eitaa logo
داستان مدرسه
668 دنبال‌کننده
648 عکس
389 ویدیو
167 فایل
جملات ادبی خاطرات مدرسه داستانهای مرتبط با مدرسه خلاصه عضو شو😉
مشاهده در ایتا
دانلود
سکانس مدرسه 1.mp3
3.33M
🔸چند روز بیشتر به اول مهر نمونده و می‌خوایم یکم خاطره بازی کنیم با حال و هوای اون روزهای خاطره انگیز...😉😉😉 💪آماده ای؟ 🔹️پس این سکانس رو با ما همراه باش...😎 📚هر روز یک پارت داستان و معرفی کتب مشهور در کانال داستانکده ➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖ @dastankadeh
روستاگردی -darekhazine.mp3
3.51M
🚞 با هم ایران رو بگردیم 🏞 با "روستاگردی" سفری خواهیم کرد از آمریکا به قلب ایران به دره خزینه لرستان 🔹 جایی که نمونه ش فقط در آمریکا پیدا میشه 🎙 الهام وحدت 📚هر روز یک پارت داستان و معرفی کتب مشهور در کانال داستانکده ➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖ @dastankadeh
💠 نصیحت زاهد ● گرمی هوای تابستان شدت كرده بود. آفتاب بر مدینه و باغ‌ها و مزارع اطراف مدینه به شدت می‌تابید. در این حال مردی به نام محمد بن منكدر - كه خود را از زهّاد و عبّاد و تارك دنیا می دانست - تصادفا به نواحی بیرون مدینه آمد، ناگهان چشمش به مرد فربه و درشت اندامی افتاد كه معلوم بود در این وقت برای سركشی و رسیدگی به مزارع خود بیرون آمده و به واسطه‌ی فربهی و خستگی به كمک چند نفر كه اطرافش هستند و معلوم است كس و كارهای خود او هستند راه می‌رود. ● با خود اندیشید: این مرد كیست كه در این هوای گرم خود را به دنیا مشغول ساخته است؟! نزدیک‌تر شد، عجب! این مرد محمد بن علی بن الحسین (امام باقر علیه‌السلام) است! این مرد شریف، دیگر چرا دنیا را پی جویی می‌كند؟! لازم شد نصیحتی بكنم و او را از این روش باز دارم. ● نزدیک آمد و سلام داد. امام باقر علیه‌السلام نفس‌زنان و عرق‌ریزان جواب سلام داد. ● «آیا سزاوار است مرد شریفی مثل شما در طلب دنیا بیرون بیاید، آنهم در چنین وقتی و در چنین گرمایی، خصوصا با این اندام فربه كه حتما باید متحمل رنج فراوان بشوید؟!» ● «چه كسی از مرگ خبر دارد؟ كی میداند كه چه وقت می‌میرد؟ شاید همین الآن مرگ شما رسید. اگر خدای نخواسته در همچو حالی مرگ شما فرارسد، چه وضعی برای شما پدید خواهد آمد؟! شایسته‌ی شما نیست كه دنبال دنیا بروید و با این تن فربه در این روزهای گرم این مقدار متحمل رنج و زحمت بشوید؛ خیر، خیر، شایسته‌ی شما نیست». ❖ امام باقر علیه‌السلام دست‌ها را از دوش كسان خود برداشت و به دیوار تكیه كرد و گفت: «اگر مرگ من در همین حال برسد و من بمیرم، در حال عبادت و انجام وظیفه از دنیا رفته‌ام، زیرا این كار عین طاعت و بندگی خداست. تو خیال كرده‌ای كه عبادت منحصر به ذكر و نماز و دعاست. من زندگی و خرج دارم، اگر كار نكنم و زحمت نكشم، باید دست حاجت به سوی تو و امثال تو دراز كنم. من در طلب رزق میروم كه احتیاج خود را از كس و ناكس سلب كنم. وقتی باید از فرارسیدن مرگ ترسان باشم كه در حال معصیت و خلافكاری و تخلف از فرمان الهی باشم، نه در چنین حالی كه در حال اطاعت امر حق هستم كه مرا موظف كرده بار دوش دیگران نباشم و رزق خود را خودم تحصیل كنم». ● زاهد: «عجب اشتباهی كرده بودم! من پیش خود خیال كردم كه دیگری را نصیحت كنم، اكنون متوجه شدم كه خودم در اشتباه بوده‌ام و روش غلطی را می.پیموده‌ام و احتیاج كاملی به نصیحت داشته‌ام».¹ 1⃣ بحارالانوار؛ ج ۱۱ ص ۸۲ 📚هر روز یک پارت داستان و معرفی کتب مشهور در کانال داستانکده ➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖ @dastankadeh
📖 تقویم شیعه ☀️ امروز: شمسی: پنجشنبه - ۰۵ مهر ۱۴۰۳ میلادی: Thursday - 26 September 2024 قمری: الخميس، 22 ربيع أول 1446 🌹 امروز متعلق است به: 🔸حضرت حسن بن علي العسكري عليه السّلام ❇️ وقایع مهم شیعه: 🔹غزوه بنی نضیر، 4ه-ق 📆 روزشمار: 🌺12 روز تا ولادت حضرت عبدالعظیم حسنی علیه السلام 🌺16 روز تا ولادت امام حسن عسکری علیه السلام ▪️18 روز تا وفات حضرت فاطمه معصومه سلام الله علیها 🌺42 روز تا ولادت حضرت زینب سلام الله علیها ▪️50 روز تا شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها (روایت 75روز) 🧑‍🎄جهت سفارش تبلیغ در مجموعه کانالهای بانوان و کودکان با ما در ارتباط باشید🧑‍🎄👌👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇 @Schoolteacher401 ➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖ @koodaks
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
آرامشِ روحتون .. ⏰کانال پرورشی ایران حاوی مطالب آموزشی و فرهنگی 🧑‍💻 @Schoolteacher401 ↔️↔️↔️↔️↔️↔️↔️↔️ @madrese_yar
🍃بِسْـمِ ٱللهِ ٱلْرَّحْمٰـنِ الْرَّحیـمْ🍃   به نام خداوند بخشنده مهربان مهربان خدای من هر روز تو را شاکرم برای شب‌هائی که به صبح می‌رسانم گر چه آینده پنهان است اما چون تو کنارمی آرامم با نام و ذکر یادت روزمان را آغاز می‌کنیم 🌼🍃الهـی بـه امیـد تـو🍃🌼 سـ🍁ـلااااام ‌صبح دل انگیز پائیزیتون بخیر بیدار شو پنجره را بگشا بشنو خدا صدایت می‌زند بخند که خدا لبخند بنده‌اش را دوست دارد که این عین شکرگزاریست شاد باش و عشق بورز عشق به هستی عشق به زندگی عشق به خدا ✅جهت انجام آزمون ضمن خدمت ؛ @teacherschool ➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖ @ltmsme
182_62528552614622.mp3
8.44M
📻 | قسمت سوم 🎧روایتی شنیدنی از معرفی کتاب «ته کلاس، ردیف آخر، صندلی آخر»، نوشته «لوییس سَکِر» 📝در این کتاب ، طبق روال معمول یک شخصیت اصلی معرفی شده است، اما از بخت بد، قهرمان داستان ما یک هیولاست.. او در ابتدای داستان اینگونه معرفی می شود : «بِرادلی چاکِرز تا دلت بخواهد دروغ می بافد؛ آن هم دروغهای شاخ دار! او مدام توی مدرسه دعوا راه می اندازد و حسابی هم از درس و مشق متنفر است!... آیا کسی پیدا می شود که برادلی را دوست داشته باشد؟» در کمال تأسف باید اقرار کنیم که برادلیِ داستان ما، هیچ ویژگیِ دوست داشتنی ای ندارد. شاید خودش هم این را می داند که همیشه ی خدا در ته کلاس، ردیف آخر، صندلی آخر، می نشیند! ⚜ سردبیر رادیو: جلال سلمانی 🔰دبیر رادیو: حسین اشراقی 🎙با صدای: «مجتبی بیکیان» روابط‌عمومی آموزش و پرورش شهرستان میمه 📚معرفی کتاب: «پروین دهقانی» روابط‌عمومی آموزش و پرورش منطقه باغبهادران 🔰 اگر به کتاب علاقه دارید، هشتگ را دنبال نمایید. 📚هر روز یک پارت داستان و معرفی کتب مشهور در کانال داستانکده ➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖ @dastankadeh
معلم هندی با الهام از اصفهان، طرح مدرسه در مسجد را در دهلی‌نو اجرا می‌کند 🔹معلم و مربی هندوستانی که از سن نوجوانی برای تحصیل به ایران آمده و با ادامه تحصیلات در رشته خود طرح مدرسه در مسجد شهر اصفهان را در دهلی‌نو پایه‌گذاری کرده است. 🔹«نقوی»، معلم و از دانشجویان در حال تحصیل سفرکرده به شهر اصفهان: من از حیدرآباد هندوستان هستم و در یک خانواده شیعه رشد کرده‌ام به همین خاطر موضوع فضای تربیتی جوانان شیعه در جهان اسلام از نوجوانی برای من مهم بود، اما سوی دیگر ایران یک کشور بزرگ و متمدن است و توسعه زیرساخت‌های علمی به دست عالمان بزرگ ایرانی در این کشور برای من روشن شده بود، همین موضوع باعث شد تا برای ارتقای سطح علمی به ایران بیاییم و به بالاترین مدارج علمی برسم تا بتوانم تفکر تشییع را در بین مردم کشورم افزایش دهم. 🔹در حال حاضر ۲ مسجد را در شهر حیدرآباد برای انجام این طرح در نظر گرفتیم و خوشبختانه نتیجه خوبی از خود نشان داده و این کار می‌تواند بستری خوبی برای معرفی بهتر کشور ایران و ظرفیت‌های فرهنگی و دینی آن به نوجوانان و جوانان هندوستانی باشد. 📚هر روز یک پارت داستان و معرفی کتب مشهور در کانال داستانکده ➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖ @dastankadeh
. ⭕️دانش آموزی به نام غلام 💠ﺳﺎﻟﻬﺎ ﭘﯿﺶ ﺩﺭ ﯾﮑﯽ ﺍﺯ ﻣﺪﺍﺭﺱ، ﭘﺴﺮ ﺑﭽﻪ بازيگوشى ﺑﻪ ﻧﺎﻡ غلام درس ميخواند, ﺭﻭﺯﯼ خانم معلمش كه از شيطنت هاي او به تنگ آمده بود با او دعواي سختي كرد و به او گفت كه در آينده چيزی نميشود جز فردی بیفکر و بی مسئولیت! غلام آنقدر در مقابل هم كلاسي هايش خجالت زده شد كه مدرسه خود را عوض كرد و تا سالها كسى از او خبر نداشت. بيست ﺳﺎﻝ ﺑﻌﺪ ﺧﺎﻧﻢ ﺍﺣﻤﺪﯼ ﺑﻌﻠﺖ ﻧﺎﺭﺍﺣﺘﯽ ﻗﻠﺒﯽ ﺩﺭﺑﯿﻤﺎﺭﺳﺘﺎﻥ ﺑﺴﺘﺮﯼ ﺷﺪ ﻭ ﺗﺤﺖ ﻋﻤﻞ ﺟﺮﺍﺣﯽ ﻗﺮﺍﺭ ﮔﺮﻓﺖ ، ﻋﻤﻞ ﺧﻮﺏ ﺑﻮﺩ، ﻫﻨﮕﺎﻡ ﺑﻪ ﻫﻮﺵ ﺁﻣﺪﻥ ، ﺩﮐﺘﺮﺟﻮﺍﻥ ﺭﻋﻨﺎﯾﯽ ﺭﺍ ﺩﺭ ﻣﻘﺎﺑﻞ ﺧﻮﺩ ﺩﯾﺪ ﮐﻪ ﺑﻪ ﻭﯼ ﻟﺒﺨﻨﺪ ﻣﯿﺰﺩ ﻣﯿﺨﻮﺍﺳﺖ ﺍﺯ ﻭﯼ ﺗﺸﮑﺮ ﮐﻨﺪﺍﻣﺎ ﺑﻌﻠﺖ ﺗﺄﺛﯿﺮ ﺩﺍﺭﻭﻫﺎﯼ ﺑﯿﻬﻮﺷﯽ ﺗﻮﺍﻥ ﺣﺮﻑﺯﺩﻥ ﻧﺪﺍﺷﺖ,ﺑﺎ ﺩﺳﺖ ﺑﻪ ﻃﺮﻑ ﺩﮐﺘﺮ ﺍﺷﺎﺭﻩ ﻣﯿﮑﺮﺩ ﻭ ﻟﺒﺎﻥ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺣﺮﮐﺖ ﺩﺭ ﻣﯽ ﺁﻭﺭﺩ ﺍﻧﮕﺎﺭ ﺩﺍﺭﺩ ﺗﺸﮑﺮ ﻣﯿﮑﻨﺪ ﺍﻣﺎ ﺭﻧﮓ ﺻﻮﺭﺗﺶ ﺩﺭ ﺣﺎﻝ ﺗﻐﯿﯿﺮ ﺑﻮﺩ ﮐﻢ ﮐﻢ ﺻﻮﺭﺗﺶ ﺩﺭ ﺣﺎﻝﮐﺒﻮﺩ ﺷﺪﻥ ﺑﻮﺩ ﺗﺎﺍﯾﻨﮑﻪ ﺑﺎ ﮐﻤﺎﻝ ﻧﺎﺑﺎﻭﺭﯼ ﺩﺭ ﻣﻘﺎﺑﻞ ﺩﮐﺘﺮﺟﺎﻥ ﺑﺎﺧﺖ ، ﺩﮐﺘﺮ ﻧﺎﺑﺎﻭﺭﺍﻧﻪ ﻭ ﺑﺎ ﺗﻌﺠﺐ ﺍﯾﺴﺘﺎﺩﻩ ﺑﻮﺩ ﮐﻪ ﭼﻪ ﺍﺗﻔﺎﻗﯽ ﺍﻓﺘﺎﺩﻩ ﺍﺳﺖ، پس از بررسی متوجه شد ﻧﻈﺎﻓﺘﭽﯽ ﺑﯿﻤﺎﺭﺳﺘﺎﻥ ﺩﻭﺷﺎخه 🔌 ﺩﺳﺘﮕﺎﻩ ﮐﻨﺘﺮﻝ ﺑﯿﻤﺎﺭﺍﻥ ﻗﻠﺒﯽ ﺭﺍ ﺩﺭﺁﻭﺭﺩﻩ ﻭ ﺷﺎﺭﮊﺭ ﮔﻮﺷﯽ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺟﺎﯼ ﺁﻥ ﺯﺩﻩ ﺍﺳﺖ   نظافتچی سهل انگار و بی فکر کسی نبود جز غلام ‼️ احتمالا" از همان ابتدای ماجرا ﻓﮑﺮ ﮐﺮﺩﯾﻦ غلام دکتر شده ⁉️      ✅ نمی دانم نویسنده متن چه کسی است,ماجرا حقیقت دارد یا خیر؟ بی گمان وی نخواسته است ارزش یک نظافتچی را پایین آورد چرا که یک نظافتچی با ایمان و وظیفه شناس قطعا" از پزشکی بی ایمان و کاسب پیشه افضل است.   📚 اما این حکایت حقیقتی را در خود نهفته دارد و درسی است آموزنده برای ما معلمین که مراقب باشیم به هنگامه عصبانیت هیچگاه به دانش اموزی برچسب نزده و حرف ناشایستی بر زبان نیاوریم, ناگفته نماند که به عقیده  برخی صاحبنظران بچه ها همانی خواهند شد که دیگران (افراد نزدیک و مورد اعتماد کودک, مثل والدین و مربیان)در مورد آنها فکر می کنند و با شور و هیجان کلماتی بر زبان جاری می سازند!! 📚هر روز یک پارت داستان و معرفی کتب مشهور در کانال داستانکده ➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖ @dastankadeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
. 💥چوپان زخم خورده 🎥 بیش از یک دهه پیش با یکی از دوستان که دوربین فیلمبرداری به همراه داشت برای بازدید از مدارس یکی از شهرستانهای جنوب استان راهی شدیم، پیش از رسیدن به مقصد با دیدن این چوپان جوان اتومبیل را در حاشیه جاده متوقف نموده و علت عدم حضورش در مدرسه را جویا شدیم که چنین گفت:..............نام معلمی را هم که او را با شلنگ تنبیه کرده بود ذکر کرد 😞که طبیعتا" صلاح نیست فیلم به صورت کاملتر به اشتراک گذاشته شود. 📚هر روز یک پارت داستان و معرفی کتب مشهور در کانال داستانکده ➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖ @dastankadeh
. 🍃  کلاس سبز.   🪴🪴🪴🪴🪴 💠 سال سوم خدمت آموزگار پایه چهارم دبستان شهید مطهری منطقه زرقان بودم، رابطه ام با بچه ها حسنه بود، ماه دوم یا سوم سال تحصیلی به آنها گفتم: نظرتان چیست?! کاش برای زیباتر شدن کلاس یک گلدان گل🪴 کنار پنجره🪟 می گذاشتیم؟! بلافاصله یکی از بچه ها گفت: آقا اجازه ! ما یه گلدون گل🪴 از خونه میاریم. گفتم : ممنون! پدر و مادرتون راضی باشن! گفت: حتما" ! ما تو خونه گلدون زیاد داریم! به دنبال آن یکی دیگر از بچه ها گفت: من هم یه گلدون🪴 میارم !و همینطور... خلاصه به فاصله چند روز, حاشیه دو پنجره کلاس پر از گلدانهای گل شد به گونه ای که جا برای گلدانهای جدید نبود و مجبور شدیم پایه ای برای قرار دادن گلدانهای تازه رسیده فراهم نماییم. 🪴🪴🪴🪴🪴    💫کلاس واقعاً دلچسب و دیدنی شده بود، هر روز احساس می کردم در  باغ سرسبزی قدم  میگذارم که بچه ها گلهای🌸🌺🌼 با طراوت آن بودند.        ⭕️باور داشتم تغییر فضا روی روحیه بچه ها و فراگیری آنها تأثیر گذاشته است. 🌀هرگاه زمان، مکان و شرایط مناسب باشد می توان به ایجاد چنین تغییراتی نیز اندیشید. 🍎🍏 📚هر روز یک پارت داستان و معرفی کتب مشهور در کانال داستانکده ➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖ @dastankadeh
💢 باکودکی که از مدرسه رفتن می ترسد چگونه رفتار کنیم ▫️وادار کردن کودک مبتلا به اضطراب جدایی به مدرسه رفتن با زور و استفاده از تنبیه و .. می تواند به سلامت عاطفی فرزند آسیب بزندوباید از مهربانی و راه‌های تشویقی استفاده کرد. ▫️به او این اطمینان را بدهیم که هر روز در ساعت مقرر به دنبالش می‌رویم.احساساتش را بپذیریم،بگوییم که "می‌دانم وقتی با هم خداحافظی می‌کنیم تو غمگین هستی! اما تو می‌توانی اوقات خوبی را در مدرسه داشته باشی و خوش بگذرانی:. به کودک خود موضوعاتی که می‌تواند در مدرسه برای او خوشایند بوده و لذت ببرد را یادآوری کنیم. ▫️تعریف خاطره اولین روز مدرسه رفتن خود یا تهیه کتاب‌هایی با شخصیت‌هایی تهیه کنید که از رفتن به مدرسه می‌ترسیدند اما با ترس خود مقابله کرده‌اند می‌تواند بر غلبه بر ترس کودک مثمرثمر باشد. ▫️تکنیک‌هایی را برای آرام سازی اضطراب خود آموز بدهیم. مثلا بگوییم هر موقع مضطرب می‌شود نفس عمیق بکشد. یااضطراب خود را مانند یک بادکنک در حال پرواز تصور کند و از تجسم سازی و خیال‌پردازی برای مقابله با اضطراب‌هایشان استفاده کند. حتی با نقاشی کشیدن نیز می‌تواند ترس‌های خود را مهار کند. ▫️والدین با فرزند خود در مدرسه یا مهد قدم بزنند و ازکلاس‌ها دیدن کنند. ▫️والدین سعی کنند در دوران کودکی و نوزادی گاهی فرزندانشان را نزد یک مراقب یا اعضای دیگر خانواده بگذارند این کار کمک می‌کند تا فرزند عادت کند وقتی والدین نیستند باید توسط شخصی دیگر مراقبت شوند. ▫️والدین با تشویق و تحسین کردن کودکان خود عزت نفس و اعتماد به نفس کودک خود را بالا ببرند و اکه این امر باعث می‌شود که کودک خود  را با محیط جدید بهتر سازگار دهد؛ همچنین بهتر است که به کمک مشاور یک برنامه‌ریزی روزانه هم داشته باشند برنامه‌ای که جایگزین این استرس و اضطراب کودک مدرسه‌ای باشد. ┄┅═══✼🍃🌹🍃✼═══┅┄ 📚هر روز یک پارت داستان و معرفی کتب مشهور در کانال داستانکده ➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖ @dastankadeh