eitaa logo
دعوت به نماز🇵🇸
1.5هزار دنبال‌کننده
2.8هزار عکس
624 ویدیو
188 فایل
بسم الله النور مطالب کانال: 🔰 شنبه: دعوت به نماز 🔰 ۱شنبه: نماز در دوره اول رشد 🔰 ۲شنبه: نماز در دوره دوم رشد 🔰 ۳شنبه: نماز در دوره سوم رشد 🔰 ۴شنبه: موانع نماز 🔰 ۵شنبه: اسرار نماز 🔰 جمعه: راهکارهای جذب به مسجد شناسه ارتباط: @namaznor
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
*ویژه نوجوان* 🛰 *مردی که به جای ناسا .....* 🚀 خوش دارم در نیمه‌های شب، در سکوتِ مرموزِ آسمان و زمین، به مناجات برخیزم، با ستارگان نجوا کنم و قلب خود را به اسرارِ ناگفتنیِ آسمان بگشایم، آرام آرام به عمقِ کهکشان‌ها صعود نمایم، محوِ عالمِ بی‌نهایت شوم، از مزرهای عالم در گذرم و در وادیِ فنا غوطه‌ور شوم و جز خدا چیزی را احساس نکنم. (بخشی از مناجات‌های دکتر چمران) [بیوگرافیِ کوتاهی از دکتر چمران: لمس کنید]دکتر چمران کارشناسی ارشد برق را از دانشگاه تگزاس و دکترای خود را در رشته الکترونیک و فیزیک پلاسما از دانشگاه برکلی کالیفرنیا دریافت کرد. در طول زندگی سیاسی و مبارزاتی خود، مدتی را در کشور مصر به یادگیری روش‌های مبارزاتی چریکی و تعلیم دادن آن‌ها پرداخت و سپس برای یاری رساندن به مردمان لبنان راهی این کشور شد. بعد از انقلاب و با شروع جنگ ایران و عراق نقش بسیاری مهمی در جبهه‌های مبازره بر عهده داشت. دکتر چمران در تاریخ ۳۱ خرداد ۱۳۶۰ در منطقه دهلاویه به شهادت رسید. مجموعه فرهنگی هنری میقات☺️🌹 ما را دنبال کنید 👇🏻👇🏻👇🏻 *ble.ir/join/MzljODIyMD*
6.15M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
در سال ۵۳ حسین را دستگیر کردند، او را به بند نوجوانان زندان بردند. زندانیان این بند، نوجوانانی بزهکار بودند که به جرم دزدی و دعوا و ... به زندان افتاده بودند. وقتی حسین وارد این بند شد، بعضی از زندانیان او را مسخره می‌کردند و می‌گفتند: «با کی دعوا کردی؟ چی دزدیدی؟ و ... »   *اما حسین با صبر و حوصله به زودی توانست چند نفر از آنها را نماز خوان کند. چند روز بعد ماموران زندان ناگهان متوجه شدند که همان نوجوانان بزهکار،به امامت حسین، نماز جماعت می‌خوانند و جلسه‌ قرائت قرآن بر پا کرده‌اند. به دنبال گزار ش ماموران، حسین را از این بند خارج کردند.*   تا چند سال بعد، هر چند وقت یکبار، یکی از آن نوجوانان بزهکار به سراغ حسین آمده و می‌گفتند، حسین آقا در زندان ما را هدایت کرد. ماموران زندان به ساواک گزارش دادند که حسین، نوجوانان بزهکار زندان را نماز خوان کرده است، بلافاصله مامور ساواک وارد زندان شد و حسین را زیر مشت و لگد قرار داد و بعد او را از بند بیرون برده و به درختی که در حیاط زندان بود، ریسمان پیچ و او را در هوای سرد زمستان رها کرد.   پس از گذشت چندین ساعت، نیمه‌های شب مامور دیگری ریسمان را باز کرد و حسین را که از حال رفته بود، به سلول زندانیان سیاسی منتقل کرد.   در میان تاریکی سلول، یکی از برادران از خواب برخاسته و نام زندانی تازه وارد را سوال کرد. همین که حسین خودش را معرفی کرد، آن برادر جای خودش را به حسین داد تا استراحت کند و خودش نشست. زیر آن سلول به حدی تنگ بود که باید چند نفر بنشینند تا دیگران بتواند بخوابند. .شنبه .سوم.رشد .حسین.علم.الهدی @davat_namaz
5.44M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
*شهید نامدار هسته‌ای* پس از ازدواج با شهید شهریاری عمق رفتار نمونه و متشرع بودنش را در زندگی شخصی خودمان دیدم و *نماز شب‌ خواندن* همسرم را مشاهده کردم. در شب اول ازدواج‌مان سجاده نماز شب شهید شهریاری پهن بود. شهید شهریاری *بسیار مبادی اخلاق بود و ادب،‌ نگاه، صحبت، رفتار و تقدم سلام وی همیشه زبان‌زد بود.* ‌ علاقه داشت آنچه را که فرا گرفته به همه منتقل کند، او بارها تا ساعت یک تا دو نیمه‌شب در خارج از منزل می‌ماند و هنگامی که از وی می‌پرسیدم کجا بودی؟ می‌گفت تز درسی یکی از دوستان به مشکلی برخورده بود و در سایت کامپیوتری دانشگاه برای رفع این مشکل حضور داشتم. شهید شهریاری به دانشجویان خود بسیار کمک می‌کرد و برایشان وقت می‌گذاشت که در این خصوص به وی می‌گفتم وقت خودم را حلالت می‌کنم اما باید برای فرزندانمان وقت صرف کنیم. همسرم در انجام واجبات و ترک محرمات نیز به اندازه‌ جدیت در مسائل علمی جدی بود، شهید شهریاری حتی در برخی عروسی‌ها حضور پیدا نمی‌کرد و با کسی هم تعارف نداشت. می‌گفت وقتی قرار است حلالی حرام شود در آن محل حضور پیدا نمی‌کنم. مطالعه تفسیر قرآن را هرگز رها نمی‌کرد و تفسیر آیت‌الله جوادی آملی را به صورت کتاب و نرم‌افزار همیشه همراه خود داشت. در خانه بخش‌هایی از تفسیر *قرآن* را برای من و فرزندان بیان می‌کرد و همچنین ارادت خاصی به حافظ داشت. .سوم.رشد .شنبه .مجید.شهریاری @davat_namaz
*آقا وحید* آن که ارتباطات گسترده فرهنگی و اجتماعی دارد، نیاز به خلوت‌های خاص و ارتباط خاص با خدا دارد که بتواند به درستی در مسیر حق و صراط مستقیم حرکت کند. آن‌که ارتباط خوبی با خدا ندارد، با خلق خدا هم نمی‌تواند به خوبی ارتباط برقرار کند. خدمات و فعالیت‌های اجتماعی و سیاسی اگرچه ضروریست ولی حد و حدودی هم دارد و آنچنان نباید در این فعالیت‌ها غرق شد که از نماز و عبادت غافل شود. وحید از آن‌هایی بود که در عین مبارزه همه‌جانبه با ظلم شاه، نماز شبش ترک نمی‌شد. همیشه در مبارزه از دیگران جلوتر بود و همزمان اهل دعا بود و تقوای یک مسلمان را رعایت می‌کرد.حد و حدود هر کاری را می‌دانست و اهل افراط و تفریط در کارها نبود. *به بهانه فعالیت سیاسی و خدمات اجتماعی، نماز و عبادت را کنار نمی‌گذاشت و به بهانه عبادت و خودسازی، کار و فعالیت اجتماعی و موضع‌گیری سیاسی را تعطیل نمی‌کرد. هم تقوای پرهیز داشت و هم تقوای ستیز.* با همه تلاشها و مجاهدات شبانه روزی‌اش برای اهل نظر و علمای بزرگ مشهد مشخص بود که روحیه خودساخته‌ای دارد و خلوت‌های خوبی داشته است. اهل شهرت و به دنبال شهرت نبود؛ به دنبال انجام تکلیف الهی و مکتبی بود. 💠💠💠💠💠💠💠💠 اهل مطالعه و تحقیق بود. دامنه مطالعاتش گسترده بود. حرف‌های مختلف و کتاب‌های گوناگون فکری را می‌خواند و در حد خودش، کتابخانه وسیعی داشت و با این‌که رشته‌اش داروسازی بود و دانشکده پزشکی پاتوق اولیه‌اش بود، اما در معارف اسلامی ید طولایی داشت. معارف اسلامی سیرابش می‌کرد. مباحث مبنایی معارفی و ایدئولوژیک را خوب مطالعه کرده بود. دوره متوسطه که درس می‌خواند با پدرش به جلسات انجمن اسلامی پزشکان می‌رفت و به شهید مطهری ابراز علاقه می‌کرد. 💠💠💠💠💠💠💠💠 شهید دیالمه جوان اندیشمند انقلابی بود که به حق می‌توان او را نمونه و مصداق کامل «آتش به اختیار» دانست؛ کسی که در قبال جامعه و مردم خودش احساس مسئولیت می‌کرد و برای این احساس مسئولیت، اهل مطالعه و دانستن، مباحثه و مناظره، فعالیت و کار یدی بود. دیالمه از آن دسته انقلابی‌های مکتبی بود نه انقلابی‌های سیاسی؛ به مسائل سیاسی هم می‌پرداخت، اما آن را ذیل مباحث فرهنگی و تحقق عقاید و باورهای اسلامی می‌دانست. 💠💠💠💠💠💠💠 اعتقاد داشت تا وقتی کسی مبنای اعتقادیش درست نباشد، حضورش در مباحث سیاسی ممکن است او را به انحراف بکشد. مثل مجاهدین خلق که به عنوان یک گروه سیاسی تغییر ایدئولوژیک دادند و مارکسیست شدند. 📚آقا وحید برش هایی از زندگی و مبارزات شهید دکتر عبدالحمید دیالمه .شنبه .سوم.رشد .عبدالحمید.دیالمه @davat_namaz
*تقید شهید به نماز اول وقت* نامش محمدرضاست اما رفقایش او را به اسم «آقا محمد» صدا می‌زنند. از نام‌آشنایان اصفهان به شمار می‌رود و مردم به او عنایت و توجه ویژه‌ای دارند. مدفنش زیارتگاهی شده برای تمام کسانی که دلشان اینجا نیست و در آرزوی شهادت به سر می‌برد.  با «سید احمد نواب» یکی از دوستان قدیمی‌اش قرار گذاشتیم تا درباره کسی صحبت کنیم که همه چیزش را در *نماز اول وقت و توسل به حضرت زهرا (سلام الله علیه)* می‌دید، محل قرار ما دقیقاً جایی است که خودش از همیشه نزدیک‌تر به ماست. رشته کلام را به دست می‌گیرد:  محمد ۲۳ سال بیشتر مهمان ما نبود. سال ۱۳۴۳ در اصفهان به دنیا آمد و پنجم اردیبهشت‌ماه سال ۱۳۶۶ به آرزوی دیرینه‌اش رسید. ویژگی‌های خاصی داشت اما یکی از ویژگی‌هایی که خیلی برای من زیبا بود، *تقید و تعصبی بود که نسبت به نماز اول وقت* داشت. هیچ‌وقت نبود که ایشان لحظه‌ای برای نماز اول وقت درنگ کند؛ هر وقت هم ما را به رزم شبانه می‌برد، جوری برنامه‌ریزی می‌کرد که ما یک ساعت قبل از اذان صبح آزاد شویم و می‌گفت برای نماز شب و بعد از آن نماز صبح آماده شوید.  قبل از اذان همیشه آستین‌هایش را بالا می‌زد و در محوطه گردان خودش را برای نماز مهیا می‌کرد و خیلی عجیب به نماز اول وقت عنایت داشت. من بعد از جنگ یک‌بار این روایت را از وجود نازنین آقا *امام صادق علیه‌السلام دیدم که حضرت فرمودند «وقتی پیامبر اسلام (صلی الله علیه وآله وسلم) به معراج رفتند، دیدند چهره‌های افرادی مانند⭐️ ستاره می‌درخشد،* فرمودند این‌ها چه کسانی هستند؟ *گفتند این‌ها کسانی هستند که نماز اول وقت را در مسجد می‌خوانند؛ بالاتر که رفتند، دیدند چهره‌های عده‌ای مانند 🌙ماه می‌درخشد، فرمودند این‌ها چه کسانی هستند؟ گفتند این‌ها کسانی هستند که قبل از نماز مهیای نماز می‌شوند.» این ویژگی کسانی هست که نسبت به نماز این تعصب و تقید را در همه لحظات داشته باشند.* .شنبه .سوم.رشد .محمدرضا.تورجی.زاده @davat_namaz