زمان مثل رودخانه است، نمیتوانی آبی را دوبار لمس کنی، چون جریانی که گذشته هرگز دوباره نمیگذرد｣ ˘.˘☘ از هر لحظه زندگیت لذت ببر ظهر روز چهار شنبه تون به خیر وخوشی باشه 🤲🌹 🌱

3️⃣ اللَّهُمَّ ارزُقنِي حَجَّ بَيتِكَ الحَرَام 🔶🎙 با نوای اباذر حلواجی 💠 دعای بعد از هر نماز در ماه رمضان 🌙 از خواننده دعا التماس دعا دارم اللهم‌عجـل‌لولیڪ‌الفـرج

2️⃣ اللَّهُمَّ أَدخِل عَلَى أَهلِ القُبُورِ السُّرُور 🔶🎙 با نوای قاسم موسوی قهار 💠 دعای بعد از هر نماز در ماه رمضان 🌙 از خواننده التماس دعا دارم اللهم‌عجـل‌لولیڪ‌الفـرج

1️⃣ يا عَلِيُّ يَا عَظِيمُ يَا غَفُورُ يَا رَحِيم 🔶🎙 با نوای قاسم موسوی قهار 💠 دعای بعد از هر نماز در ماه رمضان 🌙 از خواننده التماس دعا دارم اللهم‌عجـل‌لولیڪ‌الفـرج

#داستان_های_خوب https://eitaa.com/dastanhayekhob

‌ 📚داستان کوتاه #دهن_بینی مردی در کنار جاده، دکه ای درست کرد و در آن ساندویچ می فروخت. چون گوشش سنگین بود، رادیو نداشت، چشمش هم ضعیف بود، بنابراین روزنامه هم نمی خواند. او تابلویی بالای سر خود گذاشته بود و محاسن ساندویچ های خود را شرح داده بود. خودش هم کنار دکه اش می ایستاد و مردم را به خریدن ساندویچ تشویق می کرد و مردم هم می خریدند. کارش بالا گرفت لذا او ابزار کارش را زیادتر کرد. وقتی پسرش از مدرسه نزد او آمد ... به کمک او پرداخت. سپس کم کم وضع عوض شد. پسرش گفت: پدر جان، مگر به اخبار رادیو گوش نداده ای؟ اگر وضع پولی کشور به همین منوال ادامه پیدا کند کار همه خراب خواهد شد و شاید یک کسادی عمومی به وجود بیاد. باید خودت را برای این کسادی آماده کنی. پدر با خود فکر کرد هر چه باشد پسرش به مدرسه رفته به اخبار رادیو گوش می دهد و روزنامه هم می خواند پس حتماً آنچه می گوید صحیح است. بنابراین کمتر از گذشته نان و گوشت سفارش داده و تابلوی خود را هم پایین آورد و دیگر در کنار دکه خود نمی ایستاد و مردم را به خرید ساندویچ دعوت نمی کرد. فروش او ناگهان شدیداً کاهش یافت. او سپس رو به فرزند خود کرد و گفت: پسرجان حق با توست. کسادی عمومی شروع شده است. آنتونی رابینز یک حرف بسیار خوب در این باره زده که جالبه بدونید: اندیشه های خود را شکل ببخشید در غیر اینصورت دیگران اندیشه های شما را شکل می دهند. خواسته های خود را عملی سازید وگرنه دیگران برای شما برنامه ریزی می کنند. ═ೋ❅🖋☕️❅ೋ═ ❥ #داستان_های_خوب https://eitaa.com/dastanhayekhob

📝به یکی از عرفا که مریض احوال بود گفتند : آقا تو ماه رمضان شما با این حالتان روزه می گیرید؟ یک آه کشیده بود این استاد بزرگوار ، فرموده بود روزه که چه عرض کنم امساک می کنیم . گرسنگی به خودمان می دهیم . گرسنگی و امساک که مهم نیست چون حیوان ها هم گاهی چیزی گیرشان نمی آید . روزه که چه بگویم ما روزه بگیریم؟ اگر مردم فکر می کنید روزه گرفتن یعنی سحر پاشدن و سحر خوردن و بعد هم خوابیدن و بعد هم با هرکه و هرجا ساعات روز را طی کردن این روزه نیست . 🔷آن عارف امام زمان بین می گفت : روزه که چه عرض کنم گرسنگی می کشیم . استاد دانشمند #داستان_های_خوب https://eitaa.com/dastanhayekhob

بی تو به سامان نرسم... علیرضا قربانی 🕊💫🕊 #داستان_های_خوب https://eitaa.com/dastanhayekhob

🔴 یک_داستان_یک_پند ✍پدر پیری در حال احتضار و در بستر بیماری فرزندش را نصیحتی کرد. پدر گفت: پسرم! هرگز منتظر هیچ دستی در هیچ جای این دنیا مباش و اشک‌هایت را با دستان خود پاک کن. (همه رهگذرند) پسرم! زبان استخوانی ندارد ولی اینقدر قوی است که بتواند براحتی سری سخت را بشکند. (پس مراقب حرف‌هایت باش) فرزندم! به کسانی‌که پشت سرت حرف می‌زنند بی‌اعتنا باش؛ آن‌ها جایشان همانجاست، دقیقا پشت سرت، و هرگز از تو نمی‌توانند جلوتر بیفتند. (پس نسبت به آنان گذشت داشته باش) پسرم! عمر من هشتاد سال است، ولی مانند هشت دقیقه گذشت و دارد به پایان می‌رسد؛ پس در این دقیقه‌های کوتاه زندگی، هرگز کسی را از دست خودت ناراحت نکن و مرنجان! پسر عزیزم! قبل از این‌ که سرت را بالا ببری و نداشته‌هایت را به پیش خدا شکوه و گلایه کنی، نظری به پایین بینداز و از داشته‌هایت شاکر باش! ═ೋ❅🖋☕️❅ೋ═ #داستان_های_خوب https://eitaa.com/dastanhayekhob