنکردنی اما واقعی از کسی که سه دقیقه دنیای بعد از مرگ را تجربه کرده است. به هر که دوستش دارید پیشنهاد کنید کتابی که حتما متحولتان می‌کند ادامه دارد ..................... ↶【به ما بپیوندید 】↷ _ ____🍃🌸🍃____ 🆔 https://eitaa.com/dastanemabareshohada 👇👇 🌺🍃 @mabareshohada 🌺🍃
⚜️حکایت‌های پندآموز⚜️ ⚫️ بادکنک سیاه ⚫️ ✍️در یک شهربازی، پسرکی سیاه پوست به مرد بادکنک فروشی نگاه می کرد که از قرار معلوم فروشنده مهربانی بود. بادکنک فروش برای جلب توجه یک بادکنک قرمز را رها کرد تا در آسمان اوج بگیرد و بدینوسیله جمعیتی از مشتریان جوان را جذب خود کرد. سپس بادکنک آبی و همینطور یک بادکنک زرد و بعد از آن یک بادکنک سفید را رها کرد. بادکنک ها سبکبال به آسمان رفتند و اوج گرفتند و ناپدید شدند. پسرک سیاهپوست هنوز به تماشا ایستاده بود و به یک بادکنک سیاه خیره شده بود. تا این که پس از لحظاتی به بادکنک فروش نزدیک شد و با تردید پرسید: ببخشید آقا! اگر بادکنک سیاه را هم رها می کردید، بالا می رفت؟ مرد بادکنک فروش لبخندی به روی پسرک زد و با دندان، نخی را که بادکنک سیاه را نگه داشته بود برید و بادکنک به طرف بالا اوج گرفت و پس از لحظاتی گفت: پسرم آن چیزی که سبب اوج گرفتن بادکنک می شود رنگ آن نیست بلکه چیزی است که در درون خود بادکنک قرار دارد. 💥چیزی که باعث رشد آدم ها می شود رنگ و ظواهر نیست. رنگ ها و تفاوت ها مهم نیستند. مهم درون آدمه، چیزی که در درون آدم ها است تعیین کننده مرتبه و جایگاهشونه و هر چقدر ذهنیات ارزشمندتر باشه جایگاه و مرتبه والاتر و شایسته تر میشه. 📚 مجموعه شهر حکایات ↶【به ما بپیوندید 】↷ _ ____🍃🌸🍃____ 🆔 https://eitaa.com/dastanemabareshohada 👇👇 🌺🍃 @mabareshohada 🌺🍃
02-سه دقیقه در قیامت قسمت دوم.mp3
16.91M
📚 سه دقیقه در قیامت قسمت دوم 📒داستانی باورنکردنی اما واقعی از کسی که سه دقیقه دنیای بعد از مرگ را تجربه کرده است. به هر که دوستش دارید پیشنهاد کنید کتابی که حتما متحولتان می‌کند ادامه دارد ..................... ↶【به ما بپیوندید 】↷ _ ____🍃🌸🍃____ 🆔 https://eitaa.com/dastanemabareshohada 👇👇 🌺🍃 @mabareshohada 🌺🍃
💌 دست خودم نیست... 🎀 هنوزم شبیه بچگی‌هام، یه وقتایی حس می‌کنم توان مقابله با شرایط سخت رو ندارم... حس می‌کنم یه نفر باید کنارم باشه 🌱 یه نفر که دوستم داره و 🌴 می‌تونه سختی‌ها رو ازم دور کنه... دستم رو بگیره، هوام رو داشته باشه؛ یکی مثل مادرم... اما قوی‌تر از او ❤️ حتی... مهربون‌تر از او.... 🔆 امام سجاد (علیه السلام ) با خدای بزرگ، اینطور راز و نیاز می‌کردند: 🌸 اللهم اجعلنی مِن * خدای خوبم یه کاری کن از کسانی باشم که عادت دارند همیشه به تو پناه بیارند... از اونهایی که در پناه تو، آسوده و شاد زندگی می‌کنند . . . 💚💜 * اللّهم اجعَلنی مِن المُتُعَوِّدین بِالتَعَوُّذِ بِک 📗 صحیفه سجادیه . دعای بیست و پنجمڪانال برتــر ⏬⏬ ↶【به ما بپیوندید 】↷ _ ____🍃🌸🍃____ 🆔 https://eitaa.com/dastanemabareshohada 👇👇 🌺🍃 @mabareshohada 🌺🍃 ┈┉┅━❀✨❀━┅┉┈
4_5861909989945248565.mp3
14.62M
📚 سه دقیقه در قیامت قسمت سوم 📒داستانی باورنکردنی اما واقعی از کسی که سه دقیقه دنیای بعد از مرگ را تجربه کرده است. به هر که دوستش دارید پیشنهاد کنید کتابی که حتما متحولتان می‌کند ادامه دارد ..................... ↶【به ما بپیوندید 】↷ _ ____🍃🌸🍃____ 🆔 https://eitaa.com/dastanemabareshohada 👇👇 🌺🍃 @mabareshohada 🌺🍃
💌 توی دوران انتطار موضوعی که جریان مهدویت رو دچار آسیب می‌کنه، تطبیق‌های نادرست درمورد نشانه‌ها و علائم ظهوره... 🔆 به طور کلی، نشانه‌های ظهور، دو گروه هستند: نشونه‌های حتمی، نشونه‌های غیرحتمی 🌿 اتفاقات غیر حتمی ممکنه اتفاق بیفتند، اما لزوما ظهور فورا تحقق پیدا نکنه گروه دیگه 🌸 نشونه‌های حتمی هستند مثلا اومدن دجّال، که درسته نشونه‌ی حتمی هست اما ما نمی‌دونیم دجال کی هست و کِی و کجا و چطور خروج می‌کنه... برای همین تطبیق اتفاقات با اتفاقات قبل ظهور، ما رو می‌تونه از مسیر انتظار دور کنه و بهتره به جای تطبیق، رو بشناسیم تا در هر شرایطی آماده‌ی ظهور باشیم . . . 💚💜 📗 برگرفته از کتاب اصلاح خاتم ولایت ڪانال برتــر ⏬⏬ ↶【به ما بپیوندید 】↷ _ ____🍃🌸🍃____ 🆔 https://eitaa.com/dastanemabareshohada 👇👇 🌺🍃 @mabareshohada 🌺🍃
📚 سه دقیقه در قیامت قسمت چهارم 📒داستانی باورنکردنی اما واقعی از کسی که سه دقیقه دنیای بعد از مرگ را تجربه کرده است. به هر که دوستش دارید پیشنهاد کنید کتابی که حتما متحولتان می‌کند ادامه دارد ..................... ↶【به ما بپیوندید 】↷ _ ____🍃🌸🍃____ 🆔 https://eitaa.com/dastanemabareshohada 👇👇 🌺🍃 @mabareshohada 🌺🍃