فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎬 نماهنگ به مناسبت عید قربان #عید_قربان 💐🌸
#عید_سعید_قربان
Ey Asheghan_۲۰۲۳_۰۶_۲۸_۱۹_۵۸_۵۹_۲۰۹.mp3
4.41M
♡••
#علیرضاعصار
اےعاشقان...
─━━━━⊱🎁⊰━━━━─
🍂#داستان_های_خوب
https://eitaa.com/dastanhayekhob
─━━━━⊱🎁⊰━━━━─
14.28M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
✅این قدر باید این فیلم دست به دست بشه
که ان شااااااااااالله امسال همه برای عیدغدیر اقاجانمون امیرالمومنین سنگ تموم بزارن
حکایت👌
🔹عارفی که ۳۰ سال مرتب ذکر می گفت:
استغفر الله
🔹مریدی به او گفت: چرا این همه استغفار می کنی، ما که از تو گناهی ندیدیم.
جواب داد: سی سال استغفار من به خاطر یک الحمد لله نابجاست!
🔹روزی خبر آوردند بازار بصره آتش گرفته، پرسیدم: حجره من چه؟
🔸گفتند: مال شما نسوخته…
🔸گفتم: الحمدلله…
🔸معنیش این بود که مال من نسوزد مال مردم به درک!
🍃آن الحمدلله از سر خودخواهی بود نه خداخواهی
🍃چه قدر از این الحمدلله ها گفتیم و فکر کردیم شاکریم؟
#داستان_های_خوب
https://eitaa.com/dastanhayekhob
📚#ضرب_المثل
📚#مثل_سگ_پشیمان_است
اين مثل به كسانی گفته میشود كه به خاطر طمعكاری هستی خود را از دست میدهند.
روزی روزگاری، سگ تنبل و بیكاری در دهی زندگی میكرد. این سگ بیكار همیشه گرسنه بود و هیچ وقت یك وعدهی سیر غذا نمیخورد، چون باید كسی دلش برای او میسوخت تا تكه گوشتی یا استخوانی برایش بیندازد. یا یكی از زنهای همسایه اضافهی غذای شب گذشته را كه میخواست دور بریزد جلو سگ میگذاشت.
بعد از چندین سال سگ از این وضعیت خسته شد. عزمش را جزم كرد و خواست به دنبال كاری برود تا غذای ثابتی داشته باشد. با خود گفت: میتوانم سگ پلیس شوم؟ نه اگر سگ پلیس شوم شب و نیمه شب ممكنه به مأموریت اعزام شوم و باید از خوابم بزنم، نه این كار را نمیتوانم انجام بدهم.
با خودش گفت یكی از دوستانش سگ نگهبان است. آن سگ از كارش و اوضاع زندگیاش خیلی راضی است. تمام شب را بیدار است و كل روز را میخوابد. با خود فكر كرد و گفت: نه اینطورم نمیشه من شبها را باید بخوابم باید به دنبال كاری باشم كه روزها باشد و من شبها را استراحت كنم. در همین افكار بود كه یك گله گوسفند را كه از ده به چرا میرفتند دید. سه سگ هم با چوپان این گله را هدایت میكردند.
سگ داستان از یكی از سگها پرسید: كار شما چیه؟ گفت: ما باید مواظب گوسفندها باشیم تا حیوانات درّنده به آنها نزدیك نشوند. صبح تا عصر مراقب این گوسفندها هستیم و شبها را استراحت می كنیم. سگ تنبل كه فكر میكرد این كار دیگه خواب و خوراك خوبی داره خواست به دنبال این كار رود. ولی این روستا كه سگ مواظب گله داشت تصمیم گرفت آن شب را استراحت كند و فردا صبح به راه بیفتد، به روستاهای اطراف سر بزند، تا اگر آنها سگ نگهبان گله ندارند، برای آنها كار كند.
آن شب را خوابید، فردا صبح كه قصاب محل یك تكه استخوان برایش انداخت آن را نخورد و به دندان گرفت و از روستا خارج شد تا وقتی خیلی گرسنه و خسته شد، آن تكه استخوان را بخورد. وقتی از روستا خارج شد از تپّه بالا رفت تا به پشت آن رسید، كم كم نزدیك رودخانه میشد، سگ تشنه بود. به كنار رودخانه رفت تا آب بخورد كه ناگهان نگاهی به رودخانه انداخت و دید یك سگ با استخوانی در دهانش در آب است. با خود فكر كرد كه اگر آن استخوان را به دست آورم مدت بیشتری میتوانم سیر بمانم و روستاهای بیشتری را میتوانم دنبال كار بگردم.
با این فكر سگ خود را به داخل رودخانه پرتاب كرد تا استخوان سگ داخل رودخانه را بگیرد. هرچه در آب تلاش كرد و گشت سگی پیدا نكرد. فقط در حین پریدن در آب استخوان خودش از دهانش افتاد و به ته رودخانه رفت و گم شد. در آب درواقع سگی نبود، سگ تنبل كه فكر میكرد زرنگی كرده عكس خود را در آب دیده بود و با این زرنگی فقط تكه استخوان خودش را از دست داده بود.
سگ با این افكار در آب تقلا میكرد تا بتواند از آب خارج شود كه ناگهان به لبه آبشاری رسید و به پایین آبشار سقوط كرد. سگ بیچاره در حال غرق شدن بود و كسی هم نبود او را نجات دهد. در نهایت سگ با كلی زحمت و تلاش توانست خود را به تكه سنگی كه پایین رودخانه بود برساند و خودش را نجات دهد
#پندستان
#داستان_های_خوب
https://eitaa.com/dastanhayekhob
💢دعای روی چاقوی عید قربان...💢
سوال: دعای روی چاقوی عید قربان چیست؟
جواب: یکی از سنت های اشتباه در روز عید قربان خواندن دعا بر روی چاقویی است که با آن قصد قربانی حیوان را دارند زیرا هیچ دعایی برای چاقو قربانی وجود ندارد.
تنها دعایی که موجود است، دعایی است که هنگام قربانی مستحب است که ذابح آن را بخواند و این دعا در قسمت آداب عقیقه در کتاب مفاتیح الجنان موجود است و به این صورت است:
وَجَّهْت ُ وَجْهِي َ لِلَّذِي ْ فَطَرَ السَّماواتِ وَ الْأرْضَ حَنِيْفاَ مُسْلِماَ وَما أنا مِن َ الْمُشْرِكِيْنَ إنَّ صَلاتِي ْ وَ نُسُكِي ْ وَ محيايَ وَمَماتيِْ لِلّه رَبِّ الْعالَمِيْن َ لاشَريْك َ لَهُ وَ بِذالِك َ اُمِرْتُ وَ أنا مِنَ الْمُسلِمِيْن َ، ألَّلهُمَّ مِنْك َ وَ لَكَ بِسْمِ الله ِ وَالله ُ أكْبَرُ ،
پس از دعا و ذبح (اگر صاحب قربانی خودش ذابح است)، بگوید:
اَللّهُمَّ تَقَبَّل مِنّی
و اگر کسی دیگر دارد ذبح می کند، ذابح بگوید:
اَللّهُمَّ تَقَبَّل مِن فُلانِ بنِ فُلان
(یعنی نام صاحب قربانی برده شود)
و البته گفته اند که اگر کسی دیگر ذابح است، صاحب قربانی در صورت امکان دستش را دست ذابح بگذارد و دعای فوق را بخواند.
#داستان_های_خوب
https://eitaa.com/dastanhayekhob
4_6018029993865511521.mp3
1.79M
☘️ خواندن این اذکار در شب جمعه
توصیه شده است (ده مرتبه):
💫 يَا دَائِمَ الْفَضْلِ عَلَى الْبَرِيَّةِ
✨ اى خدایی كه فضل و بخشش توبه آفريدگان هميشگى است!
💫 يَا بَاسِطَ الْيَدَيْنِ بِالْعَطِيَّةِ
✨ اى آنكه دستان سخاوت خود را براى عطا گشودهاى!
💫 يَا صَاحِبَ الْمَوَاهِبِ السَّنِيَّةِ
✨ اى صاحب عطاهاى گرانبها!
💫 صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ خَيْرِ الْوَرَى سَجِيَّةً
✨ درود فرست بر محمد و خاندانش كه در اصل خلقت و فطرت بهترين خلقاند.
💫 وَ اغْفِرْ لَنَا يَا ذَا الْعُلَى فِي هَذِهِ الْعَشِيَّةِ
✨ و در همين شب ما را بیامرز اى خداى بلند مرتبه.
〰️〰️〰️〰️〰️〰️
💫 لي خَمسَةٌ اُطْفي بِهِم حَرَّ الجَحيمِ الحاطِمَة
✨ پنج نفر دارم که به برکت وجود آنها آتش دوزخ را فرو مینشانم؛
💫 المُصطَفى وَ المُرتَضى وَ ابناهُما وَ فاطِمَة
✨ پيغمبر مصطفی و علی مرتضی و دو فرزندشان حسن و حسين و حضرت فاطمه زهرا صلوات اللّه عليهم.
#شب_جمعه
#شب_عید_قربان
#داستان_های_خوب
https://eitaa.com/dastanhayekhob
🌼⚡️🌼⚡️🌼⚡️🌼⚡️🌼
#داستان_آموزنده
🔆سه نفر
🌾سه نفر به نام ابوجهل و اخنس و ابوسفیان از متعصّبان شرک، تصمیم گرفتند بیآنکه دیگری بفهمد، شبانگاه در پناه تاریکی و مخفیانه به کنار دیوار پیامبر صلیالله علیه و آله و سلّم بروند و آیات قرآن را بشنوند.
🌾هر سه نفر، آیات را جداگانه شنیدند و توی راه به همدیگر برخورد کردند و خودشان را سرزنش کردند که چرا جذب استماع قرآن شدند؛ پس پیمان بستند که دیگر این کار را تکرار نکنند.
🌾امّا شب بعد، جاذبه قرآن آنها را وادار کرد که در اطراف خانه پیامبر صلیالله علیه و آله و سلّم، وقتی حضرتش قرآن میخواند، گوش فرا دهند؛ دوباره هنگام برگشت به هم رسیدند و خودشان را سرزنش کردند که چرا این پیمان را شکستند و جذب قرآن شدند.
🌾روز که شد، اخنس، عصابهدست، به منزل ابوسفیان رفت و سپس به منزل ابوجهل رفت و دربارهی قرآن با هم صحبت کردند؛ تا مبادا آنها دست از جاهلیّت بردارند.
🌾ابوجهل که بیشتر از هر دو به مرام جاهلیّت و تکبّر و ریاست دنیا متعصّب بود، گفت: سوگند میخوریم که به محمّد ایمان نیاوریم. (اگرچه قرآنش انسان را جذب کند.)
📚(داستانها و پندها، ج 9، ص 49 -سیره ابن هشام، ج 1، ص 337))
✾📚 #داستان_های_خوب
https://eitaa.com/dastanhayekhob