#قور قوری💥
هوا سرد بود و کنار برکه خبری نبود.
ناگهان یک صدا سکوت را شکست:«هورا هورا بلاخره به دنیا آمد»
صدای بابا قورانگ بود. حیوان ها از خانه هایشان بیرون آمدند و به طرف برکه رفتند قورباغه آنها را به خانه سنگیش که کنار برکه بود برد و گفت:«بفرمایید بشینید رو مبل من رمز وای فای رو بدم استفاده کنین.»
همه گوشی ها بیرون آمد. قورانگ خان رمز را داد تا همه برن تلگرام.
آنوقت خرس تو گروه فیلم فرستاد. روباه تو گروه ویس فرستادو...
بچه ها هم بازی دانلود کردند. بابا قورانگ شیرینی آورد.
خرس:«کسی دست نزنه می خوام عکس بگیرم بزارم استوری.»
روباه:«عکس گرفتی برا منم واتساپ بفرس.»
ماهی ها حسودیشون میشد چون گوشی تو آب نمی توانستند ببرند.
بچه قورباغه تو آب شنا می کرد. کم کم بزرگ شد. باباش واسش تبلت خرید.
اما هفته بعد رفت شنا تبلتش سوخت.
ماه بعد تولدش از عمه اش ساعت گرفت. آن را هم سوزاند.
ماه بعد پدر بزرگ سوغاتی برایش یک ماشین حساب آورد آن را هم سوزاند.
به همین ترتیب لوازمش سوخت.
تا اینکه کلاس هفتم
گفت:«دیگر نمی توانم تحمل کنم.»
عمویش یک آزمایشگاه کوچک پشت جنگل داشت اما خودش برای کار به جنگل کاج ها رفته بود. یک روز بی اجازه آنجا رفت آنجا را تمیز و مرتب کرد. شروع به آزمایش کرد تا بعد از یک سال تلاش توانست محلول ضد آب را درست کند.
همان موقع که محلول را درست کرد.
پدرش وارد شد و با صدای وحشتناکی
گفت:«تو به من گفته بودی بعد مدرسه هات با دوستات بازی میکنی ولی چرا امروز پیش دوستات نبودیييييييييييي؟»
قور قوری گفت:« داشتم محلول ضد آب می ساختم الانم می خوام عکس بگیرم بفرستم برا قور قورا، استاد بزرگ، عموی خودم. هورا هورا »
وادامه داد:«ثبت اختراع شه بعد میزارم استوری. با قیمت مناسب هرکی می خواد بخره بیاد بخره.»
-پسر گلم، تو باید به من می گفتی شاید با هم زودتر درستش میکردیم.
+باشه بابا دفعه دیگه بهت میگم.
ده سال بعد
-می خواهم استاد بزرگ قور قوری را به شما معرفی کنم.
+مرسی ،ممنون، آقای مجری من هم از عمویم تشکر می کنم که به من فوت و فن کار را بعد ازاختراع محلول ضدآب به من یاد داد.
یک ماهی را با تنگ به داخل صحنه آوردند.
ماهی گفت:«من تشکر می کنم از شما که از اون سال تا الان مارو با اختراع محلول ضد آب خوشحال کردی از اون سال ما هم گوشی و ساعت داریم.»
قور قوری دوباره گفت:
«اختراع جدیدم شیشه هواست که با استفاده از آن ماهی ها می توانند از آب بیرون بیایند"
(محمدحسین)😎
۱۹/۹/۹۹
eitaa.com/dastanhay