#آزادی_مشروط
این سریال از شبکه یک ...
اصن کاری به طنزش ندارم ، ولی لحظات غمش که میشه قلبم درد میگیره
هیچکس نمیفهمه اون تایم چه وضعی بود تو بیمارستانا...
علی الخصوص بخش جهادیاش...
این مادرا که بچه هاشونو از دست میدن
گریه های از ته دلشون ...
یه وقتا که حرصشون رو سر پرستاری خالی میکردن که ۲۸ تا ۳۰ ساعت نخوابیده بود و تا اومدن اون مادر بابت ۱۰ نفر دیگه گریه کرده بود...
صدای سیلی خوردن پرستارای جهادی ، فقط چون جهادی بودن و بعضا طلبه و بسیجی ...
چون مرگ اون بچه ، یا اون بزرگ ، میوفتاد گردنشون
درحالیکه سنگکوب تک تکشون مقصر همون مهمونیا و پارتیایی بود ک گرفته میشد...
اون آهنگ آخرشو شاید فقط به نیت یه اهنگ گوش بدی ،بره ...
ولیمن با پوست و گوشت و خونم درکش میکنم ...
اونقدر برام تلخه که نمیتونم کامل گوش کنم...
یه طلبه
یه بسیجی
یه اخوند...
تو اون زمان خیلی بیشتر مظلوم واقع شد...
اون روحانی که عکسش پخش شد...
دم در بیمارستان زار میزد ...
چون زنش تو بیمارستان شیفتش فوت کرد
بچشم همراهش...
مظلومانه رفت یه گوشه و داغ دل تازه کرد ...
هدایت شده از چرت و پرت و این حرفا
دارم تصمیم میگیرم این کانالو عمومی کنم ...
هنوز دو به شکم ...🥀
فَآرِغ
دارم تصمیم میگیرم این کانالو عمومی کنم ... هنوز دو به شکم ...🥀
این پیامو از کانال یدکم کشیدم بیرون :)
حقیقتا از اول خیلی دو به شک بودم که کانالو عمومی کنم یا ن!
اما وقتی تو کمتر از یه هفته با اینکه تبادل براش نگرفتم اونقدرا شد ۱۰۰ تا کمابیش راضی بودم!
اینقدر افکارم هولد و سیاه بود ک میترسیدم کانالو بزنم...
حالا که زدم ، خیلی دارم سانسور میکنم 😅
#خود_سانسور نباشیم!