.
📜 نقشه خانم معلم و بچه ها
⏳از یک هفته قبل با بچه های کلاس در مورد مادر و قدر و منزلت او صحبت کردم.به بچه ها گفتم دوست دارید مادرتان را غافلگیر کنید؟!
بچه ها همگی اعلام رضایت کردند.
قرار شد هر کدام هر چقدر دوست دارد از پول تو جیبی هایش💵 بیاورد تا برای مادر ها هدیه🎁 بخریم.
در دو روز اول شاهد همکاری خیلی خوب بچه ها بودم.
قرار شد کسی چیزی به مادر ها نگوید تا من به بهانه جلسه اولیا انهارا به مدرسه دعوت کنم.
برای مادر ها هدیه ای🎁 گرفتم و از بچه ها خواستم جمله ای روی هدیه خطاب به مادرشان بنویسند. ✏️
با آنها سرود مادر من را کار کردم.و چند نفری هم برا دکلمه و شعر آماده شدند.
شیرینی🍰 هم با کمک خود بچه ها خریدیم.
روز چهارشنبه در نماز خانه مدرسه جشن کوچکی گرفتیم🎊 ،و قرار شد بچه ها وقتی هدیه ها💌 را به مادرشان می دهند دست مادرشان را ببوسند.
لحظات قشنگی بود.هم بچه ها و هم مادر ها اشک شوق میریختند.
در آخر کمی از حضرت زهرا گفتم و مولودی پخش کردم.
برای اینکه این روز را فراموش نکنند از آنها خواستم هر کس با مادرش عکس دو نفری بگیرد.
باز خورد خیلی خوبی گرفتم.روز خیلی خوبی بود خدا را خدا را شکر.🌺
(با تشکر از سرکارخانم بذرافکن آموزگار ناحیه ۴ شیراز).
جملات ادبی🧑🌾
خاطرات مدرسه 👣
داستانهای مرتبط با مدرسه 🏠
در کانال داستان مدرسه
➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖
@dastankadeh
.
✨🌈 #بچه_هایی_با_مادران_آسمانی
❄️این روزها پرسشهایی از این جنس نیز مطرح می شود.
🔴 دانش اموزی در کلاس دارم که مادر خود را در حادثه ای از دست داده😔 اگر بخواهم به مناسبت روز مادر جشنی🎉 برگزار کنم چه بسا موجب آزردگی، دلشستگی یا ناراحتی بیشتر این دانش اموزم شود پیشنهاد شما چیست❓
🔴 دانش آموزی دارم که پدر🧔 و مادرش👱♀ از هم جدا شده اند و نزد مادربزرگ👵 خود زندگی می کند برای روز مادر و یا درسهای مربوط به مادر که در کتاب📘 است چه کنم❓
✏️در #پاسخ به چند نکته کلی و جزیی اشاره می کنم: مقدمتا" خدمتتان عرض کنم بچه هایی هستند که وقتی یکی از اعضای خانواده 👨👩👧👧خود را از دست می دهند😢 این غم انچنان بر انها سخت است که به محبت❤️ خدا هم شک می کنند آشکارا یا در گفتگوی با خود این شبهه را مطرح می کنند که: اگر خدا مهربان است چرا بچه های دیگر باید پدر و مادر 💑داشته باشند اما من از این نعمت محروم باشم⁉️ و چراهای پی در پی دیگر❓❓❓
من و شما خوب می دانیم که سختی ها و گرفتاری ها لازمه زندگی مادی و دنیایی است .
این دنیا برای انسان بهشت نیست، خداوند در قران می فرماید: لقد خلقناالانسان فی کبد
ما انسان را در سختی افریدیم.
يَا أَيُّهَا الْإِنْسَانُ إِنَّكَ كَادِحٌ إِلَىٰ رَبِّكَ كَدْحًا فَمُلَاقِيهِ
ای انسان تو خدای خود را ملاقات می کنی اما با سختی. این دنیا میدان ازمون و مسابقه🏃♂ انسانهاست و وجود موانع ایذایی 📛در میدان مسابقه طبیعی است( البته این سختی ها مانند ضعف جسمانی، جدایی و یا بیماری عزیزان غیر از دشواریهایی است که انسانها برای خود و دیگرن درست می کنند مانند افتادن در دام اعتیاد، بی احتیاطی در رانندگی 🚑و از این قبیل)🚒🚨🏍
از این نکات بگذریم، در مقام یک معلم پرسشمان این بود: کودکی که یکی از عزیزانش را از دست دهد ممکن است نسبت به خالق هستی بدگمان شود چگونه او را متوجه سازیم که اینگونه که او فکر می کند نیست؟
می توانیم از بچه ها بپرسیم که به نظر انها عزیزترین کسی که خدا افریده چه کسی است❓ کسی که او را از همه بیشتر دوست داشته و دوست دارد❓
در صورت لزوم کمکشان می کنیم که او پیامبر نور و رحمت و محبت حضرت محمد صل الله علیه و اله و سلم است بعد اضافه می کنیم، می دانید هنوز به دنیا نیامده بود که پدرش از دنیا رفت! چندی از به دنیا آمدنش بیشتر نگذشته بود که مادرش را هم از دست داد! سپس پدر بزرگش سرپرستی او را پذیرفت چندی بعد او را هم از دست داد.....صاحب فرزندی به نام ابراهیم شد فرزندش هم عمرش به دنیا نبود. چند سال در شعب ابی طالب در محاصره دشمنان بود و زندگیش خیلی سخت شده بود انجا بود که همسرش که خیلی دوستش داشت را هم از دست داد....اگر برای ما سختی به وجود می اید برای پیامبر عزیزمان هم رُخ داده! می دانید سختی های هر کسی مختلفه وقتی کسی سختی سر راهش قرار می گیره باید صبور باشه همراه برخی سختی ها یا بعد از سختی ها خدای مهربان دریچه هایی از نعمتها را به روی انسان باز می کنه .....🖼.
🔴 حالا به صورت شفاف تر به این پرسش بپردازیم که وقتی کودکی در کلاسمان مادر خود را از دست داده چه کنیم که او از مراسم جشن و شادی 🎊به دلیل فقدان عزیزی چون مادر آسیب نبیند⁉️
به نظرم از پیش می توانیم از بچه ها بپرسیم که : بچه ها یه دختر می تونه مامان باباش بشه⁉️ پس از شنیدن نظرات بچه ها به اونها می گیم پیامبر مهربانی ها حضرت محمد صل الله علیه و اله به دختر عزیزش خانم فاطمه زهرا سلام الله علیها می گفت #ام_ابیها یعنی مامان باباش چرا پیامبر این را می گفت⁉️‼️
آفرین چون این دختر مثل یه مامان به باباش محبت می کرد .....
حالا یه سوال دیگه: یه بابا می تونه مامان دخترش هم باشه❓ ....یه مادر بزرگ می تونه برای یه دختر کوچولو مامان باشه❓
یه خواهر چی یه خواهر می تونه برای خواهر دیگه مامان باشه⁉️❗️
این طور بچه ها که مامانشون آسمانی شده و بابا مثل مادر براشون زحمت می کشه روز مادر رو به چه کسی تبریک بگن؟!!
همکاران محترم بعد از این حرفها اگه لازم می دونید بگید تو کلاس ما بابای فاطمه جون براش مثل مامان هم بوده اون یه قهرمانه و من هم بهش این روز رو تبریک می گم و ازش تشکر می کنم که برای دانش اموز عزیزم مادری کرده.
حالا بریم به سراغ پذیرایی.......
✅جهت سفارش #تبلیغات در مجموعه کانالهای تدریس یار ؛
@teacherschool
➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖
@tadriis_yar
📌کتاب های خواندنی و کمک درسی مورد تایید وزارت آموزش و پرورش در سامانه کنترل کیفیت منابع آموزشی مکتوب
https://samanketab.roshd.ir/
برای اینکه بدانیم برای پایه تحصیلی که تدریس می کنیم چه کتاب هایی مورد تایید وزارت آموزش و پروش است ، لازم است عنوان درس و پایه مورد نظر را در قسمت جستجو بنویسیم.
مثلا: ریاضی سوم
💠 سرگروه آموزشی پایه ی سوم استان فارس
〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰
✅جهت سفارش #تبلیغات در مجموعه کانالهای تدریس یار ؛
@teacherschool
➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖
@tadriis_yar
#قصه_کودکانه
#قصه_های_مثنوی
🦜طوطی و بقّال
#قسمت_دوم
حوصلۀ پرندۀ بیچاره سر رفت و خواست خودش را سرگرم کند. مدّتی این طرف و آن طرف پرید. کمی با خودش حرف زد. امّا این چیزها هم خستهاش کرد. پر زد و روی بالاترین قفسۀ مغازه نشست تا از آن بالا همۀ گوشه و کنارهای مغازه را تماشا کند.
بعد پر زد تا گوشۀ دیگری بنشیند که ناگهان نوک بالش به شیشۀ روغنی خورد که قیمتی و کمیاب بود و بقّال آن را بالای قفسهها قایم کرده بود. شیشۀ روغن از آن بالا افتاد پایین، شکست و روغنهای داخل آن روی زمین ریخت.
طوطی بیچاره ترسید و پرید روی زمین؛ امّا دیگر دیر شده بود. چند بار با بالش به سرش زد و گفت: «ای وای! دیدی چه خاکی بر سرم شد؟! حالاجواب بقال را چه بدهم؟ اگر برگردد و بپرسد کهچرا شیشه روغن را شکستی، چه بگویم؟»
طوطی، ترسان و لرزان پرید و روی پیشخوان مغازه نشست.
ساکت و ناراحت بود افسوس میخورد و به خودش بد و بیراه میگفت که چرا بازیگوشی کرده و مواظب نبوده که شیشه زمین نیفتند و نشکند؛ اما افسوس فایده ای نداشت شیشه شکسته و روغنها
ریخته و قاتی خاک کف مغازه شده بود.
یک ساعتی گذشت تا این که سر وکله بقال پیداشد.
جواب بقال را چه بدهم؟ اگر برگردد و بپرسد کهچرا شیشه روغن را شکستی، چه بگویم؟»
طوطی، ترسان و ،لرزان پرید و روی پیشخوان مغازه نشست. ساکت و ناراحت بود افسوس میخورد و به خودش بد و بیراه میگفت که چرا بازیگوشی کرده و مواظب نبوده که شیشه زمین نیفتند و نشکند؛ اما افسوس فایده ای نداشت شیشه شکسته و روغنهاریخته و قاتی خاک کف مغازه شده بود.
یک ساعتی گذشت تا این که سر وکله بقال پیداشد. با دیدن شیشهٔ شکسته و روغنهای ریخته همه چیز را .فهمید برگشت و سر طوطی فریادکشید و چنان ضربه ای به سرش زد که پرندهبیچاره از روی پیشخوان پرت شد ،پایین و اگر بال نداشت و نمیتوانست بپرد، حتماً استخوانهایش
شکسته بود.
بقال، شیشه های شکسته را جمع کرد و بیرون برد؛ اما ،طوطی از ضربهٔ مرد ،بقال، چنان به لاک خودش فرو رفت که دیگر نتوانست حرف بزند. پرید گوشه تاریکی نشست و در خود فرو رفت. یکی دو روز که گذشت پرهایش شروع کرد به ریختن یعنی،طوطی هم کچل شد و هم لال...
#ادامه_دارد...
🧑🎄جهت سفارش تبلیغ در مجموعه کانالهای بانوان و کودکان با ما در ارتباط باشید🧑🎄👌👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇
@Schoolteacher401
➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖
@koodaks
#کودک #قصه #بازی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بفرست واسه عشق زندگیت .❤️🌱
.
.
.
#همسرانه
#عشق❤️
جملات ادبی🧑🌾
خاطرات مدرسه 👣
داستانهای مرتبط با مدرسه 🏠
در کانال داستان مدرسه
➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖
@dastankadeh
#قصه ها و کلیپ های کودکانه
ایده و #نقاشی و #کاردستی #دستورزی
مورد استفاده در پایه ابتدایی
قابل استفاده برای معلمان و اولیا و دانش آموزان
@naghashi_ghese
209_64878913625309.mp3
16.68M
┈┅ ❁ـ﷽ـ❁ ┅┈
🔹قاسم کوچولوی ٢ ساله👶🏻، مریض شد و داشت از بیماری میمرد.
🔸اصلا از بچگی های حاج قاسم چیزی شنیدین تا حالا😳😩
#قسمت_اول
#حاج_قاسم_سلیمانی
🔹قصه قهرمان ها🔸
جملات ادبی🧑🌾
خاطرات مدرسه 👣
داستانهای مرتبط با مدرسه 🏠
در کانال داستان مدرسه
➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖
@dastankadeh
8.93M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
تا حالا چیزی از عموی سعدی شنیده بودین؟
قطب الدین شیرازی دانشمند خفن و برجسته تاریخ ایران!
#فرزند_ایران 🇮🇷
جملات ادبی🧑🌾
خاطرات مدرسه 👣
داستانهای مرتبط با مدرسه 🏠
در کانال داستان مدرسه
➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖
@dastankadeh
9.55M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 این موسیقیدان به تنهایی یک ارکستر کامل بود!
#فرزند_ایران 🇮🇷
جملات ادبی🧑🌾
خاطرات مدرسه 👣
داستانهای مرتبط با مدرسه 🏠
در کانال داستان مدرسه
➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖
@dastankadeh
208_64951980365423.mp3
18.51M
┈┅ ❁ـ﷽ـ❁ ┅┈
🔹ماجرای رفتن قاسم👦🏻 به شهر کرمان و کارگری👨🏻🔧 کردن
🔸هرکسی قاسم رو میدید، میگفت: تو خیلی کوچولویی برای کار کردن
#قسمت_دوم
#حاج_قاسم_سلیمانی
🔹قصه قهرمان ها🔸
جملات ادبی🧑🌾
خاطرات مدرسه 👣
داستانهای مرتبط با مدرسه 🏠
در کانال داستان مدرسه
➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖
@dastankadeh
21.5M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🍃🌸بسم الله الرحمن الرحيم 🌸🍃
تقویم روز شنبه ۸دی ۱۴٠۳❄️☃️
طراح: مینا قشلاقی🌱🌹
لطفا برای مادربزرگم فاتحه بخوانید😔🙏🌸🍃
جملات ادبی🧑🌾
خاطرات مدرسه 👣
داستانهای مرتبط با مدرسه 🏠
در کانال داستان مدرسه
➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖
@dastankadeh
198_64803823380438.mp3
20.45M
🌀 پادپخش «ماجرای جناب ابوطالب»
❇️ بخش ویژه از پادپخش مصطفی
🎧 تاریخ تحلیلی زندگی پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم)
🎙 عطا یاوری
🔹 ولادت و خانواده جناب ابوطالب
🔹 کفالت پیامبر از هشت سالگی توسط ابوطالب
🔹 هنر شاعری ابوطالب
🔹 نقش پررنگ ابوطالب در بقای اسلام
🔹 آیا ابوطالب مسلمان شد؟
🔹 دلایل مدعیان کفر ابوطالب
🔹 دلایل مدعیان اسلام ابوطالب
#مصطفی
#تاریخ_انبیا
جملات ادبی🧑🌾
خاطرات مدرسه 👣
داستانهای مرتبط با مدرسه 🏠
در کانال داستان مدرسه
➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖
@dastankadeh