eitaa logo
داستان مدرسه
736 دنبال‌کننده
2.1هزار عکس
969 ویدیو
270 فایل
جملات ادبی خاطرات مدرسه داستانهای مرتبط با مدرسه خلاصه عضو شو😉
مشاهده در ایتا
دانلود
🍃🍃 پروفسور حسابی: ۲۲ سال درس دادم؛ ۱- هیچگاه لیست حضور و غیاب نداشتم. (چون کلاس باید اینقدر جذاب باشد که بدون حضور و غیاب شاگردت به کلاس بیاید) ۲- هیچگاه سعی نکردم کلاسم را غمگین و افسرده نگه دارم! (چون کلاس، خانه دوم دانش آموز هست) ۳-هر دانش آموزی دیر آمد، سر کلاس راهش دادم! (چون میدانستم اگر ۱۰ دقیقه هم به کلاس بیاید؛ یعنی احساس مسئولیت نسبت به کارش) ۴- هیچگاه بیشتر از دو بار حرفم را تکرار نکردم. (چون اینقدر جذاب درس میدادم که هیچکس نگفت بار سوم تکرار کن) ۵- هیچگاه ۹۰ دقیقه درس ندادم! (چون میدانستم کشش دانش آموز متوسط و کم هوش و باهوش با هم فرق دارد) ۶- هیچگاه تکلیف پولی برای کسی مشخص نکردم! (چون میدانستم ممکن است بچه ای مستضعف باشد یا یتیم..) ۷- هیچگاه دانش آموزی درب دفتر نفرستادم. (چون میدانستم درب دفتر ایستادن یعنی شکستن غرور) ۸- هیچگاه تنبیه تکی نکردم و گروهی تنبیه کردم! (چون میدانستم تنبیه گروهی جنبه سرگرمی هست ولی تنبیه تکی غرور را میشکند) ۹- همیشه هر دانش آموزی را آوردم پای تخته، بلد بود. (چون میدانستم که کجا گیر میکند نمیپرسیدم!) 📚هر روز یک پارت داستان و معرفی کتب مشهور در کانال داستانکده ➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖ @dastankadeh
🔴 بفرمایید آقای گاو آمده! در یک مدرسه راهنمایی دخترانه چند سالی مدیر بودم. روزی چند دقیقه مانده به زنگ تفریح، مردی باظاهری آراسته وارد دفتر مدرسه شد. گفت: «با خانم ناصری دبیر کلاس دوم کار دارم. می‌خواهم درباره درس و انضباط فرزندم از او سؤال کنم.» از او خواستم خودش رامعرفی کند. گفت: «من گاو هستم! خانم دبیر بنده را می‌شناسند! بفرمایید گاو آمده! ایشان متوجه می‌شوند چه کسی آمده!» تعجب کردم و موضوع را به خانم ناصری، دبیر کلاس دوم گفتم. او هم تعجب کرد و گفت: «ممکن است این آقا اختلال روانی داشته باشد. یعنی چه گاو؟ من که چیزی نمی‌فهمم!» ناچار از او خواستم پیش آن مرد برود. با اکراه پذیرفت و رفت. مرد آراسته، با احترام به خانم دبیر ما سلام داد و خودش را معرفی کرد: «من گاو هستم!» معلم جواب سلام داد و گفت: «خواهش می‌کنم، ولی ...» مرد ادامه داد: «شما بنده را بخوبی می‌شناسید. من گاو هستم، پدر گوساله! همان دختر ۱۳ ساله‌ای که شما دیروز در کلاس، او را به همین نام صدا زدید ...» دبیر ما به لکنت افتاد و گفت: «آخه، می‌دونید ...» مرد گفت: «بله، ممکن است واقعاً فرزندم مشکلی داشته باشد و من هم در این مورد به شما حق می‌دهم. ولی بهتر بود مشکل انضباطی او را با من نیز در میان می‌گذاشتید. قطعاً من هم می‌توانستم اندکی به شما کمک کنم.» خانم دبیر و پدر دانش‌آموز مدتی با هم گفتگو کردند ... آن آقا در خاتمه کارتی را به خانم دبیر ما داد و رفت. وقتی او رفت، کارت را با هم خواندیم. روی آن نوشته شده بود: دکتر فلانی، عضو هیأت علمی دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی دانشگاه..... چند روز بعد از ایشان خواستم یک جلسه برای معلمان صحبت کنند. در کمال تواضع خواسته‌ام را قبول کردند، سخنرانی دلپذیری داشتند ... ایشان می‌گفت: «خشونت آن گونه كه ما فکر می کنیم فقط محدود به خشونت فيزيكی بدنی نيست. عموماً ما درگيری‌های فيزيكی یا تعرض جنسی را خشونت می‌دانیم. ولی واقعیت آنست که دامنه خشونت، حوزه‌های گسترده‌تری دارد از جمله خشونت زبانی. وقتی توهین می‌کنیم، قومی را مسخره می‌کنیم، صاحبان یک عقیده را تحقیر می‌کنیم. وقتی تهمت یا برچسب می‌زنیم یا تهدید می‌کنیم، همه اینها خشونت است؛ منتها خشونت زبانی. بدون خون و خونریزی است. خشونت زبانی می‌کُشد. تا حالا هیچ کس را دیده‌اید به دلیل اینکه مسخره شده و یا فحش خورده باشد به اورژانس مراجعه‌ کند؟ یا به پلیس شکایت کند؟ قربانیان خشونت زبانی، اثری از جای زخم بر بدنشان یا مدرک دیگری ندارند. خشونت ابتدا در ذهن شكل می‌گيرد، بعد خود را در زبان نشان می‌دهد و سپس زمینه‌ساز خشونت فیزیکی می‌شود. وقتی رهبر یک گروه سیاسی در جامعه، افراد طرف مقابل ر ااحمق، مغرض و فاسد معرفی می‌کند، ما به عنوان طرفداران او آمادگی لازم را پیدا می‌کنیم که در زمان مناسب با ماشین از روی آن‌ها رد شویم. چرا؟ چون دیگر آنها را شایسته زندگی نمی‌دانیم! وقتی در یک ورزشگاه صد هزار نفری، طرفداران تیم مقابل را با ده‌ها فحش آبدار و ناموسی می‌نوازیم، زمینه را برای زد و خورد بعد از بازی فراهم می‌کنیم. وقتی دختر همسایه را داف خطاب می‌کنیم، راننده کناری را یابو، مشتری را گاو، دانش‌آموز را خنگ و فرد قانون‌مدار را اُسکُل، و قانون را در کلام زیر پا می‌گذاریم، همه این‌ها خشونت‌های زبانی است. یعنی آمادگی برای خشونت رفتاری در آینده؛ از تعرض جنسی بگیرید تا صدمه فیزیکی.» اما چه باید کرد؟ اولین کار این است که را بیاموزیم. فقدان مهارت‌های گفت‌وگو باعث می‌شود افراد نتوانند آنچه که مدنظر دارند را به زبان روشن بیان کنند و ایده و احساس خود را در یک کلام خشن و تند تخلیه می‌کنند. تمرین گفتگو، تمرین تخلیه ذهن و قلب، به شیوه‌ای غیرخشونت‌آمیز است. دومین کار این است که به خودمان بارها و بارها یادآوری کنیم کشتن آدم‌ها فقط به فرو کردن چاقو در سینه آنان نیست. دختر یا پسر، زن یا مردی که شخصیتش تخریب شده، شرافتش لکه‌دار شده، عزت نفسش لگدمال شده، دیگر زندگی نرمال نخواهد داشت. آنگاه یاد خواهم گرفت کلمه گاو را فقط و فقط برای خود گاو بکار ببرم ... پی‌نوشت: در ترم دوم مدرسه والدین، مفصل در مورد با دیگران (به صورت خاص نوجوان‌مان) و روش‌های موثر با این نسل صحبت خواهیم کرد.
همیشه خاطرات اول مهر را از دانش‌آموزان نقل می‌کنند اما امروز خاطره‌ای از مصطفی جهانمردی یکی از معلمان بازنشسته شهرضا نقل می‌کنیم که ۶۱ سال قبل در چنین روزی پا به کلاس اول گذاشت. ۶۱ سال حسرت برای یک کتاب رنگی مصطفی جهانمردی در گفت‌وگو با خبرنگار فارس به ۶۱ سال قبل بازمی‌گردد و با یادآوری خاطرات آن روز می‌گوید: ۶۱ سال قبل در چنین ایامی کلاس اول ابتدایی در دبستان کیان شهرضا رفتم. ساختمان این مدرسه راهرو و کریدور نداشت و همه کلاس‌ها رو به حیاط بود. محل آن در فلکه ژندارمری آن روزها بود فعلاً به‌جای آن یک هنرستان بنا شده است. وی ادامه داد: تنها خاطره‌ای که از  آن سال به قول امروزی‌ها از روز شکوفه‌ها برایم ماندنی شد و عمری مواظب بودم از طرف من برای کسی پیش نیاید این بود که برای کتاب‌های فارسی صفحات داستانی اول کتاب را برای اولین‌بار به‌صورت رنگی چاپ کرده بودند و به‌صورت یک کتاب کوچک جداگانه به بچه‌ها می‌دادند. یک دسته از آن را برای کلاس ما آوردند و بین یکایک بچه‌ها توزیع کردند ولی نوبت به من که رسید آن کتاب کوچک تمام‌رنگی که بعدها در اول کتاب‌های کلاس اول ضمیمه شد؛ تمام شد و به من نرسید. جهانمردی می‌گوید: گفتند اشکالی ندارد فردا برایت می‌آوریم و من هر روز انتظار گرفتنش را می‌کشیدم ولی آن فردا هرگز نیامد و من هیچ‌وقت موفق به دیدار آن کتاب کوچک که سایر هم‌کلاسی‌ها داشتند، نشدم. این معلم بازنشسته ادامه می‌دهد، امروز که ۶۱ سال از آن روز می‌گذرد، هنوز در فکر دیدن آن کتاب قشنگ هستم، هر چند کسی به فکر این نبود که شاید کودکی  انتظار گرفتن و داشتن آن کتاب را مانند هم‌کلاسی‌هایش می‌کشد. به همین دلیل در تمام دوره معلمیم همیشه مواظب بودم که چنین تبعیضی از طرف من برای هیچ دانش‌آموزی پیش نیاید که امیدوارم این‌چنین بوده باشد. وی تصریح می‌کند، به این بهانه شروع سال تحصیلی را به تمامی معلمان و دانش‌آموزان تبریک عرض کرده و برای دوستان همکار آرزومندم زیباترین نقش و خاطره را در ذهن پاک کودکان و نوجوانان باقی بگذارند. مصطفی جهانمردی، معلم بازنشسته شهرضایی، ۳۰ سال خدمت در آموزش و پرورش علوم اجتماعی آن زمان را که شامل تاریخ، جغرافیا و علوم اجتماعی بود را تدریس می‌کرد و هنر نیز چاشنی درس‌هایش بود و به اعتراف مردم شهرش قبل از اینکه معلم درسی باشد معلم اخلاق و زندگی است. 📚هر روز یک پارت داستان و معرفی کتب مشهور در کانال داستانکده ➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖ @dastankadeh
📖 تقویم شیعه ☀️ امروز: شمسی: سه شنبه - ۰۳ مهر ۱۴۰۳ میلادی: Tuesday - 24 September 2024 قمری: الثلاثاء، 20 ربيع أول 1446 🌹 امروز متعلق است به: 🔸زین العابدین و سيد الساجدين حضرت علي بن الحسين عليه السّلام 🔸باقر علم النبی حضرت محمد بن علی عليه السّلام 🔸رئيس مكتب شيعه حضرت جعفر بن محمد الصادق عليه السّلام ❇️ وقایع مهم شیعه: 🔹امروز مناسبتی نداریم 📆 روزشمار: 🌺14 روز تا ولادت حضرت عبدالعظیم حسنی علیه السلام 🌺18 روز تا ولادت امام حسن عسکری علیه السلام ▪️20 روز تا وفات حضرت فاطمه معصومه سلام الله علیها 🌺44 روز تا ولادت حضرت زینب سلام الله علیها ▪️52 روز تا شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها (روایت 75روز) ✅جهت انجام آزمون ضمن خدمت ؛ @teacherschool ➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖ @ltmsme
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
آرامشِ روحتون .. ⏰کانال پرورشی ایران حاوی مطالب آموزشی و فرهنگی 🧑‍💻 @Schoolteacher401 ↔️↔️↔️↔️↔️↔️↔️↔️ @madrese_yar
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
خدای من بابت هدیه ای
که هر روز ، با هزاران عشق و امید
به من میدهی از تو سپاسگزارم
برای  هدیه‌ای که نامش زندگیست...♥️

سلام روز بخیر🌱
📚هر روز یک پارت داستان و معرفی کتب مشهور در کانال داستانکده ➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖ @dastankadeh
خداوندا سپاسگزارم که تاثیرات معجزه گر شکرگزاری را در زندگیم لمس میکنم .خداوندا سپاسگزارم که هر روز عاشقانه شکرگزارت هستم . خداوندا سپاسگزارم برای عشقی که در زندگیم جاریست . خداوندا سپاسگزارم برای رشد و ارتقای روحم 📚هر روز یک پارت داستان و معرفی کتب مشهور در کانال داستانکده ➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖ @dastankadeh
1_5165800476796518413.mp3
4.44M
فایل صوتی کتاب 👇 . 🌱(روز چهاردهم)🌱 🌹خدایاشکرت 🌹خدایاشکرت 📚هر روز یک پارت داستان و معرفی کتب مشهور در کانال داستانکده ➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖ @dastankadeh
📚📓سخنان بزرگان و افراد مشهور در مورد کتاب و مطالعه که یک دنیا فایده دارد📚📓 📚جامعه وقتی فرزانگی و سعادت می یابد که مطالعه، کار روزانه اش باشد “سقراط”📚 📚هر روز یک پارت داستان و معرفی کتب مشهور در کانال داستانکده ➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖ @dastankadeh
تمایل دارم تو را برای همیشه دوست داشته باشم. این جمله‌ی به ظاهر پیش پا افتاده را به دقت بخوانید،از کلمه‌ی عشق مهمتر کلمات " همیشه " و " تمایل " است. آنچه بین آن دو جریان داشت عشق نبود، جاودانگی بود. 📚جاودانگی _میلان کوندرا 📚هر روز یک پارت داستان و معرفی کتب مشهور در کانال داستانکده ➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖ @dastankadeh
فتح خون 6.mp3
5.63M
کتاب صوتی قسمت ششم و پایان 📚هر روز یک پارت داستان و معرفی کتب مشهور در کانال داستانکده ➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖ @dastankadeh
168_62517546586567.mp3
1.26M
| گفتگوی رادیویی خانم «اکرم حیدری» هنرآموز خیاطی شهرستان فریدن با برنامه "جاده جوونی" شبکه اصفهان در رابطه با روایت داستانی با عنوان «کوک خیاطیِ لباسِ عروس‌خانم‌ها به دست دانش‌آموزان فریدنی زده می‌شود / هنرجویان هنرستان پروین اعتصامی از مهارت آموزی به کسب درآمد رسیده اند» گفتنی‌ است این روایت برای اولین بار توسط اداره اطلاع‌رسانی و روابط‌عمومی اداره کل آموزش و پرورش استان اصفهان منتشر گردید. 📚هر روز یک پارت داستان و معرفی کتب مشهور در کانال داستانکده ➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖ @dastankadeh