داستان مدرسه
📜 #داستان_زندگی #برشی_از_یک_زندگی🩷 #سوپری. #قسمت_اول سلام این داستان واقعی براتون مینویسم ۲۵سال ا
📜 #سرگذشت
#برشی_از_یک_زندگی🩷
#سوپری.
#قسمت_دوم
مادرم راست میگفت ،مرتضی که حالا شده بود خواستگار من دوتا برادر کوچکتر از خودش رو برده بود با خودش اهواز و توی همون سوپری بزرگ زیر دستش کار میکردند و یه جورایی حکم پدرشون رو داشت ،
آوازه ی خوبی مرتضی همه جا پر شده بود ولی موجودات خدا بی نقص نبودند و تنها مشکل خانواده ی اعظم خانوم شوهر معتادش بود که دوتا زن داشت ،
اونجوری که اعظم خانوم تعریف میکرد زن دوم شوهرش زن نیرنگ بازی بوده و آقا حاتم رو از چنگ اعظم خانوم در آورده اعظم خانوم میگفت یه شب توی خونه نشسته بودیم و دیر وقت بود من و بچه هام مثل همیشه منتظر اومدن حاتم بودیم ولی یکی از همسایه ها برام خبر اورد میدونی الان شوهرت کجاست ؟منم گفتم نه تو انگار بهتر میدونی ....
زن همسایه بهش میگه داره دختر فلانی رو عقد میکنه به تو هم چیزی نگفته ...الان توی خونه شونه ....
و اینجوری میشه که یه هوو میاد بالا سرش و چون وضع مالی حاتم هم خوب نبوده و اعظم خانوم هم ۵تا بچه داشته تصمیم بر این میشه که همه توی یه خونه زندگی کنند ولی چون حیاط داشتن توی اتاق های دوره ای زندگی کنند ....
اما مادرم هیچ وقت از اعظم خانوم نپرسید که دلیل حاتم برای ازدواج مجدد چی بوده ....اونقدر حرف ها و چرب زبونی های اعظم خانوم فکر مادرم رو پر کرده بود که جایی برای منطقی فکر کردن باقی نمی موند.....
ادامه دارد .......
•┈┈•❀🕊🍃🌺🍃🕊❀•┈┈•
📚هر روز یک پارت داستان و معرفی کتب مشهور
در کانال داستانکده
➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖
@dastankadeh
❇️ قصه روایت انسان
📄قسمت دوم
برای ما پنج معلم جوان، انگار یک حلقه مفقوده دیگری هم بود، چیزی که در کنار هویت، نوجوان را مصون بکند. بعد از ماجرای علی، حالا میدانستیم که باید بیشتر رفتارهای شاگردانمان را واکاوی کنیم.
توجهمان به پسری جلب شد که پدربزرگش شهید شده بود، او هم هرجایی نمیرفت، با هرکسی نمیجوشید و رفتارهای حسابشده داشت، لازم نبود که با خودش حرف بزنیم تا از علت مصونیت او سردربیاوریم.
هویت او به گذشتهاش گره خورده بود، به پدربزرگش، به حرمت نام آن شهید. ما او را نه یک نوجوان پانزدهشانزده ساله، که یک انسان دستکم شصت ساله میدیدیم، انسانی که شادابی جوانیاش را داشت، اما پختگی رفتارهایش قابل چشمپوشی نبود.
حالا تکههای پازل کنار هم جا گرفته بودند. هویت و پیشینه. خودت را بشناس و گذشتهات را.
ما دیگر به یکدو نسل اکتفا نمیکردیم. گمشده ما انسان هفت هزار و پانصد سالهای بود که شنیدن روایت این انسان برای هرکس، در هر سن و سالی مصونیت میآورد.
ادامه دارد . . .
#قصه_روایت_انسان
#معلم_تمدن_ساز
#قسمت_دوم
📚هر روز یک پارت داستان و معرفی کتب مشهور
در کانال داستانکده
➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖
@dastankadeh
علی ظهریبان196_62609632606800.mp3
زمان:
حجم:
10.4M
┈┅ ❁ـ﷽ـ❁ ┅┈
🔴 ماجرای جالب نارنجک💣 ساختن حسن در راهپیمایی ها
🔵 حسن آقا وارد انبار مهمات مأموران شاه شد و یک میله رو به جای تفنگ برداشت😳
دوستانش که این رو فهمیدن کلللیییی خندیدن😂😂😂
#شهید_حسن_طهرانی_مقدم
#قسمت_دوم
#آغاز_نصرالله
جملات ادبی🧑🌾
خاطرات مدرسه 👣
داستانهای مرتبط با مدرسه 🏠
در کانال داستان مدرسه
➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖
@dastankadeh
علی ظهریبان 228_64101120058656.mp3
زمان:
حجم:
10.48M
┈┅ ❁ـ﷽ـ❁ ┅┈
🔴 ماجرایی از علاقه سید حسن به کتابی که سرنوشتش رو تغییر داد... 📖
🔵 دکتر چمران به سید حسن🧑🏻 گفت: "تو درسته که سِنِت کمه اما بیشتر از سِنِت میفهمی و یک انسان شجاع و نترسی" 💪🏻
#شهید_سید_حسن_نصرالله
#قسمت_دوم
⏰کانال پرورشی ایران
حاوی مطالب آموزشی و فرهنگی 🧑💻
@Schoolteacher401
↔️↔️↔️↔️↔️↔️↔️↔️
@madrese_yar
علی ظهریبان238_64273300243892.mp3
زمان:
حجم:
9.46M
┈┅ ❁ـ﷽ـ❁ ┅┈
🔹ماجرای جالب نازل شدن سوره کوثر
🔸پیامبر خدا بعدا ها می فرمودند: هیچ پیامبری به اندازه من اذیت نشده است...
#قسمت_دوم
#حضرت_فاطمه_زهرا
🔹قصه قهرمان ها🔸
جملات ادبی🧑🌾
خاطرات مدرسه 👣
داستانهای مرتبط با مدرسه 🏠
در کانال داستان مدرسه
➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖
@dastankadeh
علی ظهریبان 521_64955982487503.mp3
زمان:
حجم:
18.51M
✨┈┅ ❁ـ﷽ـ❁ ┅┈✨
🔹ماجرای رفتن قاسم👦🏻
به شهر کرمان و کارگری👨🏻🔧 کردن
🔸هرکسی قاسم رو میدید👀
میگفت : تو خیلی کوچولویی 🥹🫠
#قسمت_دوم
#حاج_قاسم_سلیمانی
┅═┄⊰༻💠༺⊱┄═┅
🔹قصه قهرمان ها🔸
جملات ادبی🧑🌾
خاطرات مدرسه 👣
داستانهای مرتبط با مدرسه 🏠
در کانال داستان مدرسه
➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖
@dastankadeh
#قصه_کودکانه
#قصه_های_مثنوی
🦜طوطی و بقّال
#قسمت_دوم
حوصلۀ پرندۀ بیچاره سر رفت و خواست خودش را سرگرم کند. مدّتی این طرف و آن طرف پرید. کمی با خودش حرف زد. امّا این چیزها هم خستهاش کرد. پر زد و روی بالاترین قفسۀ مغازه نشست تا از آن بالا همۀ گوشه و کنارهای مغازه را تماشا کند.
بعد پر زد تا گوشۀ دیگری بنشیند که ناگهان نوک بالش به شیشۀ روغنی خورد که قیمتی و کمیاب بود و بقّال آن را بالای قفسهها قایم کرده بود. شیشۀ روغن از آن بالا افتاد پایین، شکست و روغنهای داخل آن روی زمین ریخت.
طوطی بیچاره ترسید و پرید روی زمین؛ امّا دیگر دیر شده بود. چند بار با بالش به سرش زد و گفت: «ای وای! دیدی چه خاکی بر سرم شد؟! حالاجواب بقال را چه بدهم؟ اگر برگردد و بپرسد کهچرا شیشه روغن را شکستی، چه بگویم؟»
طوطی، ترسان و لرزان پرید و روی پیشخوان مغازه نشست.
ساکت و ناراحت بود افسوس میخورد و به خودش بد و بیراه میگفت که چرا بازیگوشی کرده و مواظب نبوده که شیشه زمین نیفتند و نشکند؛ اما افسوس فایده ای نداشت شیشه شکسته و روغنها
ریخته و قاتی خاک کف مغازه شده بود.
یک ساعتی گذشت تا این که سر وکله بقال پیداشد.
جواب بقال را چه بدهم؟ اگر برگردد و بپرسد کهچرا شیشه روغن را شکستی، چه بگویم؟»
طوطی، ترسان و ،لرزان پرید و روی پیشخوان مغازه نشست. ساکت و ناراحت بود افسوس میخورد و به خودش بد و بیراه میگفت که چرا بازیگوشی کرده و مواظب نبوده که شیشه زمین نیفتند و نشکند؛ اما افسوس فایده ای نداشت شیشه شکسته و روغنهاریخته و قاتی خاک کف مغازه شده بود.
یک ساعتی گذشت تا این که سر وکله بقال پیداشد. با دیدن شیشهٔ شکسته و روغنهای ریخته همه چیز را .فهمید برگشت و سر طوطی فریادکشید و چنان ضربه ای به سرش زد که پرندهبیچاره از روی پیشخوان پرت شد ،پایین و اگر بال نداشت و نمیتوانست بپرد، حتماً استخوانهایش
شکسته بود.
بقال، شیشه های شکسته را جمع کرد و بیرون برد؛ اما ،طوطی از ضربهٔ مرد ،بقال، چنان به لاک خودش فرو رفت که دیگر نتوانست حرف بزند. پرید گوشه تاریکی نشست و در خود فرو رفت. یکی دو روز که گذشت پرهایش شروع کرد به ریختن یعنی،طوطی هم کچل شد و هم لال...
#ادامه_دارد...
🧑🎄جهت سفارش تبلیغ در مجموعه کانالهای بانوان و کودکان با ما در ارتباط باشید🧑🎄👌👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇
@Schoolteacher401
➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖
@koodaks
#کودک #قصه #بازی
علی ظهریبان 208_64951980365423.mp3
زمان:
حجم:
18.51M
┈┅ ❁ـ﷽ـ❁ ┅┈
🔹ماجرای رفتن قاسم👦🏻 به شهر کرمان و کارگری👨🏻🔧 کردن
🔸هرکسی قاسم رو میدید، میگفت: تو خیلی کوچولویی برای کار کردن
#قسمت_دوم
#حاج_قاسم_سلیمانی
🔹قصه قهرمان ها🔸
جملات ادبی🧑🌾
خاطرات مدرسه 👣
داستانهای مرتبط با مدرسه 🏠
در کانال داستان مدرسه
➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖
@dastankadeh
8.59M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
♨️ #آموزش_رایگان_خوشنویسی
♨️ #قسمت_دوم
✍️ حرف الف
تمرین یادتون نره 😉
♡ ❍ㅤ ⎙ㅤ ⌲
✅جهت سفارش #تبلیغات در مجموعه کانالهای تدریس یار ؛
@teacherschool
➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖
@tadriis_yar
1_1634165424.pdf
حجم:
6.71M
#آموزش_خوشنویسی
#قسمت_دوم
Pdf مجموعه ی بالا ، برای چاپ کردن کیفیت بالاتری دارد .
📘 کانال پایه اول در ایتا🔻🔻
✅جهت سفارش تبلیغات در مجموعه کانالهای ۱۵ گانه تدریس یار ؛
@teacherschool
➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖
@tadriis_yar1
#پایه_اول #ابتدایی #مدرسه
8.59M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
♨️ #آموزش_رایگان_خوشنویسی
♨️ #قسمت_دوم
✍️ حرف الف
تمرین یادتون نره 😉
✅جهت سفارش تبلیغات در مجموعه کانالهای تدریس یار ؛
@teacherschool
➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖
@naghashi_ghese